- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

آذرستان آموزشی

Scanned at 12-31-2012 10-41 AM [1]

 

سیف اله غضنفری / میرملاس نیوز : 

آذرستان آموزشی

بال های فرشتگان کوچک پیرانشهری در لهیب گدازه های سرکش آتش سوخت و گونه های گلگون آنان در کوره ی گدازان کلاس پژمرد. تلاش نافرجام آنان برای رهایی از آتش به در بسته ی بی دستگیره خورد و فریاد های دلخراش آنان ره به جایی نبرد. باز هم در جهنم سوزان کلاس دانش آموزان خرد سال به جرم آموزش به مجازات رسیدند و باز هم آتش داغی ماندگار بر سیمای معصوم آنان بر جای گذاشت. باز هم گرما در سرما قربانی گرفت و باز هم مدرسه رخت عزا پوشید. باز هم روستاییان زحمتکش نعش شاپرک های پر سوخته را بر بلندای دستان پینه بسته ی خود گرفتند و از میان آتش و دود و خاکستر عبور دادند. باز هم جامعه در بهت و اندوه مصیبت آتش انگشت حیرت به دندان گرفت و باز هم مدرسه به دانش آموزان درس آتش آموخت و باز هم کسی از این رهگذر درس عبرت نیاموخت. باز هم در تقویم آتش برگی به مدرسه تعلق گرفت و باز هم دفتر آتش همچنان مفتوح است…
راستی هیچ اندیشیده ایم که چه کسی مسبب این آتش افروزی هاست؟ چه کسی پاسخگوی این فجایع متوالی است؟ چرا هیچ کس هیچ مسئولیتی نمی پذیرد و هیچگاه هیچکس به پای میز محاکمه کشیده نمی شود؟ چرا همیشه باید معلم مقصر شناخته شود و مسببین واقعی در پشت ساحت معلم پنهان شوند؟
مگر در حادثه ی آتش سوزی سفیلان در دی ماه ۸۳ معلم دلسوز پیکر سوخته را به جرم پرتاب کردن بخاری مقصر نشناختند؟ گر چه بناچار او را به خاطر نجات دانش آموزان تقدیس کردند اما همزمان عملش را تقبیح کردند! آیا کسی از این تندیس شجاعت نشانی گرفت و بر زخم های نا سور او مرهمی گذاشت؟ تا سرانجام این فدایی آتش با کوله باری از رنج و محنت و اندوه دار فانی را وداع گفت؟
نا باورانه این بار نیز رئیس کمیسیون آموزشی مجلس معلم پیرانشهری را مقصر شناخت! این بار اما به جرم هدایت نکردن دانش آموزان به خارج از کلاس قبل از واقعه ی اتش سوزی! جل الخالق! چه استدلال عجیبی! حتماً منبعد علم غیب را نیز باید به مجموعه ی دایره المعارف معلم اضافه کرد! از دیدگاه آقایان معلم مقصر بالفطره است و هیچ سندی قابل قبول و هیچ عذری پذیرفتنی نیست.
حال صرف نظر از این مقصر الحال همیشگی آیا کسانی در صف بعدی پاسخگویی قرار می گیرند؟ آیا اصلاً سخنی از مقامات مافوق به میان می آید؟ نقش مدیران کل و وزیر در این میان چیست؟ آیا آنان خود را در برابر افکار عمومی پاسخگو می دانند؟ بر خلاف اظهارات نادرست و غیر واقعی مسئولین ذیربط قانون و وجدان بیدار جامعه عالی ترین مقام اجرایی را مسئول و پاسخگو می داند. آیا شخص وزیر تا به حال پاسخگو بوده است؟
آیا در پاییز ۸۹ که مدرسه شبانه روزی چاه رحمان در نصرت آباد سیستان و بلوچستان طعمه ی حریق شد و دانش آموز نگونبخت سیستانی را به کام خود کشید آیا کسی پاسخگو بود؟
آیا در حادثه ی آتش سوزی آبان ماه ۹۰ در خوابگاه دانش آموزان وابسته به دانشگاه بین المللی علوم دریایی چابهار که آتش جان دانش آموز دیگری را گرفت آیا کسی پاسخگو بود؟
آیا در حادثه ی آتش سوزی روستای درود زن فارس در آذر ماه ۸۵ که شش دانش آموز قربانی رقص شعله های آتش شدند کسی پاسخگو بود؟
آیا در حوادث بیشمار دیگر دانش آموزی از قبیل غرق شدن در استخر، تصادفات جاده ای، گاز گرفتگی، مسمومیت دسته جمعی، و … آیا کسی پاسخگو بوده است؟
یقیناً اگر کسی پاسخگو بود که این اتفاقات رخ نمی داد. حال که انتظار جامعه از پذیرش مسئولیت از جانب مسئولین به یأس مبدل شده است اجالتاً جناب وزیر را به گذشته حوالت می دهیم.
راستی جناب وزیر خاطر شریفتان هست هنگامی که عنوان نمایندگی ملت را یدک می کشیدید چگونه وزیر وقت را به خاطر اهمال و قصور در انجام امور محوله به چالش می کشیدید و تهدید به استیضاح می کردید؟ مطمئناً فراموش نکرده اید که با چه جسارتی از حقوق از دست رفته ی معلمان سخن می راندید و از بیان مشکلات معیشتی آنان داد سخن می دادید. در دل آرزو می کردیم که ای کاش سکان وزارت در دستان با کفایت شما قرار بگیرد. کسی که علاوه بر معلمی و مدیریت تجربه ی قانونگذاری را نیز در کارنامه ی خود دارد. خوشحالی ما هنگامی مضاعف شد که ردای وزارت را بر قامت شما دیدیم و از برنامه های اصلاحیتان در آموزش و پرورش شنیدیم.
امروز اما از آن تاریخ زمان زیادی نمی گذرد. هنوز پژواک سخنان شما در گوش ما طنین افکن است. غمگنانه باید گفت گلستان شما به آذرستان تبدیل شده و برنامه های اصلاحی شما به ترمیم سیمای سوخته ی دانش آموزان ختم شده است! آیا وقت آن نرسیده است که به جای عذر تقصیر قدمی دیگر بردارید و شجاعانه مسئولیت اتفاقات وزارتخانه ی تابعه را به دوش بگیرید؟
جناب وزیر حال که تیغ تیز مجلسیان نیز بر پیکر روئین تن شما کارگر نبوده و طرح استیضاح از شما با کارت زردی ختم به خیر شده ملتمسانه از شما می خواهیم که حداقل بخاری سوخته را بیش از این به زمین معلم نیندازید.
جناب وزیر مطمئن باشید که اگر هر کدام از این اتفاقات در سرزمین چشم بادامی های برهمائی و بودایی اتفاق می افتاد وزیر مربوطه برای راهایی از عذاب وجدان و فشار افکار عمومی دست به انتحار می زد. ما از شما که مسلمانید و انتحار در آئیین مسلمانی حرام است حداقل این درخواست را داریم که برای مرهم گذاشتن بر دل ریش دلسوختگان فرزند سوخته لااقل استعفا دهید. تا بانی عمل نیکی باشید که دیگران صندلی وزارت را جایگاهی سهل و آسان تلقی نکنند و خود را پاسخگو بدانند.
راستی جناب وزیر دختر کوچک من که دو سال از ( سارینا و سیران ) دو دختر جانباخته ی پیرانشهری کوچک تر است از شما سوالی دارد.« آیا شما دختر دارید»؟ امیدوارم که از این سوالات خاطر مبارکتان مکدر نشود و همچون آن خبرنگارخواستار برکناری من به جای خود نشوید. چرا که من برکنار و بازنشته ام.

دبیر بازنشسته آموزش و پرورش