- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

قانون سالاری؛ از خانواده تا جامعه – فاطمه ایرانی

[1]

 

 

فاطمه ایرانی / میرملاس : 

انسان از زمان تولد تا مادامی که نفس می کشد همواره با چالش ها و آشفتگی های فراوانی در زندگی روبرو می شود. مقدار، جنس، و اندازه مشکلات، بسته به نوع نگرش افراد و همچنین به سبک زندگی آنان با یکدیگر متفاوت است.
طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال، در هر ساعت حدود ۲۰ طلاق در کشور ثبت شده است. آمارهای خودکشی که به نوعی « انتقام از جامعه » محسوب میگردد به روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران رسیده است. رقمی در حدود ۳ میلیون نفر در کشور به بلای خانمانسوز اعتیاد مبتلا شده اند. آمارهای رسمی، نشان می دهد که سن دخترانی که از دامان خانواده فرار می کنند به ۹ سال رسیده است. طبق آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، آمار اختلالات روانی – پزشکی شامل ۱۲ و نیم میلیون نفر در کشور است.
دلیل منطقی، چرایی و ریشه این همه آشفتگی اجتماعی چه چیزی می تواند باشد؟
مشکلاتی مانند: خودکشی، اختلالات عاطفی، بی هویتی ، قتل ، خشنونت علیه زنان، اعتیاد و … .
باید اذعان داشت که مهمترین و اساسی ترین دلیل نابسامانی ها را باید در «خانواده» جستجو کرد . خانواده به عنوان اولین پله جامعه و نخستین و اساسی ترین نهاد اجتماعی است که فرد در آن پا به عرصه زندگی می گذارد، است و فروپاشی بنیان خانواده یعنی سست شدن پایه های جامعه.
کمرنگ شدن ارتباطات هسته خانواده، بخش بزرگی از مشکلات است که گاهاً به صورت مستقیم و گاهی هم به شکل غیر مستقیم ، جامعه را تحت الشعاع قرار می دهد.
طی قرون گذشته شاهد تمام گونه های حکومت در خانواده بوده ایم: زمانی پدر سالاری حاکمیت می کرد و مشکلاتی نظیر: اختلال در استقلال فرزندان، تضعیف زنان، ازدواج های اجباری فرزندان و … را به بار آورد. در یک دوره مادر سالاری رواج پیدا کرد و زنان نقش مهمی در خانواده ایفا می کردند که طبیعتاً مشکلاتی مانند: کشمکش های درون خانواده، نامتعادل بودن وضعیت رفتار فرزندان در آینده و … را به همراه داشت. در حال حاضر جامعه به سمت فرزندسالاری نوین سوق پیدا کرده است؛ حکومتی که مشکلات فراوانی برای خانواده ها به ارمغان آورده است.
واقعیت امر چیست؟ چرا با وجود استفاده از تمام گزینه های موجود، باز هم در خانواده و بالتبع آن در جامعه مشکلات موج می زنند؟ حلقه مفقوده نظام خانواده کجاست؟
اگر قبول داشته باشیم که در خانواده کسی نسبت به دیگری برتری ندارد، مرد سالاری، زن سالاری، و کودک سالاری مطلق، امری کاملاً غلط است و یکه سالاری و استبداد جای خود را به «قانون سالاری» و «شایسته سالاری» بدهد قطعاً کشتی زندگی مسیر خود را سهل تر به مقصد خواهد رسانید. آزادی واقعی در جایی رشد می کند که قانون وجود داشته باشد. زندگی که در آن وظیفه هر یک از اعضاء مشخص باشد در عین اینکه ایثار و گذشت برای استواری وجود داشته باشد. ایجاد فضای امنیت و آرامش در خانواده، وجود حدود و مرزها در رفتار و کردار افراد خانواده همه و همه از تاثیرات «قانون سالاری» در نظام خانواده می تواند باشد. قانون سالاری در خانواده بر پایه ارزشهای دینی و اعتقادی ما ایرانیان استوار باشد ، تا بتوان جامعه ای سالم و فعال را به وجود آورد.
سلامت، رشد و اعتلای جامعه در گرو وجود خانواده های مقید، متعهد و با نشاط است. بی تردید خانواده های لجام گسیخته و متزلزل، جامعه متزلزل را پدید می آورند. اگر جامعه ای سالم و بالنده را طالبیم که در آن شهروندان به اندازه استعدادها و قابلیت های خود سهمی شایسته داشته باشند و قانون را ارج نهند باید بیشترین توجه را به سلامت «قانون» در خانواده ها معطوف نماییم چرا که شروع اصلاحات باید ابتدا از خانواده باشد تا حیات جامعه سلامت شود.
مولای متقیان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «مَن ساس نفسه اَدرک السیاسه»: کسی که خودش را ساخته است، میتواند جامعه را بسازد و زمام امور جامعه را به دست بگیرد.