شهرام شرفی/ میرملاس نیوز:
بحران برنج و این سه نفر!
یک منبع آگاه به خبرگزاری فارس گفته “واردات برنج کشور، دست «سه نفر» است”. این سه نفر هستند که سرنوشت بازار برنج کشور را رقم میزنند. بحران برنج، بیش از دو ماه است که مردم را میآزارد.
مصرف سالانهی برنج در کشور، “سه میلیون تُن” است؛ در حالی که بیش از سه میلیون و ۳۰۰ هزار تن برنج به انبارهای برنج، سرازیر شده است. از این مقدار، دو میلیون و ۴۰۰ هزارش، تولید داخل و بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار تُن آن، از بیرون، وارد شده است.
همین منبع آگاه به فارس گفت: «به این افراد تذکر داده شده و برای آنها پروندهی قضائی نیز تشکیل شده است.» بحران برنج و بهرهمندی از ارز مرجع برای واردات برنج و به دنبالش، واردات بیش از حد این محصول، و از طرفی، نایابی آن در بازار مصرف، معمایی است که سرنخش، دست این سه نفر است.
شاید مثل خیلی از کتابها که عنوانشان “همهی مَردان…” است، روزی، اثری منتشر شود که روی جلدش نوشته شود: «همهی مَردان واردات ایران!». یک سال پیش، خبری در رسانهها پیچید که واردات گوشی تلفن همراه در انحصار ۵۵ نفر است!
اینها کیستند که این همه، قدرت اقتصادی دارند؟! ۷۵ میلیون نفر، در پی برنج، صبح تا شب، ایستاده و نشسته، در صفهای طولانی میمانند و سه نفر برای این جمعیت انبوه، تصمیم میگیرند.
نوروز ۹۱ نیز جامعه، دستخوش بحران مرغ شد. حالا قیمت برنج تولید داخل به گونهای است که طبقهی متوسط و پایین جامعه، کمتر، تمایل تهیهاش را دارد. چند روز پیش بود که قوه قضاییه در اقدامی فوری و شایسته، چند زورگیر تهران را به دار مجازات آویخت. آیا در برابر تخلف سلاطین واردات برنج نیز قاطعانه برخورد میکند؟ اینجا تذکر و آنجا اعدام!
زورگیری چه تفاوتی با «به زور، کالای اساسی به مردم دادن»، دارد؟ دوستی میگفت اگر لوازم نظافت مثل صابون، نایاب شود، چه کنیم؟ برنج، پیشکش! لااقل نگذارید برای حمام رفتن، مشکل پیدا کنیم!
همینجوری…
یاد سه نفر شعری از لورکا افتادم
انریکه
امیلیو
لورنسو
…
و سه تفنگدار الکساندر دوما
آتوس، پورتوس، آرامیس
بحران برنج مارا به یاد( بلوای نان )درزمان مرحوم مصدق می اندازد همانانی که میخواستند مصدق را ساقط کنند امروز میخواهند احمدی نژاد مردمی نژاد را بکوبند.
مقایسه مصدق با احمدی نژاد. چه مقایسه ی بحقی!!!!!!!!!!!
جواب به کامنت یکی ازشماها -چرا فکرمی کنی مقایسه احمدی نژاد بامصدق بحق نیست؟ هردو مردمی بوده اند هردو ضداستعماری هردو درپی احقاق حقوق خدادادی ملت ایران ( مصدق درپی ملی کردن صنعت نفت واحمدی نژاد درتلاش برای تحقق انرژی هسته ای وبومی وملی کردن آن ) بااین تفاوت که مصدق چون لیبرال وغربگرا بوده گرچه مخالف انگلیس بوده ولی گوشه چشمی به آمریکای آن روزداشته لذا این همه دشمن خارجی نیز نداشته است واحمدی نژادچون مکتبی ومذهبی است دشمنان استکباری زیادی هم دارد وامروزه کار او به مراتب ازمرحوم مصدق سخت تر والبته ارزشمندتراست -واگربه شما برنخورد مخالفان داخلی مصدق هم روشنفکرنماهانی بودند که می گفتند ایرانی نمی تواند آفتابه ای هم بسازد چه برسد به صنعت نفت-اکنون نیز مخالفان داخلی احمدی نژاد طیفی از همان روشنفکرنماها هستند که میگویند باید همه چیز راازخارج بیاریم خودمان نمی توانیم ولی احمدنژادبه تاسی ازامام خمینی (ره) ورهبری نظام “میگوید ما می توانیم و….
دوست عزیزم!
توصیه می کنم سرمقاله روزنامه مردمسالاری هفتم بهمن رو از سایت اون مطالعه کنین. نگارنده نیز دقیقا دغدغه ها و برخی مستندات شما رو منعکس کرده که در بسیاری از رسانه ها نیز بازتاب داشت. اما … اما …
البته بنده معتقدم که در این موارد سهم مردم رو باید بسیار بیشتر از عوامل فرصت طلب چنین تلاطم هایی بدونیم. من یادداشتی رو در همین پایگاه دیدم با عنوان “اندر احوالات برنج” که شدیدا “نوع نگاه” و “پرداختن به ریشه” رو در اون پسندیدم.
تقصیر رنجی است
که در برنج پنهان شده است.