تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
5

راز ماندگاری نوروز

  • کد خبر : 21615
  • 06 فروردین 1392 - 13:08

  کرم تیموری  راز ماندگاری نوروز  : وقتی موضوع، زیبایی‌های زندگی باشد پایان داستان، اغلب افسوس از کوتاه و زودگذر بودن آن است حتی کسانی که با اعتقاد قوی، مرگ را حق می‌دانند آن را مقدم بر زندگی ندانسته و همواره زندگی را زیباتر از مرگ می‌دانند زیرا این به فطرت انسان نزدیک‌تر است. به […]

 

k-teymuri.thumbnail

کرم تیموری 

راز ماندگاری نوروز  :

وقتی موضوع، زیبایی‌های زندگی باشد پایان داستان، اغلب افسوس از کوتاه و زودگذر بودن آن است حتی کسانی که با اعتقاد قوی، مرگ را حق می‌دانند آن را مقدم بر زندگی ندانسته و همواره زندگی را زیباتر از مرگ می‌دانند زیرا این به فطرت انسان نزدیک‌تر است. به خاطر جذابیت زندگی است که تولدها جشن گرفته می‌شوند و عروسی‌ها که سرآغاز زایش‌های نوین‌اند مقدس شمرده می‌شوند و برای مرگ به عنوان پایان این جشن‌ها ماتم گرفته می‌شود.
بشر این مهم را در پناه صلح، دوستی و امنیت شخصی و اجتماعی‌اش معنی می‌کند. حتا شرورترین آدم‌ها این معنی از زندگی را برای خود جست‌وجو می‌نمایند با این پندار شر که زیستن خود را در مرگ دیگران و امنیت خود را به بهای قربانی نمودن بقیه خواستارند!
اگر آدمی مراقب رفتار خویش نباشد می‌تواند به آنی بانی شر یا قربانی آن شود. شری که شاید صدها سال پس از وی زندگی هزاران نفر را تحت تأثیر قرار دهد بی‌آن‌ که گناهی داشته باشند. مثلا»قتل ولیعهد اتریش سرآغاز جنگی جهانی شد که پس از نسل‌های متمادی هنوز هزینه‌بر و مرگ‌آفرین است! بی‌احترامی به چند تاجر مغول، دستاورد هزاران سال تمدن ایرانیان را نابود کرد و زیان قتل امیرکبیر را- که نتیجه‌ی افزون‌طلبی شخصی رقیبانش بود- یک ملت هنوز هم حس می‌کنند!
شاید تلقی شود نمونه‌های ذکر شده در مقیاس بزرگ و جهانی‌اند که چنین تأثیرگذار و مخربند، اما نباید فراموش کرد بنیان مشقت‌های وسیع بشری ابتدا از نقطه‌ی محدود و گم‌نامی آغاز وآنگاه فراگیر می‌شوند ونباید از نظر دور داشت که بانی هر کدام از این مسائل، فردی از افراد بوده است که به واسطه‌ی خلقیات شخصی و آموخته‌های خویش در هر پست و مرتبه‌ای باطن خود را نشان می‌دهند. خواه کودکی در بین همسالان باشد و خواه حاکمی که بر یک ملت حکومت می‌کند. وقتی صدام آن‌گونه که نقل می‌شود در کودکی، هم‌بازی‌های خود را کتک می‌زد و حیوانات را آزار می‌داد کسی نمی‌دانست این بچه‌ی فقیر و بی‌نام ونشان روزی به جایی برسد که سه جنگ شبه‌جهانی و ویرانگر را به ارث بگذارد.
ما کم‌تر باور می‌کنیم که ترویج کینه و دشمنی در حضور حتا یک کودک،‌ منجر به چه عواقبی می‌شود. وتاسف‌بارتر آن است که گاه به داشتن دشمنان قوی افتخار نماییم موضوعی که بیشتر در کارزارهای عالم سیاست به‌عنوان ابزاری برای خود بزرگ جلوه دادن استفاده می‌شود! به جرئت می‌توان گفت کسی پیدا نمی‌شود که حداقل برای یک نفر الگو نباشد به ویژه آن‌که یک قهرمان و ستاره‌ی هنری باشد و یا سیاستمدار و تصمیم‌گیرنده. یعنی همه‌ی انسان‌ها در هر نقطه از اعتبار اجتماعی که باشند بازهم افرادی از جامعه همانند کودکانی الگوپذیر، شخصیت خود را به آنان می‌سپارند تا ساخته شود. حال می‌توان از آنان ادیسون و استیو جابزی برای ساختن جهانی مترقی و امن پرورش داد یا یک خونریز کینه‌ورز و جنگ‌طلب!
در لایه‌های فرهنگ اجتماعی که بیش‌ترش را از دیگران به ارث برده‌ایم و آن را برای دیگران دیگری به ارث می‌گذاریم آن‌قدر آتش زیر خاکستر نهفته است که اگر از هر سو دست وبال خود را جمع نکنیم هر آن ممکن است در دام پیچیده‌ی چنان کینه‌ای گرفتار شویم که امکان رهایی نداشته باشیم و به فرض رهایی عمرمان کفاف جبران ندهد. به دلیل کوتاهی عمر و وسعت کینه است که بسیاری از اختلاف‌ها واشتباه‌های بشری از ظرف یک عمر تجاوز نموده و در طول عمر چند نسل متمادی حل نشده شعله می‌کشند.
علوم زیستی، به حق، سازش را سبب پایداری موجودات زنده از جمله انسان می‌دانند. گویا پدیده‌ی نوروز هم موجودی زنده است که از هزاران سال پیش در سازش با دوست و دشمن پایدار مانده تا آن‌جا که فرهنگ‌های گوناگون و احیاناً متخاصم را نیز فتح نموده و اخیراً جشنی جهانی شده است که کم‌تر دشمنی را می‌توان برایش فرض کرد. همین نوروز که زیباترین روز بهار است به جای جنگیدن با زمستان -که در تضاد کامل با خود است – نزدیک‌ترین همسایه‌ی آن‌ می‌شود و چنین است که حتا زمستان سنگ‌دل، برای دوستی پا پیش می‌گذارد و ‌زغال و خاکستر سوخته‌اش را بستر چمن بهار می‌کند، شاخه‌های خشکیده‌اش را پیش‌کش می‌کند تا ستون شکوفه‌هایش شوند و برف سنگین و یخ بی‌روحش را جاری می‌کند تا در رگ‌های بهار جاری شوند. زمستان وبهار با آن همه اختلاف و تضاد دقیقاً در لحظه‌ی تحویل سال هم‌دیگر را در آغوش می‌کشند! شاید همین دوستی با دشمن، زیباترین لحظه‌ها و راز ماندگاری نوروز باشد!
منبع: سیمره

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=21615

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 4در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴
  1. سال نو بر شما مبارک
    بسیار زیبا به یکی از مشکلات ریز اما بسیار اثر گذار اشاره فرمودی -سکان کشتی یک قطعه بسیار کوچک و غیر قابل مشاهده از کل کشتی است اما اثر بسیار بزرگی در هدایت و مسیرحرکت کشتی دارد -هر انسانی وقتی بر سر چند راهی های زندگی قرار می گیرد و بایستی فعالیت خاصی را انجام دهد انتخاب او بر اساس باورها و الگوهای ذهنی اوست که از قبل به مرور در او ایجاد شده-یک دوستی دارم پسری دارد با حدود ۲۰ سال سن -در طی دوران رشد پسر ، دوست من از یک الگوی دوگانه با حضور پسرش صحبت می کرد مثلاً دوستم میگفت امروز تو خیابون دیدم پسر فلانی ماشااله چند نفر قلع قم کرد و کسی حریفش نبود و پسر فلانی را با چاقو زد راهی بیمارستان کرد ماشااله برای پسر فلانی و ………………. یک مثال دیگه مثلاً ایشان می گفت الحمداله پسرم در آینده مشکلی ندارد دو طبقه ساختمان دارم و چند قطعه زمین و…………….بعضی وقتها هم صحبتی پیش می آمد دوستم می گفت جنگ دعوا بدرد نمی خورد هر کی اهل این جور کارها باشه بدبخت و بیچاره است و…….. پسر بیچار سردرگم میان این صحبتهای پدر
    خلاصه هم اکنون این پسر شده به مشکل بزرگی برای دوست من سه روز رفتارش خوبه و مجدد قاطی می کنه و دست می زنه به سرکشی و……………

    الان پسر عزیز ایشان نه درسش خواند و نه هیچ فعالیت دیگری را انجام می دهد -دارای یک حس سرکش که هر روز پدر و مادرش را آزار و اذیت مکنه و یک حس بی نیازی که دست به هیچ کاری هم نمی زند

    همانطور هم که شما فرمودی آقای تیموری عزیز با همین گفته های ساده سرنوشت دیگران رقم می خورد -البته دوست من هم هیچگاه دنبال تغییر الگوهی ذهن خود نبوده و نرفته و اساساً نیاز به تغییر در افکار ایشان بوجود نیامده است که بتواند روی باورهای پسرش کار کند-البته تغییر باورها و الگوهای ذهنی رفتاری -گفتاری و کرداری آسان نیست -هیچ فرقی با اعتیاد نمی کند (چونکه ما به رفتارمان عادت کرده ایم و تغییر آن نیاز به تمرین زیادی است )-ترک دوخ موجب مرض است-برای تغییر این دوخهای بد بایستی برای جایگزینی آنها تمرین و تمرین کرد -منظور از تمرین اینست که هرگاه می خواهیم یک رفتار بد را انجام دهیم به خودمان نهیب بزنیم نه نه نه و کار درست را انجام دهیم -بسیار سپاس باز از همین نوشته های خوب داشته باشید و ممنون از پایگاه میر ملاس بخاطر درج این جور نوشته

  2. آقای تیموری شیوای و گرمای جملاتت به زیبایی دوستی ها و مرام گرم گذشته ات می باشد . احسنت

  3. کمیر و یاسر عزیز این لطف از شما و بزرگی زحمت کشان میرملاس نیوز است که دوستی ها یمان را ماندگار میکند. سپاسگزارم.

  4. باسلام
    قلم کرم تیموری همیشه برایم جذابیت خاص خودراداشته ودارد.یادش بخیروقتی که ستون (گله گیس بریا)را درهفته نامه وزین سیمره میخواندم وطنازی مطالبش برای مخاطبین به یادماندی ست. امیدوارم بازهم ازقلم این نویسنده بی ادعا بهره ببریم. مویدباشید.

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.