- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

زنان و مشارکت های سیاسی

Untitled-1

 

میترا آزادبخت / میرملاس نیوز : 

زنان و مشارکت های سیاسی

 

مشارکت سیاسی زنان لا اقل در ایران البته با فراز و نشیب های فراوان بیشینه ای به قدمت تاریخ دارد، در حالیکه مشارکت سیاسی زنان بطور رسمی از حدود یک صد سال پیش و بصورت اعطای حق رای در کشورهای اروپایی مطرح می باشد.در بحث از مشارکت سیاسی زنان و با توجه به میزان توسعه یافتگی سیاسی اجتماعی رویکرد های مختلفی  مطرح خواهد شد :

 درجوامع  سنتی و عقب مانده باور بر این است که زنان فاقد هرگونه نقش سیاسی اند و در امر مشارکت سیاسی پیرو  آرای مردان هستند و اگر  وارد عرصه سیاست شوند آن را به ابتذال می کشانند.

در  جوامع در حال توسعه ، با اینکه  زنان در سیاست حضور دارند ولی  حضور آنها در این عرصه محدوده خاصی را شامل می شود یعنی مشارکت سیاسی زنان در سطح رای دادن، شرکت در راهپیمایی ها و … قابل قبول بوده ، اما این حضور در سطح نامزدی برای احراز سمت های سیاسی در غالب موارد با واکنش هایی مواجه می شود. این جوامع چنین تصور می کنند که زنان قادر به اداره امور نبوده و در انجام کارهای کلان قدرت مدیریت کافی را نخواهند داشت . 

و اما تصوری که در جوامع پیشرفته  حاکم است  ،رقابت سیاسی، حق رای و نمایندگی در مجالس برای زنان بصورت امری نهادینه درآمده است. و همواره جمعیت زنان را نیمی از نیروی فعال کار تصور کرده و در جهت رشد منافع ملی از  نقش آفرینی زنان در جامعه استقبال می گردد .

اگر در جامعه کنونی خود بنگریم و جوانب را همه منصفانه بسنجیم  می توان فهمید که مشارکت سیاسی زنان  آنچنان که بایسته کشور اسلامی عزیزمان بوده هنوز نهادینه نگردیده البته  باید توجه داشت که مشارکت سیاسی به مفهوم درست آن این است که حق ورود به حوزه ی قدرت سیاسی در سطوح تعیین شده توسط قانون اساسی کشور عزیزمان  برای زنان نیز مانند مردان به رسمیت شناخته شود و آنها بتوانند داوطلبانه و بدون واهمه از موانع سلیقه ای نقش تعیین کننده داشته باشند.

مطالعه کوتاهی از تاریخ معاصر  ایران نشان می دهدجامعه  زنان همواره در متن سیاست های کلی حضور خاصی نداشته و حتی  نتوانسته اند نقش خاصی را در جامعه ایران بازی نمایند   . در دوران حکومت شاهان مستبد قاجار حتی  آحاد مردم (مرد و زن) از مشارکت سیاسی در امور به مفهوم امروزی محروم بودند  و حتی با شعار ها و عملکرد های حکومت مسبد پهلوی در مورد حقوق زنان تا غائله کشف حجاب و تلاش برای بی حویت کردن زن مسلمان توسط رضا شاه و حتی تلاش های به ظاهر تجدد طلبانه شاه برای دادن حق رای به زنان که عملا  در پی تبدیل کردن زن ایرانی به کپی ناقصی از زن غربی بود و این هیچ کمکی به نقش آفرینی سیاسی زنان نکرد .

 اما این زن ایرانی بود که پس از سالها ظلم و ستمی که استبداد بر زن و مرد این سرزمین وارد نموده بود  و با شروع جرقه های انقلاب اسلامی  و به خاطر پیدایش برخی جریانهای اجتماعی در ایران پیش از انقلاب ، به ویژه روند شبه‌نوسازی رژیم پهلوی، یک رشته خواسته‌ها و انتظارات از سیستم سیاسی پیداشد. و لیکن ناتوانی و یا بی‌تمایلی نظام سیاسی برای پاسخ‌گویی به آن خواسته‌های زنان منجر به ایجاد وضعیت انقلابی و ورود و مشارکت زنان در روند انقلاب گردید. البته مساله شکاف ارزشی و فرهنگی میان نظام سیاسی و زنان مسلمان ایرانی نیز باید در نظر داشت  . مشارکت گسترده زنان در انقلاب اسلامی بر اثر احیای آموزه‌های انقلابی اسلام بوده است . دیگر آنکه مشارکت گسترده زنان در انقلاب اسلامی سیمای مستقلانه‌ای داشته است و نه صرفا پیروی از مردان.

در آخر باید توجه داشت که در هر جامعه  بشری آن جامعه  ناگریز از پاسخگویی به مسائل مربوط به زنان است. و میزان حق و حقوقی که یک قشر اجتماعی در یک جامعه پیدا می کند متناسب است با میزان مشارکت اجتماعی و سیاسی آنها. پس میزان تبعیض در یک جامعه علیه قشر خاصی با میزان فعالیت سیاسی و اجتماعی آنقشر رابطه مستقیم  دارد. لذا رفع تبعیض علیه آن در جامعه، بدون تبدیل شدن آن قشر  به یک نیروی واقعی و سیاسی غیر ممکن بنظر می رسد.

آگاهی بخشیدن به گروهای مختلف زنان ، رشد روز افزون آموزش و پرورش و بسیج آنها از طریق پخش سیستم های دانش، سازمان های غیردولتی،و اطلاعات نوین از  طریق تمام نهادهای مذهبی و تربیتی،  برنامه ریزی فرهنگی و برای تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندیهای زنان نیز تغییر نگرش سنتی خانواده ها نسبت به دختران خود ، استفاده موثر از وسائل ارتباط جمعی به منظور گسترش دیدگاه های زنان می تواند از رویکرد های  مناسب در نهادینه کردن مشارکت سیاسی زنان باشد .