چرا گهر، تراکتور نشد؟
پس از اینکه تیم گهر با خلق حماسه به لیگ برتر صعود و لرستان را بعد از سالها صاحب نماینده در سطح اول فوتبال کشور کرد، این تیم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند و هر روز مشکلی بر مشکلات گهر افزوده میشود.
قبل از شروع دوازدهمین دوره لیگ برتر، در یادداشتی با عنوان «حضور گهر در لیگ برتر به چه قیمتی؟» شرکت این تیم در لیگ برتر را بهطور اجمالی بررسی کردیم که در آن بیشتر به بحث آبروی استان تأکید داشتیم، آبرویی که در حال حاضر به راحتی هرچه تمامتر به تاراج میرود و بحث دورود یا خرمآباد را فقط خواجه حافظ شیرازی نمیداند! دورودیها تأکید دارند اگر این تیم به هر جای ایران هم برود نباید در خرمآباد بازی کند و همان اول راه، شمشیر را از رو بستند و با این جمله که «گهر فقط متعلق به دورود است» حسابشان را از سایر شهرستانهای استان جدا کردند.
بعد از اینکه شهرداری دورود توان هزینههای گهر را نداشت و جای خودش را به برادران هدایتی داد، آنها نام تیم را عوض و میخواستند دیدارها را تا آماده شدن ورزشگاه تختی دورود در خرمآباد برگزار کنند تا گهر پس از هفتهها و برای اولین بار از امتیاز میزبانی بهره ببرد اما برخی مردم و مسوولان شهرستان دورود کاری کردند که هدایتیها از سرمایهگذاری در تیم گهر انصراف دادند(هرچند شاید آنها دوباره برگردند) اما این کار کمی، فقط کمی و بازهم تأکید میکنم فقط کمی، صورت خوشی نداشت!
به راستی فرق تراکتورسازی تبریز با گهر لرستان ببخشید یادم رفت گهر دورود در چیست؟ چرا همه ترکزبانان از تیم تبریزی حمایت میکنند اما برخی دورودیها گهر را فقط متعلق به دورود میدانند؟! چرا گهر نباید در استان خودمان بازی کند؟ بازی کردن در کرج بهتر است یا خرمآباد؟ چرا امثال هدایتیها را فراری میدهیم و در تریبونهای مختلف از نبود سرمایهگذار غیربومی در استانمان انتقاد میکنیم؟ فرق ما با ترکها در چیست؟ چرا به جای اینکه در لرستان وحدت را بیشتر کنیم دنبال درست کردن دشمنی و جدایی هستیم؟!
باور بفرمایید اگر بازیهای گهر در دورود باشد، ما تا آنجا میرویم و تیم استانمان را تشویق میکنیم و مثل برخی نیستیم که فکر میکنند گهر ارث پدریشان است. همین کسانی که الان صاحب گهر شدهاند و خودشان میبرند و میدوزند فصل گذشته کجا بودند چرا آن موقع برای تیم شهرشان کاری نکردند؟ چرا آن زمان وقتی درخواست کمک مالی دادند کمتر از ۲ میلیون تومان جمع شد یعنی کمتر از تیزر تبلیغاتی یک نماینده؟!
قصد نگارنده حمل بر خودستایی نیست اما اگر ورزشینویسان و رسانههای لرستان نبودند، شاید گهر هیچوقت به لیگ برتر صعود نمیکرد. وقتی که ما مدام از وضعیت اسفناک و بیتوجهی مسوولان استانی به تیم دورودی انتقاد میکردیم و تقریباً هر روز با مهابادی و حیدرپور مصاحبه میگرفتیم، آقایان شما کجا بودید؟!
راستی چرا کسی احوالی از آقای سالاروند پیمانکار ورزشگاه تختی دورود نمیپرسد؟ کسی که اگر تا آخر مهرماه چکهایی که برای بازسازی این ورزشگاه داده، پاس نشود راهی زندان میشود و اگر این اتفاق بیفتد تکلیف یکی از دو ورزشگاهی که قرار است میزبان بازیهای گهر باشد چه میشود و کی به بهرهبرداری میرسد؟
حیات یا ممات گهر در گرو تصمیمهای عاقلانه است و اگر این تیم کماکان در تمام دیدارها مهمان باشد و امتیازها به راحتی از دست برود و نماینده دورود سقوط کند چه کسی جوابگو خواهد بود.
بدون شک اگر برخی که بیشتر از منافع گهر به فکر منافع خودشان هستند، اجازه میدادند محبوبیت گهر بیشتر از تراکتورسازی میشد و عدهای دیگر که با طناب این افراد به داخل چاه رفتند و ندانسته هیزم روی آتش انداختند هم در این بین بیتقصیر نیستند.
کار این عده در تاریخ استان ثبت و ضبط میشود و باید تاسف خورد از اینکه با دست خودمان کاری میکنیم که گهر خشک شود.