[1]
میرملاس نیوز : داستان از اونجا شروع شد که ی آدم پولدار فوتبال دوست پیدا شد تا دستی به سر گهر بکشه و نه تنها گهر بلکه مردم لرستان از نگرانی های ” چی میشه، چی نمیشه” نجات بده!
امادر این میان عده ای پیدا شدند و با برجسته کردن حاشیه ها، اصل رو رها کردند و فرع رو گرفتن و گفتن از “نمی گذاریم و اجازه نمی دهیم” را آغاز کردند و تا جایی پیش رفتن که حتی آقایون خیر و مایه دار رو مردد کردند و اونها نیز چندین و چند بار توی تصمیماتشون تغییراتی دادن.
در این وسط دعوای اصلی سر اسم تیم بود و البته اسامی پیشنهادی بسیاری ارایه شد که می شد با یک جلسه دوستانه و با گل و شیرینی قضیه رو حل کرد و یک اسم با مسما و مورد توافق طرفین رو برای تیم بحران زده انتخاب کنند.
اما متاسفانه این بار هم لرستان از روال عادی جا ماند و جنجال ها آغاز شد، جنجال هایی که بجز نشون دادن شرایط منفی در لرستان چیز دیگری رو در پی نداشت چراکه عده ای قصد ماهیگیری از این آب گلال آلود رو داشتند و خوشبختانه مارماهی هم نصیبشون نشد.
سوال اینجاست ! این همه تیم ورزشی توی دنیا دارن فعالیت می کنن اما چرا هیچکدومشون توی قضیه انتخاب اسم به اندازه تیم نوپای گهر جنجال نداشت و رسانه ای نشد؟
بالاخره کسی که پیدا شد و خواست دست گهر رو بگیره حق داره برند خودش رو معرفی کنه و از طرفی نماینده محترم هم وظیفه خودش می دید که از نام شهرش و خواسته های مردم شهرش دفاع کنه، اما چرا با این همه هیاهو و سر و صدا ؟ مگر یه اسم چقدر توی موفقیت تیم تاثیر داره؟ چرا باید در مقابل اضافه شدن کلمه ای به اسم تیم این همه جنجال به پا بشه ؟
و چرا داستان تا جایی پیش رفت که برادری و هم میهنی مردم دو شهر خرم آباد و دورود زیر سوال برده بشه؟ چرا برخی باید راضی باشند که تیم برای بازی و تمرین به استان البرز بره اما فاصله یک ساعتی تا شهر هم استانی خودش رو نره؟
مگ غیر از اینه که همه می دونن تیم گهر دورود متعلق به مردم لرستانه ، پس چرا حالا که همه مردم لرستان می تونن به تیم کمک کند برخی موضع گیری کردن؟چه اشکالی داره حالا که ورزشگاه دورود آماده نیست تیم بجای طی طریق کردن به کرج یا تهران بیاد و همین شهر خرم آباد و یا هر شهر دیگه ای از استان که شرایط مناسب داره تمرین و بازی هاش رو دنبال کنه؟
قدری عادلانه و آگاهانه فکر کنیم و به جای محکم کردن پیوند دیرینه ی برادریمون مردم خودمون رو به جون هم نندازیم، مگر نه اینکه ما همه لرستانی هستیم و با هم برادریم، پس به کجای دنیا بر می خورده که یک برادر به برادرش کمک کنه؟مگر به کجای دنیا بر می خوره که تیم گهر به جای بازی و تمرین توی پایتخت ، همین نزدیکی ها و توی استان خودمون باشه؟ چرا برخی حاضرند تیم به تهران بره اما فاصله ۱۰۰ کیلومتری تا شهر هم استانی خودش رو نره؟ آیا این اثرات منفی فرهنگی نداره؟ آیا این باعث نمیشه که خیلی ها نسبت به قوم لر و اتحاد مردمش شک کنند و نتیجه ش بشه مثل اتفاقی که ماه گذشته افتاد و رییس محترم دانشگاه وفرمایشات تلخش!
و الان گهر با همه این تفاسیر در لرستان مونده و علیرغم اسامی متعددی که براش انتخاب شده همچنان راهی پایتخت میشه اما قصد اصلی ما از این حرفا اشاره به نام و جای بازی و تمرین گهر نیست بلکه تاکیدی بر برادری و اتحاد مردم لرستانه!
و آقایان بدانند که بازی با کلمات به این راحتی نیست و باید در سخنانشون به برادری مردم لرستان احترام بگذارن و بدونن که تیم با هر اسمس و هر جایی باشه اما مردم لرستان از جمله مردم دورود و خرم آباد همچنان برادرن .
و سرانجام اینکه فعلا گهر در لرستان موندنی شده اما مواظب برادری هامون باشیم و نگذاریم به این راحتی از دست بره و بدانیم که مردم لرستان همچنان با نجابت از برادری هاشون محافظت می کنن.