- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

چاپلوسی و پیامدهای آن

kia-rostami [1]

 

کیانوش رستمی : 

چاپلوسی و پیامدهای آن

 

سیمره /می‌گویند: «شاه‌عباس برای تنبیه متملقان و چاپلوسان درباری، دستور داد در مجلسی سرقلیان‌ها را به جای تنباکو از سرگین الاغ پرکنند و آتش روی آن بگذارند! پس از آن که درباریان مشغول پک زدن به قلیان‌‌ها شدند»، شاه‌عباس گاه و بی‌گاه می‌گفت: «این تنباکوها را حاکم همدان برای من فرستاده‌است! کیفیت آن‌ها چگونه است؟» هر یک از حاضران در حالی که به شدت سرفه می‌کردند، با لحنی چاپلوسانه پاسخ می‌دادند: «قربان! این تنباکو فوق‌العاده عالی، خوش عطر و بوست و در جهان بهتر از آن پیدا نمی‌شود!»

حکایت بالا گزارشی است از تملق و نان به نرخ روز  خوردن و بوقلمون صفتی‌ای که در میان درباریان و دولت‌مردان رواج دارد. متملقان و چاپلوسان، انسان‌های خودباخته و پستی هستند که تنها گرفتار یک رذیلت اخلاقی نیستند، بلکه همین صفت پست، صفات دیگری را نیز به دنبال دارد. از جمله: دروغ‌گویی، ریاکاری، غلو و گزاف‌گویی و… .

چاپلوسی یا به دیگر سخن، حمد و ثنای بیش از حد و غیرعادی، باعث می‌شود تا ممدوح دچار نوعی غرور و تکبر کذایی شود و حالت طببیعی خود را از دست بدهد. البته وقتی در جامعه‌ای نقد و انتقاد منصفانه و علمی، سیاه‌نمایی ودشمنی تلقی ‌شود، به راحتی کژی جای راستی و ناهنجاری جای هنجار را می‌گیرد و ضد ارزش‌ها به ارزش تبدیل می‌شود و جامعه در سراشیبی سقوط و انحطاط اخلاقی قرار می‌گیرد.

چاپلوسی در اکثر فرهنگ‌ها امری ناپسند و نکوهیده به شمار می‌آید. در فرهنگ بزرگِ سخن دکترانوری ذیل واژه‌های چاپلوس و چاپلوسی چنین آمده ‌است: « آن‌که با چرب زبانی و تملق‌گویی، دیگران را فریب می‌دهد؛ متملق/ انجام دادن کاری یا گفتن سخنی برای خوش‌آمد و مدح کسی معمولاً به طمع لطف یا کسب امتیازی از او؛ تملق(ص۲۲۵۷)

در قرآن کریم و هم‌چنین سخن پیشوایان دینی ما مسلمانان تملق، چاپلوسی و چرب‌زبانی امری مذموم شمرده شده ‌است و مردم را از آن برحذر داشته‌اند. البته نباید فراموش کرد که حمد و ستایش تنها مخصوص خداوند بزرگ است. زیرا خداوند منشأ همه‌ی حمد‌ها و ستایش‌هاست و ما بندگان باید به رسم شکرگزاری او را ستایش کنیم و بس!

خداوند از افراط‌ در حمد و ثنا به معنای چاپلوسی‌ اشاره می‌کند و از مردم می‌خواهد تا ازاین کار بپرهیزند.

آن‌گونه که می‌فرمایند: «البته گمان مبر کسانی که بدان‌چه کرده‌اند شادمانی می‌کنند و دوست دارند به آن‌چه نکرده‌اند مورد ستایش قرار گیرند، قطعاً گمان مبر که برای آنان نجاتی ازعذاب است که عذابی دردناک خواهد داشت.»( آل‌عمران، آیه‌ی ۸۸۱)

مولای پرهیزگاران، حضرت علی(ع) نیز درباره‌ی حمد و ثنا و تفاوت آن با تملق و چاپلوسی و حسادت می‌فرمایند:« ثنا و ستایش بیش از استحقاق، تملق است وکمتر ازاستحقاق، ناتوانی و حسادت است. (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۳۹) یا جایی دیگر می‌فرمایند: «بسیاری ستایش کردن ازافراد، چاپلوسی است که تکبر را سبب می‌شود و شخص را ازعزت دور می‌سازد.»

هم‌چنین درمتون کهن ادب فارسی چاپلوسی امری غیراخلاقی و زشت معرفی شده است؛ برای نمونه فردوسی چاپلوسی را مترادف ترس آورده ‌است:

چو دشمن بترسد شود چاپلوس

تو لشکر بیارای و بربند کوس

یا سعدی شیرین سخن چاپلوسی را نوعی حیله و فن دانسته:

به دل‌داری و چاپلوسی و فن

کشیدش سوی خانه‌‌ی خویشتن

کمال خنجدی نیز چاپلوسی را نوعی لوندی می‌داند و می‌گوید:

ازهواداری ما و تو چو مستغنی است یار

ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا به کی؟

به هرروی بزرگ‌ترین آفت چاپلوسی و تملق، غرور و تکبراست؛ چاپلوسی، تکبری دروغین را درممدوح یا کسی که مورد ستایش قرارمی‌گیرد، به وجود می‌آورد. او می‌پندارد هرکاری را که انجام می‌دهد، درست است و به‌سامان، نقد را برنمی‌تابد، چرب‌زبانی را خوش می‌دارد و به محض یک کلمه نقد از کوره به در می‌رود و….بنابراین نباید موقعیت و فرصت را برای کاسه‌لیسانِِ بوقلمون صفت که درهرزمان و هر مکان در چهره‌های متفاوتی رخ می‌نمایند. فراهم نمود.

چاپلوسی و تملق یک بیماری است، بیماری خطرناکی که در صورت شیوع و همه‌گیر شدن باعث انحطاط اخلاقی جامعه می‌شود. با تأ‌سف این بیماری درسال‌های اخیر به امری عادی تبدیل شده‌است. هرروز شاهد، چاپ اطلاعیه‌های تبریک و تهنیت یا عبارت‌های غلوآمیزی چون فرهیخه، دانشمند، فاضل، استاد و … در نشریات کاغذی و الکترونیکی هستیم  که شایسته‌ی یک جامعه‌ی اسلامی‌ نیست. واژه‌هایی چون انتصاب‌های «به‌جا» و« شایسته» که اکثراً شایسته  و به‌جا نیستند! بدان جهت که اکثر انتصاب‌های ما از روی معیار‌های و مؤلفه‌های علمی نیست بلکه براساس معیارها و مؤلفه‌های باندی و جناحی است.

به راستی اگر استاندار یا فرماندار و یا شهردار استانی و شهری کاری نیک و خوب انجام داده‌اند چرا ما باید با آب و تاب و غلو و گزافه‌گویی، اصل کار را زیر سؤال ببریم؟ متأسفانه گفته می‌شود برخی ادارات پارچه‌ها نوشته‌هایی را مبنی بر تشکر و قدردانی از مسئولان خود از زبان مردم یا عده‌ای از ساکنان فلان…..می‌نویسند و بر در و دیوار شهر آویزان می‌کنند.

تاسف‌بارتر آن‌که برخی از مسئولان تراز اول کشور با استفاده از واژه‌های اغراق‌آمیز زمینه را برای رواج چاپلوسی و تملق فراهم می‌کنند. برای نمونه معاون اول رئیس‌جمهور در جریان سفر خود به آذربایجان غربی هنگام افتتاح کارخانه‌ی سیمان بوکان با کنارهم قرار دادن نام خدا، رهبری و رئیس‌جمهور تعجب و حیرت همگان را برانگیخت. این درحالی‌است که سخنان رحیمی با واکنش شدید مردم و مسئولان مواجه شد؛ به گونه‌ای که رحیمی مجبور شد عذرخواهی کند. البته نمونه‌هایی از این دست زیاد است که برای پرهیز از اطاله‌ی کلام از ذکر آن‌ها خودداری می‌کنیم.

به هرروی گفتیم که چاپلوسی و تملق آفت است. این آفت باعث می‌شود که «سره» از« ناسره» تشخیص داده نشود. لز طرفی دیگر متملقان و چاپلوسان همواره منافع فردی و شخصی خود را بر منافع جمعی و ملی ترجیح می‌دهند؛ آن‌ها حاضرند برای رسیدن به اهداف زشت و پلید خود به هرحیله و ترفندی دست بزنند! جالب‌تر این‌که افراد فوق ویژگی زشت دیگری هم دارند از جمله نداشتن ثبات نظر و ثبات قدم. آن‌ها در هر دوره‌ای سعی می‌کنند رنگ عوض کنند و خود را با مسئول جدید و شرایط جدید وفق دهند.

فرجام سخن این‌که تمجید و ستایش نابه‌جا و بیش از ‌اندازه و غیرواقعی از مسئولان، باعث به وجود آمدن غرور در بین آنان می‌شوند. این امرموجب می‌شود تا مسئولان عیب و نقص کار خود را نبینند. امیدواریم مسئولان محترم با برخورد مناسب و جدی، این بیماری فرهنگی ـ سیاسی را ریشه کن نمایند. ایدون باد!