تاریخ : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
6

ترانه – سید مجتبی حسینی

  • کد خبر : 10639
  • 23 مهر 1391 - 13:13

هر روز، هر لحظه، حالت رو می‌پرسه؟! غمگینه اما باز می‌خنده با غصه؟ ایراد می‌گیره از چشمای «میشی»ت! از رنگ کفشاتو از طرح «نقاشی»ت! راستی بگو اونم «قَدر ِ»ت رو می‌دونه؟ هر وقت دلتنگی آواز می‌خونه؟ اون مثل من هر روز قُربون تو میره؟ یا با نگاهی سرد هر روز می‌میره…! راستی بگو با اون […]

هر روز، هر لحظه، حالت رو می‌پرسه؟!

غمگینه اما باز می‌خنده با غصه؟

ایراد می‌گیره از چشمای «میشی»ت!

از رنگ کفشاتو از طرح «نقاشی»ت!

راستی بگو اونم «قَدر ِ»ت رو می‌دونه؟

هر وقت دلتنگی آواز می‌خونه؟

اون مثل من هر روز قُربون تو میره؟

یا با نگاهی سرد هر روز می‌میره…!

راستی بگو با اون مثل منی یا نه

اشکاشو می‌بینی، چشماتو می‌بندی؟

وقتی که بغضاشو آروم می‌بلعه

دستاشو می‌گیری یا باز می‌خندی؟!

.

.

.

هر روز، هر لحظه، حالت رو می‌پرسه؟!

غمگینه اما باز می‌خنده با غصه؟

.

از عشق می‌گفتی، من رو نمی‌دیدی

لعنت به تو زیبا…

                           دنیامو دزدیدی…

 

 (سید مجتبی حسینی)

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=10639

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 3در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳
  1. بسیار عالی

  2. مرسی.
    من با واژه ی « زیبا» زیاد موافق نیستم. یه کم بی مزه کرده ترانه رو.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.