- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

از طرحان تا طرهان!

Scan10004-214x300

 

 

نوری نظری طبا / میرملاس نیوز : 

از طرحان تا طرهان!

 

با تقلای بسیار تمام دوات سرخ سیمره ی جانم را در پیاله افکارم می ریزم و از استخوان باریک و شکسته سرزمین خوف انگیز ناملایمات روزگار ،دیار همیشه دیاری طرهان قلمی برای نگاشتن درمان دردهای لاعلاجش خواهم ساخت تا شاید مرهمی بر زخمهای عمیق جنگلهای بلوطستان و کوههای سر به افلاک کشیده اش باشد
با نگاهی گذرا بر تارک اعضای حراج شده ی نیمه جان زخمی طرهان، همه چیز دستگیرم می شود؛ ناگهان خروش امواج دیده گانم ،که انگار پیازی در آن رنده کرده باشی با افکاری قهر آلود، مرا به خرابه های پل کشکان، یادگار دیار ساسانیان و راه ابریشم ، قلعه منیژه، سوردم لکی، شهر زیرزمینی سیمره ،غار تاریخی میرملاس و کلماکره و آثار فراموش شده سرطرهان و هزاران هزار اثار به یادماندنی دیگر می برد که روزگاری فریاد آبادانی و اقتدارشان،سکوتی امن می آفرید اما اینک! ناآبادانی ساکتش سرشار از فریادهایی در انتظار شنیده شدن برای بازآبادانی است. حال انگشت تفکر را به یاری چانه ام می رسانم و سلسله مراتب نوشتن را از ذهنم می گذرانم بااین حال نور چشمانم را از طلوع کوههای « ویزنیار » و « وراز » می گیرم وبا جوهر برگرفته از جانم از آبهای روان سیمره و کشکان با گامهای مستحکم به استقامت کوههای سر به آسمان سایده طرهان با الوان درختان بی ادعایش دوباره نقشهای میرملاسش را برجسته می سازم و با اشکهای برگ ریز پاییزم بر خاکش بوسه میزنم و خورشیدعشق رابا یاری حق و مدد رهبر فرزانه ام بر خاکش می آویزم.

طرهان دارای یک هویت تاریخی به درازای قدمت زندگی زجرآلود مردمیست که از آشکار شدگی و حضور به درون پیله فراموش شدگی و گم گشتکی رسیده است با این اوصاف مردم دیار من نان حلالشان را از کشاورزی ودامپروری پررونق بدست می آوردند و شبها با سنگهای صبر بر شکمهای خالی ازلبریزشان سر بر متکای آرامش می گذاشتند و تا صبحگاهان به رویاهای نداشته اشان می خندیدند
به قول پدرم آن روزها تنها فکر و ذکرمان دو چیز بود: یکی، بدنی پر از سلامتی و دیگری، کف دستی پر از نان جو یا احیانا اگه پیدا می شد یک کف دست نان گندم.

طرهان امروز
طرهان امروز دیار نادیاری است که از شمال به درب گنبد و ازغرب و جنوب به رودخانه سیمره و از شرق به شهرستان کوهدشت منتهی میشود ومرکز ان شهر گراب میباشد این بخش طبق سرشماری سال ۱۳۹۰دارای جمعیتی درحدود ۱۷۶۴۸نفر میباشدو ارتفاع ان از سطح دریا۱۱۷۶ مترمیباشد.شغل مردمش همان کشاورزی و دامپروری سابق اما برخلاف گذشته بی رونقی است که نه محصولش به کار و نه سودش به بار می نشیند و شغل مسئولانش هم طبق روال سالیان گذشته، تکیه بر کرسی ریاست و دادن وعده و وعیدهای صدمن یک غاز و پوشیدن لباسهای گشاد، سرشار از جیبهای خندان برای تلیت کردن شعور اجتماعی هم کیشانش در راستای رسیدن به ارمانهایشان می باشد.
شماتیکی کلی از طرحان دیروز
طرهان سرزمینی بوده که از سمت شمال و غرب به دلفان و رودخانه سیمره، از جنوب به رودخانه کشکان و از خاور به بخش چگنی محدود می شده است، این بخش از ۳ دهستان و ۱۴۱ آبادی تشکیل شده بود و جمعیتی (طرهان قدیم) بالغ بر ۲۱۰ هزار نفر و وسعتی در حدود ۳۹۰۴ کیلومتر مربع داسته است که ۱۹۰ هزار هکتارآن زمین کشاورزی و۱۷۰هزارهکتار دیم و ۲۰هزارهکتارابی بوده است . سه دهستان این بخش وسیع طبق تقسیمات کشوری به این ترتیب معرفی می‌شدند:
۱- کوهدشت ۲- رومشکان ۳- سرطرهان که مرکز آن کوهدشت بود.
طرهان قدیم مشتمل بوده است بر ۳۲ طایفه که عبارتند از: ۱-آدینه وند ۲- آزادبخت ۳- ایتیوند ۴- اولادقباد ۵-امرایی ۶ –بازوند۷- پادروند ۸-چهار قلعه۹- خوشناموند ۱۰- دراویش ۱۱-رومیانی ۱۲-ریکا ۱۳- رئیسوند ۱۴- رشنو ۱۵- زالی ۱۶- زیو دار ۱۷- سادات ۱۸- سوری ۱۹-شیراوند ۲۰- شاهیوند ۲۱-ضرونی -۲۲طولابی ۲۳- عبدولی ۲۴- قرعلیوند ۲۵-کوشکی ۲۶ – کونانی ۲۷- کاکاوند ۲۸ – گراوند ۲۹- گرمه ای۳۰- میربگ ۳۱ – مهکی ۳۲- خلیفه

حمدالله مستوفی‌درکتاب«تاریخ گزیده»، از کوهدشت و «طراحان» نام برده و معتقد است که چندین قرن قبل از ورود اعراب این شهرها از بین رفته‌اند. کشف معبد آشوری در این منطقه بیان‌گر آن است که مردمانی قبل از هزاره اول پیش از میلاد در این نواحی زیسته و آیین های دینی خود را به جای می آوردند.

در کتاب جغرافیای لرستان نوشته میرزا رحیم چاغروند خرم‌آبادی ،حدود و محل‌های طرهان قدیم چنین بوده است
کوهدشت: محلی است که زمان قدیم شهر بوده، شش فرسخ طول و چهار فرسخ عرض دارد و سردار اکرم قلعه‌ای در اینجا ساخته است.
کشماهور: جلگه‌ای است چهار فرسخ طول و یک فرسخ عرض دارد، کم آب است، هوای ییلاقی دارد. شکارگاه خوبی است، آهو و کبک زیاد است.
گل‌گل مشینان: جلگه‌ای اس شش فرسخ طول و دو فرسخ عرض دارد. کم آب است آهو هم زیاد دارد… تابستان رعیتی سردار اکرم است
پای آستان: جلگه‌ای سه فرسخ طول و ربع فرسخ عرض دارد. سرآبی دارد که تقریباً ده سنگ آب است. سردار اکرم قلعه‌‌ی مفصلی در آنجا ساخته و چند باغ هم غرس نموده و میوه [سیب] زیاد دارد.
طرهان: جلگه‌ای است هفت فرسخ طول و یک فرسخ عرض دارد، تمام این جلگه محل زراعت است. دو فرسخ در داخل او آب دارد باقی اراضی بی‌آب است ولی زراعت خیز خوبی است.
رومشکان: جلگه‌ای شش فرسخ طول و یک فرسخ و نیم عرض دارد تمام دیم است و زراعت خیز خوبی است. آهو هم زیاد دارد.
از سمت مغرب و جنوب با پشتکوه هم خاک هستند آب سیمره در همین محل پشتکوه و طرهان واقع است. از سمت شرق با طوایف جودکی و چنگی و سمت شمال با طوایف دلفان هم‌خاک می‌باشند. ییلاق و قشلاق شش فرسخ مسافت است. از طرف شرق هم آب کشکان فاصله‌ی بین طوایف طرهان و جودکی و چگنی است.

آسیب شناسی اجمالی مشکلات بخش طرهان امروز
واقعیت بر ما مشخص و مبرهن است به مستند استدلال قیاسی که از طرحان قدیم و طرهان کنونی گرفته شده است با توجه به فرسایش طرحان بزرگ به طرهان کوچک مشکلاتی بنیادی و ساختاری در راستای اهداف این منطقه پدیدار گشته است که از ان زمان تاکنون راه حلی در راستای پیشبرد اهداف ان از سمت مسئولان ارائه نشده است.
مشکلات بنیادی: همان معضلاتی هستند که زیر بناها وزیرساختها از جمله بیمارستان- دادگاه -پلیس راهنمایی و رانندگی –میدانهای عرضه میوه و تره بار -بنگاههای معاملاتی را هدف قرار داده اند. تقلیل گرایی محدوده جغرافیایی طرهان واستقرار تسهیلات یاد شده در مناطق تفکیک شده ، حیات شهری طرهان کنونی را دستخوش آثار منفی کرده است. که حل این مسائل نیز دست یاری وهمت بی شائبه وبی دریغ مسئولان مسئول ومتعهد فرمانداری شهرستان واستانداری استان را می طلبد.

مشکلات ساختاری:
شاید بهتر انست که بگوییم بخش کنونی طرهان ازلحاظ ساختاری در وضعیتی پایین تراز خط صفر می باشد با این اوصاف مهمترین مشکل ساختاری بخش طرهان نداشتن مبلمان شهری و روستایی در حد اعتدال (علائم ترافیکی – تابلو راهنما – باجه های تلفن – سطلهای زباله – تابلوهای تبلیغاتی-فضاهای سبز)است. در صورتی که وضعیت مبلمان شهری در حالت نامناسبی باشد، یک شهر نمی تواند خواسته ها و نیازهای مرسوم و متعارف شهروندانش را براورده سازد که مهمترین اثر منفی آن کوچ مردم از این منطقه بجاهای دیگر است . در نتیجه شایسته تر آن است نخستین اولویت برای مدبران ایجاد فضای تولید کار برای شهروندان و حل بحران ایجاد شده با نگاه باز مبتنی بر کارایی و اثر بخشی برنامه ریزی های شهری باشد.
نتیجه گیری: با این تفاسیر به علت عدم توجه مسئولین و تقلیل گرایی محدوده جغرافیایی طرهان و در راستای آن براورده نشدن خواسته ونیازهای اولیه شهروندان، نهایتا کوچ شهروندان طرهان به مناطق دیگر و خارج شدن نقدینگی و سرمایه از این منطقه را به دنبال داشته است با این حال امیدواریم غار غارکلاغ بی محل قصه ما به زودی خواب غفلت را از چشم مسئولان خواب الود به ظاهر بیدار دزدیده و دهان‌های خبر، همگان را متوجه گوشهای ناشنوای انها سازد.