…
ای لبت از هر چه باغ سیب، شیرین بیشتر
کِی به پایت میشود افتاد از این بیشتر؟
ترس دارم عاشقانت، مست و مجنونتر شوند
روبهروی خانهات بگذار پرچین، بیشتر!
ماه؛ سیری چند! هر شب با وجودت ای پری
موج دریا میرود بالا و پایین، بیشتر
وصف آسانی است… هر چه خندههایت کم شوند
شهر پیدا میکند شبگرد غمگین، بیشتر
آن بهاری که نسیمت را ندارد بهتر است
هر شبِ عیدش ببارد برف سنگین، بیشتر
خواب دیدم «نیستی»، تعبیر آمد «میرسی»
هر چه من دیوانه بودم، ابنسیرین، بیشتر!
…
امیرعلی سلیمانی
ماه؛ سیری چند! شب ها ای پری
با سلام و احترام:مصطفی نظریان شریفی هستم گاه گاهی هوای شعرم بارانی می شود شعری سرودم وامیدوارم در سایت خوبتان تایید گردد:کهنه موجی در میان سیل ایهامم هنوز غرق احوال سوال و خیل ابهامم هنوز بی هدف در بند بند آرزو دل بسته ام با همان شوق پریدن مست بر بامم هنوز خفته در آلونک دل پشت صدها آرزو مثل اوصاف گذشته سیل الامم هنوز برگ دست سرنوشتم هرکجابادم برد مست دست آستان شطح الهامم هنوز روبه خاکسترنموده در هیاهوی خیال باهمان آشفتگی ها آتش تامم هنوز.باتشکر۰۹۱۹۸۱۹۳۷۶۰
با تشکر از تایید شعر اینجانب:اگر عکس هم خواستید ارسال خواهم کرد
حسی که شعر آقای نظریان به شاعر می دهد توصیف کردنی نیست .امیدوارم شاهد شکوفایی ات باشم و واژه های از یاد رفته را زنده کنی.