تاریخ : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
11

بازی خطرناک با «نرخ ارز» و تبعاتی که سال ها ادامه دارد / به قلم «مصطفی شکری»

  • کد خبر : 102408
  • 25 بهمن 1396 - 13:08

  مصطفی شکری*/ میرملاس:  نقل است که امیرعباس هویدا در طول ۱۳ سال نخست وزیری اش در دوران محمدرضا شاه پهلوی قیمت کبریت را در ۲ ریال تثبیت کرده بود. همچنین در طول آن ۱۳ سال نرخ ارز دلار برابر ۷ تومان ثابت ماند. این ثبات نرخ ارز در عین اینکه «خوب» به نظر می رسید […]

 

مصطفی شکری*/ میرملاس:  نقل است که امیرعباس هویدا در طول ۱۳ سال نخست وزیری اش در دوران محمدرضا شاه پهلوی قیمت کبریت را در ۲ ریال تثبیت کرده بود. همچنین در طول آن ۱۳ سال نرخ ارز دلار برابر ۷ تومان ثابت ماند. این ثبات نرخ ارز در عین اینکه «خوب» به نظر می رسید اما پس زمینه ای «خطرناک» داشت. پس زمینه ای که حاکی از تثبیت «مصنوعی» و «غیر واقعی» نرخ ارز بود.
جمشید آموزگار نخست وزیر بعد از هویدا متوجه شد که به صورت طبیعی و با توجه به عرضه و تقاصای واقعی ارز، باید نرخ ارز تا ۱۱ تومان افزایش یابد!
افزایشی که چندان برای شاه قابل پذیریش نبود و حتی زمزمه آن موجب شد که شاه، نخست وزیر را مورد سرزنش قرار داد که چرا همچون هویدا قادر به تثبیت نرخ ارز نیست. آموزگار برای توجیه و متقاعد کردن شاه مجبور شد که یکی از مقامات بانک مرکزی را بهمراه خود به نزد شاه ببرد تا برای شاه توضیح دهد که در صورت ادامه وضعیت فعلی و تثبیت «غیر واقعی» نرخ ارز، در آینده باید منتظر یک طوفان تورمی سهمگین باشیم! در این جلسه شاه را متقاعد می کنند که در صورت ایجاد کوچکترین بی ثباتی در دلارهای نفتی، باید منتظر بروز شوک و توفانی عظیم در اقتصاد باشیم.
طوفانی که علاوه بر آزاد کردن «فَنر» نرخ ارز و افزایش غیر قابل کنترل آن، تأثیر بسزایی در افزایش نرخ تورم نیز خواهد داشت.
واقعیت این بود که هویدا با پشتوانه دلارهای نفتی و به صورت مصنوعی اجازه افزایش نرخ ارز را نداده بود. هویدا بخشی از دلارهای حاصل از فروش روزانه ۶ میلیون بشکه نفت را که در طول تاریخ ایران نیز بی سابقه بود، صرف تثبیت نرخ ارز کرده بود و با این دلارها، طرف عرضه و تقاضای ارز را به صورت غیرواقعی کنترل می کرد. مسلماً با توجه به فروش بی سابقه نفت در آن دوره، دلارهای نفتی آنچنان منبع عظیمی بود که براحتی اجازه این تثبیت مصنوعی را می داد، ولی کافی بود شرایطی ایجاد شود که دیگر ایران آن درآمد نفتی را نداشته باشد یا خللی در آن ایجاد شود. آنگاه دیگر اهرمی وجود ندارد که بتوان به کمک آن طرف عرضه و تقاضای ارز را به صورت غیر واقعی کنترل کرد و در این وضعیت «نرخ ارز» به نرخ واقعی خود میل می کند. نرخ واقعی ای که مدت ها به صورت مصنوعی دور نگهداشته شده بود!
و ادامه این روند یعنی جهش بی سابقه نرخ ارز، که هم موجب تورم شدیدی در جامعه می شود و هم تعادل تمام اقتصاد را برهم می زند و موجب بی ثباتی در قیمت طلا، ارزش سهام بورس، بازار خودرو و مسکن و… می شود!

در بعد از انقلاب نیز سیاست های متفاوتی جهت کنترل نرخ ارز توسط دولت های متفاوت شکل گرفت. مثلاً به غیر از دوران جنگ تحمیلی که وضعیت کشور تحت تأثیر شرایط جنگی بود و مقامات بانک مرکزی چندان توانایی کنترل شرایط را نداشتند ولی در دوران سازندگی تلاش هایی جهت تثبیت غیر واقعی نرخ ارز شکل گرفت که نهایتاً نتیجه آن به جهش نرخ ارز و طوفان تورمی سال ۱۳۷۴ منجر شد! تورم ۴۹ درصدی که در طول تاریخ ایران بی سابقه بوده است!
در مقابل در دولت های هفتم و هشتم تلاش های در جهت آزادسازی نرخ ارز صورت گرفت که هرچند با مشکلاتی همراه بود اما موجب دستیابی به موفقیت های ارزشمندی برای این دولت ها شد.
در عوض دولت نهم و دهم هم مانند «سیاست اشتباه هویدا» سعی داشت بر پایه درآمدهای نفتی عظیمی که در اختیار داشت، نرخ ارز را تثبیت کند. واقعیت این است که تا وقتی در درآمدهای نفتی «ثبات» وجود داشته باشد، می توان با تکیه بر آن نرخ ارز را هم تثبیت کرد.
اما پیش بینی دولت های نهم و دهم از «تثبیت درآمدهای نفتی» اشتباه از آب درآمد و نفت بشکه ای ۱۲۰ دلاری به یکباره در سرازیری سقوط افتاد و به حدود ۶۰ دلار به ازای هر بشکه رسید. از طرفی بخاطر تحریم فروش نفت، «دلارهای» نفتی ایران بشدت کاهش یافت. این دلایل در کنار تحریم بانک مرکزی کافی بود تا طوفان بی سابقه تورمی در اقتصاد ایران شکل بگیرد و به یکباره فنر نرخ ارز هم آزاد شود و در طول یک ماه (دی ماه سال ۹۰) نرخ ارز (دلار) از حدود ۱۰۰۰ تومان، به حدود ۳۰۰۰ تومان برسد و ارزش دارایی های ایرانیان را به یک سوم کاهش دهد! شرایط چنان سخت و طوفانی پیش رفت که بانک مرکزی مجبور به سهمیه بندی ارز برای متقاضیان شد و نرخ ارز «رسمی» از نرخ «آزاد» آن فاصله زیادی گرفت!

در ابتدای دولت یازدهم هم با توجه به شرایط ثباتی که در کشور ایجاد شده بود، بهترین موقعیت برای «آزادسازی» و «یکسان سازی» نرخ ارز بوجود آمده بود که متأسفانه با «فرصت سوزی» از دست رفت و مقامات بانک مرکزی انتظار داشتند صرفاً با نگاه دستوری و امنیتی به مقوله ارز بتوانند این بازار را کنترل کنند.
در ابتدای دولت دوازدهم هم یکبار دیگر جهش نرخ ارز، نشان داد که نگاه امنیتی و دستوری به نرخ ارز چاره کار نیست و باید در راستای «آزادسازی» و «یکسان سازی» نرخ ارز قدم برداشت و در غیر این صورت باز هم باید منتظر «تکانه ها» و «شوک های» ارزی باشیم!

 

*کارشناس مسائل اقتصادی

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=102408

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 3در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳
  1. درود بر شما جناب دکتر شکری
    استفاده کردیم

  2. با سپاس از جناب دکتر شکری گرامی
    به زبان ساده و شیوا حق مطلب را ادا نمودید. احسنت.

  3. خسته نباشید جناب شکری عزیز
    امیدوارم دولتمردان از دانش کارشناسان در جهت رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی استفاده کنند

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.