…
حسودم،
به انگشتهایت
وقتی موهایت را مرتب میکنند
حسودم ،
به چشمهایت
وقتی تو را در آینه میبینند
و حسودم،
به زنی که رد شدن از لنزهای رنگیاش
رنگ پیراهنت را عوض میکند
چهکار کنم ؟
من زن روشنفکری نیستم
انسانی غارنشینم ،
که قلبم هنوز در سرم میتپد ؛
– که بادی که پنجرههای خانهام را به هم میکوبد ،
روزی اگر موهای دیگری را پریشان کرده باشد چه ؟
و بارانی که باریده و نباریده تورا یادم میآورد ،
روزی اگر دیگری را یادت بیاورد چه ؟ –
حسودم
و هی میترسم از تو
از خودم
از او
میترسم و هی شمارهات را میگیرم
و صدای زنی ناشناس
که شاید عطر تو از گلهای پیراهنش میچکد
که شاید بوی تو از انگشتانش میچکد
که شاید حروف نام تو از لبانش میچکد
هر لحظه از دسترسم دورترت میکند
تو دور میشوی
من
فرو
میروم در غار تنهاییام
کنار وهمِ خفاشی که این روزها
دنیایم را وارونه کردهست.
…
لیلا کردبچه
شعر عمیقا ژنانه بی!!! آفه رین
همه زنا اینجورند فقط شما نیستی!!!!
تو حرف نزن خودت
ارزش گفتن نداره؟؟؟؟؟؟
خواهشا یکی به من بگه این لیلا کیه
حسودی رادور انداختم وبدنبال یک انسانم
که ادمیت درقلبش جاریست
وعشق ازنگاهش چکه میکند
ومیدانم اومراباوجودعطرهای رنگارنگ
میخواند
هرلحظه منتظر وروداوازاستانه درهای خیالم
سلام
فکر کنم شما هم منتظر یه شاهزاده با اسب سفیدش هستید
شاهزاده ها درقصه های پریان
می ایند
ومن گمشده ای دارم
به نام انسان
عزیزم منتظرباش ازدرهای خیالت حتماواردمیشه فقط بیست سال دیگه میاد.
چه خوش خیال]
خوشمان آمد……….. افرین……….
بسم الله نور
لیلا کردبچه از جمله شاعرانی است، که پرمخاطب است
اشعار او که به صورت کتاب چاپ شده است.
ما هر سه نفریم . . .
من با تو
تو با اون
اون با تو
این وسط
تو نخودی هستی و
اون با خودی و
من بی خودی !!!
بی خودی ها را
باد با خود میبرد
با خودی ها را ناز می برد و
نخودی ها را . . .
ع.احمد.زال پور
بود
قطعا ما به مراد واقعی شما که درشهر نهفته است پی نبرده ایم،ولی همان درک سطحی اش هم قشنگه.
هنا دقت کن بجای شعر نوشتی شهر……
قشنگه خانم شاعر…
از شعرهای زیبای لیلا…
بسیار زیبا بود
. سپاس
جالب بود مرسی
ممنون از ع زالپورلطفانمونه های دیگری ازایشان نشان بده
بسیار ساده و روان بود
مرسی
شما هم زنده باشی بانوی نگارنده اشعار زیبا، پر محتوا بود
شما هم زنده باشی بانوی نگارنده پرمغز قابل لمس بود
زیبابود آفرین
است.
چه قدر پر احساس بود
آفرین!
صدای تو گرم است و مهربان
چه سحر غریبی درین صداست؟
صدای دل فرد عاشقی ست
که این همه با گوشم آشناست
صدای تپش های قلب من
به گوش تو می گوید این سخن
نشانی میخانه ات کجاست؟
قورنجه از شعرت می گیرم تا دیگر برای چیزهای بی ارزش زبانه های حسودیت شعله ور نشود!
در مردها حسی هست که بهش می کن غیرت به همون حس در زنها می کن حسادت
مرسی لیلی خانم خوب بود.اما من بیشتر از اینا حسودم.
ومن حسودم به لیوانی که لب برلبت میگذارد وحسودم به هوای که تنفسش میکنی وبا وجودت یکی میشودمثل همیشه زیبا بود لیلا خانم