تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
4

تخم اردک

  • کد خبر : 26239
  • 13 خرداد 1392 - 14:06

  علیرضا آزادبخت /روشتا : ایام انتخابات –بی حساب نتیجه اش-همیشه برای من مفرح و شادی بخش بوده است!حالا هم که صدا و سیما به لطف هنر برادر بسیار ارزشی مان جناب ضرغامی ،بعد از سال ها گریاندن ملت ، حتی در روزهای ولادت ائمه اطهار تصمیم به داشتن سیمایی خندان گرفته اند ، خوشحالم […]

g7xmx84eko0517

 

علیرضا آزادبخت /روشتا : ایام انتخابات –بی حساب نتیجه اش-همیشه برای من مفرح و شادی بخش بوده است!حالا هم که صدا و سیما به لطف هنر برادر بسیار ارزشی مان جناب ضرغامی ،بعد از سال ها گریاندن ملت ، حتی در روزهای ولادت ائمه اطهار تصمیم به داشتن سیمایی خندان گرفته اند ، خوشحالم و از شیوع شادی و استعمال خنده توسط آحاد ملت، پای شبکه ی ملی خوشحال تر.

 

دلم می خواهد چند نمونه از تجربه های خندان ادوار گذشته ی انتخابات شورای شهر خودمان را با شما در میان بگذارم ،شاید اگر آستانه ی خنده تان بالا نرفته باشد ،لبی بگشایید!

 

*استقرار بوروکراسی!! :یکی از کاندیدهای دوره اول شورا برپیشانی شعارهای انتخاباتی پوستر تمام رنگی تبلیغی اش  این عنوان را نوشته بود:”استقرار بوروکراسی”!!!. یعنی همان کاغذ بازی اداری .امر مذمومی که همه ی مدیران سعی در حذف یا کاهش آن دارند.احتمالا با دمکراسی اشتباه گرفته بودند!!!

 

*ایجاد شهرک های اقماری کوهپایه ای!!: عزیز برادران !دیگری در بروشور تبلیغی خود توضیح داده بودند که می خواهند کل شهر را تخریب و آن را مجددا در کوهپایه های اطراف بسازند ! با این کار هم وسعت زمین های کشاورزی افزایش می یابد ،هم مشکل دفع فاضلاب به خاطر شیب طبیعی کوهپایه ها خود بخود برطرف می شود.!!!

 

*هر گونه مداحی پذیرفته می شود!!: برادر خیلی خیلی برادر! دیگری پس از ذکر سوابقش و به اعتماد اندک ته صدایی که برای گریاندن خلق در خود می دید، با خط درشت تری بر سینه ی عکسش نوشته بود “هرگونه مداحی پذیرفته می شود”!!تصور بفرمایید این عزیز و هیئت همراه ،طبق عادت مرسوم همه ی کاندیدهای شورا، به درب منزل شما مشرف شوند و شما از جنابش بخواهید دادن رای مشروط به آوردن دهنی! و مدح رسایی در مناقب تان است!!و همین طور هر کس دیگری همین خواست را از ایشان داشته باشند!!!آنگاه نه تنها  دهن،کدام عضو دیگر است که سرویس نشود!!!

 

*کسب مقام نویسندگی!!:کاندید دانای شهیری در بنر تبلیغی اش کسب مقام نویسندگی را به خودشان تبریک گفته اند!!گویا نویسندگی مقامی اداری یا شغلی دولتی باشد!البته همین گویای مقام بلند نویسنده در مقام نویسندگی است!!

 

*حالا با این نمونه های مشت از خروار ،و اقدام شایسته ی اخیر سیما،با من هم عقیده اید که انتخابات، ایام مفرحی است؟!!!اکنون با تجربه ی گران سنگی که من دارم دو پیشنهاد کاری به صدا و سیما ارائه می دهم تا چه در نظر آید! اول این که ضمن حفظ بخش های فعلی مناظره ی معروف ،بخش چهارمی اضافه کنند تا در آن کاندیداهای محترم با شکستن لپ لپ های چند هزار تومانی که احتمال مخفی شدن آدم در آن ها می رود،بخت خویش را بیازمایند!!به این صورت لپ لپ های زبان بسته پس از اعلام نتیجه ی نهایی انتخابات مورد اتهام واهی قرار نمی گیرند!!!پیشنهاد دوم این که : حالا که سیما رویکرد خوشحالی مردم را پیش گرفته است پس از مشخص شدن نتیجه ی نهایی انتخابات تا یکی دو ساعت نام نفر نهمی را به عنوان منتخب ملت اعلام نماید که جز هشت نفر موجود نیست!!!مثلا هاشمی یا مشایی!!و در این فاصله که ملت از شعف بی خود و از خنده روده بر شده اند آرام آرام نام رییس جمهور را اعلام نماید تا همه ی جناح ها با روی گشاده و شور و شادی نتیجه را پذیرفته باشند.

 

*به همه ی دوستان و هم میهنان عزیز جدیدا خندانم نیز پیشنهاد می کنم حالا که مرغ کرچ انتخابات بر تمام روستا ها و شهر ها بال گسترده است و عنقریب ،پس از شکفتن و تولدی جدید ،راه شورا های شهر و روستا را در پیش بگیرند ،با عبرت از داستان معروف هانس کریستین آندرسن ،دقت کنید و مطمئن شوید همه ی تخم های رایی که در سبد صندوق انتخابات می اندازید حتما حتما تخم اردک باشند نه تخم هر چیزی دیگر!!!!

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=26239

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 10در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۰
  1. آقای آزادبخت
    استفاده کردیم . ولی فکر نمی کنید مصرف علامت تعجب تان خیلی بالاست . به نظر حقیر بنده مصرف بی رویه علائم نگارشی یادداشت را بی ریخت می کند و خواندنش را سخت و همینطور روی محتوای آن سایه می اندازد . بالاخره محتوا از ظاهر مهم تر است ، اینطور نیست ؟

    • آزادبخت مغزِ نوشته است////////////////////او بیشتر از من و تو نوشته است……

      • ذره ای سعه صدر بد نیست دوست عزیز !
        ما با آقای علیرضا آزادبخت که همواره از نوشته هایشان بهره برده ایم و می دانیم که از گفتگوهای سالم و اخلاقی استقبال می کند به اختصار درباره استفاده از علائم نگارشی صحبت می کنیم ، آقای … ظاهراً خود را کاسه داغ تر از آش دیده اند و پریده اند وسط . این یک مصیبت است

        • ناشناس آشنا و جاخالی پر!
          دوستان عزیز حرف ناشناس کاملن درست است . این مطلب ساعت سه و نیم شب تا چهارونیم نوشته ،تایپ و ارسال شد . اصلن روی کاغذش ندیدم.. هیچ فرصتی برای دوباره دیدنش نبود. روز که شد دیدم خودم هم مثل برادران کنادید! چه گندی زده ام که خیلی جاهاشو می شد زد و بست و شکست.اما این(!)علامت حیرت است وما نسل حیرتیم. صبح با حیرت بیدار می شویم و شب با حیرت می خوابیم و اگر اینگونه نباشد حیرت می کنیم !!(!!!!!)

  2. دنیا به شایستگی هایمان پاسخ میدهد
    نه به آرزوهایمان..
    یادمان نرود…

  3. باسلام.نوشته ی جالبی بود.خصوصا اون بنداخرمربوط به داستان هانس کریستین اندرسن که چقدرزیباازادبیات الهام گرفتید. افرین علیرضاجان.تشکرمی کنم.

  4. شادیمان را بیشتر کردید جناب ازادبخت درود بر شما و بر صدا و سیمای مفرح

  5. دادالله دادالهی کاندیدای چهارمین دوره شورای اسلامی سراوان اعلام نمود: که آنچه عنوان می‌نمایم استفاده از کتاب قوانین شهرداری و با جدیت این موارد مورد توجه می باشد.
    -آسفالت کردن خیابان‌ها و کوچه‌ها و عریض و طویل کردن آنها.
    -جلوگیری از هرج و مرج بحران.
    -ایجاد امنیت جانی و مالی شهروندان.
    -جلوگیری از اعتیاد و ایجاد شهرک معتادان و کار برای شهرداری.
    -نان برای بی نانان و کار برای بیکاران و منزل برای بی مسکنان.
    -همکاری با پلیس در مورد کلاه ایمنی و موتور گیری و نگهداری دودزا (منظور ماشین های دودزا است)
    -باز کردن مرز برای تجارت برای همه (کسب حلال).
    -چهار زن برای شهروندان و غیره و ۴۰ فرزند برای یارانه.
    -گسترش شهر به شمال سراوان تا مرز ناهوک و جلوگیری از قطع درختان و کاشتن درختان مثمر ثمر.
    -از بین بردن گرانی و بیکاری و عامل آن.
    -همکاری با کارمندان شهرداری و حقوق و دستمزد آنها و به باغبانان و رفتگران.
    -توزیع ثروت بطور عادلانه بین شهروندان مستحق.
    -ایجاد فرهنگ تولیدی بطوری که هر کسی فوت کرد ثروت او برای شهرداری شود و ورثه حقی نداشته باشد.
    -همکاری با دکه داران و میوه فروشان دوره گردها که اذیت نشوند.
    -موتورگیری نشود هر کی مرد آزاد است.
    -همکاری با ورزش کاران و هنرمندان و شاعران و سنت طناب بافی و بلوچی سند و پات.
    -رونق کشاورزی و همکاری با کشاورزان و دام داران و زنبور داران .
    -ایجاد پارک شادی شهربازی.
    -فعال کردن فرودگاه سراوان و بیمارستان و خانه بهداشت.
    -آوردن ۴۰۰ تاکسی و اتوبوس خط واحد و مترو قطار برقی دورتا دور شهر سراوان.
    -آوردن گاز لوله کشی از ایرانشهر به سراوان و خط راه آهن از زاهدان به خاش و سراوان.
    -در آوردن سراوان از بن بست.
    -ایجاد دوستی بین مردم و صلح و صفا.
    -ایجاد همبستگی با شورای شهر شهرستانهای همجوار و دور جهت دریافت کمک و کمک کردن.
    -همکاری با شهرداری و دادن وام بلاعوض به کارمندان زحمت کش و رفتگران.
    -بررسی پرونده در دادگاه و همکاری با زندانیان و انتقال زندان به خارج از شهر.
    -انتقال آب ناهوک و جالق به سراوان.
    -امتداد دادن خیابان آزادی به سیب سوران از طریق کوه رندیک و تعمیر راه قدیمی فلکه بهداشت بخشان به سوران.
    -ایجاد کار برای تحصیل گران و جوانان محبوب قلب.
    -اعلام و گرمسیری کردن سراوان برای برق که پول کمتری بدهند.
    -فعال کردن آتش نشانی و اورژانس سراوان که در اسرع وقت به مقصد برسد.
    -هیچ فلکه ای تغییر و یا تعمیر نشود بلکه هزینه آن در جای مفیدی خرج شود.
    -آوردن چند دستگاه کمپرسی و غلطک و غیره از ابوظبی یا پاکستان به قیمت ارزان دست دوم.
    -هیچ وسیله ای از شهرداری فروش و یا حراج نشود.
    -همیشه کارها با مشورت مردم سراوان از طریق مساجد و کماشها و اهل نظر گذاشته شود و بعد اقدام گردد.
    -شورا از نظر مالی سال به سال چک شود و سرمایه او در گذشته و حال بررسی شود که خدا نکند گرانی کنند.
    -شورا باید مالیات و هزینه ساخت ساز بدهد به شهرداری و شورا با بقیه مردم فرقی ندارد بلکه نوکر و غلام ملت است و همیشه باید با دوچرخه و موتور بگردد که خدا نکرده قیافه نگیرد و ماشین آخرین سیستم سوار نشود که احساس غرور کند شب به شب در کوچه و خیابان با لباس مبدل بگردد اگر کسی ناحقی کرد و حق مظلومی ضایع شد رسیدگی کند.
    -با همه ادارات هماهنگ شود و از نظر سیاست سیاستمدار باشد که گول نخورد و متضرر نگردد.
    -رشته کارها را بداند و در سال ۶ ماه به جماعت تبلیغی برود و به زنان اصلاً نگاه نکنند.
    انا لله و انا اله راجعون.
    اگر طاقت همراهی خضر نداری همراه مشو.

    منبع بهار نیوز

  6. سلام بر دایی عزیزم
    یک سوال دارم که دوست دارم باصداقت جواب بدی
    تا حالا فکر کردی اگه اگه شهرمون چند تیکه بشه بره تو کوهپایه و فاضلاب به صورت خودجوش جمع بشه وسط دشت و بوروکراسی به صورت کامل نهادینه تر بشه و این وسط یه بابایی باشه که واسه مردم وقت و بی وقت هر گونه مداحی که میخوان بکنه و تو شهرمون چندین و چند نفر به مقام نویسندگی نایل بشن چه بهشتی میشه کوهدشت ؟

  7. جالب بود…. و چه تقسیر زیبایی نسل حیرتیم ما!!!!

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.