غاده السمان نویسنده، شاعر و متفکر سوری در سال ۱۹۴۲ در دمشق از پدر و مادری سوری متولد شد. پدرش مرحوم دکتر احمدالسمان رییس دانشگاه سوریه و وزیر آموزش و پرورش بود. تحصیلات دانشگاهی را در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه سوریه به پایان رساند و فوق لیسانس خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت و دکتری ادبیات انگلیسی را در دانشگاه لندن گذراند. مدتی در دانشگاه دمشق به عنوان استاد سخنران کار میکرد، اما برای همیشه از این کار دست کشید و به کار مطبوعات روی آورد و حالا در مجله عربی “الحوادث” به عنوان ستوننویس (columnist) به صورت هفتگی قلم میزند و صفحه ویژه او با نام «لحظات رهایی» طرفداران فراوانی دارد؛
با نگاهی به آثار و جایگاه آن در سرزمین عرب او تنها زن شاعر و نویسنده پرکاری است که نسبت به مسائل پیرامونش آگاه است و آگاهانه عمل میکند.
نخستین مجموعه قصه او با نام «چشمانت سرنوشت من است» در سال ۱۹۶۳ منتشر شد.
در سال ۱۹۶۹ با دکتر بشیرالداعوق ازدواج کرد که صاحب انتشارات «دارالطلیعه» و استاد دانشگاه و مدیر سابق بانک است.
«به تو اعلان عشق میکنم» که در سال ۱۹۷۶ به چاپ رسید،از مجموعه قصههای اوست که او را به عنوان یک زن نویسنده به جهان معرفی کرده است. غاده السمان زنی است که با هویت زنانهاش اشعاری ساده و فصیح را با افکاری منحصر به جهان تقدیم کرده است و در قصههایش از دردها و رنجهای مردم لبنان سخن رانده است. «کوچ بندرهای قدیمی» مجموعه قصه که در سال ۱۹۷۳ چاپ شد. اگرچه غاده السمان در عرصههای مختلف ادبی فعالیت دارد، امابیشتر به عنوان نویسنده مشهور است. رمان «کابوسهای بیروت» نیز در سال ۱۹۷۶م به چاپ رساند.مجموعه قصه او با نام «ماه چهارگوش» در سال ۱۹۹۸ از سوی دانشگاه آرکانزاس آمریکا برنده جایزه ادبی شد. و رمان دیگر او با نام «بیروت ۷۵» به زبان اسپانیولی در سال ۱۹۹۹ جایزه ملی اسپانیا را به خود اختصاص داد.
از دیگر آثار او میتوان به مجموعه شعرهای «عشق» ۱۹۷۳، «شهادت میدهم برخلاف باد» ۱۹۸۷، «غمنامهای برای یاسمنها» ۱۹۹۶، «زنی عاشق در میان دوات» ۱۹۹۵، «ابدیت، لحظه عشق» ۱۹۹۹ نام برد.
در ایران غاده را بیشتر به عنوان شاعر می شناسند تا رمان نویس!
شعری از این شاعر سوری – برگردان : محبوبه افشاری
***************************************
در تو صفاتی غیر قابل پیش بینی وجود دارد
مردی جدید برای هر روز
و من با تو هر روز عشق جدیدی دارم
مداوم به تو خیانت
وآن را روی تو اجرا می کنم
همه چیز اسم تو شده است
صدای تو شده است
و حتی هنگامی که می خواهم
از تو
به بیابان های خواب فرار کنم
پیش می آید که ساعدهایم نزدیک گوش هایم قرار گیرد
به تک تک های ساعتم گوش می دهم
که اسم تو را تکرار می کند
ثانیه به ثانیه
در عشق نیفتادم
به سوی او با گام های ثابت رفتم
با چشمانی باز تا دور دست
من در عشق ایستاده ام
نه افتاده در عشق
تورا می خواهم با تمام هوش و حواسم
( یا با آنچه باقی مانده بعد از آشنایی با تو )
تصمیم گرفتم دوستت داشته باشم
خواسته ای که خودم خواسته ام
نه خواسته ای که از روی شکست است
و این من هستم که از وجود در بسته ی تو عبور می کنم
با تمام هوش یا دیوانگی ام
و از قبل می دانم
در کدام کهکشان آتش بر افکنم
و چه طوفانی از صندوق گناهان بیرون بیاورم
منابع : سایت سارا شعر – سایت ادبی دانوش
در تو ویژگی های غیر قابل پیش بینی هست
ویژگی های غیر قابل پیش گیری
شعر بسیار زیبایی بود که ترجمه فوق العاده ای داشت درود بر شما ای کاش اشعار بیشتری از این شاعر را اینجا قرار میدادید از شما ممنونم
سلام خسته نباشیدبه نظرمن بهتربود متن عربی شعرروهم بیارید
فی شخصیتک ذات الأبعاد اللامتناهی
رجل جدید لکل یوم
ولی معک فی کل یوم حب جدید
وبإستمرار
أخونک معک
وأمارس الخیانه بک
کل شیء صار اسمک
صار صوتک
و حتی حینما أحاول الهرب منک
إلی براری النوم
ویتصادف أن یکون ساعدی
قرب أذنی
أنصت لتکات ساعتی
فهی تردد اسمک
.. ثانیه بثانیه
ولم (أقع ) فی الحب
لقد مشیت الیه بخطی ثابته
مفتوحه العینین حتی أقصی مداهما
إنی (واقفه )فی الحب
لا (واقعه ) فی الحب
أریدک
بکامل وعیی
(أو بما تبقی منه بعد أن عرفتک )
قررت أن أحبک
فعل اراده
لا فعل هزیمه
وها أنا أجتاز نفسک المسیجه
(بکل وعیی أو جنونی )
و أعرف سلفاَ
فی أی کوکب أضرم النار
وأیه عاصفه أطلق من صندوق الأثام
وقتی شعرروبه زبان اصلی میخونیم اشکال های ترجمه رومی فهمیم به عنوان مثال مصرع اول ترجمه اش ماروازمقصودشاعردور میکنه فی شخصیتک ذات الأبعاد اللامتناهی این معنایی که براش آوردین درست نیست و…
تصحیح میکنم بهتربود متن عربی روهم می آوردین
جناب خوشناموند فقط بلدی کپی کنی؟ ترجمه صحیح رو مینوشتی تا استفاده کنیم گرامی!!!