- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

شهر خسته و بی رمق است

council86b

 

قبادامرایی / میرملاس نیوز : 

شهر خسته و بی رمق است

 

اصولا کاندیداهای شورای شهر به سه گروه گروه عمده تقسیم می شوند که یکی قلیل اند و آن دو دیگر کثیر.

در این کارزار انتخاباتی عده ای جویای نامند و عده ای به دنبال نان.

برخی برای خدمت به خلقند و برخی برای خدمت به خود ، خویشان و یاران. گروه سوم هم بینابین هستند و گاهی به گروه اول و گاهی به گروه دوم گرایش دارند. و البته اکثر کاندیداها از خوبان هستند.

تعدادی منافع عمومی را در نظر می گیرند و تعدادی منافع شخصی را. و تعدادی هر دو را.

گروهی به توسعه و پیشرفت شهر می اندیشند و گروهی به افزایش مال و ثروت . و گروهی هم به نعل می زنند و هم به میخ.

باری ، برخی شورای شهر را امانتی بزرگ و سنگین می دانند و حتی با اکراه می آیند ولی برخی آن را لقمه ای چرب و شیرین می دانند و با حرص و ولع می آیند . و برخی نیز نگاه اعتدالی دارند.

برخی شورا را فرصتی برای رفع مشکلات مردم می دانند برخی برای رفع مشکلات خویش می انگارند. برخی نیز به هر دو می اندیشند.

هر کاندیدایی بسته به نوع نگاه و دیدگاهی که دارد به شورای شهر می نگرد بقول مولوی ” هرکسی از ظن خود شد یار من”

اینان مطابق پندار خود رفتار می کنند

آنهایی که با پختگی و عقلانیت و تدبیر و با اولویت دادن به منافع عمومی به شورا می نگرند حضورشان مبارک است و قدمشان میمون .

اما آنهایی که با وسعت دید کوتاه و با خامی و ناپختگی به میدان می آیند حضورشان نامبارک است و نامیمون . و آنهایی که حد وسط هستند و رفتارشان برزخی است.

این سه گروه با هم متفاوتند. بقول مختومقلی: ” زمین با زمین متفاوت است و مرد با مرد

به هر حال با یک دید کلی می توان گفت که هر یک از کاندیداهای شورای شهر و روستا مسلما با نیات و انگیزه ها و اهداف مختلفی به میدان می آیند که همه محترم اند ولی نکته این جاست که نگاهی که شورای شهر و روستا را امانتی سنگین می داند با نگاهی که آن را لقمه ای شیرین می انگارد فرسنگها فرق می کند.

بقول خواجه حافظ : ” نه هر که سر بتراشد قلندری داند ”

ما عموما مدافع نگاه و رویکرد اول هستیم. نگاهی که با پشتوانه شایسته سالاری و توانمندی و تجربه کاری به میدان می آیند. نگاهی که عقلانیت و توسعه شهر را به همراه دارد و همه از آن سود می برند.

در این مجال به عنوان یک خبرنگار از آقایان کاندیداها می پرسم :

با کدام کارنامه و عملکرد به صحنه آمده اند؟

آیا می توانند موثر و کارآمد ظاهر شوند؟

آیا می توانند از حقوق شهروندان دفاع نمایند؟

چه برنامه هایی دارند؟

آیا می توانند در بحث عمرانی و خدماتی بهترین تصمیمات را بگیرند ؟

آیا می توانند به انتظارات قانونی شهروندان پاسخ مثبت دهند؟

با برخی از نهادها و ارگانها و ادرات که احیانا حقوق شهروندان را در نظر نمی گیرند چگونه رفتار می کنند؟

آیا چهار سال بعد را به یاد می آورند که مردم آنها را تعریف و تمجید می کنند و یا به بدی یاد می کنند ؟

آیا روزی را بخاطر می آورند که به خودشان می گفتید ای کاش نمی آمدیم و کاندیدا نمی شدیم ؟

ای کاش با سرنوشت مردم بازی نمی کردیم ؟

ای کاش مایه رکود و عقب ماندن یک شهر نمی شدیم؟

آیا فکر نمی کنید که شاید عزت و آبروی داشته خود را در این راه سخت از دست دهید ؟

آیا می دانید که یک شهر توسعه نیافته و با مشکلات انبوه ، مردان کاری و قوی می طلبد نه مردان ضعیف و ناتوان ؟

به راستی با کدام سرانگشت تدبیر و انصاف و منطق به انتخابات پای نهاده اید ؟ و از کدام آبشخور فکری – فرهنگی تغذیه می کنید؟

آیا حضور احساسی و غیر آگاهانه با داشتن شرایط حداقلی جواب می دهد ؟

جان کلام این که شهر خسته و بی رمق است . گوش مردم از حرف و شعار پر شده است. این مردم عمل می خواهند . شهر خون تازه ای می خواهد .

کیست که این خون تازه را در شاهرگ حیاتی شهر جاری و ساری سازد؟ هر که اهلش. بسم الله . . .