به گزارش میرملاس نیوز ؛ دکتر ابراهیم آقامحمدی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و نماینده مردم خرمآباد در مجلس شورای اسلامی با حضور در سایت خبری ـ تحلیلی تابناک و بازدید از آن به پرسشهای خبرنگار این سایت درباره گفتوگو و رابطه با آمریکا، مواضع هستهای کشورمان، تغییر رفتارهای احمدینژاد، اشتباه در انتخاب احمدینژاد از سوی گروهی از اصولگرایان، نبود حزب و آسیبهای آن برای کشور پاسخ داد.
مشروح این گفتوگو به شرح زیر است؛
پرسش: نیویورک تایمز خبری درباره مذاکرات ایران و آمریکا منتشر کرد که البته این خبر از سوی دو طرف تکذیب شد، ولی طرف آمریکایی تکذیب جدی نکرد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این باره گفت: «ما هر راهی را که بتوان با آن کاری کرد که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند، دنبال میکنیم»؛ ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
آقا محمدی: بحثی با نام گفتوگوی رسمی با آمریکا از طرف نظام جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. علت انتشار این گونه اخبار و شایعات به موضوع انتخابات آمریکا مربوط میشود. این کارها برای شکلدهی افکار عمومی و بیان دیدگاهها و مواضع غیر رسمی افراد و آزمایش مردم انجام میشود، چرا که چنین موضوعی را خودشان مطرح کردند و پیش از اینکه واکنشی از سوی ایران نشان داده شود، خودشان هم موضوع مذاکره را تکذیب کردند.
پرسش: برقراری ارتباط با ایران برای اوباما در شرایط کنونی بسیار بااهمیت است، چرا که از این موضوع میتواند در انتخابات بهره گیرد؛ اما اگر اوباما رأی بیاورد، فشار بر ایران را بیشتر میکند. آیا این موضوعات احتمالی برقراری ارتباط را بیشتر نمیکند؟
آقا محمدی: در اوضاع کنونی، چنین امکانی نیست، مگر آن که بنا بر تأکیدات و فرمایشهای امام (ره) و رهبری، آمریکا اشتباهاتش را جبران کند؛ یعنی اموال بلوکه شده ایران را پس دهد و از کارها و دخالتهای خود عذرخواهی کند و دیگر آن که اعلام نماید، شیوه گذشته را درست نمیداند.
پرسش: آمریکاییها گفتهاند که میخواهند به صورت موردی با ایران مذاکره کنند؛ یعنی میخواهند مذاکرات هستهای را جدا از مسائل سوریه و دیگر موارد بررسی کنند؛ دیدگاه شما در این باره چیست؟
آقا محمدی: ما مذاکرات هستهای را ترک نکردهایم و آنها هستند که در مذاکرات تأخیر میاندازند. ما موضوعی که بخواهیم در برنامه هستهای خود پنهان کنیم، نداریم. دانش هستهای حق ماست، ولی آنها قائل به چنین حقی نیستند.
پرسش: اگر آنها چنین حقی را بپذیرند، اما بخواهند جداگانه درباره آن بحث شود، آیا در چنین شرایطی با آنها مذاکره میکنیم؟
آقا محمدی: اگر آنها بپذیرند که غنیسازی حق ماست، مذاکرات شکل و راه تازهای خواهد یافت. آمریکا یا باید در قالب آژانس و یا در قالب ۱+۵ با ما مذاکره کند، وگرنه مذاکره دوجانبه معنا و موضوعیتی ندارد.
پرسش: تحلیلگران غربی بر این باورند که موضوع برنامه هستهای ایران از حالت طبیعی به در آمده و ماهیت سیاسی پیدا کرده است. آنان بر این باورند که در این میان، صحنهگردان اصلی ماجرا، آمریکاست و اگر ایران و آمریکا در این موضوع کنار بیایند، ۱+۵ نیز بحثی در این باره نخواهد داشت؛ آیا چنین چیزی هست؟
آقا محمدی: ما بر این باوریم که بحث هستهای، موضوعی فنی و کارشناسی است، نه سیاسی. ما میگوییم که کارشناسان هستهای باید در این زمینه گفتوگو کنند، نه سیاسیون. کارشناسان باید این تشخیص را بدهند که ما از چهارچوب «ان.پی.تی» خارج شدهایم، یا نه؛ بنابراین، اگر موضوع سیاسی شود، در آن صورت آمریکا نمیتواند مدعی باشد که مذاکرات سیاسی نباشد و مسائل دیگری غیر از برنامه هستهای مطرح نشود.
پرسش: با توجه سوابق گذشته، بلوک غرب در زمان رژیم گذشته ایران نیز در برابر دستیابی ایران به انرژی اتمی و صنایع بالادستی مقاومت کرد؛ به گونهای که پهلوی دوم برای راهاندازی ذوب آهن به سمت شوروی رفت؛ بنابراین، پنهان نیست که این دولت تمایل بسیاری به ارتباط با آمریکا و ثبت این کار به نام خود دارد. آیا صرف مذاکره مستقیم، باعث میشود که با آمریکاییها چالش دیگری نداشته باشیم؟
آقا محمدی: اگر ما در بحث هستهای هم کاملا عقبنشینی کنیم، به هیچ وجه بهانههای آمریکا پایان نخواهد یافت و این گونه نیست نیست که کاری به کار ما نداشته باشد. آمریکا به دنبال آقایی و سروری در جهان است و ایران به عنوان کشوری که سابقه تمدن و جایگاه علمی، فرهنگی و استعداد و توانایی بالایی دارد، رقیب بالقوهای برای آمریکاست. آمریکا به دنبال تک قطبی کردن جهان است. آنها این امکان را در ایران میبینند که در آینده به عنوان رقیبی برای آنها درآید. البته هماکنون نیز ما را رقیب فرهنگی خود میدانند.
اما آنچه اکنون به عنوان بیداری اسلامی رخ داده، نتیجه انقلاب ایران است. آنها ایران را رقیب بالقوه خود میدانند، چه رسد به اینکه ایران به دانشهای پیشرفته و صنایع مهم دست یابد. ما اگر حتی با آمریکا دوست شویم، آمریکا به عنوان رفیقی که ما هم مانند آنها حقی داریم، نگاه نمیکند و میخواهد رابطه دو کشور، ارباب و رعیتی باشد و این را ایران نمیپذیرد؛ بنابراین، آمریکا از همه ظرفیتهای خود کمک میگیرد تا ایران پیشرفت نکند و ما نیز به دنبال این هستیم که به جایگاه واقعی خود برسیم.
پرسش: آلمان، کره جنوبی و ژاپن کشورهایی هستند که حتی آمریکا این کشورها را اشغال کرد، اما اکنون درگیری با آمریکا ندارند؟ آیا ما هم میتوانیم مسائل خود را با آمریکا حل کنیم و چنین نقشی برای خود قایل شویم؟
آقا محمدی: کشورهای مهار شده حاکمیت لیبرالیستی را پذیرفتهاند. آیا آلمان و ژاپن در حال حاضر استقلال واقعی دارند؟ آیا میتوانند بدون رضایت آمریکا حرکتی انجام دهند؟ اینها کشوهای مهار شدهاند و آمریکا برایشان اندازه مشخص کرده است. مشکل اساسی ما و آمریکا، مشکل فرهنگ است. به هیچ عنوان ما نمیتوانیم موقعیتی مانند آلمان و کره به خود بگیریم و بیتفاوت باشیم. شخصیت سیاسی ما به فرهنگمان برمیگردد. بحث آمریکا این است که ما از پایگاه انقلاب اسلامی عقبنشینی کنیم.
ایران پیش از انقلاب، شرایطی مانند کره و ژاپن را داشت. جریان کاپیتولاسیون در واقع تحقیر یک ملت بود. برای به دست آوردن آن شرایط باید استقلال خود را کنار بگذاریم؛ شاید در آن زمان نیاز نباشد که حتی کارخانه هم داشته باشیم، آنها خیلی از چیزها را به ما خواهند داد. اگر آنها بدانند که ما آلت دستشان خواهیم بود و همان نقش ژاندارم منطقه را میپذیریم، با ما خواهند ساخت.
پرسش: نظر شما درباره پافشاری آقای احمدینژاد برای بازدید از اوین چیست؟
آقا محمدی: اینکه رئیس جمهور درخواست دیدار از زندان را داشته باشد، کار بدی نیست، چون رئیس جمهور زندانیها هم هست و باید قوه قضائیه هم زمینه دیدار وی را فراهم کند؛ اما چرا آقای احمدینژاد این زمان را برای چنین درخواستی برگزیده است؟
هفت سال از ریاست جمهوری آقای احمدینژاد میگذرد و اوین هم هیشه اوین بوده است. الان اوین است و پس از احمدینژاد هم اوین خواهد بود؛ اما چرا آقای احمدینژاد در این هفت سال، هیچ گاه احساس نکرد این کار را انجام دهد؟ آیا هنگامی که آقای جوانفکر به زندان رفت، به یادش افتاد که زندان خوب نیست و باید اوضاع و احوال آن را جویا شود؟
پرسش: آیا احمدینژاد تغییر کرده است و امروز دیگر ما نباید انتظار داشته باشیم که مانند گذشته رفتار کند و از آن سو، وی هماکنون دیگر نمیتواند این انتظار را داشته باشد که بتواند از زندان بازدید کند؟
آقا محمدی: قانون چنین حقی را برای شخص رئیس جمهور قائل نشده و در این مورد وی نیز تفاوتی با دیگر مردم ندارد. احمدینژاد تغییری نکرده و از آغاز نیز همین گونه بود، ولی در گذشته بنا بر مصلحت، رفتار دیگری داشت و امروز واقعیت خود را نشان داده است. اعتقاد چیزی نیست که یک شبه عوض شود. سختترین چیز برای یک فرد، تغییر دادن عقیده است.
احمدینژاد اگر در دوره گذشته، این گونه سخن میگفت که کسی به وی رأی نمیداد. او افکار عمومی را به خوبی درک کرده و جو جامعه را شناخته بود. احمدینژاد تغییر نکرده، بلکه ما دید کامل و درستی از وی نداشتیم. یکی از علتها این بود که ما «دوم خرداد» زده بودیم.
ما از ترس «دوم خردادیها» هر کسی را که علیه آنها شعار میداد و احساس میکردیم میتواند ما را از آن وضعیت به در آورد، به دنبالش میرفتیم و به دنبال این نبودیم که افکار و عقاید واقعی وی را بشناسیم. شاید حرکت ما نیز در آن شرایط معقول نبود، اما در آن شرایط کسی به سرانجام کار نمیاندیشید. در آن شرایط، احمدینژاد نیز زرنگی کرد و دریافت چگونه باید سخن بگوید و چه شعارهایی سر دهد.
پرسش: یعنی انتخاب احمدینژاد دفع فاسد به افسد بود؟
آقا محمدی: نه این گونه نیست. ۹۹ درصد جامعه به این امر نمیاندیشید. احمدینژاد روی شعارهای توده سوار شد. جریانی که احمدینژاد در آن قرار گرفته، یک جریان فکری ریشهدار است. اینکه اینها بحث انسان کامل را مطرح میکنند، بحثی نیست که یکباره به ذهن یک فرد رسیده باشد. این بحثی عمیق در تفکر اسلامی است، ولی اگر هر فردی که از «انسان کامل» سخن گفت، راهش درست است؟ غیر از این است که در جریان بابیت موضوع «انسان کامل» مطرح شد؟ آنها میگفتند که روح امام زمان (عج) در جسم انسان کامل میرود. این انسان وجود دارد؛ اما باید آن را پیدا کرد و به دنبال پیدا کردن انسان کامل افتادند. این گفتهها تنها یک شعار نیست. این فلسفه ریشهداری است که از گذشته بوده و یک باور است و از آغاز بوده، ولی آقایان این را نگفتند و هنگامی که بهرهبرداریهای خود را کردند و احساس بینیازی نمودند، آسانتر سخنانشان را بر زبان میآورند.
پرسش: احمدینژاد بیشترین رأی را از بدنه بسیج به دست آورد و در میان مردم نیز این باور هست که یکی از حامیان وی سپاه بوده است. چرا کار به اینجا رسیده که حامیان دیروز احمدینژاد میگویند، فریب خوردهاند و از وی برگشتهان؛. اشکال از احمدینژاد بوده یا از حامیانش؟!
آقا محمدی: فرهنگ بچههای سپاه فرهنگ فرد نیست. در میان بچههای سپاه، اعتقاد محکم به فرهنگ تشیع و ولایت فقیه نهادینه شده است. زمانی که عامه سپاه و نه خود سپاه از فردی حمایت میکند، احساس میکند که آن فرد در همان راه حرکت میکند و جامه این فرهنگ را به تن کرده است. اما درباره نخبگان مسأله دیگری است. اشتباهی که برخی نخبگان درباره احمدینژاد کردند، این بود که به جای آن که بگویند از فرهنگ مورد پذیرش بچههای سپاه دفاع میکنیم و استنباط میکنیم که احمدینژاد در این قالب حرکت میکند، مستقیم احمدینژاد را به عنوان سمبل به میدان آوردند.
برخی از اطرافیان احمدینژاد میگفتند که احمدینژاد پدیده انقلاب اسلامی است و اگر وی نبود، انقلاب نابود میشد؛ اما از همان آغاز من به آنها میگفتم که احمدینژاد را باید به عنوان فردی در درون جریان اصولگرایی تعریف کرد، حال آن که آنان احمدینژاد را «قدیس» معرفی میکردند.
پرسش: آقای احمدینژاد نیز از این موضوع ناراضی نبود و میخواست که قدیس باشد؟
آقا محمدی: احمدینژاد بسیار به فرهنگ چاپلوسی بها داد. بنده افتخار میکنم به اینکه حاضر نبودم روی عقیدهام معامله کنم و زبان به چیزی باز کنم که آن را نمیپذیرفتم.
پرسش: احمدینژاد نتیجه بیتوجهی به کار حزبی بود. چرا کشور به سمت کار حزبی و سازمان یافته نمیرود؟
آقا محمدی: اگر فرهنگ حزبی در جامعه پرورش داده شود، کار خوبی است؛ البته باید فکر پشت آن باشد. متأسفانه این موضوع در کشور ما جا نیفتاده است. حزبهای دولت ساخته نیز به درد نمیخورد و راه به جایی نمیبرد. شهید بهشتی در زمان راهاندازی حزب حمهوری بر این باور بود که باید برای نظامی که تازه راهاندزای شده و نیروهای آن تجربه کشورداری ندارند، کادرسازی کرد. اگر حزب برای این تشکیل شود که آموزش حکومت داری داده شود؛ مملکت ما به این امر به شدت نیاز دارد.
پرسش: مدیریت در کشور ما علمی نیست و مدیران خرد و کلان پس از به قدرت رسیدن، اطرافیان خود را به کار میگیرند. این نوع مدیریت چه تأثیراتی بر کشور داشته است؟
آقا محمدی: این آسیبی جدی است. متأسفانه به مدیریت دانش محور اهمیت چندانی داده نمیشود و رفاقت در ساختار اداری و تشکیلاتی کشور، جای دانایی محوری را گرفته است. در مملکت ما مدیریت «قدرت محور» است. زمانی که فرد در قدرت است، همه به دنبالش میافتند و هنگامی که از قدرت کنار میرود، چهره واقعی و ضعفها مشخص میشود و متأسفانه حتی کارهای خوب انجام شده نیز نادیده گرفته میشود.
پرسش: انتخابات ریاست جمهوری در آینده نزدیک برگزار خواهد شد و آقای احمدینژاد غیرمستقیم گفته که نمیخواهد از قدرت کنار برود و برای انتخابات برنامه دارد. آینده سیاسی کشور را چگونه تحلیل میکنید؟ جایگاه اصولگرایان، اصلاطلبان و تیم دولت در این انتخابات چگونه خواهد بود؟
آقا محمدی: پیش بینی نتیجه انتخابات کار دشواری است. دولت به دنبال این هست که در قدرت بماند و نقطه قوتشان بحث یارانهها و توزیع پولی است که در قالب دستگاههای خدمترسانی انجام شده است. آنها روی قشر ضعیف و آسیب پذیر حساب باز کردهاند، ولی این قشر، بحث اعتقادات برایشان مهمتر از مادیات است و در جایی که احساس کنند فرد یا جریانی با اعتقاداتشان همراه نیست، با او همراه نخواهند شد و محاسبات جریان دولت درست از آب درنخواهد آمد.
جریان اصولگرایی نیز مشخص نیست به کاندیدای واحدی خواهند رسید یا نه. اگر جریان اصولگرا به وحدت نسبی هم برسد، پیروز انتخابات خواهد بود.
اما درباره اصلاح طلبان نیز نمیتوان گفت که این جریان در جامعه رأی ندارد، اما حرکتی که آقای موسوی انجام داد، بسیاری را در این راه مردد نمود و این افراد ریسکپذیری گذشته را برای جریان اصلاح طلب نخواهند کرد.
بنابراین، در انتخابات آینده، همه گروهها رأی خواهند داشت، ولی رأی غالب متعلق به جریان ارزشی انقلاب خواهد بود و هر کس بتواند شعار درست بدهد، پیروز خواهد بود.
پرسش: رهبر معظم انقلاب بر تعامل قوا تأکید بسیار داشتهاند. پس از طرح این موضوع، برخی از نمایندگان که طرح سوال از رئیس جمهور و استیضاح وزرا را امضا کرده بودند، امضای خود را پس گرفتند. نظر شما درباره این کار نمایندگان چیست؟
آقا محمدی: منظور رهبر انقلاب این نبوده است که مجلس یا قوای دیگر از حق قانونی خود بگذرند. ایشان به عنوان ولی فقیه نصیحت کردند که اختلافات را کم کنیم، نه اینکه به وظایف قانونی خود رفتار نکنیم. البته آقای احمدینژاد هم کوتاه نخواهد آمد و کاری خواهد کرد که مجلس یقهاش را بگیرد. اگر همه قوا به فرمایشهای رهبر گوش کنند، خیر است.
مشکل کشور ما مشکل اقتصادی است. سخنان رهبری به این معنا نیست که نپرسید که چرا ارز یکشبه اینگونه شد، یا آن که چرا وضعیت اقتصادی به چنین وضعیتی درآمده است. دولت باید درباره مشکلات اقتصادی پیش آمده پاسخگو باشد.
ارگان رسانهای دولت این گونه القا میکند که اگر هر فردی اخمی به دولت کند، خلاف فرمایشات رهبری رفتار کرده است؛ اما نمیگوید که رهبر انقلاب چه موضعی در مورد ارتباط با آمریکا داشته و چه مطالبی گفتهاند!
متأسفانه، برخی با برداشتهای سلیقهای از فرمایشهای رهبری، میخواهند جلوی اظهار نظر دیگران را بگیرند تا از حق قانونی خود استفاده نکنند. رهبر انقلاب نصیحت کردهاند که به وظایف قانونی خود رفتار کنید، اما قانونی عمل کنید.
ما از ترس «دوم خردادیها» هر کسی را که علیه آنها شعار میداد و احساس میکردیم میتواند ما را از آن وضعیت به در آورد، به دنبالش میرفتیم و به دنبال این نبودیم که افکار و عقاید واقعی وی را بشناسیم. شاید حرکت ما نیز در آن شرایط معقول نبود، اما در آن شرایط کسی به سرانجام کار نمیاندیشید.
همین بخش کافیه دیگه چی بگم
چرا وضعیت علی قدرت نجفی مدیر مسئول اعتلای لرستان را برای خوانندگان پیگیری نمیکنید
راستی جناب آقای آقا محمدی چرا مدیر کل جدید آموزش و پرورش استان لرستان که منتصب شماست در شهرستان کوهدشت و بخش رومشگان نیروهای سوپر چپ طرفدار آقای موسوی و چپ را تکریم و نیروهای اصولگرا را تخریب و تضعیف می نماید