شهرام شرفی / میرملاس نیوز :
بحران کمبود برنج/ برنج هست، ولی نیست!
روزهای نوروز ۹۱ بود که نایابی مرغ، شیرینی نوروز ایرانی را تحتالشعاع خودش قرار داد؛ حالا چند روزی است که بحران کمیابی و گاهی نایابی برنج، مردم را آزار میدهد؛ انگار به تدریج به سرزمین بحرانها تبدیل میشویم! داستان «آلیس در سرزمین عجایب» را که فراموش نکردهاید. برخیها به واژهی “بحران” حساسیت دارند؛ بهتر است از همان «عجیب بودن» به جای بحرانی شدن، بهره ببریم!
چرا برنج در بازار به کالایی کمیاب تبدیل شده است؟ در این میان هر کس، توپ را به زمین دیگری می اندازد و این وسط مردم هستند که باید رنج برنج را تحمل کنند. انجمن برنج ایران بارها گفته است که نیاز مصرف برنج در کشور ایران هر سال به طور میانگین، ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تُن است. از این مقدار، ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تن در داخل تولید میشود و نزدیک به ۷۰۰ هزار تن نیز از خارج وارد میگردد. به گفتهی این انجمن از اول سال ۹۱ تاکنون (پایان آذرماه ۹۱)، ۳ میلیون و یک صد هزار تن برنج خریداری شده است؛ یعنی ۲۰۰ هزار تن نیز بیشتر از مصرف کشور، برنج داریم. پس چرا برنج، کمیاب شده است؟
جالب این است که برنج جزء کالاهایی است که در اولویتهای ۱۰ گانه قرار گرفته و از ارز مرجع دولتی نیز برخوردار است. این وسط میماند نقش دولت و نقش بازرگانان. دولت میگوید دلالان عامل اصلی کمیابی برنج هستند. عدهای هم معتقدند سیاستهای دولتی است که کمیابی برنج را در پی داشته است.
در همین رابطه سعید معتمدی، از فعالان بازار خرمآباد میگوید: «مسئله برمیگردد به دو عامل: یکی اینکه دولت واردکنندگان را مجبور کرده فاکتور خرید بدهند و سود قانونی را دولت برایشان حساب میکند تا نرخ ارز مرجع، شامل حالشان شود و دیگری پیشخرید برنج شمال است که چند ماه گذشته از سوی دلالان داخلی صورت گرفته و اکنون در انبارها نگهداری کردهاند.» به گفتهی این فعال اقتصادی، چون دولت، خودش وارد کار نظارت بر واردکنندگان شده، این واردکنندگان رغبتی به فروش برنج وارداتیشان به دولت ندارند؛ زیرا پول پرداختی از طرف دولت را ناچیز میدانند و به قول خوشان، برایشان «صَرف» نمیکند؛ یعنی فرایند توزیع برنج در بازار را دولت، خودش در اختیار گرفته تا برنج وارداتی مثل برنج تولید داخل، گران نشود.
از سوی دیگر، وقتی برنج داخلی را دولت با نرخی خریداری میکند که برای کشاورز، سود ندارد، کشاورز ترجیح میدهد برنج را به دلالان بفروشد و اینک همان دلالان، برنج داخلی را نیز یکجا خریده و انبار کردهاند! اینجاست که دولت باید برنج داخلی را به قیمتی خریداری میکرد که هزینههای تولید این محصول برای کشاورز جبران شود. در این مرحله، دلال، مقصر نیست؛ بلکه برنامهریزیها و سیاستهای حمایت از تولید داخلی به گونهای نیست که کشاورز، میان دلال و دولت، دومی را انتخاب کند!
جالبتر این است که یکی از مسئولان اقتصادی لرستان گفته عدهای میخواهند از آبگلآلوده بازار برنج، ماهی بگیرند. منظورش وضعیت آشفتهی برنج است. تقصیر را به گردن دلالان انداخته! غافل از اینکه، سیاستهای غلط است که آب را گلآلوده میکند.
اگر دولت، هزینههای تولید کشاورزی را کاهش بدهد و از سویی، محصولات کشاورزی را با نرخی منصفانه از کشاورز بخرد چه نیازی است که کشاورز، محصولش را به دلال بفروشد؟ حالا مافیای دلالان هم، جنس خریداری شده را در انبار پنهان میکند! بهتر است شاید آب از سرچشمه گلآلود باشد! سرچشمه هم شریانش دست دولت است.
از طرف دیگر، سازمان گمرک ایران میگوید از ابتدای سال ۹۱ تا الان که چند روزی از دی ماه میگذرد نزدیک به ۷۰۰ هزار تن برنج خارجی وارد کشور شده است؛ یعنی همه چیز هست؛ ولی نیست! شاید اگر دولت از همان ابتدا، خودش مستقیم به واردات برنج میپرداخت این مشکلات به وجود نمیآمد. حالا برخی واردکنندگان، چون از دست دولت دلخور هستند نمیخواهند برنخ خود را با فاکتور به دولت بفروشند!
فراموش نکنیم دلالان داخلی هم ماهها پیش، برنج داخلی را خریداری کردهاند. به نظر میرسد در روزهای اخیر شاهد زورآزمایی دولت با دلالان داخلی و واردکنندگان برنج هستیم. ضررش را هم مردم میبینند! دو پرسش اساسی: «عدهای آب را گِلآلود میکنند؟» یا «آب از سرچشمه گِلآلود است؟».