- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

حشمت اله آزادبخت: با مدعی شهرداری کوهدشت زدوبند نداشته ام

حشمت اله آزادبخت/ میرملاس: پیش از این یادداشتی نوشتم با عنوان « چرا شهردار غیربومی؟ » مبنی بر مخالفت با انتصاب شهردار غیربومی. چراکه معتقد بودم و هستم که شهردار بومی با شناختی که از گوشه و کنار شهر دارد می تواند بهتر عمل کند.
اما متاسفانه گویا از ذهن یادداشت این جانب از قلم افتاده بود که منظور شهردار بومی کاردان و کارشناس است. یعنی کسی که سال ها خاک تجربه ی جغرافیای شهر خورده یا دست کم تحصیل کرده ی جغرافیای شهری کاربلد باشد.
و متاسفانه بر دهان های شایعه ی دوستان دور یا نزدیک چرخیده که بنده از فلان مدعی کرسی شهرداری کوهدشت و اهل کوهدشت «پول» گرفته ام تا آن یاداشت بی زبان را قربانی آمدنش کنم. یعنی یادداشتی علیه شهردار غیربومی بنویسم تا ایشان شهردار کوهدشت شود. کسی که نه کاردان است و نه هنوز دوواحد فضای سبز را در هیچ دانشگاه نامعتبری پاس نکرده است و با جرات می گویم که از عهده ی رفوی یک خیابان فرعی برنمی آید.
و باز باخبر شدم که بعضی ها یاداشت ناقص بنده را در گروه های مجازی به سود خود منتشر کرده اند تا از آب زلال قلم ساده ی و بی شیله و پیله ی من ماهی ریاست بگیرند.
اما دوستان عزیزی که ریسمان شایعه برگردن لاغر قلم بنده انداخته و محفل به محفل هرجا که خاطرخواه شماست، می کشید! بنده از بلندگوی همین چند سطر اعلام می کنم که نه از کسی پول گرفته و نه اهل پول گرفتنم و به قول خودم:
بخیر اژ خدمت آدم نمکم
فِکِر جز روشنی عالم نمکم
وه گوپِ نون حوشکیکا مسازم
ولی سر اِ نووا کس خم نمکم
و اگر پول بگیر بودم که این حال و روز زندگی ام نبود که البته خدا را هزاران بار سپاس! و اگر به خاطر پول قلم می زدم، با شمشیر تیز قلمی که من داشتم و ستون های پی درپی سال های «سیمره»، امروز باید کاخ رنگارنگ دارایی ام سر به آسمان بعضی ها می سایید که هنوز از نوشتن اسم خویش عاجزند و اگر باندِ باند بازی ها و چاپ لوسی ها نبود امروز پای زندگی شان به شدت می لنگید.
اما باز هم می گویم معتقدم که شهردار بهتراست بومی باشد اما یک بومی کاردان کارشناس که اقبال عمومی پشتوانه ی آمدنش باشد. و اگر شهردار غیربومی در قرار انتخاب باشد، باید دلی به بزرگی دلیجانی در سینه ی مسئولیتش پنهان باشد و سرسپرده ی وجدان کاری اش باشد که فکر نکنم با روندی که شورای شهر از دوره ی اول تا امروز از خود برجای گذاشته و انتصاب های جناحی اش، این امر میسر شود. شورایی که ظهور کرد تا تنها، بندی باشد تا دست های شهردار را از پشت ببندد و سد بزرگ برنامه هایش باشد.
حالا هم ناچاریم دل به سوگند شورای جدید بسته و دست های دعا به آسمان برداشته که خدایا چنان کن سرانجام کار / پشیمان نگردیم از این شهردار