تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
6

شعر معاصر لرستان – نسرین جافری

  • کد خبر : 15658
  • 06 دی 1391 - 18:45

دو شعر از نسرین جافری  ۱    برای تو فصلی آورده ام از آیه های شفاف برای تو دستی اورده ام از تبر زین و عشق برای تو اسبی اورده ام با یا لی از افق های نا شنا خته        * ما دو مطلق بود یم دو مذهب که در خم کتاب های مقدس […]

pic low

دو شعر از نسرین جافری 

۱

   برای تو فصلی آورده ام

از آیه های شفاف

برای تو دستی اورده ام

از تبر زین و عشق

برای تو اسبی اورده ام

با یا لی از افق های نا شنا خته

       *

ما دو مطلق بود یم

دو مذهب

که در خم کتاب های مقدس گم شدیم

با عطر گیج خاک های کهنه .

ما دو کودک بود یم

دو خسته

که ریشه های خود را جوید یم

ما دو مطلق بودیم .

۲

 راه را 
در شب و الکل پیچیده ام
با هزار پله گداخته

تا از پیچِ کنار آن حرف بگذرم .
هنوز به خاطرم نرسیده است
که در آن شهر بی سایه
چه چیز را گم کرده ام.
وقتی برمی گشتی صدایت بوی نم می داد
بوی چاهی که

آبهایش در سیاره ای دیگر می ریخت .
رطوبت دستانت جلگه زاری بود
که با مشتی گندم در خاطرم نشستی
سوارانی که از مغرب استخوان هاشان
نوری لخته بر می دارند
از کوچه ای می گذرند
که روزی توبر زبان آوردی
و در همه‌ زمانها گم شدی .
چه بی نهایت بودی تو !
اکنون نوازنده ای بی زمان
تمام دلش را در من می نوازد .

 نسرین جافری

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=15658

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 4در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴
  1. سوارانی که از مغرب استخوان هایشان

    ……………..خورشیدغروب نمی کند.

  2. چه بی نهایت بودی تو !
    اکنون نوازنده ای بی زمان
    تمام دلش را در من می نوازد .
    خوب بود

  3. درودبرشمابانو

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.