تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
7

شعر آزاد – مهدی آخرتی

  • کد خبر : 22052
  • 14 فروردین 1392 - 19:32

… تعبیرش تو بودی با اینکه خون در خواب دلم دیده بودم تعبیرش تو بودی  تو و آن لبخند اولت در حیاط آن نیمه آستین خاکستری و اندامی که در باد زنانه تر می شد  چارچوب درها روی مبلها اتاقها همچون مه ای غلیظ همه جا را گرفته ای  با خواب های گس بیعت نمی […]

تعبیرش تو بودی

با اینکه خون در خواب دلم دیده بودم

تعبیرش تو بودی

 تو و آن لبخند اولت در حیاط

آن نیمه آستین خاکستری

و اندامی که در باد زنانه تر می شد

 چارچوب درها

روی مبلها

اتاقها

همچون مه ای غلیظ همه جا را گرفته ای

 با خواب های گس بیعت نمی کنم اما

تو همچنان

با دنباله ی باشکوه دامنت  در تالار قدم می زنی

یادت

        زخمی سربلند بر سینه ی من است

 قصد تمام شدن ندارد

این درد

          چون خط آخر تکلیف مدرسه ست . . .

مهدی آخرتی

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=22052

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲
  1. خیلی زیباست…
    ممنون از شما.

  2. خیلی قشنگ بود

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.