سخنان آیت‌الله مصباح در مخالفت و حمله بسیار تندشان به اصلاح‌طلبان از یکسو با دخالتی کم‌سابقه در کار شورای نگهبان همراه بود و از سوی دیگر با تناقضی آشکار در عقیده‌شان پیرامون اصلاح‌طلبان و اینکه آنان حمایت و پشتوانه مردمی‌شان را از دست داده‌اند. به گزارش میرملاس به نقل از اعتماد، صادق زیباکلام در روزنامه اعتماد نوشت:
اینکه ایشان می‌گویند که شورای نگهبان رهبران اصلاح‌طلب را ردصلاحیت خواهد کرد دقیقا به چه معناست؟ آیا ایشان دارند در حقیقت حکم می‌دهند که شورای نگهبان باید در صورتی که رهبران اصلاح‌طلب داوطلب نامزدی ریاست‌جمهوری شدند آنان را ردصلاحیت کند؟ یا اینکه دارند صرفا احتمال می‌دهند که ممکن است آنان ردصلاحیت شوند؟فحوای کلام ایشان به گونه‌یی است که در حقیقت دارند به شورای نگهبان می‌گویند که یک وقت در ردصلاحیت اصلاح‌طلبان تردیدی به خود راه ندهید.
چنین پدیده‌یی اگر نگفته باشیم کم‌سابقه، به طور یقین بی‌سابقه است که یک رهبر روحانی به واسطه موضع‌گیری‌های سیاسی در کار شورای نگهبان دخالت کرده و از آن شورا بخواهد که این فرد یا این یکی را ردصلاحیت کند. فرض همه ما بر آن است که شورای نگهبان تحت تاثیر و نفوذ این یا آن چهره و شخصیت سیاسی یا روحانی تصمیم‌گیری نکرده و صرفا براساس شواهد، بینات، دلایل و قرائنی که خود به آنها رسیده نامزدی را ردصلاحیت خواهد کرد. موضع‌گیری آیت‌الله مصباح‌یزدی مقدم بر هر امر دیگری خدشه وارد کردن و بی‌اعتبار کردن نهاد شورای نگهبان است. اما فرض بگیریم که خطاب ایشان به شورای نگهبان مشورتی است و ایشان دارند به شورای نگهبان می‌گویند که نظرشان آن است که رهبران اصلاح‌طلب صلاحیت تایید و شرکت در انتخابات را ندارند.
اما فرض بگیریم که خطاب ایشان به شورای نگهبان مشورتی است و ایشان دارند به شورای نگهبان می‌گویند که نظرشان آن است که رهبران اصلاح‌طلب صلاحیت تایید و شرکت در انتخابات را ندارند.
سوال اساسی چه از آیت‌الله مصباح و چه از شورای نگهبان آن است که مگر قرار نیست که شورای نگهبان طبق قوانین و حسب مستندات و ادله ردصلاحیت کند؟ اگر قرار شود که ادله، مستندات و قانون ملاک قرار گیرد، به استناد کدام دلیل یا دلایل رهبران اصلاح‌طلب باید ردصلاحیت شوند؟ از جناب مصباح‌یزدی یا شورای نگهبان باید پرسید آن جرم و تخلفی که رهبران اصلاح‌طلب مرتکب شده‌اند کدام است که به موجب آن صلاحیت شرکت در انتخابات را از دست داده‌اند؟ واقعیت تلخ آن است که شورای نگهبان در مواردی در گذشته نامزدهایی را اعم از داوطلب نمایندگی برای مجلس یا ریاست‌جمهوری ردصلاحیت کرده و هر چقدر هم که داوطلب اصرار ورزیده که آن شورا دلایل ردصلاحیت وی را ذکر کند، شورای نگهبان هیچ پاسخی نداده است.
در مواردی به این دلیل بسنده کرده که به واسطه حفظ آبرو و حیثیت داوطلب از اعلام دلایل خودداری می‌کنند و زمانی که داوطلب با اصرار خواستار آن شده که نگرانی از بابت از بین رفتن آبرو و حیثیت او نداشته و از شورای نگهبان می‌خواهد که آن شورا دلایل و مستندات قانونی ردصلاحیت وی را در معرض افکار عمومی قرار دهد، شورای محترم نگهبان اساسا هیچ پاسخی نداده است.
به نظر می‌رسد که متاسفانه مساله تایید صلاحیت به تدریج دارد بدل می‌شود به یک اهرم یا مکانیزمی که براساس آن ما با هرکس که موافق نیستیم وی را ردصلاحیت می‌کنیم. این گونه برخورد کردن شورای نگهبان که مخالفان، منتقدان و ناراضیان را از حق شرکت در انتخابات محروم می‌سازد در تضاد و تناقضی بنیادی با اساس و مبنای مردمسالاری قرار می‌گیرد.
ابتدایی‌ترین، اولیه‌ترین و بنیادی‌ترین اساس مردمسالاری آن است که مردم بتوانند آزادانه به هر نامزدی که مورد نظرشان است رای دهند. با هر بهانه‌ای، با هر صلاح و مصلحتی و به هر شکل و صورتی و به هر دلیلی که این اصل بنیادی و مبنایی مردمسالاری خدشه‌دار شود و مردم نتوانند به فرد و افرادی که تمایل دارند رای بدهند، اطلاق لفظ مردمسالاری به آن نظام سیاسی با دشواری روبه‌رو می‌شود. چرا که این دیگر مردم نیستند که انتخاب می‌کنند بلکه یک نهاد و یک مرجع دیگری به مردم دارد می‌گوید که شما نمی‌دانید، عقل‌تان نمی‌رسد و خیر و صلاح شما در این است که به این فرد یا آن یکی که ما می‌گوییم رای دهید و آن نامزدی که خیر و صلاح شما در انتخاب وی نبوده را کنار گذاشته‌‌ایم.
اما درباره این فقره که جناب مصباح می‌فرمایند مردم از اصلاح‌طلبان برگشته‌اند و آنان دیگر محبوبیت و مقبولیتی در بین طرفداران‌شان ندارند، فقط به ذکر یک نکته بسنده می‌شود. اگر آیت‌الله مصباح به واقع اینقدر مطمئن هستند که اصلاح‌طلبان محبوبیت خود را از دست داده‌اند و مردم از آنان برگشته‌اند، پس چرا از طریق مکانیزم ردصلاحیت می‌خواهند جلوی ورود آنان را بگیرند؟ شما که مطمئن هستید اصلاح‌طلبان محبوبیت و مقبولیت خود را از دست داده‌اند پس چرا این همه نگران حضور آن در انتخابات پیش رو هستند؟
آقای زیباکلام تکلیفت را مشخص کن کدوم طرفی هسی و چه هدفی أز بزرگنمایی مشایی داری!؟
از این سخنان آقای زیبا کلام تعجب میکنم مخصوصا این که گفته رهبران اصلاح طلبان چه خلافی کرده اند؟ در حالی که قانون شکنی ها و فتنه انگیزی های برخی از رهبران اصلاحات کاملا مشهود و عیان است
از این حرف دو برداشت دارم یا این آقا سرش را مثل کبک زیر برف کرده یا فکر میکند مردم هیچ چیزی را به خاطر نمی آورند
رهبران اصلاحات قانون شکنی و فتنه انگیزی کرده اند ؟!
حالت خوب است؟
خیلی نگرانت شدم
اگر حالت خوب نیست بیا تا ببرمت بیمارستان فوق تخصصی و مجهز کوهدشت تا به سرعت و کمترین بها درمانت کنند .
کشته ی این همه هوش سیاسی ات هستم
ناشناس جان احتمالا آلزایمر گرفتی که یادت نمیاد در سال ۸۸با این کشور چه کردند
گفتم کشته هوش سیاسی ات هستم ولی دیگه نه اینقدر …
رییس جمهور عزیزت بود که برای تمدید قدرتش کشور را به هم ریخت و خودش رفت پنهان شد تا تیرها به نظام بخورد . تاریخ ثابت می کند محمود چه ضربه هایی به ایران زد
آقای زیباکلام ما که نفهمیدیم شما حرف حسابت چیه اگر خودت فهمیدی خوش به حالت!
مردم سالاری و دموکراسی با رد صلاحیتهای گسترده و به تعبیر واضح ، حذف رقیبان مردمی از کاندیداتوری انتخابات ، نشانه ای کاملأ آشکار از نبود دموکراسی و انتخابات واقعی است .
اگر اصلاح طلبان رأی نداشته باشند رأی نخواهند آورد ! ، پس نگرانی از کاندیداتوری آنان از چیست !؟
نمیدونم این چه دیدگاهی هست که همه فقط بلدند همدیگر را زیر سئوال ببرند هم اونی که همه را بد می بینه هم اونی که همه رو خوب می بینه ، اول اینکه بگیم اطلاح طلبان هیچ ظلمی نکردند دروغ محضه چونکه در سال ۸۸ هشت ماه تمام بواسطه عدم تمکین به قانونی که همش دم ازش می زدند و مستمسکشان برای حمله به طرف بود با قانونشکنی بی بدیل امنیت کشور را به خطر انداختند و بواسطه ی این بی تدبیری آنها سوءاستفاده کنندگانی در داخل و خارج از کشور بر تمام ارکان نظام و ارزش های آن تاختند و به ریش اسلام و ایران و نظام نیشخند مذبوحانه زدند که البته مصداق مکرومکرا… شدند ، دوم اگر بگویم همه اصلاح طلبان چنین کردند باز هم دروغ محضه انسان های ارزشی با تفکراتی عمیق و ژرف اندیش در این طیف وجود دارند که پشتوانه های خوبی برای این نظام هستند انشاءا…
سوم اگر بگویم آقای فلانی و فلانی رد صلاحیت می شوند این حرف ها فقط جنبه اظهار نظر شخصی دارد چرا که مطمئنن قانون ملاک عمل همه خواهد بود البته ایراد اصلاح طلبان اینست که اگر چیزی بر وفق مرادشان نباشد طرف را به انواع تهمت و فحش و ناسزا مزین می کنند و همه چیز را نادرست و متقلبانه فرض می کنند و این از بد هم بدتر است نمونه اش تخریب شخصیت هاشمی رفسنجانی و حالا رفیق گرمابه نشین شدن با او ، عالیجانب سرخپوش خواندن و حالا آیت اله نامیدنش و نمونه دیگر همین انتخابات ۸۸ که جای هیچ بحثی در تمامیت خواهی اصلاح طلبان در آن نمانده
حالا اگر بخواهیم بگویم احمدی نژاد هیچ نقطه ی منفی ندارد که دروغ اظهر من شمسه اولین ، مهمترین ، کم نظیر ترین ضعف احمدی نژاد زاویه با رهبری نظام و نادیده گرفتن قانون هست که به هیچ وجه قابل توجیه و اماو اگر نیست و ایشان واقعا ظرفیت این اعتماد مردم و رهبری را نداشتند و غره و فریفته شدند اما سخت در اشتباهند و ایشان هم راه همان اصلاح طلبان تندرو را در پیش گرفتند ولی در بحث ضربه زدن به نظام علی ماشاءا… ایشان و دو اسلاف پیشینش همه ید طولایی دارند
والعاقبه للمتقین