تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
22

استعفاء فضیلت اخلاق فردی یا باور فرهنگی ؟

  • کد خبر : 114385
  • 14 شهریور 1399 - 15:14

  حمزه فیضی پور / میرملاس  :   بُرد و اثرگذاری  رای مردم  در کشورهای توسعه نیافته  و یا در حال توسعه   برای انتخاب  مدیران  جهت مدیریتِ  سطوح مختلف جامعه ( کلان ، میانه و خرد )  به شکل  و میزانی نیست  که  در کشورهای توسعه یافته  در دست به دست کردنِ  مسالمت آمیز قدرتِ […]

 

حمزه فیضی پور / میرملاس  :

 

بُرد و اثرگذاری  رای مردم  در کشورهای توسعه نیافته  و یا در حال توسعه   برای انتخاب  مدیران  جهت مدیریتِ  سطوح مختلف جامعه ( کلان ، میانه و خرد )  به شکل  و میزانی نیست  که  در کشورهای توسعه یافته  در دست به دست کردنِ  مسالمت آمیز قدرتِ اداره جامعه   و گردش  نخبگان ( رقابت برنامه ای و ظهور اندیشه ی نو ) با هدف  کارآمدی بهتر  عامل  اصلی  به حساب می آید  . معمولا  در کشورهای توسعه نیافته  مکانیسم های تعریف شده  برای   کسب قدرت  خود  بسترساز  نوعی هرج ومرج خواهی اجتماعی و سیاسی  است   به این معنا که  مولفه های  فرایند کسب قدرت ، ماندن درقدرت ، ادامه قدرت  و نحوه ی ترک قدرت  به خودی خود  ” چالش آفرین ” است  به عنوان مثال  کافی است   به کشورهایِ چون عراقِ زمان صدام  ،  لیبیِ  قذافی   و مصرِ حسنی مبارک  نگاهی بیاندازیم  که  روی کارآمدنشان با ” کودتا ”  ، ماندنشان  با توسل به زور و سرکوب  بوده  و  هنگام  ترک قدرت  میلِ درونی آنها  در جهت رضایت و اعتماد  عموم  مردم  نقش آفرینی نکرده است !! بلکه عامل بیرون از شخصیت سیاسی آنها   یعنی  فشار سیاسی –  اجتماعی  از جانب مردم کشورشان  آنها را وادار به پایین آمدن از اریکه ی قدرت  کرده است  به عکس  در کشوری چون ژاپن  با وجود  میراث داری خسارت بار از جنگ دوم جهانی    و علیرغم تداوم تشریفاتی جایگاه امپراطوری ؛ نهادهای قدرتمندِ ریشه دار در فرهنگ و رای مردم ،   متولی اداره ی جامعه ژاپنِ جزیره ای  محروم از  نعمات  و معادن زیر زمینی  شدند :  « مجلس نمایندگان   ژاپن  ، مجلس مشاوران  و نخست وزیری ». کشوری که  ” با داشتن تولید ناخالص داخلی به میزان ۵ تریلیون دلار سومین قدرت اقتصادی دنیا (پس از آمریکا و چین) بوده و در آسیا نیز رتبه دوم را از این لحاظ داراست. اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است؛ ولی با همکاری‌های دولت در بخش صنعت و نیز سرمایه‌گذاری گسترده در فناوری‌های پیشرفته، ژاپن به عنوان یکی از پیشگامان عمده در صنعت و تکنولوژی دنیا شناخته شده‌است ” .  در چنین ساختار و فرهنگی ( کار ، وجدان ، نطم  ، صداقت  ، نقش رسانه ها  ، اهمیت افکارعمومی  )  نخست وزیرش  ( شینزو آبه )  که سومین دوره طولانی این سمت را از بعد از جنگ دوم جهانی  و به عنوان جوانترین   و بعد از توفیقِ  کسب رای مردم در ورود به دو مجلس  ژاپن    در اختیار می گیرد  وقتی که حس می کند ( وجدان به او تذکر می دهد  ، فرهنگ نهادینه شده در او به او می گوید  ، باور به افکار عمومی  و صداقت در شخصیت سیاسی    آینده اش را به او نشان می دهد )  که مبادا  بیماریش و یا ناتوانی جسمی  و بالا رفتن سنش در تصمیم گیری ها  عامل خسران و زیان در جامعه شود ( نقل به مضمون استعفاء )   از مردم ژاپن عذر خواهی می کند و استعفاء می دهد  . این کار  هم رویه ی باورمند نهادینه شده  در فرهنگِ توسعه یافتگی اجتماعی – سیاسی  این کشور جزیره ای هست و  هم بیانگر پرورش یافتن   و جامعه پذیریِ سیاسی  در تربیتِ  اراده قوی  « فردی – شخصیتی »  افراد  برای دل کندن از  « قدرت »  می باشد  .شاید  برخی  این حرکت را صرفا  یک داشته اخلاقی یا فضیلت فردی بدانند   که دیگران  از آن بی بهره هستند اما باید گفت که  این فضیلتِ اخلاقی – سیاسی ،  یک امر اجتماعی هست که یادگرفتنی  و اکتسابی  می باشد  به این معنا  که  بازیگرانِ ماجرای زندگی سیاسی – اجتماعی و فرهنگی  ( ساختار   ، افراد صاحب قدرت و مردم )  از پایه  آموزش  و پذیرش چارچوبه های  قانونی  را جدی تلقی کرده اند  ، فرهنگ پذیری آنها  از شکل و پوسته  گذشته ، عمیقا عمق یافته است  ،  رسانه ها شجاعانه  به عنوان دیدبان  و نورافکن  نقش آفرینی می کنند  ، افکار عمومی فعال ،  زنده  و  شش دانگ  عملکردها را  می بینند،   نقد می کنند  ، جاییکه لازم باشد تشویق می کنند  و جاییکه  کژرفتاری در مسوولانشان ببینند با کلمات فریاد می زنند ( که گاها متخلف به خاطر فشارِ افکار عمومی  دست به خودکشی می زند چرا که جایی برای  ماندن در جامعه  ندارد  )   در چنین اوضاعی  صاحبان قدرت  ” مسوول ”  تعریف می شوند  نه رییس ( بار معنایی  منیت ها )  که در هر حال باید پاسخگوی  کردارها و رفتارهای  خود  چه قبل از کسب قدرت ( داشتن مقبولیت )  و چه  هنگام ماندن درقدرت  و چه پس از ترک قدرت  باشند ( شفافیتِ دارایی ها و اموالش  قبل از داشتن قدرت  و بعد از قدرت )   نتیجه آنکه  این استعفایِ با بار معناییِ   فرهنگی- سیاسی  و اجتماعی   یک پیام جدی برای همه  کنشگران عرصه سیاست و سیاست ورزی دارد  :  « مردان بزرگ  ، اندیشه بزرگ دارند  ، کناره گیری از قدرت ( صلاحدید عموم ) را  با وجو در اوج بودن  ،  به خاطر حبِ نفس ” عار ” نمی دانند  » آری  استعفاء  یک فرهنگ است   و  نهادینه کردن آن   یک ” هنر ”

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=114385

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.