ادبیات کوچه بازاری و حتی بدتر از آن برخی نمایندگان در کنار همان پروندهسازیها و پروندهگشاییهای رایج چندساله اخیر نزدیک بود که مجلس را در آستانه یک بدبینی بزرگ از طرف ملت قرار دهد.
از جایی که مذاکرات مجلس به صورت مستقیم در رسانههای مختلف دیداری و شنیداری کشوری و جهانی پخش میشد، نمایندگان مذکور با آگاهی به این مقوله تا جایی که توانستند بر مخالفان ایدهها و عقیدههای خود تاختند و در این زمینه از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند.
دو اصطلاح “کاسبکاران فتنه” و “چماق لری” دو نمونه کوچک از نوبرانههای این برچسبزنیها و اتهام پراکنیها بود و در این میان حاضران و ناظران پشت سر هم جوابیه پشت جوابیه به دست هیئت رئیسه رساندند که بعضا برخی از همین جوابیهها و پاسخها نیز خود جای تامل داشت.
اما آنچه هدف این نوشتار است، “چماق لری” میباشد، در روز نخست بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی وقتی که یکی از نمایندگان میخواست به وزرای پیشنهادی را تهدید کند، گفت که “من لر تبار هستم” و بعد ادامه داد که “با چماق لری بر سر آنان خواهیم زد”.
این رفتار و گفتار آقای نماینده با سکوت عجیب نمایندگان مناطق لرنشین خصوصا لرستان همراه بود و جالبتر اینکه نماینده یک شهر نزدیک پایتخت به این واژه ابداعی واکنش نشان داد و در دفاع از حیثیت قوم لر سنگ تمام گذاشت و گفت که “این رفتار و گفتار اصلا در جامعه لرها رایج نیست”.
حال اینکه این اصطلاح چقدر واقعیت دارد و چگونه وارد ادبیات سیاسی این نماینده شده است، نیاز به تحلیلهای روانشناختی و جامعه شناسانه نسبت به جوانب زندگی خود نماینده محترم دارد، اما واقعیت این است که چماق لری یک واقعیت است.
البته واقعیت مهمتر؛ چیز دیگری است، طبق آمارهای غیر رسمی؛ بیشترین سلاحهای مجوزدار و بدون مجوز در دست مردم لر است، اما آنچه که تا به امروز تایید و تحسین همگان به ویژه مسئولان و تصمیمگیران ارشد کشور را به دنبال داشته این است که هیچگاه از لوله این همه سلاح یک گلوله علیه امنیت ملی و علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی شلیک نشده است.
مهمتر اینکه در طول این سه دهه و نیم عمر انقلاب اسلامی، قوم لر، همیشه با تمام توان خود حامی و پشتیبان نظام و انقلاب بودهاند.
قوم لر همواره نشان داده که در راه حفظ اصول اصلی اسلام و انقلاب از همه چیز خود گذشته و در صف مقدم نبردها قرار داشتهاند، نمونه آن حضور چشمگیر در هشت سال دفاع مقدس و حضور پررنگ و باشکوه در مراسمات دینی و راهپیماییهای در مسیر حمایت از آرمانهای امام و رهبری و نظام مقدس اسلامی است.
برای اثبات این موضوع میتوانید به تاریخ هشتم دی ماه ۱۳۸۹ رجوع کنید که چگونه مردم لرستان زودتر از دیگر مردم تمام نقاط کشور برای سرکوب فتنه به خیابانها آمدند و حماسه ۹ دی که امروز در تاریخ این سرزمین یک برگ طلایی است برای قوم لر، طلاییتر در هشت دی میدرخشد.
خوشبختانه فرهنگسازی در تمام جوانب خصوصا مقولههای امنیتی در مناطق لرنشین تا حدی موفق بوده که میتوان گفت: کمترین زورگیری و نزاع خیابانی نسبت به دیگر مناطق کشور در همین مناطق اتفاق میافتد و نشان از بیکاربرد بودن این سلاح سرد اساطیری دارد که نباید ما به این سلاح کم کاربرد، کاربرد دیگری بدهیم.
بسیار دور از ذهن است، یک نماینده فرهنگساز و قانونساز اینگونه سخن به زبان آورد.
وقتی یک تصمیمگیر از یک وسیله کمکاربرد استفاده اشتباه داشته باشد، دیگر انتظار نداشته باشید که قلم کمتوان افرادی امثال من بتواند در حوزه فرهنگسازی کاری از پیش ببرد.
قرار نیست از یک اشتباه لفظی یک نماینده مجلس یک چماق دیگر بسازیم و بر سر وی بزنیم.
وی اشتباه خود را پذیرفت و در رابطه با آن هم توضیحاتی داد، اما آیا واقعا چماق لری یک توهین است؟ چرا برخی میخواهند واکنش عمومی مردم لر را برانگیزانند؟ گویا برخی فقط نانشان در کف خیابانهاست و همیشه به دنبال بهانه میگردند.
اگر واقعا این اصطلاح یک توهین هم باشد واکنش نخبگان و عمدتا همان نماینگان محترم که تا به امروز سکوت اختیار کردهاند، کافی است و نیاز به واکنش عمومی نیست.
اگر به طور اتفاقی از هر راننده تاکسی و حتی رانندگان ماشینهای شخصی سئوال کنید که آیا در اتومبیلش گرز و یا همان چماق لری دارد، قطعا از هر چهار نفر، سه نفر به شما جواب مثبت میدهد. چماق لری یک واقعیت است و نباید در انکار آن تلاش واهی داشته باشیم.
چماق لری یا همان گرز یک سلاح سرد رایج در مناطق عشایری لرنشین و یا تمام مناطق عشایری است و کاربرد آن هم دفاع شخصی در برابر برخی ناامنیهای طبیعی و انسانی است، دقت داشته باشید، دفاع شخصی و نه حمله.
چند سالی میشود که یک شوخی باب شده بود که میگفتند سوغات لرستان گرز یا همان چماق لری است و حالا این شوخی آنقدر جدی شده که حتی اگر از یک لر هم طلب سوغات کنی او هم سخن از گرز به میان میآورد.
این موضوع یعنی فرهنگسازی غلط و نادرست گرز، اصلا چیز با کراهتی نیست و اتفاقا اگر امروزه هیچ کاربردی هم برای آن تعریف نشود، به عنوان گوشهای از تاریخ فرهنگی یک قوم عشیرهای باید به کاربرد موزهای آن توجه خاص شود و نه اینکه سعی در فراموشی آن یا اهانتآمیز خواندنش داشته باشیم.
یادداشت از: محمود کوماسجودکی/منبع : فارس