پازل جنگ
پازل جنگ را می چینم
کفش هایم رامی پوشم
و زیر نخل های سوخته می دوم
تا دست های زخمی عروسکم را
لا به لای آوارها پیدا کنم
هنوزجیغ جنگ
گهواره ی عروسکم را می لرزاند
و گوشهایش را
به درد می آورد
…
نرجس واحدی – هشت ساله از خمین
پازل جنگ
پازل جنگ را می چینم
کفش هایم رامی پوشم
و زیر نخل های سوخته می دوم
تا دست های زخمی عروسکم را
لا به لای آوارها پیدا کنم
هنوزجیغ جنگ
گهواره ی عروسکم را می لرزاند
و گوشهایش را
به درد می آورد
…
نرجس واحدی – هشت ساله از خمین