- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

کابوس زباله ها در دره ی رویایی شیرز/ خواب کوهستان شگفت انگیز آشفته شد

از مسیر رودخانه که بالا می روی به پلاستیک ها و بطری نوشابه ها و انواع آت و آشغال هایی برمی خوری که کنار زیبایی اش خوابیده اند و در واقع لقمه های زهری را مانند که در گلوی “شیرز” این دوره رویایی و شگفت انگیز گیر کرده اند.

مهر: مسافت حدود پنجاه کیلومتر را باید از شمال شرق کوهدشت پشت سر بگذاری تا اندوه و خستگی های تابستانت را به شیرز برسانی. دره ی شگفت انگیزی که بستر رودخانه ای از سرچشمه های زلالی ست که از پای درختان میوه ی وحشی اش می گذرد.

رودخانه ای به طول چند کیلومتر که از عمق دره ای سبز می گذرد تا سر بر سینه ی رودخانه ی سیمره بگذارد. در دوطرف این دره کوه هایی سرپا ایستاده اند که انگار دست نقاش طبیعت سال ها در این نقطه از زمین صبر کرده تا چنین شگفتی ای بیافریند.

به هرجا می نگری خانواده ای را می بینی که مسافتی طولانی را آمده اند تا خستگی ها و عرق پیشانی از این روزهای گرم طاقت فرسا را کنار آبشارها و زیر چتر درختانش جا بگذارند.

 

 

اما وقتی دوربین توجه را زوم می کنی متوجه زباله هایی می شوی که بر مسیر این رودخانه ی زلال پخش شده اند. با دیدن این زباله ها متوجه می شوی که جای خوراکی هایی بوده اند که گردشگران باخود از شهر به همراه آورده و اینجا جا گذاشته اند.

شیرز تلاقی دو صحنه متفاوت از زیبایی ها و زشتی هایی است که پارادوکس تلخی آفریده اند. صحنه ای از نعمت خدادادی دره ای شگفت انگیز و رویایی و در کنار آن صحنه ای از ناسپاسی کسانی که این خواب رویایی کوهستان شگف انگیز را با کابوس زباله ها آشفته کرده اند.

اینجا حس می کنی شیرز خستگی و گرمای تن گردشگران را از آنها زدوده و گردشگران درعوض چهره این دره ی زلال و سبز را با قلم بی توجهی و جا گذاشتن زباله هایشان مخدوش کرده اند.

 

 

از مسیر رودخانه که بالا می روی به پلاستیک ها و بطری نوشابه ها و انواع آت و آشغال هایی برمی خوری که کنار زیبایی اش خوابیده اند و در واقع لقمه های زهری را مانند که در گلوی شیرز گیر کرده اند.

به راستی اگر این آب زلال و این درختان میوه و این کوه های بی بدیل نبود این همه آدم این همه مسافت را طی نمی کرد تا به مکانی متفاوت برسد اما تاسف آنجاست که وقتی می بینی آدم ها این چنین نیکی و مهربانی طبیعت را با به جا گذاشتن آشغال های خود پاسخ می دهند.

 

 

و به راستی اگر سطل های زباله ای بافاصله کنار زیبایی اش جانمایی می شد شاید گردشگران چنین بی رحمانه به جان زیبایی اش نمی افتادند.

از آشغال های به جامانده بر دره ی زلال شیرز که بگذریم شاخه های درختان میوه ای را می بینی که شکسته شده اند تا به شعله آتش کبابی سپرده شوند و اگر به این روال بگذرد باید تا چند سال دیگر بر دره ای خشک و بی درخت فاتحه خواند.

 

 

به اداره محیط زیست کوهدشت می روم جایی که فکر می کنم مسئولیت پاکیزگی محیط زیست آن جا رقم می خورد. رئیس اداره محیط زیست با بیان این که شیرز یک منطقه آزاد گردشگری است و تحت پوشش آن اداره نیست معتقد است که مسئولیت حفظ و پاکیزگی این دره به عهده اداره میراث فرهنگی و گردشگری است.

عباس احمدی می گوید: میراث فرهنگی باید ضمن پاکیزه نگاه داشتن شیرز با نصب آلاچیق و گماردن نگهبان بستر تفریح بی دغدغه گردشگران را در آن جا فراهم کند.

 

 

ادامه ی گزارش را به اداره میراث فرهنگی کوهدشت می برم. همایون امرایی، مسئول یگان حفاظت میراث فرهنگی کوهدشت نیز معتقد است که شیرز تحت پوشش آن اداره نیست و وظیفه رسیدگی به زیبایی این دره از دایره وظیفه آنها خارج است.

امرایی ادامه می دهد: نامه ای به ما نداده اند که شیرز تحت پوشش میراث فرهنگی قرار بگیرد.

 

میراث فرهنگی و گردشگری را هم پشت سر جا می گذارم و نمی دانم باید به کدام اداره دیگری بروم که ممکن است مسئولیت حفظ زیبایی شیرز و پاکیزگی آن در بخشنامه های فایل هایش جا خوش کرده است تا دست کم چند سطل زباله به شیرز ببرد تا این مکان بکر و زیبای خداوندی روزبه روز ویران تر نشود.

…………………………..

گزارش: حشمت اله آزادبخت