عاطفه بیرانوند / میرملاس نیوز :
استان لرستان از جغرافیای کشور ۷/۱ مساحت و از منابع آبی ۱۲درصد کل منابع آبی را به خود اختصاص میدهد، وجود ۱۲میلیارد مترمکعب آبهای سطحی و ۵ میلیارد مترمکعب آبهای زیرزمینی ظرفیت بالای است که استان در بخش آب از آن برخوردار است.
این در حالیست که هنوز اقدام جدی برای مهار آب و استفاده بهینه از این نعمت خدادادی صورت نگرفته است و این مسئله در حالی نادیده گرفته شده که با وجود برخورداری از منابع خاک و پتانسیل مناسب برای کشاورزی و همچنین تامین آب شرب، لرستانیها با مشکل جدی روبهرو هستند.
اگرچه در سالهای اخیر ساخت چند سد در لرستان مصوب شده است اما فاصله تصویب طرحها و لوایح تا زمینهای تشنه کشاورزی به قدری است که جز مرگ چیزی از آن نمیروید، طرحهایی که بیشتر آنها روند کندی داشته و تا به ثمر نشستن، فاصله زیادی دارند.
دو سد کمال صالح در استان مرکزی و مروک در استان لرستان در یک حوزه آبریز در سال ۸۲ شروع شدهاند، اما با وجود آبگیری همسایگان بالادستی از سد کمال صالح، سد مروک که ۹ سال از زمان شروع ساخت آن میگذرد به پایان نرسیده است و این مسئله در حالیست که به جهت استفاده از یک حوزه آبریز برای آبگیری سد مروک باید بر اساس یک توافق با همسایگان استان مرکزی بخشی از آب سد کمال صالح برای آبگیری این سد استفاده شود.
سد مروک در حالی به سال ۹۲ میرسد که میتواند در تامین آب کشاورزی، رونق اقتصادی، کنترل و مهار سیلابهای منطقه، نقش مهمی داشته باشد.
پروژه انتقال آب قمرود و تونل انتقال آب کاکارضا از پروژههای مشابهی هستند که پروژه قمرود برای دیگر همسایگان بالادستی و در جهت خلاف حرکت آب با یک اعتبار عظیم و در زمانی ناچیز اتفاق میافتد و پروژه انتقال آب کاکارضا با این که در مسیر رود قرار دارد، بعد از مصوبهای چند ساله هنوز در گامهای ابتدایی به سر میبرد.
پروژه قمرود یک الگوی عملی برای تمام پروژههای ماست از این حیث که اگر ارادهای در جهت حل مشکل مردم باشد اعتبارها تامین میگردد، تونلهای دور و دراز زده میشود، زمانها اندک میگردد و حتی آب میتوان در جهت عکس حرکت کند.
ما از اینکه امروز مشکل اساسی هموطنانمان برطرف میشود، خوشحالیم اما افسوس وقتی است که سهم لرستان، یعنی خانهی صاحب چراغ، تنها تاریکی، خشکسالی، کشاورزی بیجان و آب شربی است که به کام مردم این خطه نمیرسد.
در بحث مهار آبها کوچکترین اقدامی صورت نگرفته است
در این خصوص مدیرکل شرکت آب منطقهای استان لرستان گفت: در بحث مهار آبها از جایگاه خود تکانی نخوردهایم و کاری نشده است، چرا که در زمان مدیرعامل قبلی آب منطقهای در بحث مهار آبها کوچکترین اقدامی صورت نگرفته است.
علی امید سیفی خاطرنشان کرد: مطالعات سدسازی در سال ۸۶ در استان شروع شد و البته ساخت سد موضوعی زمانبر است، با این وجود ۱۰ سد مخزنی در استان داریم.
وی افزود: مجوز ۴ تا از سدها در دههی فجر داده و کلنگ آنها زده شد و عملیات اجرایی ۶ سد دیگر هم در سالهای قبلی آغاز شده است.
سیفی در خصوص پیشرفت عملیات اجرایی سدها در استان، یادآور شد: سد آبسرده با ۲۲درصد و سد مروک با ۹۴درصد به ترتیب کمترین و بیشترین پیشرفت فیزیکی را داشتهاند، در حال حاضر سد مروک و ایوشان را در حال آبگیری داریم و در صورت تامین اعتبار، سدهای حوزیان الیگودرز و کمندان ازنا پیشرفت بیشتری خواهند داشت.
وی تصریح کرد: سدهای اجرایی(مطالعاتی) ۳۸۵میلیون مترمکعب آب و پمپاژها ۲۸۰میلیون مترمکعب را مهار میکنند، در حال حاضر ۳۵میلیارد مترمکعب آب در بستر مهار کردن داریم که توانستهایم ۲۱میلیون و ۴۰۰هزار مترمکعب آن را مهار کنیم که این میزان در مقایسه با کل کشور ششدههزارم است.
سیفی اضافه کرد: تقریبا ۱۲ درصد روان آبهای کشور در استان لرستان وجود دارد و علت این که جایگاه خود را پیدا نکردهایم، در سدسازی و دیگری در آبهایی است که جاری هستند و اگر این آبها به صورت بارندگی باشد از دسترس خارج میشوند.
وی با بیان اینکه ۶۰۰هزار هکتار زمین کشاورزی در دشتها به صورت دیم کشت میشود، گفت: اگر بتوانیم طرحهای مطالعاتی را اجرا کنیم، با ۱میلیارد و ۲۸۰مترمکعب آب میتوانیم توسعه اراضی آبی استان از ۲۰۰هزار به ۴۰۰هزار از ۸۵۰هزار هکتار اراضی زراعی دیگر را آبی کنیم.
سیفی در خصوص انتقال آب قمرود، عنوان کرد: این یک بحث ملی است و ما در جایگاهی نیستیم که بگوییم این کار انجام بگیرد یا نه، چون بحث آب شرب در این پروژه مطرح بود سریعاً تامین اعتبار شد و متولی آن هم تهران بود.
وی ادامه داد: سیستم توزیع آبی در مورد تامین آب شرب، از طریق چاه و احداث سدها صورت میگیرد.
مدیرکل شرکت آب منطقهای با بیان اینکه پروژه قمرود مشکلاتی را هم به وجود آورد، بیان کرد: از طریق چاه و ساخت سدهای کوجک، خساراتی به روستاهای اطراف در دشتهای الیگودرز وارد شد.
روند کند پروژههای آب منطقهای به سبب کمبود اعتبار است
صحبتهای مدیرعامل شرکت آب منطقهای لرستان در حالی عنوان میشود که یک کارشناس آگاه میگوید: روند فیزیکی پروژههای آب منطقهای کند است و یکی از دلایل این روند کمبود اعتبارات است، به طور مثال ایستگاه پمپاژ چمیر سال ۸۱ شروع شده و بعد از ۱۱ سال هنوز راهاندازی نشده است، ایستگاه سد ایوشان سال ۸۳ شروع شده که هنوز ۶۱/۵درصد آن انجام گرفته و سد مروک و کاکارضا هم به همینصورت است.
وی افزود: صنعت سدسازی و مهار آبهای سطحی در کشور صنعت جوانی است و همچنین استانها در استفاده از اعتبارات و ساختن سدها با هم متفاوت هستند. برنامهریزیهای ما در رابطه با توسعه منابع آب، باید منطبق با واقعیتها و پتانسیلهای آبی موجود و بهنگام صورت گیرد و با توجه به تغییر اقلیم که در دنیا و همچنین در کشور ما صورت گرفته، روز به روز وضعیت منابع آبی در کشور ما بحرانیتر میشود.
این کارشناس در خصوص توسعه کشاورزی، تأکید کرد: باید از محل صرفهجویی و مصرف بهینه منابع آب صورت گیرد، براین اساس با جایگزینی روشهای آبیاری نوین به جای روشهای سنتی و قدیمی و افزایش راندمان آبیاری هم میتوان کشاورزی آبی را در استان توسعه داد و هم در مصرف آب حداکثر صرفهجویی را نمود که لازمه آن مدیریت صحیح، تامین و توزیع و سرمایهگذاری است. اگر تمام پروژههایی که در دست اجرا داریم را جمع کنیم و از کل آب استان کم کنیم مقدار ناچیز و قابل توجهی نمیشود، اگر کل حجم آب سدها را ۲۱هزار مترمکعب در مقایسه با ۵۷هزار مترمکعب در نظر بگیریم و محاسبه کنیم، به ۵۷هزارم درصد میرسد.
وی با بیان اینکه مشکل آب شرب برخی شهرستانها مانند استان قم حاد نیست، عنوان کرد: تونلی که برای پروژهی قمرود زده شد بهخاطر مشکلات آب شرب این استان بود که در دشتهای الیگودرز، جایی که منابع آبی بسیاری با تعدادی چاه وجود دارد، گذر کرد که البته در این میان هم آب چاهها تخلیه و چشمههای منطقه خشک شد، حتی قسمتی از مسیر تونل ریزش کرد که باعث خساراتی شد.
اما این در حالیست که همچنان میلیاردها مترمکعب از آبهای جاری این استان به راحتی خارج میشود تا لرستان با وجود این همه نعمت، تنها ۲۰درصد از زمینهای کشاورزیاش از نعمت آب برخوردار شود و بسیاری از روستاها و شهرهای لرستان همچنان از مشکل بیآبی و آب شرب رنج ببرند.
صنعت کشاورزی مانند نفت یک ثروت ملی است، بیتوجهی به این صنعت یعنی بیتوجهی به هدررفت یک فرصت و سرمایهی ملی.
وعدهی اتمام سدهای مروک و ایوشان در حالی است که لرستان با بارندگی ۵۴۸میلیمتر در سال، بعد از حوضههای دریای خزر و دریاچه ارومیه در سومین حوضه پرباران کشور قرار دارد.
کمتوجهی به این صنعت مهم و باارزش(کشاورزی) در استان با وجود دو مولفهی اصلی و بسیار تاثیرگذار آب و خاک حاصلخیز که خود میتواند یکی از زیرساختهای اصلی توسعه باشد، در حالیست که هنوز ۷۵درصد از زمینهای کشاورزی این سرزمین دیم است.
کاش میدانستیم که خشکسالی و کمآبی، کشاورزی روستاها را بینتیجه کرده است.
کاش میدانستیم که ایران اسلامی فقط به چند شهر برخوردار محدود نمیشود و منابع ملی حق همه ملت است.
کاش میدانستید، نبودن هیچ امکانی یعنی چه؟
وزیر نیرو در جریان افتتاح پروژه قمرود، ایجاد شرکتهای استانی آب را تصمیمی اشتباه مربوط به گذشته خواندهاند و گفتند که آب هم مانند نفت موضوع ملی است.
نفت سرزمین جنوب و آب منطقه من حق همه ملت ایران است که هست اما تقسیم امکانات، حق و عدالت هم سهم مردم همه مناطق است که!…
کاش سرسبزی و بارانهای شمال، کویرهای تشنه مرکز، گردو غبار و جنوب، بادهای صدوبیست روزه استانهای شرقی، گرمای طاقتفرسای جنوب و آب دریای خزر و خلیج فارس، کارخانههای کلان شهرهای برخوردار را هم ملی میکردید تا همه مردم در همه چیز ایران سهیم میشدیم.