- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

حکمرانی وکیلان (بخش سوم)

48225645186887193151 [1]

 

علیرضا آزادبخت/میرملاس نیوز:

حکمرانی وکیلان (بخش سوم)

به انتظار شنیدن صدای مرغ یاحق نباش!

 

۶- دوره ی سکوت نماینده:

هرکس یک بار بر مبل های نرم، راحت، خیال انگیز، خلسه بخش ،خمارین و خواب آور مجلس نشسته باشد، تصدیق می کند برای مردمی که بیشتر تاریخشان، بالا کشیدن رنج آور از انبوه کوه های زرد و سفید و سیاه وکوچ کشنده از گردنه ها و راه های سخت و ناهموار و داد و فریاد غلبه بر باد و بلوط و بیداد طبیعت بوده است، چهار سال سکوت و یک جا نشینی بر مخملی سبز ، چقدر مناسب و عالی است . برای مردانی که پوشه ی پتی سابقه ی نمایندگی شان، خالی از موافقت یا مخالفت و پرسش و پاسخ در صحن علنی، از احدی از وزرا است و در برنامه های مختلف صدا و سیما، سیمایی نا مرئی و صدایی نا شنیدنی دارند و در مسائل پیش آمده ی روز، نه نظری دارند، نه خبرنگاری نظرشان را می پرسد و نه خود به فراست اظهار نظر می افتند! و نتیجه ی سکوت های دوره ای چهار ساله شان، کسب مقام اول بیکاری لرستان در بین همه ی استان های سی گانه ی ایران بوده است و جز سکوت صدا و خاموشی خیال ،هیچ نظر صائب دیگری ندارند،چه چیزشان را می خواهی نقد کنی؟ مگر می شود، نظر اظهار نشده ، ذهنیت به زبان نیامده و کلام به لب نرسیده ی کسی را به نقد کشید؟! 

۷- سابقه ی تاریخی:

سابقه ی تاریخی و تاریخ سیاسی  مردم این دیار، از زمان حاکمان و والیان و ملوکِ محلی، تا حکمرانان بر دود رفته ی دودمان پهلوی، به خاطر فعال مایشاء  و مبسوط الید بودن عوامل دولت و انجام اعمالی فراتر از حدود وظایف قانونی و عدم پاسخگویی خاطیان یا پی گیری مردمی، باعث شده است تا این تفکر، که« آدم های دولت» یا همان مصادر امور حکومتی، قدرتی مافوق دارند و هر وقت بخواهند می توانند مخالفان خود را از راه به در برند، به غل و زنجیر کشند و دود از دودمان و دمار از روزگارشان بر آورند، به باوری یقینی و قطعی تبدیل شود. در چنین گوشه ی پرتی از دنیا که بهشت دست اندر کاران و حاکمان و اشتغال یافتگان به امور سیاسی است ،هیچ کس نمی خواهد اولین مسافری  باشد که  پیشقدم رفتن به قصر قجر است! طبیعی است، کسی که با دامن زدن به چنین توهم تاریخی ای، برای خود از کوه یخ ،هیبتی خیالی ساخته است، به هیچ قیمتی آن را به برآمدن آفتاب نقد ، ذوب نخواهد کرد.

۸- خوف کاذب:

ترسیم چهره ای ترسناک و غیر واقعی از نیروهای امنیتی، انتظامی و قضایی، که به کوچک ترین انتقادی از مدیران و منسوبان ، شدیدترین عکس العمل را نشان می دهند و با توجه به نفوذ مدیران و به اشاره ی آنان، هرکس را بخواهند کت می بندند، دلیل دیگر نفوذ ناپذیری دیوار نقد است. شاید ترسیم چنین چهره ای از مراکز فوق، که به خاطر استقلال قانونی اشان، از تیول عزل و نصب نمایندگان خارج اند ومدیران آنان، برای مدیریتشان، وام دار نمایندگان نیستند و نمی توانند با سفارش شخصی ، اقدام نمایند و حکم گشتاپو و دادگاه صحرایی آنان را داشته باشند، بدین خاطر بوده است که دست اندرکاران، خود را مقابل آینه ای قرار داده اند که تصویر درونی اش، عین نظام اسلامی است!  باوری که عده ای از  مردم آن را پذیرفته اند و  به این خاطر، بسیاری ازمردم، بعد از نوشتن کمترین مطلبِ معمولی ِمتداول ِانتقادی در مطبوعات محلی ،که بسیار غلیظ تر از آن، به طرفیت ِمقامات ِبلند مرتبه ی دولتی، هر روز، در هزاران سطر و دو چندان تیراژ، در همه ی مطبوعات کشور، نوشته و توزیع می شود و حتی در صدا و سیما  بازتاب می یابد، شک می کنند که هنوز زنده مانده ای!!

لذا مخدوش ، مضطرب و نا امن نشان دادن  زمینه ی نقد، باعث شده است کسی به سوی جامی که معلوم نیست زهر است یا خوشاب دست نبرد. 

۹-ناآگاهی از حق و حقوق خود:

جسارت و گستاخی، که دکتر شریعتی، در نیایش خود آن را برای ما از خدا می خواست، در دل هیچ انسانی نمی افتد مگر آن که، حق خویش را بشناسد. شناخت حق و یقین به داشتن آن، آدم ها را جسور و گستاخ و بی پروا می سازد .آن گونه که برای رسیدن به حق خود، هر بهایی را می پردازند . وقتی به این یقین رسیدی که «من حقم را می خواهم پس هستم» دیگر نمی توانی گستاخ تر از کودکی نباشی که برای گرفتن حقش، از یقه ی مردی چند ده برابر خود آویزان می شود. در دیاری که بسیاری، حق و حقوق مسلم قانونی خود را نمی شناسند و رسیدن به کوچک ترین ِآن را، از الطاف ِکریمانه و عنایات ِویژه ی مقامِ بلندی می دانند که با رای مستقیم خود، او را قدرت بخشیده اند و نام ور ساخته اند، به انتظار شنیدن صدای مرغ یا حق نباش!

۱۰-و…:

نه تنها بسیاری از انقلابیون جهان، وقتی دوران سخت مبارزه شان به سپیده ی پیروزی می رسد و بر سریرهای قدرت، خستگی سالها مجاهدتشان را در می کنند، بلکه مومنان و موحدانی که از گرُده ی عرق کرده ی آرای برزگران و دهقانان و فقیران بالا می آیند تا عطش درد و داس و دروشان را، به دادخواهی حق و عدالت و انصاف فرو نشانند، اما در خستگی سفرهای خارجی و لمیدن بر ساحل ویلاهای داخلی، همه ی آن اهداف فریبا را به «گر گراو»(۱) آب معدنی ِخنک ِگوارایی قورت می دهند. نیز، اندک اندک چاق ، فربه و گوشت آلود می شوند ، رویاهای جامعه ی  بی طبقه و مدینه ی فاضله شان از آخرین طبقه ی گردان ِآسمان خراش های به عرش رسیده ای که در کنارِ جاده ی مخصوص رانت خواری ساخته اند، پایین می افتد ، پیکر های لاغر دیروز، از پیله ی پیرهن های سپید بلندی،که دیگر زیر یا روی شلوار بودنش تناسبی به طول تقوای آدم ندارد، بیرون می آیند و دگردیسی ریش های کلنگی به ته ریش های پروفسوری، و اورکت های ایرانی به کت و شلوار های هاکوپیان، کامل می شود . دیگر، آدم های چاق، مظهر امپریالیسم نیستند و لاغری آدم ها ،نه به خاطر شدت زهد و نماز شب خوانی و روزه داری، که به علت رژیم های لاغری و خلسه در سونا و جکوزی و شنای در استخر های اختصاصی است. اگر چه سال هاست، برای نمایندگان مستضعفان و محرومان، که از اسب صدارت پایین می افتند، دیگر، بازگشت به زادگاه، یا زیستن در میان مردمی که بالایشان کشیده اند و قدرتشان بخشیده اند، کلاس پایینی دارد! و در سایه ی خود بزرگ بینی شان، مردمِ ماهِ سابق! به محاق افتاده اند ، اما برهمه ی اهل قلم و دردمندان و نخبگان و مطبوعات محلی ست تا به میدان دیگری از خدمت به مردم در آیند و با تداوم ِنوشتن و وارد شدن به نقد ِجسورانه، بی باج دادن به جریانات سیاسی و بی شباهت پذیری از شب نامه های موهن ِمستهجن و رعایت حدود قانونی، به همه ی کسانی که می خواهند در این گوشه ی کشور مسولیتی بپذیرند یا مسولیتی دارند، نشان دهند که در این بخش از کشور نیز، دیگر قبول مسولیت، پوشیدن ردای حکومت، راندن بی رعایت در بزرگ راه حکمرانی و رفتن به حیاط خلوت و ماه عسل نیست. 

 

(۱)-gar gerau-روش آب خوردن درو گران، ریختن آب از ارتفاعی کوتاه به ته حلق.