تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
7

پاتوق هنری و نمایشگاه مجازی ۲/ عکس‌های سورئال یک هنرمند۳۰ ساله مجاری – سارولتا بان

  • کد خبر : 15185
  • 15 دی 1391 - 15:50

 سارولتا بان هنرمند۳۰ ساله اهل بوداپست این عکس های سورئال دستکاری شده را خلق کرده است. او می‌گوید: «من نمی‌توانم در مورد خودم خوب حرف بزنم.. ترجیح می‌دهم عکس‌هایم به جایم حرف بزنند.»او در مورد تکنیک کارش می‌گوید: من دوست دارم از المان های خیلی معمولی با ترکیب کردن آنها استفاده کنم، من می‌توانم برای […]

 سارولتا بان هنرمند۳۰ ساله اهل بوداپست این عکس های سورئال دستکاری شده را خلق کرده است.

او می‌گوید:

«من نمی‌توانم در مورد خودم خوب حرف بزنم.. ترجیح می‌دهم عکس‌هایم به جایم حرف بزنند.»
او در مورد تکنیک کارش می‌گوید: من دوست دارم از المان های خیلی معمولی با ترکیب کردن آنها استفاده کنم، من می‌توانم برای آنها داستان ها و شخصیت‌های مختلفی تعریف کنم. امیدوارم معانی و تعابیر عکس هایم خیلی محدود نباشد و هر بیننده ای بتواند با دید شخصی خودش آنها را تعبیر کند. پس اگر بفهمم آدم های مختلف تعبیرهای مختلفی از عکسهایم داشته اند خوشحال خواهم شد.
زیبایی عکس های او به خاطر تصاویری ست که گویی خارج از دنیای ما خلق شده اند،

پس خودتان را از تمام دغدغه ها و نگرانی های روزانه رها سازید و از این عکس های سورئال زیبا لذت ببرید.

——————————————————————————————————–

001

 

 

——————————————————————————————————————————–

002

 

 ——————————————————————————————————————————–

003

 

 

——————————————————————————————————————————–

004

 

 

——————————————————————————————————————————–

005

 

 

 ——————————————————————————————————————————–

006

 

 

  ————————————————————————————————————————–

007

 

 

 ——————————————————————————————————————————–

011

 

 

——————————————————————————————————————————–

06

 

 

——————————————————————————————————————————–

09

 

 

——————————————————————————————————————————–

017

 

 

——————————————————————————————————————————–

020

 

 

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=15185

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 61در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۶۱
  1. «من نمی‌توانم در مورد خودم خوب حرف بزنم.. ترجیح می‌دهم عکس‌هایم به جایم حرف بزنند.»
    عالی بود / هنر عکاسی یعنی همین / یه هنرمند باید با اثرش حرفشو بزنه …

    ممنون از زحمات شما جناب حسین پور عزیز

  2. سپاس امین جان از لطف ات…
    امیدوارم تمام عزیزان از نمایشگاه مجازی
    ، پاتوق هنری لذت کافی را ببرند.

  3. شما قرار بود در قسمت پاتوق هنری آثار هنرمندان کوهدشتی را نمایش دهید

    • با سلام به شما فافای عزیز
      ما همچنان بر قرارمان پایبند هستیم اما..
      —————————————
      یک|

      بنده شخصن از عزیزان همشهری و هم استانی چندین بار درخواست کردم، که تا حالا فقط ۳ نفر
      آثارشون رو به اینجانب تحویل داده اند.
      و همچنان منتظریم که آثار این دوستان ارزشمند به دستمان برسد
      ————————————–
      دو|
      طبق بیانیه ای که قبلن هم عرض کردیم، هدف ما علاوه بر انتشار نمایشگاه مجازی هنرمندان بومی،
      هنرمندان غیر بومی را هم به نمایش خواهیم گذاشت، تا سطح کیفی آثار تجسمی بهتر شود.
      لذا بنابر آرشیو موجود “پاتوق هنری” میتونیم نمایشگاه مجازی برپا کنیم.
      ————————————
      سه|
      از توجه شما سپاس.. و حتمن نمایشگاه مجازی ۳ با یک هنرمند بنام و حرفه ای کوهدشتی شروع خواهیم کرد.

  4. واقعاًایده ی جالبی به کار برده لذت بردم ،همه جالب بودن و به نوعی آدمو به فکر میبرن البته عکس آخری یه چیز دیگه ای بود…عکس آخری

  5. دستت درد نکنه علی جان واقعاً زیباست

    آدمو به فکر وا می داره.من که لذت بردم.
    منتظر دیدن آثار ارزشمند خودت هم هستیم انشالله که مارو بی نصیب نمیزاری .

    • مریم عزیز
      هدف ما هم اینه که شماها عزیزان لذت ببرید، و هم اینکه
      با توانمندی دیگر حوزه های گوناگون هنری تجسمی آشنایی بیشتری
      پیدا کنید.
      ——————————
      از بابت نمایشگاه آثار خودم، چشم به موقعش در خدمت عزیزان خواهم بود.

      • مریم جونم سلام
        اگه میشه واسه اسمت یه پسوندی یه اسپندی چیزی اضافه کن
        اخه نیس که اسم هر دوتاییمون مریمه!
        همه دوستام شمارو با من،منو با شما اشتباه میگیرن..
        مرسی عزییییییییییییییییییییزم……….

  6. عکسای جالبی بودن نمیشه همین طور سرسری ازشون رد شد..در مورد هرکدوم میشه ساعت ها صحبت کرد .اما عکس آخری یه حس عجیبی به آدم منتقل میکنه،جالب اینجاست توی اکثر عکسا از یه پیرمرد نمادین استفاده شده……ممنون و تشکر فراوان…

  7. با سلام و دعای خیر
    عکسهایتان خیلی جالب و جذاب هنری است ویک دید کاملا متفاوت و جدید را به نمایش گذاشته اید با آرزوی سربلندی برای شما – موفق و پیروز باشید

    • سلام بر استاد عزیزم خواستم بگویم چند روزیست که دل تنگ کلاس های آموزشی افتادم یاش بخیر …

  8. واقعآ عالی بود،باتشکرازشما استاد بزرگ

  9. سلام از
    لیلا خوشناموند، سکینه آدینه وند، بنفشه سوری
    بابت بازدید از نمایشگاه و نظر گذاشتن سپاسگزارم.

  10. باسلام خدمت استادعزیز واقعآجالب بود.ماکه شیفته آثارسوررئالیست هستیم.امیدوارم بازم ازاین آثاردرپاتوق هنری تون داشته باشید.منتظرکارهای بعدیتون هستم .

  11. واقعا عکس های جالبی بودن.بخصوص عکس های ۳-۶-۸و۱۰. یه حس عجیبی رو به آدم منتقل میکنه. با دیدن این عکس ها نفس تو سینه ی آدم حبس میشه.
    بسیارممنون . امیدوارم این کار باز ادامه داشته باشه

    • با سلام و تشکر از دوستان ارجمند

      (س. امرائی(کاشان) و ؟؟؟ )
      امیدوارم همیشه به پاتوق هنری سر بزنید و نظرات خودتون را مطرح کنید،
      قطعن ما بطور مداوم هر هقته یا نهایتن هر ۲ هفته ۱ بار با یک نمایشگاه مجازی
      جدید در خدمت شما عزیزان هستیم.
      پایدار باشد.

  12. سارولتا در یکی از مصاحبه هاش میگه: هیچوقت نفهمیدم یه عکس و عناصر مابعدش کی و چطور سراغم اومدن و چه چیزی تخیلم رو به سمت خلق این آثار میکشونه اما اینو می دونم که دیگه هیچوقت نمی تونم از سورئال بیام بیرون چون برای من، ذهنیت جای عینیت رو گرفته..
    ..
    ..
    مرسی از علی آقای هنرمند..

    • سپاس مصطفا(مصطفی) عزیز که
      به پاتوق هنری سرزدی و نظر گذاشتی
      به امید اینک همیشه تندرست باشی.

  13. اینجا (دنیای سورئال) من ها حرف می زنند وقتی که هوای کلاغ به سرم می زند…
    خیلی تأثیرگذار بود.. خسته نباشید

  14. باید بگم تخیل و دنیای شگفت انگیزی داره سارولتا،بیشتر عکساشو دوست داشتم

    ممنون…

  15. تفکر زیباشناسانه ای که درشکل گیری این عکسها نقش داشته،دستاورد تجربی عکاس بوده که براساس اصول کلی پایه گذاری شده وهمه عکسها بنحوی سعی برآن دارند تا عناصر متعدد و درعین حال متنوع را تحت نظام خاصی با یکدیگر مرتبط سازند.این ارتباط،وحدت در تنوع را شکل داده و احساس زیبایی شناسی هنری را بوجود می آورد.
    هریک ازعکسها حاصل روندی خلاقانه بوده است که هنرمنذ با تفکری زیباشناسانه وبا احساسی قوی به آفرینششان پرداخته است و این یعنی حـــــفـــیـــقــت مـــــحـــض هـــــنـــــر…

    • سپاس
      ازخانم نوشین، الهام عباسی و آقای کشاورز ممنونم
      که به پاتوق خودتون سرزدید و نظر گذاشتید.
      پایدار باشید.

  16. با سلام خدمت استاد عزیز علیآقا حسین پور عالی بود.
    امکان دارد که تصاویری گرافیکی که خودتان خلق کرده اید در سایت قرار دهیم استفاده ببریم.

    • باسلام به خدمت شما دوست ارجمند حمید جان…
      شما لطف دارید، انشاا.. پس اینکه آثار دوستان هنرمند و پیشکسوت
      را به نمایش گذاشتم بعد از آن آثار خودم رو هم به خدمت شما عزیزان ارائه خواهم کرد.
      سپاس که به پاتوق هنری سرزدید و نظر گذاشتید.
      پایدار باشید.

  17. با دیدن این عکسا کاملا حس سورئال بهت دست میده!
    عکسا حالت روایتگری دارن و بین همه کارا ارتباط عمیق و ملموسی احساس می شه،
    فضایی خاص و مرموزگونه اس که هر عکس می تونه ادامه عکس بعدی باشه،
    کل کارا تداعی گر یه داستان بدون پایانه…البته از دید من!
    سارولتا خیلی راحت تونسته با عکساش مخاطب و به دنیای پر رمز و راز و پر معناش دعوت کنه و
    خواسته یا نا خواسته روش تاثیر بزاره..
    با تشکر از استاد همیشه سخت کوش و همیشه فعالم.
    بازم ممنون..
    عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم سارولتا…..

    • روایتگری چیز جدیدی نیست که بعنوان یه ویژگی برای این عکسها بیان کردین بلکه تمام عکسها روایتگر هستن. هر عکسی بیانگر روایت یا روایاتی هست که پشت تصویر وجود داره. بیشتر مطالعه بفرما

      • خانم یا اقای اهل مطالعه!!!!!!
        کی گفته که تمام عکسا روایتگرن!؟
        خیلی از عکسا به خاطر بی تجربگی بعضی عکاسا هر چقدرم
        ببینی جز هیچ به هیچ می رسی…

        • کی گفته که تموم عکسها روایتگرن!؟!؟
          مگه باید یه فیلسوف یا یه عکاس معروف یا یه هنرمند بزرگ گفته باشه؟! من میگم. دلیل هم دارم؛ عکسها از معمولی، سطحی و غیرحرفه ای گرفته تا مدرن، پست مدرن، حرفه ای و غیره، تماماً روایت دارن چون یه اتفاق پشت اون تصویر ثابت وجود داره. یه عکس ساده رو در نظر بگیرین؛ مثلا عکس یه درخت: فکر می کنید هیچ ماجرا و روایتی پشت این عکس نیست؟ اگر روایتی در کار نباشه، تصویر هم وجود نداره. در واقع روایته که تصویر رو خلق می کنه. یه اندیشه یا ایده یا اثر بصری نشأت گرفته از یه روایته. عکاسی که یه عکس ساده از یه درخت معمولی میگیره لابد ایده ای داشته برای عکسش. این ایده ممکن قدمت و عمر درخت باشه، ممکنه شبیه بودن درخت به انسان یا هر چیز دیگه باشه، ممکنه جذابیت درخت باشه و ده ها امکان و ایده دیگه که پشت تمامشون یه روایتی نهفته است. نمی دونم لازمه بیشتر توضیح بدم یا نه!؟
          ضمناً می تونید بگردید و اگه این نتیجه دست داد که قبلاً هیچ نظریه پردازی اینو نگفته، به نام من ثبتش کنید!! نظریه پرداز که نباید لزوماً معروف باشه که حرفشو بپذیریم؟ من با شب نخوابی های بسیار و دود چراغ خوردن های طولانی در اتاقکی کوچک و تاریک با مطالعات فراوان(!!) به این نتیجه رسیدم که در پشت هر تصویری یه روایت وجود داره حتی اگه تصویر یه سنگ معمولی باشه. روایت مادر تصویر است.

        • من راجب این عکسا حرف ردم نه هر عکسی!!!
          این عکسا مثل زنجیر به هم متصلن و هر عکس ادامه ی عکس بعدیه
          به خاطر اینه که داره یه داستانی رو تعریف میکنه!شما نمیتونید راجب عکس یه توپ
          خالی بگید داره روایتی رو بیان میکنه..
          یا عکس یه درخت ،هیچ وقت روایتی رو که توی این عکسا میشه احساس
          کردونمیتونه بیان کنه!
          چون این عکسا واقعی نیستن و چه بخوایم چه نخوایم ذهن مارو درگیر فضای پراز شگفتی
          خودش میکنه!
          این فضا رو نمیشه با هر فضایی شبیه دونست……..

    • البته رمزگونگی عکسها رو قبول دارم اینو خوب گفتین. عکس رمزدار مثل یه شخصی می مونه که گم شده، دیگران نمی دونن کجاست ولی اون میدونه دیگران کجان! مثل اینکه یه «شعر» به دنبال یه «ماه» بگرده..

      • دوست ارجمند”کوهدشتی از تهران”
        با توجه به این قسمت از کامنت شما
        ———————————————
        “من با شب نخوابی های بسیار و دود چراغ خوردن های طولانی در اتاقکی کوچک و تاریک با مطالعات فراوان(!!) به این نتیجه رسیدم که در پشت هر تصویری یه روایت وجود داره حتی اگه تصویر یه سنگ معمولی باشه. روایت مادر تصویر است”
        ——————————————–
        معلومه که در حوزه هنرهای تجسمی شناختی خوبی دارید،
        با توجه به نکته بالا، اگر در این رابطه مطلب خاصی دارید بطور دقیق تری در “نمایشگاه های مجازی، پاتوق هنری” بیان بفرمائید.
        همیشه پایدار بمانید.

  18. خیلی عالی بودوقشنگ
    موفق باشید…

  19. توی عکس‌های به نمایش گذاشته شده عناصر مشترکی می‌بینیم که یه جورایی انگار امضاء عکاس محسوب می‌شن. مثلا یه نور که مرکز تصاویر رو روشن می‌کنه و به طرزی رازآلود منبع اون نا مشخص هستش. اندازه‌ی فیگورهای مونتاژ شده نسبت به هم بی تناسبند و همین امر وهم‌آلود بودن فضا رو تشدید کرده. یک بافت که حاکی از کهنگی و قدمت باشه تقریبا روی تمام عکسا اجرا شده که همین به عکسا به به‌گونه‌ای شاعرانه وحدت بخشیده. در مقابل کنتراست مفهومی، عکس‌ها از هارمونی رنگی برخوردارند(منظور انواع خاکستری، قهوه‌ایِ خاکستریه) و کلا از رنگ به ندرت در این عکس ها استفاده شده که توی این مجموعه خواب و خلسه و سیر در فضای وهم رو بیشتر تشدید می‌کنه. به تمام حرفای بالا می‌توان امکان تفسیر وسیع مفهومی عکس‌ها رو هم اضافه کرد که شاید به تعداد مخاطبین اونا باشه.
    باز هم از انتخاب شایسته‌ی آقای حسین‌پور سپاسگزارم

    • سرویس هنری/ علیآقا حسین پور در دوشنبه ۱۱ دی , ۱۳۹۱ گفته :

      از خانم مریم رضایی، کوهدشتی از تهران، خانم سحر بالنگ(خانم یا آقا – ز.م) بسیار ممنونم که به پاتوق هنری خودشون سر زدن و نظر گذاشتن، امیدوارم همیشه به پاتوق هنری سر بزنید.
      ——————————————————-
      و اینکه از “استاد ارجمند آقای داریوش جعفری” بسیار متشکرم
      که با نگاه تیزبین شون هم به فرم و هم به محتوای این مجموعه عکس ها پرداختن،

      کمال تشکر رو دارم.
      همیشه پایدار باشید.

      [پاسخ]

  20. ترکیب فضاهایی که به خودی خود و به تنهایی ساده هستند ، از این آثار و از خروجی کار، شاهکارهایی ساخته که در نوع خود مسیر این ژانر را تغییر داده و می دهد. در ازدحام سبک ها و شیوه های هنری متعدد(که خیلی از آنها هم واقعن ستودنی هستند) برجسته شدن چنین شیوه ای نشان از قدرتی می دهد که در پس پشت ذهن مولف بوده است. قدرتی که هم از حیث اندیشگی و هم از نظر فرم و ساخت قابل تامل و منحصر به فرد است. سپاس از علیآقا حسین پور و نگاه زیبایش

  21. ببینید دوستان قصد بی ادبی ندارم اما همه حرفهایی که زدهئ میشه به نوعی می شه گفت مصداق “شرح ماوقع”
    میباشد یعنی همه میتونن اینارو ببینن و بگن
    چرا راجع به این که چه اتفاقی دار ه در هنر دنیا میفته چه از لحاض فرم و چه مباحث مربوط به زیبایی شناسی که
    همچین عکسهایی را میشه به عنوان آرت به حساب اورد یا کلا چرا بعضی از این کارا رو که همه فکر میکنند میتونن انجام بدن به عنوان کار آوانگارد نمایش میدن . ما بهتره به این موارد فکر کنیم و عکاسی رو صرفا یه وسیله واسه داستان سرایی به حساب نیاریم وجه بصری عکس در حال حاضر غلبه دار همچون سینما که بیشتر نقدها راجع به داستان فیلم میشه نه جنس تصاویر و مصادیق ویژوال آرت که سنما و عکاسی از هنرهای بصری هستن
    ممنون که خوندین

    • استاد عزیز سلام؛
      یکی از عادات ما ایرانیها این است که وقتی می خواهیم کسی را لگدمال کنیم در ابتدای سخن با یک عبارت کوتاه نظیر “نمی خوام بی ادبی کنم” یا «نمی خوام ناراحتت کنم» یا «نمی خوام غیبت کنم» و… پیشاپیش از خود، رفع اتهام نموده و برای طرف مقابل، وجود یک نوع حسن نیت در گفتارمان را تداعی می کنیم.
      فکر نمی کنم این جور صحبت کردن در شأن شما باشد. یعنی با یک دیسپوزیشن عاقل اندر صفی و نگاهی از بالا به پایین تمام صحبتهای دیگران را کیلویی دور می ریزید و جوری حرف می زنید که فقط تحلیل خودتان درست است! شما در صحبتهایتان از نقد حرفه ای سخن می گویید ولی استایل نقد خودتان کاملاً با گارد فکری تان در تضاد است. گمان می کنید نقد حرفه ای فقط در تخصصی حرف زدن و چسباندن کلمات و اصطلاحات دانه درشت به یکدیگر است؟ خیر! اولین اصل نقد حرفه ای و مدرن، پلورالیسم یا همان تکثرگرایی است. نقد به تعبیر بارت یک فرازبان (Metalanguage) است و وقتی نقدی بر نقدی نوشته می شود، یک مرحله از فرازبانیت بالاتر می رود و این موضوع، منتقد را موظف می کند بسیار محتاطانه و موشکافانه، با رعایت تمام اصول نقد و مکالمه باوری سخن بگوید. جناب گرامی، در بین کامنتهایی که شما با نوک انگشتتان کنار زده اید تحلیلهایی هست که از ورای چندین سال مطالعه و تجربه و خلاقیت شکل گرفته اند. اینکه کسی در مورد «روایت در عکس» صحبت کند به منزله آن نیست که عکاسی را فقط در «روایت» می بیند. یا اگر کسی در مورد نورپردازی عکسها سخن بگوید به آن معنی نیست که غیر از نورپردازی از دیگر عناصر عکاسی چیزی نمی داند. شما که مدعی هستید تمام افراد حاضر در این ستون چیزهایی گفته اند که «همه» می توانند بگویند، چرا خودتان راجع به آن چیزی که فکر می کنید گفتمان یا آبجکت غالب و برتر است چیزی ننوشته اید؟ یک فرازبان زمانی که فرازبانی دیگر را رد می کند، {باید} یک آلترناتیو و فرگشایی بزرگتر ارائه دهد و آن را اثبات نماید. همه می توانند بیایند نقدهای دیگران را رد کنند بدون آنکه خودشان دیسکورس داشته باشند!
      بسیاری از ما گمان می کنیم که منتقد بودن یعنی مخالف بودن! نقد را در مقابله و تهاجم به متون و نقدهای دیگران می بینیم و در این میان، واژه ی «نه» کاربرد بسیاری دارد. غافل از آنکه دوران این وضعیت سپری شده است. همچنان که دوران امواج دهه هفتادی نظیر «برتری فرم بر محتوا» منسوخ شده است. مگر می شود کسی اثری هنری را نقد کند بدون آنکه فرم و ساختار را در نظر نگیرد؟ مفهومی ترین نقد نیز ریشه در معیارهای فرمال دارند چرا که این عناصر ساختاری هستند که منتقد و مخاطب را به مفهوم می رسانند. از سوی دیگر، صحبت کردن در مورد فرم و چگونگی شکل گرفتن چنین عکسهایی صرفاً در تخصص کسانی است که این تجربه ها را دارند. یک شاعر یا یک نقاش چگونه می تواند در مورد مانورهایی که این عکاس سورئال روی عکسهایش پیاده کرده حرف بزند؟ (مگر آنکه در این هنر نیز تخصص یا دانش داشته باشد) اما می تواند از نگاه شاعرانه یا تجسمی و یا … دست به تاویل اثر بزند. شما از آوانگارد سخن می گویید اما این نکته بسیار مهم را در نظر نگرفته اید که آوانگاردیسم ارتباط تنگاتنگی با هرمنوتیک مدرن دارد و هرمنوتیک مدرن بر پایه تاویلهای چندگانه بنا شده است نه یکجانبه گرایی. نقد آوانگارد هرگز نمی گوید از روایت و مفاهیم و موضوعات سخن نگویید بلکه می گوید هرکسی با پشتوانه تخصص و دانش خودش می تواند یک اثر را تاویل، و از دل آن، سخنها کشف کند. شما نگاهی به کامنتهای افرادی چون داریوش جعفری، مرتضا خدایگان، مریم رضایی، کوهدشتی از تهران و کشاورز بیاندازید؛ به روشنی این مطلب را متوجه خواهید شد. تمام این دوستان صحبتهایی کرده اند که در دایره ی تاویل اثر است و این یعنی همان فرازبانیت مدرن. ضمن آنکه چیزهایی که گفته اند را هر کسی نمی تواند بگوید!
      نقد اینگونه نیست. بخش اعظمی از نقد بر اساس الگوهای هرمنوتیک و مکالمه باوری بنا شده است و اگر می خواهید نقد آوانگارد داشته باشید لطفا اصولش را رعایت بفرمایید.
      در پایان، به طرز غیر قابل سنجشی از شما عذر می خواهم و امیدوارم بنده را برای این نقدهایی که از روش نقد شما (نه خود شما) داشتم عفو بفرمایید. قسم می خورم که قصدم فقط نقد و گفتگو است و اصلاً نمی خواهم شما را تخریب کنم. حتی شما را نمی شناسم که بخواهم در مقابل شما سنگر بگیرم. مرا ببخشید.
      سربلند باشید

      • آفتاب آمد دلیل آفتاب
        از عزیزانی که دو متن بنده و آقای خدایگان را مطالعه می فرمایند درخواست میکنم که به تمام نقد اقای خدایگان در مورد متن بنده و همان روشی را که نمیپسندند و در عمل به اجرا نی گذارند توجه کنند
        آقای خدایگان هر دوی ما با کلامات سرو کار داریم من شمشیر نکشیدم عزیز جان
        قربان تو

        • تصحیح ” نمیپسندند و به اجرا میگذارند”

        • سرویس هنری/ علیآقا حسین پور در چهارشنبه ۱۳ دی , ۱۳۹۱ گفته :

          با سلام به شما دوست ارجمند(خانم یا آقای گاوچران) وقتی کامنت شما رو خوندم، خارج از بحث شما و دوست ارجمندم آقای مصطفی خدایگان که همیشه بصورت خاص و دقیقی مطلب رو تجزیه وتحلیل می کنند.
          اما این قسمت از کامنت شما بیشتر نظر مو جلب کرد.
          ——————————————————–
          که ” چرا راجع به این که چه اتفاقی داره در هنر دنیا میفته چه از لحاض فرم و چه مباحث مربوط به زیبایی شناسی که همچین عکسهایی را میشه به عنوان آرت به حساب اورد”
          ——————————————————
          در واقع هدف بنده هم از راه اندازی نمایشگاه مجازی، پاتوق هنری، ایجاد اینگونه سئوالات بوده، که امروزه در هنر معاصر در تمامی گرایش های هنری مخصوصن (هنرهای تجسمی) از لحاظ

          ۱_موضوع ۲_ فرم یا صورت ۳_ محتوا

          با چه رویکرد های خاص هنری مواجه هستیم و پاسخی برای چرایی آن نیز بیان کنیم،
          و اینکه ما چه درکی از این موارد مطرح شده داریم، در واقع بعد از مطرح شدن اینگونه سئوالات” کلی اما اساسن مهم” سعی کنیم به نقد، تجزیه و تحلیلی مناسبی برای پاسخ دادن به آنها تلاش کنیم.

          بنابراین از شما عزیز، و دیگر عزیزان درخواست دارم، که نقطه نظرات ارزشمند خودتون رو با تحلیلی دقیق تری بیان کنید، که از دانش تون بتونیم نهایت استفاده رو ببریم.
          از همه تون کمال تشکر رو دارم.
          همیشه پایدار باشید.

        • دوست گرامی سلام. راستشو بخوای من نه حوصله جر و بحث دارم نه وقتشو؛ اون نقدی هم که نوشتم بر روی «شیوه»ی نقد شما بود ولی شما بر روی «نقد» دوستان نقد داشتید اونم نه نقد بلکه بی اعتنایی و نادیده گرفتن. البته مشکل اساسی ما همین نقدناپذیر بودنمونه؛ شما اگر کمی در عمل نقد اصولی رو قبول داشتید به جای سنگر گرفتن مجدد، نقدهای منو در شیوه های نقادیتون اعمال می کردید. شیوه ی شما در این دو کامنتی که گذاشتید مشخصه: رد کردن نقد دیگری بدون ارائه نقدی جدید و به میان افکندن سئوالی که حاشیه در پی دارد. تمام اینها هم با نگاهی از بالا به پایین صورت می گیرد. ضمن آنکه شمشیر کشیدن فقط در بیان عبارتهای تندخویانه نیست؛ تفکر و عقاید دیگران را لگدمال کردن از شمشیر کشیدن خشونت بارتر است.
          به هر حال اینجا لازمه یک بار دیگه، اون عذرخواهی مفصلم رو که در کامنت قبلی خدمت شما ارائه دادم عرض کنم تا خدای نکرده بخاطر نقد شدن از من کدورتی به دل نگیرید. (این هم یکی از خصوصیات مخصوص ماست: نقد می کنیم و انتظار داریم همه قبول کنند و خوشحال هم بشند اما وقتی نقدمون می کنن ناراحت می شیم)
          در پایان، به طرز غیر قابل سنجشی از شما عذر می خواهم و امیدوارم بنده را برای این نقدهایی که از روش نقد شما (نه خود شما) داشتم عفو بفرمایید. قسم می خورم که قصدم فقط نقد و گفتگو است و اصلاً نمی خواهم شما را تخریب کنم. حتی شما را نمی شناسم که بخواهم در مقابل شما سنگر بگیرم. مرا ببخشید.

    • ضمن تشکر از تیز بینی آقا یا خانم گاوچران
      در واقع من با دیدن کامنت‌های بالا (بجز چند مورد) احساس کردم بهتره خود عکس‌ها و فضا و عناصر اون‌ها رو تشریح کنم. چراکه حس می‌کنم خیلی از مخاطبین حتی این واضحات رو بهش توجه نمی‌کنند. اگر ما بتوانیم روی سواد بصری‌مون کار کنیم کلی پیشرفت حاصل شده. در ضمن من تاکید کنم که سواد این حقیر در تشریح دنیای هنر امروز بسیار ضعیفه و ما دوستانی داریم که تخصصا پژوهش هنر خونده‌اند و انتظار میره‌ این عزیزان در مباحث نظری دستگیر ما باشن.
      البته تا حالا من چند کامنت از شما (گاوچران) دیده‌ام که بوی داشتن اطلاعات وسیع از حرفاتون می‌اد. ممنون می‌شم برای نشان دادن حسن نیت بزرگواری بفرمایید به‌جای طرح سوال(که البته در جای خود محترم است) گاهی فنونی هم ارایه بفرمایید.(با توجه به اینکه بسیاری از مخاطبین سایت خصوصا پاتوق هنری دانشجویان رشته‌های هنر مخصوصا گرافیک هستند.)
      باز هم سپاس

  22. آیا میشود در این دنیای که ما زندگی می کنیم هر مفهمومی را بدون فرم ارائه دادو به ظهور رساند ؟؟؟؟
    ممنون میشم که همه دوستان راجع یه اون فکر کنن و پاسخ بدن

    • چطور میشه؟! مثل این می مونه که شما بخوای یه لیوان آب بریزی بخوری ولی لیوان وجود نداشته باشه؛ میشه آب رو توی هیچ بریزی؟! مجبوری یه چیزی پیدا کنی.. اگرم نشد با دست میخوری.. اینجاست که دستات نقش فرم رو ایفا می کنن. مولوی میگه:

      قراری ندارد دل و جان ما
      جهان در جهان نقش و صورت گرفت

  23. لطفا اینجا را با کافی شاپ اشتباه نگیرید خانم ز م
    حرفای احساسی را بزراید واسه کافی شاپ
    مرسی از آقای ازاد بخت و حسین پور بابت تفکرات روشنگرانه ای که دارندو هیچ حرفی رو از تیغ سانسور رد نمی کنند

  24. باسلام وخسته نباشیــــــــــــدبه استادمحتـــــــــــــــــــرم
    خیلـــــــی عالی بودن واقعالذت بردم ازنمایش عکسها…ازچنتاازتصاویر که اغراق شده بودن بیشترلذت بردم.
    متشکریم ازاستاد…منتظرنمایش بعدی ازپاتوق هنری هسیتــم…

  25. ممنون از اظهار نظرتون آقای خدایگان(تنها کسی که این سوال براش مهم بوده که کامنت بزاره)
    خوب نظر من هم اینه البته دلیل نمیشه که حتما درست باشه اما باز بالاخره باید از روی یه تئوری حرف زد رو هوا که نمیشه
    حالا با این اوصاف
    آیا بر عکس هم میتونه باشه
    پس هر فرمی در این دنیا چه بخواهیم چه نخواهیم حاوی یک مفهوم است
    نظرتون چیه دوستان؟

  26. با سلام خدمت آقای حسین پور
    خیلی خوب بود منتظر آثار هنرمندان کوهدشت هستیم.

  27. با تشکر از استاد عزیز
    بسیار عالی بود؛ سپاس

  28. آقای خدایگان ببخشید ۱سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مرتضی رو اینجوری(مرتضا) مینویسن سرویس ادبییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    • با سلام دوست ارجمند (آقا یا خانم فری)اینجا پاتوق هنریه
      این جور نقدها رو لطفا در بخش” ادبی “درج بفرمایید،
      قطعا آقای خدایگان پاسخ مناسبی به شما خواهند داد.

  29. با سلام
    جناب آقای حسین پور هنرمند عزیز
    پاتوق هنری داره تبدیل میشه به یه اتاق چت روم که شما میتونید این فضا رو عوض کنید. نظر بجا و تخصصی دوستان به جا اما این نظر رو نظر دادن شما و دوستانتون بیشتر شبیه چت های از مد رفته است. درسته اینجا پاتوق هنرمندانه اما حفظ حرمت حتی تو جمع هنرمندان صمیمی لازمه.
    ما دلسوزتونیم نه دشمن:-)

    • با سلام به دوست ارجمند(آقا یا خانم ناشناس)
      و سپاس از نقد بجا و منطقی شما
      “دوست واقعی کسی است عیبت را یبان کند”
      قطعن هدف بنده هم از روز اول برای راه اندازی(پاتوق هنری) بوجود آمدن شبه چت روم نبوده و نخواهد بود.
      هدف بنده ایجاد محیط حرفه ی تر ودرک بهتری از هنرهای تجسمی بوده و هست،
      وقطعا برای رسیدن به شرایط بهتر به کمک خود شما دوستان ارجمندم نیازمند هستیم، که با حضور و مشارکت پی در پی عزیزان صاحب نظر قدم های بهتری برداریم.
      سپاس ازدقت نظر شما،
      پایدار باشید..

  30. درود بر علیآقا حسین پور! برای انتخاب این عکاس و عکسهای تکان دهنده اش.

  31. بخاطر زحماتتون بی نهایت سپاسگذاریم و بابت این آثار ممنونیم ،عکسهای خیلی خوبی هستن خوشم اومد

  32. دستتون درد نکنه اگه براتون زحمت نیست مطالب بیشتری به قسمت پاتوق هنری اضاف کنید
    باتشکر

  33. سلام (خانم یا آقا)دانشجو
    هر فرمی در این دنیا چه بخواهیم وچه نخواهیم حاوی مفهوم است.یک فرم حتی اگر پوچ و خالی باشدباز مفهومی دارد،شاید همان تهی بودنش مفهوم واقعیت آن باشد.
    ما فرم هارا بر اساس تفکروخلاقیتمان بکار میگیریم؛یک ذهن خلاق فرم رادر قالب یک اثر موفق تولید می کند که در پس آن دلیل واستدلالهایی نهفته که موجب بوجود آمدن این اثر شده است،وممکنه عکس آن هم اتفاق بیفتدکه(فرم هااز ذهنی خلاق عبور نکندوموجب تولید یک اثر موفق نگردد)ولی در هر صورت فرم بکار گرفته میشود و حاوی مفهومی وتلاش برای انتقال آن است.
    از نظرمن نحوه ی بکارگیری فرم (توسط تولید کننده ی اثر)مفهوم فرم در اثر تولید شده را تقویت یا تضعیف میکند.

  34. درود
    سپاس از استاد خوبم آقای حسین پور خیلی عالی بود لذت بردم امیدوارم موفق باشید منتظر پاتوق بعدی هستم
    ممنون

  35. واقعا که اوه مای گاد

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.