تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
4

ریشه ای که با دروغ می خشکد !

  • کد خبر : 31342
  • 13 مرداد 1392 - 19:51

۱   بهروز پیری / میرملاس نیوز : ریشه ای که با دروغ خشک می شود! متاسفانه مشکلی که امروز جامعه ما پنجه در پنجه ان مشق هلاکت میکند دروغ است.اگر اخلاق را ستون نگهدارنده جامعه بدانیم که چنین نیز هست,دروغ سست کننده ارکان نگهدارنده جامعه است,سخن ناراستی میباشد که در حوزه رزایل اخلاقی و […]

behrouz-piri۱

 

بهروز پیری / میرملاس نیوز :

ریشه ای که با دروغ خشک می شود!

متاسفانه مشکلی که امروز جامعه ما پنجه در پنجه ان مشق هلاکت میکند دروغ است.اگر اخلاق را ستون نگهدارنده جامعه بدانیم که چنین نیز هست,دروغ سست کننده ارکان نگهدارنده جامعه است,سخن ناراستی میباشد که در حوزه رزایل اخلاقی و ناهنجاریهای اجتماعی قرار دارد و گفتاریست ناحق که خلاف حقیقت و یا واقعیت است.
در تعلیمات اسلامی درباره ی مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده تاکید شده تا انجا که دروغ گویان را همردیف کافران و منکران الهی میشمارند,ودروغ را کلید تمامی گناهان معرفی میکند و تصریح میکند که انسان تا دروغ را به هر شکل و به هر صورت ترک نگوید طعم ایمان را نخواهد چشید.در قران ایات فراوانی هست که دروغ و دروغ گویی را طرد و رد مینماید(۱۰۵نحل-۳زمر-۲۸غافر-۷۷توبه-۱۰۵بقره-۹۹یونس-۶۱ال عمران-۱۱۶نحل)
انجا که در سوره نحل میفرماید,انچه را وصف میکند انرا زبانهای شما به دروغ در احکام خدا که این حلال است و این حرام,چنین میگویید و توصیف میکنید برخلاف واقع,تا افترا بزنید بر خدا دروغ را,کسانیکه افترا میزنند به خدا دروغ را رستگار نمیشوند.
در واقع دروغ از بدترین معایب,زشت ترین گناهان,ومنسا بسیاری از مفاسد است.دروغ سرچشمه همه گناهان است.دروغ سرچشمه نفاق است.دروغ با ایمان سازگار نیست.دروغ نابود کننده سرمایه اطمینان است.دروغ در ردیف شرک به خداست.درغ ریشه در پستی انسان دارد.دروغ مقدمه فتنه است.دروغ بدترین بیماریست.و دروغ ریشه جامعه را خشک میکند.
دروغ در دنیا و اخرت انسان را از رحمت الهی دور میکندودر میان مردم بی اعتبار مینماید واعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار میسازد و از افات زبان و خراب کننده ایمان است.
تارخ نیز گواه ای مدعاست,انجا که داریوش هخامنشی میگوید,به خواست اهرمزدا من چنینم که راستی را دوست دارم و ازدروغ روی گردانم,انچه را درست است من ان را دوست دارم,من دوست برده دروغ نیستم.و به فرزندش خشایارشا میگوید,توصیه من به تو فرزندم اینست که دروغ گو ومتملق را به درگاه را مده,چون هر دوی انها افت سلطنت هستند.حکیم طوس فردوسی نیز میفرماید.
هر انکس که پیشه گیرد دروغ/ستمکاره ای خوانمش بی فروغ/سخن چین دو روی بیکار مرد/دل هوشیاران را کند پر زدرد/هر انکس که راند سخن بر گزاف/بود بر سر انجمن مرد لاف/و موارد فراوان دیگری که هست و مجال گفتنشان نیست.
دروغ فساد و تباهی جامعه را به بار می اورد,اعتمادها را زایل میکند,لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد,ظلم و بی عدالتی را گسترش میدهد و منشا بسیاری از معضلات اجتماعیست.اما در جامعه ما,با کمال تاسف باید گفت که دروغ در تمام اجزای زندگی ما براحتی جاری و ساریست و چون سیلی که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ماست.
به نقل یکی از دوستان که گفت برای سفر به اصفهان رفته بودم,کنار سی وسه پل نشسته بودم,نگاهم به دختر بچه ای سه چهار ساله خارجی افتاد که از پدرو مادرش اندکی فاصله گرفته بود وداشت مرا نگاه میکرد,بقدری چهره زیبا و با نمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم که به طرفم بیاید,اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد,دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد,به عادت همیشگی دستم را که خالی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند که چیزی برایش دارم,بلافاصله به سویم حرکت کرد,در این لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود به سرعت به سمت من امد و یک شکلات را مخفیانه درمشتم قرار داد,بچه امد و شکلات را گرفت,به پدرش گفتم که من قصد اذیت او را نداشتم گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی,اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده است,کار تو باعث میشد که بچه دروغ را تجربه کند و دیگر تا اخر عمرش به کسی اعتماد نکند.
ما از همان ابتدای زندگی دروغ را به بچه اموزش میدهیم ، آن لحظه ای که به دلیل تنبلی خود شیشه شیر خالی را در دهن نوزاد قرار میدهیم,در واقع اموزش دروغ را به او شروع کرده ایم.ایا وقت ان نرسیده که اندکی به گفتار و کردار خودمان بی اندیشیم.ان زمانیکه پدر خانواده رو در روی بچه به مادر خانواده میگوید اگرفلانی تماس گرفت بگو که من نیستم,هنگامی که مادر به بچه قول دروغ میدهد که اگر غذا بخورد فلان چیز را برایش میخرد,اما بعد ازخوردن غذا انگار نه انگارقول و قراری در میان بوده، پدر به بچه امر میکند که اگر مادرش امد نگوید که او مثلا به مادربزرگ تماس گرفته است و …….
حال این کودک بزرگ شده و وارد اجتماع میشود,سر کلاس تعلیم و تربیت معلم او را خطاب قرار میدهد چرا تکلیف انجام نداده ای؟به راحتی دروغ میگوید که مثلا فلان فامیلش فوت کرده وخانه نبوده که تکالیفش را انجام بدهد.بعد که فروشنده شد مثل اب خوردن به دروغ جنس بنجل و ته انبار را به جای جنس اصلی به خریدار تحویل میدهد.مهندس که شد به جای دو متر یک متر فونداسیون میریزد.دکتر که شد با تکیه بر دروغ اهمال در عمل جراحی راایست قلبی گزارش میدهد.تولید کنندهمحصولات پروتوئینی که شد گوشت شتر و اسب مصرف میکند.رئیس هواپیمایی که شد سقوط هواپیما را به خلبان مرده ربط میدهد.و موارد فراوان دیگری از این قبیل صورت میپذیرد زیرا که دروغ در وجود او نهادینه شده است.در اینجا دروغ به اولین ابزار هر فرد برای رسیدن به هدف تبدیل شده است و این یعنی هلاکت و مرگ جامعه.
به جهت جلوگیری از اطاله کلام با توجه به ایه(ان الله لا یغیرو ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم)(خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغیر نمیدهد مگر انچه درون انهاست تغیر کند)اگر ایدئولوژی را توضیح وضع موجود و طرح وضع مطلوب برای زندگی انسان یا برای نجات یک طبقه و یا برای نیل به هدفها و ارزوهای یک گروه اجتماعی بدانیم.توصیه نگارنده مطلب اینست که ما انسانها که پیکره واحدی به نام اجتماع هستیم,با تغیر در درونمان باعث تغیر در ایدئولوژی و جهان بینی جامعه بشویم به سمت طرح ریزی وضعیتی مطلوب برای حرکت جامعه به سمت کمال و به نظاره نشستن انسان ایده ال و جامعه ارمانی.

زدانا بپرسید پس شهریار/که چون دیو با دل کند کارزار/به بنده چه دادست گیهان خدیو/که از کار کوته کند دست دیو/چنین داد پاسخ که دست خرد/زکردار اهرمنان بگزرد/خرد باد جان ترا رهنمون/که راهی درازست به پیش اندرون/

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=31342

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 48در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۴۸
  1. درود بر بهروز عزیز
    هم دست نوشته قشنگی بود و هم موضوع خوب و به روزی !
    راستی خبر داری صداقت و کجا خاک کردن؟ خیلی وقته فوت شده ولی نمی دونیم کجا؟ چون میگن خیلی ها براش فاتحه خوندن گفتم منم برم فاتحه اش و بخونم شاید…
    دستت طلا

    • درد بر تورج خوش ذوق و با سلیقه
      منم فقط میدونم که خاکش کردن
      خوشحالم از اینکه فضای مجازی بستری فراهم اورده که میتوانیم به طرح معظلات و مشکلات بپردازیم و امید که روزی برسد و شاهد باشیم جامعه ما به سمت جامعه ارمانی در حال تغیر باشد

      • مراتب عذر خواهیم را بپذیرید تورج جان الان متوجه شدم که حرف(و)را در واژه درود جا گزاشته ام
        درود و دو صد بدرود بر تورج دوست داشتنی

  2. دست مریزاد آقا بهروز
    همچون چهره ی زیبایت زیبا نوشتی.
    میگن: چشم ها هیچ وقت دروغ نمی گویند.
    دروغ = سلب اعتماد

    • از لطف و عنایت شما سپاسگزارم
      بدون شک شما دارای اندیشه و باطنی زیبا هستید که انعکاس ان در کلام شما نمایان شده است و هیچ کلام و باطن زیبایی نیست که چهره ی جذاب و زیبا نداشته باشد

  3. با تشکر از حضرتعالی امیدوارم همانطور که میفرمایید این رویه در شهر و کشور ما پیاده شود.البته ابتدا باید از خودمان شروع کنیم ….

    • بله سر کار خانم من هم به این امر امیدوارم و جامعه اصلاح نخواهد شد مگر اینکه ابتدا افراد اصلاح شوند

  4. از بیان مسئله بدین مهمی توسط شما تشکر میکنم ولی ایا حقیقتا خودتان در زندگی انرا به اجر در میاورید؟

    • هم درد عزیز به درستی به مهم بودن مسئله دروغ اشاره فرمودید
      باور بفرمائید تمام سعی و کوششم را برای به اجرا دراوردن ان بکار بسته ام

  5. به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
    که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
    دست مریزاد آقای پیری عزیز

    • دل نیارامد زگفتار دروغ/اب و روغن هیچ نفروزد فروغ/در حدیث راست ارام دل است/راستی ها دانه دام دل است/حرص ادم چون سوی گندم فزود/از دل ادم سلیمی را ربود/پس دروغ و عشوه ات را گوش کرد/غره گشت و زهر قاتل نوش کرد/کژدم از گندم ندانست ان نفس/میپرد تمیز از مست هوس/خلق مست ارزویند و هوا/زان پذیرانند دستان تو را/هر که خود را از هوا خو باز کرد/چشم خود را اشنای راز کرد/
      عرض ادب و ارادت به محضر استاد مرادی تک سوار میدان خوشنویسی
      امید دارم که در اینده نزدیک شاهد برپایی نمایشگاه شما در پاتوق هنری باشیم

      • ممنون از لطف بی نهایتت بهروز جان: بنده ی حقیر هنر جویی نوپا و سرباز پیاده ای بیش نیستم این قبایی که شما برا من دوختین خیلی به تنم زار میزنه

        • جناب استاد مرادی بدون شک تواضع و فروتنی و مناعت طبع از وجوه بارز شخصیت شماست شکسته نفسی نفرمائید این قبا شایسته قامت شماست.

  6. سلام جناب پیری
    مطلبتون ساده و پر محتوا بود امیدوارم که تمام دوستانی که این مطلب را میخوانند علاوه بر تجدید نظر در روند تربیتی خانواده ان را به دیگران نیز انتقال دهند

    • سر کار خانم فاطمه عزیزی زیبایی همیشه در سادگیست
      من نیز با همین امید به نگارش این مطلب پرداختم
      ممنون از شما

  7. باعرض سلام خدمت استادپیری٠واقعالذت بردم کلامتون ونفستون حق,شمابه مطلبی اشاره کردیدکه تمام مشکلات مردم ناشی ازهمین ماجراست ای کاش افرادمثل شماهرروزبیشتروبیشتربشن.باتشکرفراوان ازشمااستادعزیز

    • سر کار خانم نسیم بین حقیر و واژه استاد جاده ایست به طول بینهایت این نهایت لطف شماست
      بله دروغ نقشی حیاتی در سرنوشت جامعه دارد و باید به درستی شناخته شده و در راه ریشه کن نمودن ان اقدام شود

  8. سلام آقای پیری
    دست مریزاد و درود بر شما

  9. ضمن خسته نباشید به آقای پیری به خاطر انگشت گذاشتن بر یک نکته کلیدی دراخلاق جامعه حاضر و سخن گفتن در این باب . به نظر من بهتر است این آغازی باشد که دوستان صاحب نظر و نیک اندیش به بررسی آسیب شناسی و عوامل پدید آورنده دروغ در همین اوضاع و احوال امروز خودمان بپردازند و راهکار های برون رفت از این مصیبت عظمی را موشکافی کنند .

    • سلام ودرود فراوان بر یاری بخش عزیز شاعری که بیشتر او را با عکاسی میشناسند.ا شما هم در کار عکاسی استادی مسلم هستید و هم در بیان شعر.امید وارم که همچون عکسهای زیبایت که چشمها را خیره میکندبا انتشار اشعارتان چشم دل و اندیشه را صفا و جلا ببخشید.
      جناب حاتمی بر این باورم که اگر انسان شاهکار خلقت است.و مذهب را راهی بدانیم که انسان را تا خدا میبرد.اخلاق نیز شاهکار مذهب میباشد که که ستون نگهدارنده جامعه میباشد.اما متاسفانه در جامعه امروز ما ظهور پدیده خطرناک دروغ این ستون نگهدارنده جامعه را در استانه فرو ریختن قرار داده است.من نیز همچون شما از صاحب نظران و نیک اندیشان انتظار دارم که وارد میدان شده و به تجزیه و تحلیل اوضاع و ارائه راهکار مناسب بپردازند

  10. با تشکر از دوست خوبم اقای پیری امیدوارم همچنان در عرصه مجازی از اعجاز قلم شما بهرمند شویم

    • علی جان ما بسیار کوچکتر از ان چیزی هستیم که فرموده اید.همت کنیم و دست در دست هم اینده خوبی برای جامعه رقم بزنیم

  11. ta khodavand sattaral ouob ast va ta hejabha nayoftadeand be fetrat elahi chang zanim……… batashakor az tazakkor va yad avari

    • الهی تو انی که از بنده ناسزا بینی,و به عقوبت نشتابی.از بنده کفر میشنوی,و نعمت از وی باز نگیری,توبت و عفو بر وی عرضه میکنی و به پیغام و خطاب خود او را می باز خوانی و اگر باز اید وعده مغفرت میدهی.چون با دشمن بد کردار چنینی,چه گویم که با دوستان نیکوکار چونی؟
      جناب دکتر چناری متخصص و جراح محترم چشم,بسی موجب مباهات وشادمانی بنده گردید این حضور شما,انچه در این مدت چند سال که شما در شهرستان ما حضور دارید و من بیشتر از هر چیز دیگر در کار شما دیده ام اخلاق مداری و نوع دوستی شما میباشد که بارها و بارها خود از نزدیک شاهد ان بوده ام.و انچه که در کامنت بالا فرمودید به درستی موئید بینش متعالی و انسان دوستانه جنابتان میباشد.
      امیدوارم که همه با چنگ زدن به فطرت خداجویمان و بکار بردن تذکر و یاداوریها در راستای اصلاح رزایل اخلاقی شکر نعمت ستار العیوب بودن پروردگار را در عمل به جا اوریم.
      خداوند دستان شفا بخش شما را نیرومند و پرتوان نگه دارد.
      سپاس بیکران از حضورتان

  12. دروغهای این صفحه تک سوار میدان خوشنویسی و استاد …
    دروغهای رفتاری هم مذمومند صدق در رفتار و گفتار را پیشه کنیم و مسوولیتهای فردی ، اجتماعی و شغلی خود را به درستی ادا کنیم

    • زاهدان کمتر شناسند انچه ما را در سر است/فکر زاهد دیگر و سودای عاشق دیگرست/زاهدا دعوت مکن ما را به فردوس برین/کآستان همت صاحبدلان زان برترست/
      جناب ارتین عزیز باور ان اندیشه و تفکری است که تبدیل به ایمان شده که ممکن است درست باشد یا نباشد,باید با معیار های حقیقت ان را سنجید تا درستی و نادرستی ان مشخص گردد.
      اما قبل از هر چیز باید فرق بین حقیقت و واقعیت را دانست.حقیقت ان چیزیست که باید باشد,یا منطقا هست.اما واقعیت چیزیست که در عالم خارج وجود خارجی و عینی پیدا کرده است.حقیقت هنر سمت و سو دادن به اندیشه و تفکر انسان است به سمت کمال و این بوجود اورنده مسئولیت است برای هنرمند.یعنی هنرمند باید با روشنگری و رهبری اندیشه ها به حرکت در اورد ذات اندیشه و تفکر را.و به اندیشه ادمهای نآگاه معنی دهد و به انها مسئولیت ببخشد.هنر هنگامی میتواند نجات دهنده ادمی و کمال گرا باشد که در سطح بالا و عالی و متعالیش و نه ابتذال در خدمت مفاهیم متعالی انسانی,احیاء فرهنگ,و پخش و نشرارزشهای فکری و معنوی قرار بگیرد.زیرا هنر بزرگترین زبان بیان است و اگر در خدمت این مفاهیم متعالی قرار بگیرد کاری بزرگ صورت پذیرفته است.
      گاهی اوقات کلمه و یا جمله ای کوتاه مصداقیست برای بیان مفهومی کلی.خطاب قرار دادن استاد مرادی تحت عنوان تک سوار نه دروغ رفتاریست و نه صدق در گفتار بلکه مصداقیست برای بیان مفهومی کلی.زیبایی نگارش نستعلیق و سیاه مشق و کتیبه و….فرزاد مرادی بر هیچ هنرمند و هنر جو و هنر دوستی پوشیده نیست.اما انچه که بنده به دنبال روشن کردن ان هستم عمق و معنا و مغز کار اقای مرادیست,یعنی تفکر و اندیشه هنری ایشان.هنگامی که ایشان تک سوار میدان خطاب قرار میگیرد,نه قصد توهین به دیگران در کار است و نه بزرگنمایی کار ایشان.بلکه بیان این حقیقت و مفهوم کلی است که انچه امروز در کار هنر(بزرگترین زبان بیان)مشاهده میشود واقعیت هنر است نه حقیقت هنر.دوست عزیز همان گونه که در ابتدا نیز گفتم باور بنده نسبت به اقای مرادی چنین است.از دیدگاه بنده اقای مرادی با سوار شدن بر اسب اندیشه در میدان بزرگ هنر با ربودن گوی سبقت تنها به دنبال زیبا نوشتن نیست بلکه میخواهد با درست اندیشیدن به رسالت واقعی هنر جامه عمل بپوشاند.ایشان به مدد و کمک عشق میخواهد که هنر جویان را به شناختی مفهومی و کلی از هنر و هنرمند برساند و به اندشه انها معنا و مسئولیت ببخشد.
      در پایان ضمن تشکر از شما جناب ارتین از محضر تمامی هنر مندان و خوشنویسان عذر تقصیر میطلبم,گستاخی حقیر در عرصه هنر و خوشنویسی فقط به سبب احساس مسئولیت به عنوان نگارنده مطلب و روشنگری بوده است

  13. آقا بهروز دست مریزاد . نکات بسیار عالی رو اشاره فرمودی .

  14. درودبردوست عزیزم جناب پیری:
    از اینکه اینگونه زیبا به مساله ی دروغ پرداخته اید که ریشه ی همه مشکلات امروز جامعه ی ماست سپاسگزارم … دروغ بزرگترین دشمن ایرانی بوده و کاش برای امروزیان هم بزرگترین دشمن باشد نه بهترین دوست.

  15. سلام و درود بر دوست خوبم احد آرمانگرا و معناجو
    باور بنده نیز بر این است که استمرار و ادامه وجود دروغ در جامعه میتواند به خشک شدن ریشه درخت جامعه منجر بشود
    به امید روزی که همه با هم و در کنار هم این دشمن بزرگ را شکست داده و از پای دراوریم

  16. با درود به آقای پیری و قلم پرتوانشان و همچنین انتخاب یکی از کلیدی ترین موضوعات انسانی..
    شاید بیشتر گرفتاری های مردم و اجتماع که باعث پدید آمدن ناهنجاری ها می شود به عدم فهم مردم به مهلکات و اعمال ناپسند انسانی و آثار شوم آنها بر فرد و اجتماع بر میگردد.
    دروغ را شاید یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین این صفات دانست و به بیانی مادر همه خطاهاست، به خاطر اهمیت فردی و اجتماعی آن ، چرا که جامعه مانند فرد است و امور اجتماعی نظیر امور فردی در همه احوال مثل همند.
    تاثیرات فردی دروغ به گونه ایست که باعث زنگار بستن دل انسان می شود و غباری تیره روی جلای آن می نشیند، اما شاید مهمترین آسیبی که دروغ به جامعه وارد می کند فروپاشی خوش بینی و اعتماد در جامعه است و در نهایت انحطاط اخلاقی می باشد..
    با استناد به این ابیات رومی میتوان گفت آرامش شخص و اجتماع با دروغ ارتباطی عمیق دارد، بودن یا نبودنش بسیار تاثیرگذار است.
    دل نیارامد ز گفتار دروغ آب و روغن هیچ نفروزد فروغ
    گو سر بربند از هزل و دروغ تا ببینی شهر جان با فروغ
    حال در جامعه ای که از بیماری واگیر دروغ رنج میبرد و مردمانش به راحتی به هم دروغ میگویند و جالب اینجاست که مهمترین ملاک و معیار در بین آنها صداقت است،و همچنین به نوعی در هاله ای از دروغ محصورند چگونه جامعه و مردمانش نباید سرشار از تشویش، نآرامی و ناهمواری باشن…

    • نیاز همیشه زاده نقص نیست.زاده فقر نیست.نیازهایی هست که زاده کمال است و اقتضای غنی.انکه زیبایی دارد در جستجوی نگاهیست که بدان عشق ورزد.انکه غنی است نیازمند یافتن نیاز مندیست که ببخشد.و دلی که حرف دارد مشتاق یافتن مخاطبیست تا زندانیان معانی را که در درون طغیان میکنند و از خاموش مردن به وحشت افتاده اند,ازاد کنند.
      همشهری عزیز باور احساسم بر اینست که شما بزرگی هستید در عرصه هنر و انسانی غنی که زندانیان معانی در درونتان طغیان کرده و مشتاق یافتن مخاطبی میباشید تا معانی را از اسارت برهانید و خوشحالم که قرعه فال به نام من افتاده است.در واقع اجتماع همان پیکره واحد است که انسانها اجزاء تشکیل دهنده این پیکره میباشند و کار خون رسانی را انجام میدهند.هنگامی میتوان این جامعه را متمدن نامید که در امور فردی به خود اگاهی برسد,که شما به درستی به این مهم اشاره فرمودید.در چنین حالتی افراد به معنی حقیقی کلمه متمدن هستند,هر چند هنوز نه طبیب نه مهنس و نه……. باشند.واین همچون روحی نیرومند در کالبد مرده اجتماع میدمد و قیامتی از حیات و حرکت در جامعه بر پامیشود,زیرا کار خونرسانی به شریانها به درستی انجام میگیرد.جامعه ای که افراد ان به خوداگاهی میرسند دیگر در مقابل بیماریهایی همچون دروغ و دیگر رزایل که باعث زنگار بستن دل میشوند واکسینه شده است و به سرعت در مقابل انها واکنش نشان میدهند و اجا زه حیات به انها نخواهد داد.چنین جامعه ای با تکیه بر اعتماد و اخلاق در کنار صداقت لذت زندگی جمعی را رقم خواهد زد و با جهت دادن به اندیشه افراد ان نه در بودنشان بلکه در شذنشان کمک میکند. در پایان ابیاتی چند از حکیم سخن سای طوس.
      زبان را مگردان به گرددروغ/چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ/روانت خرد باد دستور,شرم/سخن گفتن خوب و اواز نرم/سخن چین و بی دانش و چاره گر/نباید که به پیشت یابد گذر/زنادان نیابی جزء از بدتری/نگر سوی بی دانشان ننگری/چنان دان که بی شرم و بسیار گوی/نبیند به نزدیک کس ابروی/زراه خرد ایچ گونه متاب/پشیمانی ارد دلت را شتاب/

  17. آفرین بهروز عزیز
    حقیقتا که اگر دروغ از این جامعه رخت بربندد همین نان به نرخ روز خورها هم کار و کاسبی اشان کساد می شود

    • ممنون از محبتت سیروس جان
      منهم امیدوارم با رفتن دروغ از جامعه اینهایی که گفتی مجبور به تعطیلی کاسبیشان بشوند

  18. باتشکر ویژه از دوست عزیزم بهروز! اگر به خودو افرادی که دراطرافتان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که بسیاری از ماها در طول روز دروغهای فراوانی می گوییم. در واقع این مسئله گویای این است که تقریبا همه افراد دراین سیاره به شیوه های متفاوتی درزندگی دروغ می گویند.آنها بر این باورند که غالب شدن شرایطی درآن لحظه افراد را وادار به دروغگویی می نماید. دربسیاری از موارد، افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند. اما افرادی هم هستند که برای گول زدن دیگران دروغ می گویند. گروه دیگری از افراد نیز به دروغگویی معتاد شده اندکه هیچکدام دلیلی برا دروغ گفتن نیست. خیلی ها هم به این دلیل دروغ می گویند که از هرگونه مورد انتقاد قرار گرفتن دراجتماع دور باشند.شاید درک این موضوع که چرا افراد درهنگام برقراری ارتباط با دیگران، درمورد خود دروغ می گویند، کمی دشوار باشد.به هر حال این متن و کامنتها شاید تلنگری باشد به خودمان که آنچه را که می نویسیم به حداقلش عمل کنیم.باشد که تخم دروغ و نفاق روزی دراین مملکت نایاب یا کم یاب شود.

    • عرض ادب به محضر شریف شما صمد عزیز
      باورم بر این است که همین مطالب و کامنتها مشارکتیست برای اماده کردن زیر ساختهای فکری به جهت اصطاح روشهای تربیتی غلط که ما از ان غافل هستیم
      سپاس از ارائه نظر سودمندتان

  19. باسلام ودرودبه بهروز
    امیل به من دروغ نمیگوید چون از من نمیترسد
    جناب پیری یکی از ریشه های مهم دروغ ودروغگویی ترس است .موضوع مهمی را بیان کرده ای متاسفانه در بین مامسلمانان باب شده وشایدیکی از عوامل مهم عقب ماندگی مادی ومعنوی ما همین دروغ باشد .دروغ ابزاربزرگ شیطان است .ادعا شده وقتی ما دروغ میگوییم یک واکنش الکتروشیمیایی در بدن ما رخ میدهدکه مثل ویروس بیماری زا بدن ما را نابود میکند.ازشما جناب پیری دانا وتوانا وموضوع خوبتان که تذکری برای ما بودمتشکریم

  20. باسلام
    امیل به من دروغ نمیگوید چون از من نمیترسد
    جناب پیری دانا ریشه اصلی دروغ در ترس است باید شجاعت بکاریم تا دروغ محو شودشمابه خوبی این خصلت نابودگر راکه از ابزارمهم شیطان است مورد بررسی قرار دادی .ازشما متشکریم.ادعا شده وقتی دروغ میگوییم یک واکنش الکتروشیمیایی دربدن ما رخ میدهد که عواقب بسیار بدی رابرای ما به دنبال دارد

  21. سلام مجدد
    جناب پیری دیدگاه امیل به من دروغ نمیگوید توسط بنده حضورتان ارسال گردیده.به امید رهایی از تمامی بدیها .شاد وپایدار باشید

    • سلام ودرود فراوان نثار شما باد جناب مهندس مهری
      لقب دانا شایسته شماست که علی رغم کاستیهای فراوان در سخت ترین شرایط مدارج علمی را طی کرده و موفق به اخذ مدرک مهندسی عمران گردیدید.
      از اینکه علی رغم مشکلات فراوان کاری جهت خواندن مطلب حقیر وقت هزینه نمودید و به ارائه دیدگاهتان پرداختید کمال تشکر و قدردانی را دارم.

  22. جناب پیری، سپاس از طرح این مسئله کاملا آشنا هر چند این واژه با وجود اینکه برایمان اصلا نا آشنا نیست، ولی ساختار این واژه را بسیار خوب می شناسیم، شاید جاهایی به دردمان خورده باشد. دروغ امروزه در زندگیمان تبدیل به یک هنجار شده است هنجاری خوش ساخت” بنام دور زدن طرف، از زیر موضوعی در رفتن، ماست مالی کردن چیزی، زرنگی کردن و … واگر درورغ گویی زرنگ نباشی و نان را به نرخ روز نخوری “کلاهت پس معرکه است”.
    اما واقعیت این است دروغ تنفر آمیزترین حس بشری است چه زمانی که می شنویم و یا خدایی ناخواسته زمانی مرتکب این حس نفرت انگیز می شویم، دروغ سفسطه ی بشری است ، انسان مدرن دوست ندارد نقاب های شکست خورده اش را بردارد تا عمق وجودش واقیعی اش پدیدار شود، نیاز دارد جوری دیگر دیده شود که در ته ذهنش دوست دارد خاص باشد”اما نیست”. دروغ فرمولی ایست برای رها شدن از زیر بار مسئولیت های انسانیت، دروغ پیامداوغده های شکست خورده نیازهای انسانی امروزه است.
    این عنصر نابه هنجار که امروزه تبدیل به یکی از ساختارهای اجتماعی شده است، چنان انسانیت را شخم زده و می زند که باورهایمان را انکار و مفاهیم وارونه ی انسانیت را وارنه می پسندیم.
    “این ویژگی انسان معاصر است”.
    —–
    سپاس از بابت این مسئله مطرح شده

  23. جناب آقای استاد پیری
    ضمن عرض سلام و خسته نباشید؛
    آی گُل به دهنت!

  24. جناب حسین پور هم دوست خوب و هم دبیر محترم سرویس هنری من نیز از شما به خاطر حضورتان سپاسگزارم و هم به خاطر ارائه دیدگاه علمی و سودمندتان.
    انچه که در باب دروغ مطرح گردید صرفا در حد تعریف ابتدایی و طرح موضوع بود.امیدوارم که در اینده با همکاری بتوانیم به برسی و ریشه یابی دقیق ابعاد این مسئله بپردازیم.اشاره شما به انسان مدرن و زندگی مدرن بسیار به جا و متناسب با موضوع بود.بنده نیز با این دیدگاه کاملا موافقم و اگر توفیقی دست دهد در اینده به ارائه مفصل این دیدگاه خواهم پرداخت.اما بر این باورم که خطر حاکمیت زندگی صنعتی و تفکر سرمایه داری برای بشر امروز بسیار خطرناک تر از سیل و طاعون و قحطی و ابله است.خطری که امروز بشریت را تهدید میکند و دروغ نیز در ان میگنجد تغیر ذات و نوعیت متعالی انسان است.انسانیت و نه انسانها در معرض شیء شدن است و خطر مرگ برای نفوس نه نفس.و این ثمره حاکمیت صنعت و ماشین است بر انسان.وتنها را ه نجات برای این پاک غریبه شده کشف خود وبازگشت به فطرت و خویشتن فطری است در زیر سایه واژه مقدس توحید.
    ضمن تقدر و تشکر ازحضور شما امید که فرصتی دست دهد و بیشتر گفته شود

  25. با عرض سلام و ادب
    خسته نباشید دست شما دردنکنه

  26. درود

  27. مفید بید

  28. سلام خداوند برشما جوانان پرشور خطه لکستان مطلب عالی بودولی باید انرا درمرحله عمل بطور دقیق پیاده کرد تانتیجه حاصل شود

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.