- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

ماه عسل جوانان باربر لرستانی

اگر این روزها و قبل از افطار ، مهمان  رسانه ملی و شبکه ۳ سیما  باشید ، قطعا” با برنامه ” ماه عسل  ” آشنایی دارید . این برنامه با بیان مسایل اخلاقی و اجتماعی ، به مصاحبه با میهمانان ویژه می پردازد .  قهرمانان ، بیماران ، تواب ؛ و خلاصه میهمانانی با  هر شغل و سنی . شنبه شب ۲۲ تیرماه این برنامه نیز میهمانان ویژه ای داشت . سه جوان از لرستان . برنامه  با پخش قسمتی از کار  آنها شروع شد . آنها در تهران به شغل ” باربری ” اشتغال داشتند . خیلی کنجکاو شدم صحبت های آنها را بشنوم . با بغضی در گلو و چشمانی اشکبار این برنامه را تا آخر دیدم . در پایان با  سوالات مواجه بودم که جوابی برای آنها نداشتم و اگر هم داشتم ، شاید جرات بیان اش را ندارم . …

بدون هر گونه قضاوت ،  خلاصه ای از صحبت های آنها را با هم مرور کنیم .

اسلام با لبخند شیرینی که بر چهره داشت از شروع به کارش در تهران گفت . او که بزرگتر از دو نفر دیگر بود گفت : ۲۰ سال است به تهران آمده ام و در بازار تهران کار می کنم . ۶ سال اول ” پادو” بودم . بعد ” باربر ” شدم . الان هم باربر دستگاه های سنگین هستم . مشکلات مالی و کمک به خانواده باعث شد ترک تحصیل کنم . یک بچه ۴ ساله دارم که اصلا” علاقه ای ندارم که کار من را دنبال کند . از بچگی نان حلال خورده ام و روی پای خودم ایستاده ام . بارهای سنگینی جابجا کرده ام که سنگین تر آن ۶۵۰ کیلو بود …

 

علیرضا نفر بعدی بود که جثه بسیار قوی داشت . یک بار زیر حمل باری سنگین پایش شکسته بود . او گفت : در نوجوانی ترک تحصیل کردم و به تهران آمدم . اول ” کمکی ” بودم و بعد ” باربر ” شدم . نفس این شغل را بد نمی دانم ؛ هر چند عده ای به این شغل با دید بدی نگاه می کنند . اهل فن و صاحبان دستگاه ها همیشه احترام ما را دارند و حتی بعضی وقتها ما را مهمان خانه هایشان می کنند و به ما غذا می دهند ! . متاسفانه این شغل مشکلات جسمی زیادی برایمان ایجاد کرده ، مفاصلم درد می کند و الان هم مجبور نشسته غذا بخورم . او در پاسخ به سوال مجری که گفت : چرا زورگیر نشدید ؟ گفت : ما نان حلال خورده ایم و نان حرام از گلویمان پایین نمی رود !

 

نفر بعدی مراد بود . او ضعیف جثه تر از دیگران بود . توضیح داد که از سال ۷۶ به تهران آمده و در بازار هنوز کمکی است . مجری با کنایه به او گفت : بعد  از ۱۶ سال چرا ارتقاء نیافته ای ؟ مراد سوال او را بی جواب گذاشت ولی توضیح داد که ما ۵ برادر هستیم که همه به فاصله یکسال به دنیا آمده ایم . مجبور بودم بخشی از خرج خانه را من تامین کنم و من هم به تهران آمدم تا باربر شوم و …

 

برنامه ادامه داشت . نفرات بعدی دوستانی بود که بعلت شرایط جسمی و کوتاهی قد در هواپیمایی مشغول بکار بود . گویا زیرکانه تقابلی بین زور بازو و علم دانش ترتیب داده شده بود . حالم بد بود . همیشه ما نماد زجز و بدبختی هستیم و دیگران . . . کارگری عیب و عار نیست ، خوشحالم که کارگرزاده ام . اما چرا این موضوع ” نماد ” جوانان ما شده ؟ کلافه بودم !  رغبتی به دیدن بقیه برنامه نداشتم . گوشی موبایل هم پشت سر هم پیامک می آمد .همه از طرف دوستان بود .  متن پیامک ها یکی بود ” بزن شبکه ۳ ” . بر خلاف میل باطنی تلویزیون را خاموش کردم و رفتم سراغ کامپیوتر .   شاید می خواستم صورت مسئله را حذف کنم .  ادر بین تارنگارها ؛ سری به پایگاه خبری یافته زدم . تیتر خبر اولش را که خواندم چیزی نمانده بود کامپیوتر را له کنم .

یافته تیتر زده بود :مرکز آمار ایران با اعلام نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در زمستان سال گذشته، نرخ بیکاری کشور را ۱۲.۴ درصد و لرستان را بیکارترین استان‌ کشور معرفی کرد.

 

 


ماه عسل نام برنامه‌ای زنده‌ است که در ماه رمضان هر روز از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود تا قبل از ماه رمضان سال ۹۱ مجری و تهیه کننده این برنامه را احسان علیخانی بر عهده داشت حتی سالی هم فرزاد حسنی مجری این برنامه بود ، اما در سال ۹۱ تهیه کننده این برنامه مجید یوسفی و مجری این برنامه علی ضیا انتخاب شدند. موضوع این برنامه در قالب اجتماعی است. مهمانان این برنامه می‌تواند از هر قشری باشد از جمله: معلول، شاعر، نخبه و … مجددا در سال ٩٢ اجرای این برنامه به احسان علیخانی سپرده شده است.

 

منبع : / وبلاگ ” چوایران نباشد تن من مباد “ / عبدالرضا قاسمی