…
اگر دری میان ما بود
میکوفتم
درهم میکوفتم
اگر میان ما دیواری بود
بالا میرفتم پایین میآمدم
فرو میریختم
اگر کوه بود دریا بود
پا میگذاشتم
بر نقشهی جهان و
نقشهای دیگر میکشیدم
اما میان ما هیچ نیست
هیچ
و تنها با هیچ
هیچ کاری نمیشود کرد
…
شهاب مقربین
با هیچ
هیچ کاری نمیشود کرد
بسیار زیبا بود……………
و این هیچ
همانند سکوت
که سرشار از ناگفتههاست
چه سنگلاخ نارفتنی
و چه کوهستان عظیمیست
و چهقدر مرتفع!