——–
تارا گودرزی / متولد خرم آباد، معلم هنرهای تجسمی
۱۳۷۸ فارغ التحصیل هنرهای تجسمی، تربیت معلم فاطمه الزهرا، اصفهان
۱۳۸۸ کارشناسی نقاشی دانشگاه شاهد تهران
عضو گروه پنج باز، لوآرت،Wead، Yatoo
——–
«خود را در ارتباط مستقیم با محیط اطرافم میبینم؛ پس شیوه بیانی ام را در حیطه هنر محیطی انتخاب کردم. من با جستجو در محیط پیرامونم، ارتباطی بین خود و دنیا را میجویم و در پی مفاهیمی چون آفرینش، انسان، زندگی، مرگ و بیکرانگی… هستم.»
———-
فعالیتهای انفرادی
۱۳۹۲ ارائه کار “خیال بافته”، کار مشارکتی با ۳۰۰ دانشآموز دوره راهنمایی، ارائه بصورت چیدمان در طبیعت، خرم آباد
۱۳۹۱ نمایشگاه باغ نرم، کار مشترکی با ۳۶۰ دانشآموز دوره راهنمایی، نگارخانه هژبر، خرمآباد.
۱۳۹۰ ارائه کار “یک آشنا”، کار مشارکتی با ۲۵۰ دانشآموز دوره راهنمایی، ارائه بصورت پرفورمنس و ویدئوآرت
۱۳۸۹ ارائه کار ” تکله، دنیای رنگین من” کار مشارکتی با ۴۰۰دانشآموز دوره راهنمایی، ارائه یصورت چیدمان در طبیعت
۱۳۸۸ نمایشگاه چهلتکه، کار مشترکی با ۴۴۰ دانشآموز دوره راهنمایی، نگارخانه هژبر، خرمآباد.
——–
نمایشگاهها و فعالیتهای گروهی
۱۳۹۲-۱۳۸۴ شرکت در بیش از ۲۱ جشنواره هنر محیطی؛ پلور، هرمز، شوشتر، ارومیه، اصفهان، گناوه، ماسوله، تهران و نوشهر.
۱۳۹۱ : برگزیده نمایشگاه “بهترینها از دورریختنی ها”، تهران
۱۳۹۱ : نفر اول جشنواره “ویدئو آرتیست”، ایران
۱۳۹۱ : حضور در نمایشگاه “فراتر از مکان”، نمایشگاهی از آثار هنرمندان ایرانی در کره جنوبی
۱۳۹۱ : حضور در دومین نمایشگاه بین الملی گروه یاتو ، “طبیعت نفس می کشد”، رومانی
۱۳۹۱ : حضور در نمایشگاه هنر محیطی” Wind of Persia ” ، مرکز هنری آرکو – ﺳﺌول، کره جنوبی
۱۳۹۰ : شرکت در برنامه تبادل هنرمندان بین ایران و کره، با هماهنگی یونیسف، ماسوله
۱۳۹۰ : شرکت در جشنواره هنر بازیافت، با کار “معده”، اراک
۱۳۹۰ : ارائه ویدئو “چادر” و “وهم” ، ویدئو هولیکا، بلغارستان
۱۳۹۰ : شرکت در جشنواره استانی “اسوه” و برگزیده به عنوان نفر دوم بخش نقاشی، خرمآباد
۱۳۸۹ : شرکت در بخش “ویدتوآرت”، با ویدئو”چادر”، تصویر سال، تهران
۱۳۸۹: دبیر سیامین جشنواره هنرهای محیطی، شوشتر، خوزستان
۱۳۸۹: شرکت در مسابقه آنلاین هنر معاصر” پرسبوک”، انتخاب در بخش پرفرمنس
۱۳۸۹: شرکت در نمایشگاه هنرهای تجسمی فرهنگیان لرستان، از برگزیدگان بخش نقاشی، خرمآباد
۱۳۸۷ : حضور در نمایشگاه نقاشی “امید به آینده”، موزه هنرهای معاصر، تهران
۱۳۸۱: دبیر نمایشگاه آفتاب، کار مشارکتی با دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهدای فرهنگی، خرمآباد
۱۳۸۰ : دبیر نمایشگاه اولین تجربه، مجتمع فرهنگی هنری ارشاد، خرمآباد
———
کارهای انفرادی که به صورت مجموعه در محیطهای مختلف تکرار شده
پیشکش – سبزه – فریاد – نقاب – در میان گذشته – بازی با آتش (در میان نور) – چمپاتمه – آب بازی – مثل خواب – پری
———
شرکت در همایشها:
شرکت در همایش هنر بازیافت، جهت هنرمندان حوضه هنری، اراک، ۱۳۹۰
شرکت در همایش بیست و هفتمین جشنواره هنر محیطی، با موضوع هنر بازیافت، قائم شهر، ۱۳۸۹
شرکت در همایش بیست و پنجمین جشنواره هنر محیطی، با موضوع هنر محیطی، هرمز، ۱۳۸۸
شرکت در همایش بیست و چهارمین جشنواره هنر محیطی، با موضوع هنر مشارکتی، تبریز، ۱۳۸۸
———-
نمایشگاهها و کارهای گروهی
۱۳۹۰ : حضور در نمایشگاه گروهی ” منتخبی از آثار هنرمندان محیطی ایران” ، موزه هنرهای معاصر، اصفهان
۱۳۹۰ : ارائه ویدئو ” آتش بازی” ، در بیست و چهارمین جشنواره ویدئو Autama2011، به همراه گروه پنج باز، فرانسه
۱۳۹۰ : حضور در نمایشگاه گروهی ” بی مرز” ، گالری سین، به همراه گروه پنج باز ، تهران
۱۳۹۰ : حضور در نمایشگاه ” بی مرز” ، گالری سین، با کار “چتر سبز” ، تهران
۱۳۹۰ :شرکت در نمایشگاه ” بیمرز”، بخش پرفورمنس، با کار “پیله”، اصفهان
۱۳۹۰: شرکت در جشنواره “تیرگان” ، با “سقفی دیگر”، کار مشارکتی با عاطفه خاص، تورنتو، کانادا
۱۳۹۰ : ارائه ویدئو ” آتش بازی” ، ویدئو هولیکا، به همراه گروه پنج باز، بلغارستان
۱۳۸۹ : انتخاب “درد مشترک” در بخش فیلم کوتاه، کار مشارکتی با محمود مکتبی، تصویر سال، خانه هنرمندان
۱۳۸۹ : انتخاب کار “هفتادهزار پرده” و “آتش بازی” در بخش عکس، تصویر سال ، به همراه گروه پنج باز ، خانه هنرمندان
۱۳۸۹ : ارائه کار۱۳۰ دانش آموز خرم آبادی در نمایشگاه “کیف”، مشارکت با هنرمند آمریکایی Ann Savageau در Desing Muset، آمریکا
۱۳۸۹: شرکت در اولین جشنواره هنر بازیافت، به همراه گروه پنج باز، قزوین
۱۳۸۹: شرکت در نمایشگاهی از بافتهها با کار “گلی برای طبیعت”، کار مشارکتی با عاطفه خاص، نیویورک
۱۳۸۸ : حضور در نمایشگاه گروهی نقاشی، گالری شاهد، با مجموعه “چادر”، تهران
۱۳۸۷ : حضور در جشنواره هنرهای تجسمی فجرآفرینان، بخش هنر جدید، با چیدمانی به نام “صدای سکوت”، به همراه گروه پنج باز، موسسه فرهنگی هنری صبا
۱۳۸۷ : حضور در نمایشگاه “زبان نو- هنرجدید”، به همراه گروه پنج باز، نگارخانه لاله، تهران
۱۳۸۶ : حضور در نمایشگاه پرواز و پایداری، با چیدمانی به نام “پل”، انتخاب جزء هفت اثر برتر، به همراه گروه پنج باز، موسسه فرهنگی هنری صبا
۱۳۸۶ : حضور در جشنواره هنرهای تجسمی به همراه گروه پنج باز، خرمآباد
۱۳۸۵ : حضور در جشنواره شهر برفی، با کاری به نام “شهرسوخته”، کسب مقام اول، به همراه گروه پنج باز، شهرکرد
۱۳۸۴ : حضور در نمایشگاه “تجلی عاشورا”، موسسه فرهنگی هنری صبا، تهران
———-
مجموعه کارهایِ گروهی که در محیطهای مختلف اجرا شدهاند :
-هفتاد هزار پرده (برگرفته از معراج نامه)
– صدای سکوت ۱ و ۲
– “چادرعشایر”، مجموعه چیدمان محیطی
– ” فرش”، مجموعه چیدمان محیطی
– “حجمی از آلودگی” ، مجموعه چیدمان محیطی
———————————————
اطلاعات دیگر:
– چاپ اثر “چترسبز” از تارا و ” هفتادهزارپرده” کاری از گروه پنج باز، در تقویم هنر محیطی۲۰۱۳
– چاپ اثر “گلی برای طبیعت”، کاری مشترک از تارا و عاطفه، در تقویم هنر محیطی ۲۰۱۲
– همکاری در ساخت فیلم “آتش بر روی آب” (مستند هنرمحیطی)، ماکان عاشوری – احسان راطبی ، ۱۳۸۷
– همکاری با “اِریک ون هوو”- هنرمند بلژیکی و “آلبا سوتورا”- فیلمساز اسپانیایی، تهران و پلور، ۱۳۸۴
سایت شخصی: WWW.arttara.com
وبلاگ گروه پنج باز: www.persiannewart.blogspot.com
———————————————-
———-
———————————————–
———————————————
———————————————–
چهل تکه / لینک ویدئو از کارهای مشترک با دانش آموزان
—————————————-
اول بار سیاه بود
همچون مرگ هر درختی
و من سپید پوشیده بودم عین زمان تولدم
کنار وسعت آبی
خون خاک را تجربه کرد
وآنگاه که سبز شدم
سیرابم کرد برای پرواز
در پیشکش؛ چادرم را بر سر می کنم؛ چون در بیشتر سالهای عمر باهم بودهایم- از نه سالگی؛ گاهی با عشق، گاهی با تنفر- حالا فقط لذت است که می برم- از یکدستی و سفیدیش، از بی نقشیاش- و خود را با همه سپیدی، پیشکشی می کنم به عظمتی بی انتها. هربار پیشکش را با مفهومی – شاید به ظاهر جدا از بار قبل- به تصویر کشیدم؛ ولی همیشه به دنبال درک بیشتر خود و جهان اطرافم بودهام پیشکش، در مکانهای مختلف به اجرا در آمده و هر بار، از مواد همان مکان استفاده شده است. برای ثبت این اجرا، دوستانم به من کمک میکنند.
*
*
——–
از مجموعه بازی با آتش / در فرهنگ سرزمینم، آتش مایه پاکی و نمادی از نور است. از کودکی ام تا به اکنون همواره برافروختن آتش برایم شادی بخش بوده و آموختهام که چگونه با این آفریده سرکش همراه شوم پس جسمم را میان آتش میگذارم تا نشانی باشد از جستجوهایم برای پاکی.
———-
از مجموعه سبزه / سَبزه از نشانههای نوروز و از اجزای سفره هفت سین است. ایرانیان معتقدند که سبزه شادابی و خرمی را در طول سال به همراه دارد. مرسوم است که سبزه را تا روز سیزدهم نوروز که “سیزده به در” خوانده میشود، نگاه داشته و همراه با آن بدیها و کدورتها را دور بریزند. سبز شدن کمالی است برای دانهها، و با سبز کردن دانهها، درخواست درونیم را، که رسیدن به انسانیت است، به نمایش میگذارم.
———
از مجموعه چمباتمه / وقتی در جایی تنگ چمباتمه میزنم، خود را ذرهای میبینم از آفریدهای بزرگ. زمانی که به حالت چمباتمه گرد می شوم، حس آشنایی دارم؛ انگار دوران جنین بودنم را دوباره تجربه می کنم.
*
———-
از مجموعه نقاب / در آینه که نگاه میکنم، خودم را نمیبینم، انگار کس دیگریست و من هراس دارم از چهره این غریبه. با پنهان کردن چهره، بیشتر به خودم و آرامش نزدیک میشوم. اما همیشه به پشت نقاب رفتن آرامش درپی ندارد؛ گاه چهره هولناکتر خودنمایی میکند.
نقابهای من گاه بسیار وحشتناک هستند وگاه بسیار زیبا و هر کدام حرفی دارند برای گفتن. یشتر نقابهایم را از محیط اطرافم انتخاب میکنم. این محیط خانه است ویا طبیعتی که تجربه کردن در آن را دوست دارم.
*
——–
عالی – مرحبا
جالب بود استاد
موفق باشی خانمی
هرانچه رادرتومیخواندم
درمن ریشه دواند
این خیال نرم ونازک
واقعاًزیباست …
کارهای انتخاب شده از مجموعه ی پیشکش خیلی جالب بودند
کاش در موردشون بیشتر توضیح داده بودین!
با سلام به شما خانم شفیعی، شما برای دیدن کامل این مجموعه ها می تونید به لینک های این مجموعه ها رجوع کنید که در بالای آثار ارجاع داده ایم، در مورد توضیح آثار هم اگر توضیح آثار کافی نیست بنده به خانم گودرزی اطلاع میدم، که توضیح بیشتری بدهند.
——
مانا باشید.
سلام مهسا جان
در جواب دو نقدی که بر پیشکش نوشته شد، مطلبی ارائه دادم که بخشی از آن را در این صفحه برایتان میگذارم:
بعد از گذراندن تجربههایی متفاوت، دیگر برایم کار با چادر اصل نبود و از چادرم فقط به عنوان یک پوشش استفاده میکردم ؛ چون بیشتر سالهای عمر با هم بودهایم و در بعضی از کارها، آن را لباس مناسبی برای اجرایم میدیدم . در جشنوارهای که زمستان ۱۳۸۷ در جزیره هرمز برپا بود تصمیم گرفتم اجرایی که با چادر در پلور داشتم تکرار کنم و قصد داشتم اجراهای مشابهی را دنبال کنم در محیطهای مختلف و با استفاده از مواد همان مکانها. دیگر اعتراضی در میان نبود ؛آن چه که بود من بودم که خود تصمیم داشتم در میان معرکه قرار بگیرم ،خاک سرخ هرمز بود که آب را همچون خون پر از حس مرگ و زندگی میکرد و پهنه وسیع دریا ، که همگی عظمت بی انتهایی را جلوه گر بودند.خودم را در این میانه نمیتوانم قربانی بدانم چون گاه قربانی با رضای خود به سوی قربانگاه نمیرود، پس نام “پیشکش” را برای کار انتخاب کردم و این نام با احساسم همخوانی داشت.البته این پیشکش را برای طبیعت نمیخواستم . پیشکشم برای عظمتی بود که همه محیط را فرا گرفته بود. برای خدایی که حضورش را حس میکنم .
اجرای بعدی در خرمآباد بود با چادری از سبزه. سبز شدن را کمالی میدانم برای دانهها و با این کار درخواست درونیم که رسیدن به انسانیت است ، را به نمایش گذاشتم و آب را رحمتی میدانستم برای سبز شدنم.
در اجرای دیگری میان آتش ایستادم . آتش در باور مردم سرزمین من ، پاک کننده است و من در میان آتش در جستجوی پاکی بودم .
و در کنار ساحل درخشان دریاچه ارمیه میخواستم یکی باشم با طبیعت و آن همه زیبایی .
هربار پیشکش را با مفهومی – شاید به ظاهر جدا از بار قبل – به تصویر کشیدم ؛ ولی همیشه به دنبال درک بیشتر خود و جهان اطرافم بودهام . اسم این مجموعه کاری را “پیشکش” گذاشتم چون یکی از تاثیر گذارترین اجراها بر خودم، اجرای دوم بود در جزیره هرمز و با مفهوم پیشکش.
خیلی تشکرمیکنم از پیگیری آقای حسین پور و توضیحات کامل و زیبای خانم گودرزی
بهروز و پیروز و سربلند باشید
حرکتهایتان بسیار عالی
کانسپتهای قشنگی در کارهایتان دیده میشود.
نوآوری و خلاقیت هم در آثارتان چشمگیر است.
برایتان آرزوی موفقیت بیش از پیش داریم.
دوست شما
پیشوک
سپاس از به اشتراک گذاری. …!!×
..در خود به جست و جوئی پیگیر
همت نهاده ام
در خود به کاوشم.
خانم گودرزی به اندیشه پاکتون تبریک میگم,کاراتون ستودنیه,کار چمباتمه تونم می مونه تو ذهنم..باری
دل
در این برهوت
دیگرگونه چشم اندازی می طلبد.
به تو درودمیفرستم وامیدوارم موفقیتت تا قله های بلند آرزویت روانه شود
سلام..
دست مریزاد! واقعاً غافلگیر شدم! به ویژه در بخش مجموعه ها که نگاه حسی و مفهومی شما رو نسبت به هستی (بیرون از انسان و درون انسان) نشون می ده.. این نوع نگاه، با خلاقیت خیلی خوبی در اجرا، به نمایش دراومده. فکر می کنم اگه به این شکل ادامه بدید به جایگاههای خوبی برسید. موفق باشید
تصحیح: به جایگاه های خوبی می رسید.
باسلام خدمت سرکار خانم گودرزی
واقعا ذوق وسلیقتون حرف نداره
من یکی لذت بردم از این همه خلاقیت
موفق ومانا باشید
بسیار خرسند شدم. امید آن دارم تا از نزدیک شاهد آثارتان باشم. خدا قوت…
مجموعه کارهای گروهی، ستودنی هستند. حسی، سنتی و دل گرم کننده اند. پیداست که معلمی را خوب بلدید. شما، دانش آموزان و طبیعت به زیبایی یکی شده اید. آفرین…
عالی بود … مرحبا
کار با دانش آموزان بسیار شیرین و جذابه .
آفرین به پشتکارتون
ممنونم از همه دوستانی که مرا مورد لطف خود قرار داده اند.
امیدوارم همگی با یاری هم و در کنار یکدیگر، آثاری ارائه دهیم که پپشتوانه فرهنگیمان را به خوبی به نمایش گذارد.
عکسهای آخر بی نظیر بودند
اینا خودشون حرف می زنند
و ترجیح دادم که خودم باهاشون درگیر بشم…
“من با جستجو در محیط پیرامونم، ارتباطی بین خود و دنیا را میجویم ” این جستن و تکاپو در نهایت به یکی شدن و جزئی از محیط شدن رسیده است و این صعود هنری و روحی در تصاویر مجموعه ها به خوبی نمایان است . قابل تحسین و لذت بخش
فوق العاده آثار با احساسی رو به وجود آوردین عالی بود,موفق باشی تارا خانم..
بسیار بسیار متشکر از تلاش خوبتون ،همیشه موفق باشید …
تبریک میگم عالی بودن.به امید دیدن کارهایی بهتر وبهتر ازشما هنرمند عزیز.
باعث افتخارییییییید……
کاراتونو دوس داشتم….
ممنون………………….
ممنون از بیانتان در پیوند انسان و هنر… امیدوارم همیشه موفق باشید.
هیچ نمیتوان گفت ………گاهی سکوت هزاران حرف دارد.استاد عزیز همواره پیروز باشید.
ممنون از اندیشه ها تون.ارتباط عمیقی باهاشون بر قرار کردم.
کارهای زیبایی دارید مخصوصا که مقداری افکاررو تالحظه ای میخکوب موقییت خودشون میکنن.
آثار بیشتری به معرض نمایش بذارید تا ببینیم کارهای جالبین.دست شما درد نکنه.
محمد هموله(سپهر)
بسیار متفاوت و ممتاز هست…..چیزی که میخواستید منتقل کردید، به نحو احسن
سلام
«باغ نرم» در گالری هژبر خرم آباد، یادش به خیر!
سلام.ازکاراتون لذت بردم
ازشعرهای های استادم:
نه !
این اختلاف قدیمی
راه به جایی نمی برد
حالا بیا که عادلانه جهان را
قسمت کنیم
آن آسمان آبی بی لک برای تو
این ابرهای تشنه ی باران
برای من !
جنگل برای تو
اما نسیم ساده ی عاشق
برای من
دریا برای تو،
رویا برای من
اصلا جهان و هر چه در آن هست مال تو
تو با تمام وجودت
از آن من !!
شاعر:یدالله گودرزی(شهاب)
http://blog.ygoodarzi.com
خیلی عالی بود ،خداوندمنان پشت وپناهت باشد
عالی بود، برای هنرمندان این مرز و بوم به خصوص هنرمندان هم استانی آرزوی سربلندی و پیشرفت دارم.
واقعا عالی بود جای هیچ حرفی باقی نمیگذارد آثار/ لذت بردیم از دیدنشان/ اون کار پارک لاله تهران که دیگه محشر بود/ ممنون از تلاش چندین سالتون/ یه پیشنهاد: کاش چندین روز برین با عشایر خودمون زندگی کنین پر از فضا و ایده است/ من این فضا رو درک کردم عالیه
باعرض سلام و ادب وافرمجضراستادارجمند
کارهای زیبایتان تحسین هربیننده ایرا برمی انگیزد،آرزوی توفیق همه هنرمندان خطه سرسبز لرستان آرزوی قلبی ماست
باشد که انشاالله شاهد هنرنمایی هرچه بیشتر وبهتر شماباشیم.
سلام علیکم
دست گلتان دردنکنه آرزوی موفقیت شما را در عرصه های جهانی را دارم
إحساس تون روخوب بیان کرده بودین کاراتون دوس دارم جون تاثیرکذاربودن
با سلام خدمت خانم گودرزی عزیز کاراهای بسیار زیبایی بودن من که دوست داشتمشون البته بنده کی باشم در مورد کارهای شما قضاوتت کنم شما که استاد و سرور ما هستین.
ازدیدنشون واقعا لذت بردم
خیلی بااحساس بود
واقعا عالی بود لذت بردیم، زنده باشید استاد گرامی
واقعا عالی بود ،،،،،، همیشه در ذهن من خواهید ماند استاد