- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

نگاهی به رومشکان در دوران باستان

[1]

 

امیر منصوری:

نگاهی به رومشکان در دوران باستان

موقعیت جغرافیایی، زبان و گویش: بخش رومشکان محدوده‌ای از سرزمین ته‌رهان کهن در فاصله‌ی حدود ۵۵ کیلومتری جنوب‌غربی شهرستان کوهدشت دربرمی‌گیرد. این بخش از جنوب به رودخانه‌ی سیمره و شهرستان دره‌شهر، از شمال به بخش کونانی، از شرق به بخش مرکزی و شهرستان پل‌دختر و از غرب به بخش کونانی و حوضه‌ی آبگیر سد سیمره محدود است. مرکز رومشکان چغابل می‌باشد که نام خود را از تپه‌ای مخروطی به همین نام وام گرفته است. اهالی ساکن در دره رومشکان از دو طایفه به نام سوری و امرایی شکل گرفته است، و به صورت پراکنده طوایفی مهاجر که از نظر آماری کم‌جمعیت‌تر می‌باشند در گوشه و کنار این دره حاصل‌خیز  سکونت دارند. زبان گفتاری اهالی این منطقه، لری می‌باشد و به صورت محدود هوز یا خانوارهایی که با گویش لکی تکلم می‌کنند در منطقه به چشم می‌خورد. از نظر نژادی طایفه سوری و امرایی بخشی از ایل ته‌رهان به شمار می‌آیند. بر اساس ایدئولوژی مذهب این مردمان شیعه دوازده امامی هستند و به صورت محدود پیروان اهل حق نیز در گوشه و کنار رومشکان روزگار می‌گذرانند.

وجه تسمیه رومشکان
بخش رومشکان از توابع شهرستان کوهدشت است. مردم ساکن این بخش زادگاهشان را به نام رومشکون «Roumeshkon» تلفظ می‌کنند که از گذشته‌های دور تا کنون بدین نام خوانده شده است. اما از وجه تسمیه رومشکان اطلاع دقیقی در دست نیست. با توجه به آن‌چه که گفته شد رومشکان بخشی از سرزمین کهن ته‌رهان به شمار می‌رود و بنابراین محدوده مورد مطالعه ته‌رهان نام دارد و از گذشته‌های دور و در میان دست نوشته‌های مورخان از جمله یعقوبی، ابن‌حوقل، مقدسی، استخری، بلاذری و… نام ته‌رهان و سیمره در کنار هم آمده است.
بنابر مطالعات زبان‌شناسی احتمال می‌رود که نام رومشکان از دوره‌ی ساسانی (در نتیجه‌ی برخوردهای ایران ساسانی با روم بیزانسی) به منطقه اطلاق شده باشد. این واژه از دو قسمت روم + اشکون «Eshkon» تشکیل شده است.
تنها منبع موثقی که درباره‌ی چگونگی نام رومشکان، بتوان به آن استناد کرد؛ کتیبه‌های شاپور یکم ساسانی در کعبه‌ی زرتشت استان فارس است که به خط و زبان پهلوی اشکانی و ساسانی نگاشته شده‌اند. در این کتیبه شاهنشاه ایران اطلاعات شایانی را درباره‌ی موقعیت سیاسی – جغرافیایی و اجتمایی – فرهنگی ایران ارائه می‌دهد که در خور نگرش است. در قسمتی از متن کتیبه چنین آمده است که:
« من مزدیسن، بغ شاپور، شاهنشاه ایران و انیران(= غیر‌ایرانی) که نژاد از ایزدان دارد، پور مزدیسن، بغ اردشیر شاهنشاه ایران، پور پور (= نوه‌ی) بغ پاپک شاه و خداوندگار ایران شهرم… و هنگامی که من بر کشور ایستادم (=پادشاه شدم) گردیانوس قیصر از همه‌ی شهر روم، گت و ژرمن سپاه جمع کرد و از سوی آسورستان به سوی ایران‌شهر و ما آمد و در مرز آسورستان جنگ بزرگی در گرفت. گردیانوس قیصر کشته شد؛ سپاه رومیان از بین رفت و رومیان فیلپوس را قیصر کردند. و فیلپوس قیصر به التماس و شفاعت به سوی ما آمد و برای خون‌بها پانصدهزار دینار پرداخت و باج گذار شد. پس از چندی قیصر دروغید و در ارمنستان گناه کرد و ما به کشور روم یورش کردیم و سپاه شصت هزار نفری رومیان را در بیبالیش نابود کردیم و کشور سوریه و آن‌چه که در بالای شهر سوریه بود همه را آذربیز (=سوزانده) ویران و نابود کردیم و گرفتیم… سومین بار هنگامی که ما به حران (محلی در مرکز ترکیه) حمله کردیم و آن‌جا را محاصره کردیم والریانوس قیصر به پذیره‌ی ما آمد و با او بود سپاهی هفتادهزار نفر و در آن سوی حران حمله بزرگی بر والریانوس قیصر شد و والریانوس قیصر را خودم با دست‌های خویش دست‌گیر کردم و سایر حاکمان، سناتوران و فرماندهانی که در رأس آن سپاه بود، همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم و سرزمین‌شان را آذربیز کردم و مردمان سرزمین رومیان با کسته‌های (=ایالات) اطراف آن و از انیران را به‌عنوان اسیر آوردیم و اندر ایران شهر، اندرپارس، پارت، خوزستان، آسورستان و دیگر کسته‌ها به سرزمینی که از آن ما و پدر و نیاکان و پیشینیان ما بود ساکن کردیم. و ما بسیاری دیگر نام (=آوازه) و نیوی (=دلیری) کردیم که در این‌جا ننوشتیم… و روزبه‌روز برای آمرزش روان ساسان‌خدای و پاپک‌شاه و اردشیر شاهنشاه، یک بره، یک گریو و پنچ هوفن‌نان و چهار‌ پاس شراب خورانزیم…»
با توجه به فرموده‌های شاپور ساسانی که اسیران رومی را از سویی در آسورستان(شرق سوریه و ترکیه و کردستان عراق و ایران) و از سوی دیگر در خوزستان و دیگر کسته‌ها ساکن کرده‌اند، بدون شک بخشی از این اسیران رومی نیز در منطقه ته‌رهان که حدفاصل میان آسورستان و خوزستان است اسکان یافته‌اند. مضاف بر این‌که این رومیان یا بنابر نظر صاحب‌منصبان دولتی یا به به میل خود در دره‌ای که بعدها رومشکان نام گرفت استقرار پیدا کرده‌اند.
امروزه در رومشکان روستایی به‌نام رومیانی نیز وجود دارد. اما در ادامه کتیبه‌ی شاپور ساسانی آمده‌است‌که؛ ایشان اسرای رومی را پس از این‌که در کسته‌های سراسر ایران‌شهر اسکان داد، از میان آن‌ها معماران را در ساختن اماکن و بناهای مجلل عام‌المنفعه به کار گماشته است. اکنون مطالعات دانشمندان باستان‌شناسی در منطقه زاگرس‌مرکزی، کوهدشت و ته‌رهان، نفوذ فرهنگ و هنر رومی را در میان یافته‌های باستان‌شناسی به اثبات رسانده‌اند. بنابراین احتمال می‌رود که واژه رومشکان به معنای لغوی آن – رومیان شکست خورده – باشد که در اوایل دوره ساسانی در منطقه مستقر شده‌اند.

رومشکان از دیدگاه کاوش‌های باستان‌شناسی
سال‌های بین دو جنگ جهانی و قبل از وقایع ۱۳۲۰ ش، دوره‌ای از فعالیت‌های باستان‌شناسی در ایران و یکی از مناطق مورد مطالعه سرزمین لرستان بود. فعالیت‌های باستان‌شناسی در منطقه‌ی کوهدشت و ته‌رهان شواهدی از اوضاع پیش از تاریخ و استقرارگاه‌های آن دوره و دوره‌های تاریخی و اسلامی به ما عرضه می‌کند. نخستین مطالعات و بررسی‌های باستان‌شناسی در مکان‌های باستانی دره‌ی رومشکان ته‌رهان در سال‌های ۳۶ – ۱۹۳۴ م با فعالیت‌های هیئت هلمز به سرپرستی آقای پرفسور اریک‌اشمیت از دانشگاه شیکاگو انجام گرفت. فراهم شدن بودجه‌ی عملیات حفاری هلمز که در اختیار موسسه آمریکایی مطالعات هنر و باستان‌شناسی ایران قرار گرفته بود به آقای اشمیت واگذار شد. آقای اشمیت در ۲۶ اکتبر ۱۹۳۴ برابر با ۱۳۱۳ ش از سوی آقای علی‌اصغر حکمت وزیر معارف وقت، با مجوزی تحت عنوان گمانه‌زنی در دره‌ی رومشکان کار خود را آغاز کرد.
بنابراین در سال ۱۹۳۴ اشمیت به سرپرستی هیئت هلمز به بررسی مقدماتی منطقه می‌پردازد. آن‌ها با راهنمایی سیف‌الله‌خان غضنفری امرایی، پسر رئیس وقت دره‌ی رومشکان، تعدادی از محوطه‌های باستانی را مورد بازدید قرار می‌دهند و طی هفت روز منطقه‌ی رومشکان و سیمره را بررسی می‌کنند.
در ادامه نوشته‌های اشمیت آمده که در اکتبر سال ۱۹۳۵ م تپه‌های رومشکان برای کاوش‌های آزمایشی انتخاب شدند. کاوش در رومشکان مقدار زیادی اطلاعات و آثار فرهنگی به دست داد: هر روز صبح هنگام پرواز با هواپیما بر فراز برجستگی باشکوه چشم‌انداز کوهستان در برخورد با اولین پرتوهای خورشید سکوت سپیده‌دم را می‌شکست. از رومشکان در تمام جهات شعاع می‌زدیم. ما مجبور بودیم هر هفته مراتب و موقعیت کار را به مرکز لرستان اعلام کنیم. در این زمان فرماندار نظامی لرستان سرهنگ رزم‌آرا است.
در ششم اکتبر سال ۱۹۳۵ در یک بررسی هوایی تپه‌ی چغابل بزرگ‌ترین و مرتفع‌ترین تپه‌ی باستانی منطقه توجه ما را به خود جلب می‌کند. چغابل مهم‌ترین محوطه باستانی دره‌ی رومشکان است و ما حتا برای گمانه‌ای آزمایشی هم در این تپه وسوسه‌انگیز اقدام نکردیم زیرا این تپه برای گمانه‌زنی بزرگ‌تر از آن است که هدفی برای بررسی یک منطقه کامل باشد. راس تپه دارای یک باروی تاریخی (احتمالاً ساسانی) است در حالی که پایین‌ترین طبقه آن مسلماً از دوره‌های پیش از تاریخ انباشته شده است.
کموترلان مقصد اصلی هیئت در رومشکان است. حفاری آن در ۱۵ اکتبر تا ۴ نوامبر ۱۹۳۵ با کمک کارگران لر اهل رومشکان انجام شد. در کمترلانI قبر پیرمردی با تبرکوچک از مفرغ و گوشواره‌ای بزرگ به دست آمد. در سمت راست جمجمه، یک کاسه مفرغی قرار داشت. قبر زنی جوان تعدادی مهر استوانه‌ای و سفال‌های دوران اوروک-جمدت نصر و یک مهر استوانه‌ای مربوط به دوران‌آهن از جمله آثار به دست آمده بودند. به طور کلی کمترلانI آثاری از ۳۰۰۰ پ م تا ۵۵۰ پ م را در خود جای داده است. کمترلانII محوطه‌ایست صاف و گورستانی جدیدتر است. قدمت قبور طبق سفال‌های به‌دست آمده مربوط به گیان IVe تا گیانIII یعنی ۲۰۰۰ تا ۱۶۰۰ پ م می‌باشد. مشابهت‌هایی بین آثار کمترلان II با آثار دوره‌ی لارسا و بابل‌قدیم در بین‌النهرین مشاهده شده است.
چغاسبز محوطه بعدی بود که حفاری در آن به صورت پله‌ای انجام شد. بقایای معماری، قبور و دیگر آثار به دست آمده از نوع آثار دوران گیان V تا دوران آهن بودند. نوع معماری سنگی بود و قبور سنگی حاوی ظروف سفالی و مسی بودند و مهرهای دوران ایلام جدید و پیکره‌های سفالی انسان و حیوان از دوران آهن از دیگر آثار به دست آمده از این تپه بودند. تپه میرولی در ۳ کیلومتری شمال چغاسبز در پای کوه سه دنو یا سه دندان واقع است. این تپه دارای قبوری سنگی با سقف خرپشته‌ای بودند. قبور یا خانوادگی بودند یا برای چندین نسل از آن‌ها استفاده شده بود. ظروف در ته ‌گور بودند و تخته سنگ‌های بزرگ سقف خرپشته‌ای آن‌ها را تشکیل می‌داد که بر فراز دیواره‌های صخره‌ای قرار داشتند. قبور میرولی به دو دوره تعلق دارند. ۱- قبور اوایل عصر مفرغ هم‌زمان با شوشD 2- قبور اواخر عصر مفرغ هم‌زمان با گیانII .
و این مختصری بود از چگونگی باستان‌شناختی رومشکان با توجه به کاوش‌های هیئت هلمز، و حاصل این کاوش‌ها در کتاب پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران و چند کتاب دیگر نوشته آقای اریک اشمیت به چاپ رسیده است.
سرانجام در ۲۴ نوامبر ۱۹۳۵ م کاروان هیئت کاوش، دره‌ی رومشکان را به سوی ری ترک کردند. به گفته‌ی اشمیت با این‌که بارها هواپیما به خرم‌آباد فرستاده شده بود ولی حدود ۳۰ راس چارپا اشیای به دست آمده از حفریات را با خود حمل می‌کردند. این اشیا صدها ظرف‌کامل یا قابل وصالی را در بر می‌گرفت که از قبور محوطه‌هایی چون کمترلانI و II ، چغاسبز، تپه میرولی و چندین نقطه دیگر به دست آمده بود.
اشمیت در ادامه چنین تشریح نموده است که؛ در اطراف چغابل روستایی نوبنیاد با خانه‌های خشتی نزدیک تپه وجود دارد. اما در تابستان روستایی لر که هنوز به پیشرفت خود از زندگی چادرنشینی و یک‌جانشینی موجود خو نگرفته، ترجیح می‌دهد در پناهگاه‌های بیشه‌ای به نام کولا که با عجله ساخته شده زندگی کند. کولا سرپوشی است که تا حدودی با سیاه چادرهای روزهای چادرنشینی وی، خویشی دارد. در بین آنان کسانی وجود دارند که کلاه نمدی مخروطی بافته شده در لرستان را با کلاه فرنگی یا غربی عوض کرده بود. این تغییر کلاه در خط سیر سیاست مدرنیزه کردن در این زمان انجام شده بود. سیاست دولت، بومیان را برای یک‌جانشینی و کشاورزی، تحت فشار گذاشته است.

برآیند سخن
بر اساس فعالیت‌های باستان‌شناسان ایرانی و انیرانی در گذشته، و مطالعات فراگیر پژوهش‌گران باستان‌شناس در حال حاضر از سوی پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی کشور، چنین به نظر می‌رسد که سایت‌ها و محوطه‌های باستانی فراوانی از دوران پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوره‌ی اسلامی در منطقه‌ی رومشکان وجود دارد که از ارزش والای فرهنگی سرشار هستند. و کاوش‌های فراگیر باستان‌شناسی در این سایت‌ها می‌تواند جوابگوی پرسش‌هایی در مورد چگونگی باستان‌شناختی این حوزه و حتا ایران باشد. چنان‌که پرفسور اشمیت گفته‌اند؛ در طول گمانه‌زنی‌های خود در دره‌ی رومشکان، بیش از صد گور را از دل خاک خارج کردیم… و کاوش‌های دره‌ی رومشکان نقصی در نقشه باستان‌شناسی ایران را پر کرده است.
زمین گر گشاده کند راز خویش
نماید سرانجام آغاز خویش
کنارش پر از تاجداران بود
برش پر ز خون سواران بود
پر از مرد دانا بود دامنش
پر از ماه‌رخ چاک پیراهنش
جهان تا بود شهریاران بود
پیامم بر تاجداران بود
مرا ارج ایران بباید شناخت
خنک آن‌که با نامداران بساخت
کتاب‌نامه:
۱- اشمیت، اریک، ۱۳۷۶ پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران، برگردان آرمان شیشه‌گر، انتشارات پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی کشور.
۲- اکبرزاده، داریوش،۱۳۸۱ کتیبه‌های پهلوی اشکانی، انتشارات پازینه، تهران.
۳- منصوری، امیر، ۱۳۸۹ بررسی هنر گچ‌بری دوره‌ی ساسانی(مورد مطالعه محوطه باستانی برز قاوله، کوهدشت لرستان) رساله کارشناسی ارشد برای دانشگاه آزاد تهران مرکزی، منتشر نشده.
۴- نوروز زاده چگنی، ناصر، ۱۳۷۲ هیئت هلمز نخستین فعالیت‌های باستان‌شناسی در لرستان، مجله‌ی باستان‌شناسی و تاریخ، سال هفتم شماره‌ی اول.
۵- شاه‌نامه استاد توس حکیم ابوالقاسم فردوسی، ۱۳۷۲ انتشارات امیربهادر، تهران.

منبع : سیمره