مهدی عباسی گراوند :
محورهای مهم خبری دعوت به مشارکت مردمی در انتخابات، ویژگی نامزدهای انتخاباتی، موضع‌گیری افراد و گروه‌های سیاسی، تبلیغات انتخاباتی، مسائل اجرایی انتخابات، پیش بینی نتایج انتخابات و انتقاد از عملکرد افراد و گروه های سیاسی با گویه های متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی مشخص شد که روزنامه های وابسته به طیف اصلاحات در همه ماه های بررسی با انتشار بیشترین اخبار و مطالب انتخاباتی در میان مطبوعات در صدر فعالیت های انتخاباتی قرار داشتند. علاوه بر نتایج آماری به دست آمده از این تحقیق نکات قابل توجهی در این بررسی چشمگیر است. اهمیت محورهای مورد بررسی در طول تحقیق نسبت به فاصله زمانی تا روز برگزاری انتخابات مجلس نهم متغیر بود. محور دعوت به مشارکت با گویه های گرم نگه داشتن تنور انتخابات و پاسخ به دشمنان داخلی و خارجی؛ پررنگ تر و درصد بیشتری از مطالب انتخاباتی را به خود اختصاص داد. دیگر نکات مهم در این بررسی اشاره مسولان سیاسی و مقام های کشوری به ویژگی نامزدهای انتخاباتی و لزوم پایبندی به ارزش های انقلاب و نیز پیروی از ولایت فقیه بود. اما در این میان نکته قابل توجه این است که درخواست از نمایندگان برای ارائه برنامه نمایندگی در تمامی دوره های مورد بررسی درصد بسیار کمی داشته است. در مقابل نیز ارائه برنامه از سوی افراد و گروه های شرکت کننده در انتخابات نیز بسیار کمرنگ بوده است. بررسی وحدت میان گروه های سیاسی از دیگر موضوعات مهمی بود که درصد بالایی از مطالب انتخاباتی را به خوداختصاص داد، اما بیشترین مطالب وحدت میان گروه ها به وحدت میان اصولگراها با جهت گیری منفی مربوط می شد.در همین رابطه افراد و گروه های سیاسی فعال در انتخابات بیشترین انتقاد را از عدم وحدت میان اصولگراها و ارائه لیست های جداگانه از سوی جبهه متحد اصولگرا، جبهه پایداری، صدای ملت و جبهه ایستادگی داشتند. محور تبلیغات نیز با نزدیک شدن به روز انتخابات و در بررسی دهه اول اسفند ماه نقش پررنگ تری در میان مطالب انتخاباتی پیدا کرد. گویه ی رعایت اخلاق انتخاباتی و عدم تخریب نمایندگان رقیب از مهمترین گویه های مورد تاکید افراد و گروه های سیاسی بود. این درحالی است که نامزدها در تبلیغات انتخاباتی خود تا حد بسیار زیادی به ارائه برنامه انتخاباتی نپرداختند. محور مسائل اجرایی انتخابات نیز در طول دوره های بررسی همواره مورد توجه مسولان برگزاری انتخابات بوده است، اما در آستانه انتخابات با گوشزد کردن قوانین تبلیغات نامزدها و جرایم انتخاباتی درصد بیشتری از مطالب را به خود خصوص اختصاص داد. محور انتقاد از عملکرد سیاسی با زیر سوال بردن برنامه ها و فعالیت های انتخاباتی رقبا نیز از دیگر مسائل موردتوجه گروه های سیاسی فعال بوده است. پس از زیر سوال بردن برنامه های رقیب، تخریب جایگاه سیاسی و رجز خوانی های پیش از انتخابات در مطالب انتخاباتی به چشم می خورد. اخبار مربوط به تعیین صلاحیت ها و اعتراض به رد صلاحیت های از بیشترین مطالبی بود که در بررسی محور تعیین صلاحیت ها از سوی نامزدها مطرح شد. در نهایت نیز پیش بینی نتایج انتخابات ازسوی برخی افراد فعال در انتخابات مجلس نهم در دهه اول اسفند آغاز شد. در این میان مشارکت بالای افراد و پیروزی طیف اصولگرا ازجمله مطالب مورد پیش بینی در این تحلیل محتوای انتخابات مجلس نهم بود ،که به حمد و سپاس پروردگار منان این مهم عملی گردید تا باردیگر چشم حسودان،معاندان و بدخواهان نظام اسلامیمان تاب دیدن شکوه و عظمت این ملت آزاده را نیاورده و از نقشه های شوم خود برای این حکومت و مردم آن دلسرد گردند تا یکبار دیگر دل امام زمان(عج) ورهبر عزیزمان شاد و خرسند بگردد؛
اما در شهرستان ما یعنی کوهدشت شاید با یک دید کلی بیشترین مواردی که از همه چشمگیرتر بود، موارد تایید یا عدم تایید صلاحیت ها مورد بحث و بررسی اقشار سیاسی و حتی مردم عادی قرار گرفت که گویی هیچ مشکلی در برنامه نامزدها ، افق دید و آینده ترسیمی کاندیدای مورد نظر و محبوبشان وجود ندارد الا تعیین سرنوشت صلاحیت رقبای عرصه انتخابات مجلس نهم که این موضوع باعث تاسف و دلسردی بسیاری از دلسوزان شهرمان شد، که اتفاقا زیاد هم نیستند !!!!
در بخش بعدی این اخبار مربوط به شهرمان که بارها و بارها مورد نقد و بررسی دوستان نویسنده و ادیب این خطه قرار گرفت ، بحث تخریب ها، شب نامه ها ، شایعات و هتک حرمتهای معمول و مرسوم انتخابات کوهدشت بود،که بازهم مثل گذشته مورد استفاده و ابزار کاندیداها و هوادارانشان قرار گرفت که صد البته در اکثر شهرهای با فرهنگ سیاسی با سیلی مردم مواجه میشوند الا شهرمان کوهدشت که از تمام ابعاد در مسیر پسرفت هستیم.
بهر صورت بنده نیز به عنوان یک شهروند کوهدشتی از نماینده منتخب شهرمان تقاضا دارم که به عنوان اولین گام در جهت رفع مشکلات و موانع پیشرفت شهرستان به حال این مانع مهم پیشرفت یعنی عقب ماندگی سیاسی مردم فکری کرده که به نظر بنده از اولی ترین مسایل مورد اتفاق نظر اکثر سیاسیون نه مغرضان و سوءاستفاده کنندگان این شهر میباشد،که البته منظور اینجانب کسانی هستند که دارای سابقه کمک و دلسوزی برای این منطقه و دارای سبقه خدمتگذاری بوده و برای مردم نوید کمک و آبادانی را به همراه دارند که البته کم هم نیستند.
و اما نکته بعدی که به نظر بنده نقطه عطف تمام انتخابات ادوار گذشته شهرستان کوهدشت بوده بحث دلسردی و یاس مردم از همان ابتدای شروع تبلیغات است که فقط و فقط به نتیجه انتخابات فکر کرده نه سرانجام کار نماینده پیروز در انتخابات که در میان مردم این مطلب معطوف به سابقه بوده و هست، که آدرس آن نیز گفتگو و مباحث مردم عادی بوده که خوانندگان عزیز از بنده بهتر امعان نظر دارند که قبل از رای گیری از هرکس که میپرسی که دغدغه فکری شما چیست ؟ تقریبا به یک جواب میرسیدیم: که ایکاش این همه هیاهو و درگیری و زدوبند زودتر تموم بشه که مردم راحت بشن آخه چه فرقی میکنه هرکی ببره چون فقط یه عده سود میکنن و چندتا مدیر عوض میشه و تا چهارسال بعد خدا بزرگه !!!!!!!!!
آخه گفتن با کور غذا بخور ولی خدارو مابین قرار بده(ضرب المثل محلی)
با دلنوشته های دلسوزانه و هوشمندانه حضرتعالی موافقم، انصافأ به نکات ظریفی پیرامون انتخابات مجلس نهم اشاره داشته اید.
جناب آقای عباسی باتشکر از مطالب پر از واقعیاتی که اشاره کردید، جا داره همینجا هم از پدر دلسوز شما یعنی آقای محمد عباسی هم یادی بکنیم که واقعا از اون دسته افراد کمی هستند که فرمودین و همیشه فقط به فکر مردم هستند و در راه خدا کاری در راستای اهداف سیاسی انجام میدن، نه امیال شخصی؛ ولی برای بنده جای سوال بود البته با شناختی که من از شما دارم تا الان چرا اینقدر کم از خودتون مطلب ارایه کردین امیدوارم از این به بعد از شما مطالب بیشتری ثبت و ارایه بشه ،موفق باشین.
با تشکر از همشهری عزیر و سرور ارجمندم ، خیی ممنون بابت اینهمه محبتی که به بنده و پدرم داشتین، به امید روز ی که ما هم دیگه غبطه اینهمه روزهای از دست رفته رو نحوریم و در شهر عزیز و محروم کوهدشت شاهد باشیم که قدمهای مثبتی در راستای پیشرفت و تعالی این مردم خوب و نجیب برداشته بشه
همشهری عزیز شما می توانید نظر اقای عباسی راتاییدیانقدوبررسی کنید.ازخانواده حرف زدن کارخوبی نیست انشاالله بتوانیم باهم تبادل نظرداشته باشیم وطرزاستفاده درست ازاینترنت را دروجودمان نهادینه کنیم .شهرماکوچک است وهمدیگر رامی شناسیم سعی کنیم فقط نظر را تاییدیارد کنیم .به امید پیشرفت شهرمان وبخشهای تابع بخصوص بخش بزرگ وبافرهنگ رومشگان .
جناب اقای عباسی گراوند مطالب مهمی را اشاره فرمودی واما.همه می دانید که دلسردی مردم از این بود که نکند رای انها مثل دور قبل بی تاثیر باشد که خداراشکر باتمهیدات وبرنامه های بجا از طرف ارگانهای مختلف ازجمله شخص حاج ملکشاهی رای مردم سرنوشت سازبود.یکی هم اینکه مردم دیگه از عملکرد نماینده فعلی به تنگ امده بودند بخصوص حاج اقا می گفت هر طور رای بدهید بنده برنده ی انتخابات هستم که تعدادی هم قبول کردند وبهش رای دادند که چشمگیر هم بود .ولی با پیروزی ملکشاهی مردم جان تازه ای گرفتند.بله درست فرمودی اینهادرهیچ کاری خدارا ناظر کار خود نمی دانستند وگر نه سابقه ندارد کسی در مدت ۴ماه بتواند اینطور محبوب مردم شود وقریب ۴۸هزار رای بیاورد .پس هرکس چاهی کند بهرکسی…..خداراصدهزاربارشکرکه مردم خوشحال شدند.
سلام
جناب آقای عباسی ضمن عرض تشکر ذکر چند نکته رو در مورد مطلب حاضر ضروری دیدم:
۱ – در وهله ی اول متن از نظر قواعد زبان در چند جا دچار ایراد بوده که نسبت به دو نکته ی بعد کمتر مهم است.
۲ – …در این میان مشارکت بالای افراد و پیروزی طیف اصولگرا ازجمله مطالب مورد پیش بینی در این تحلیل محتوای انتخابات مجلس نهم بود ،که به حمد و سپاس پروردگار منان این مهم عملی گردید تا باردیگر چشم حسودان،معاندان و بدخواهان نظام اسلامیمان تاب دیدن شکوه و عظمت این ملت آزاده را نیاورده و از نقشه های شوم خود برای این حکومت و مردم آن دلسرد گردند تا یکبار دیگر دل امام زمان(عج) ورهبر عزیزمان شاد و خرسند بگردد…
این بخش از مطلبتان به زعم من بحثی تفرقه انگیز است.مخالفان طیف اصولگرا را کلهم اجمعین حسود ، معاند و بدخواه نظام دانستن حرف غلط و بی اساسی است که به هیچ وجه مورد تایید مقام معظم رهبری دامت برکاته نیست.
۳ – علی رغم وجود مشکلات فراوان در بحث مسائل سیاسی در شهرستان کوهدشت ما حق نداریم با لفظ عقب مانده از هر نوع -سیاسی یا غیر سیاسی-مردم را مورد خطاب قرار دهیم.ضمن اینکه در این دوره از انتخابات همه ما شاهد اتفاقات تازه ای در ساحت فرهنگ سیاسی مردمان کوهدشت بودیم.
غم مباد…
با سلام و عرض ادب
جناب آقای دوست محمدی عزیز بنده با توجه به ایراداتی که از طرف یکایک دوستان ابراز شده بود بر خود واجب دانستم که بطور کلی و عام به ایراد جوابیه و تشکر بپردازم ولی بطور اخص مجبور به پاسخگویی به بعضی از ایرادات و فرمایشات شما نیز هستم و در صورت عدم جواب از بنده :۱- احتمال آن میرود که بنده اشتباه کرده و بعضی از مطالب را همینطوری و به جهت پز نوشتن و یا پر کردن سطور خود بعرض رسانده ام ۲- یا سهوا” بعضی از مطالب رو عنوان کرده ام ، که معروض میدارد تمام نوشتار خود را قابل استناد دانسته و در هیچ دادگاهی هم حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نیستم.
حالیه در صورت تمایل چون مدیریت محترم شماره و نحوه تماس با بنده رو دارند ، حضرتعالی در صورت تمایل با بنده ارتباط برقرار کرده و در خصوص جوابیه در بندهای دو و سه ، حاضر به پاسخگویی به شما و رفع ابهام هستم.ولی در خصوص بند ۲ بعرض میرسد که :مقام معظم رهبری در سالهایی که متصدی ریاست جمهوری بودند از همین دوستان بد خواه بود که چه خون دلها که نخوردندو حتی بارها برآن شده که از سمت خود نیز استعفا دهندولی به خاطر اصرار حضرت امام(ره) و حفظ مصالح نظام ایشان مجبور به ادامه کارو ابقای همین آقایان شدند، پس ما باید نتیجه بگیریم که حضرت امام (ره)طرفدار و پشتوانه طیف یا جریان خاصی بودند؟ تازه بعد از فتنه و بلوای ۸۸ که بر پا کردند با سیلی نقد و آتشین مردم هم مواجه شدند ولی بازهم به سنگر معاندت و دشمنی با نظام و رهبری رفته و دم از چه ها که نزدند و چه ها که نکردند و حتی آخرین تیر ترکش خود را در تحریم انتخابات اخیر دانستند که الحمدالله و المنه این نقشه هم نقش بر آب شد،پس اگر بنده نگویم که این انتخابات دل مقام معظم رهبری را شاد نکرد و چشم حسودان ومعاندان کور نگشت چه کسی بگوید یا اصلا بنده چه باید بگویم ؟!!!!
و اما در خصوص بند ۲- معروض میدارد که: مگربا آنهمه مسایل و اتفاقاتی که در انتخابات مجلس نهم و در سایر ادوار گذشته انتخابات در شهرمان اتفاق افتاده بازهم شما ما را به عنوان سیاسی یا مدرن در انتخابات میدانید؟مضافا” اینکه شما و تمام دوستانی که بنده را نقد فرمودیدمگر با واژه و کلمه بهتر از بنده آشنایی ندارید که به این کلمه واکنش داده و آن را برنتابیده اید!!!پس بفرمایید به زعم شما و در فرهنگنامه و حتی لغتنامه ای که شما میشناسید عقب مانده یعنی چه که بنده رو در به کار بردن آن منع و حتی مماشات و سرزنش کردید؟
با تجدید احترام
سلام
جناب آقای عباسی
بحثی که بنده مطرح نمودم نفی مطلق گرایی در کلام بود…آیا آموزه های دینی و فطرت پاک انسانی به ما این اجازه را می دهند که به گروه کثیری از انسان ها بسان شمر بن ذی الجوشن نگاه کنیم؟! شیعه مکتب عدالت است و رأفت و نقطه ی مقابل تعدی و تفریط سایر مکاتب الحادی…بله ما نیز منکر افراطی گری ها و به به تعبیری بی بصیرتی ها از ناحیه ی طیفی خاص و اندک نیستیم اما اینکه شما بگویید فقط اصولگرایان دلسوز نظام اند حرفی عبث و بیهوده است. این حرف شما نقد مواضع شورای محترم نگهبان قانون اساسی نیز هست که گروهی از همین به تعبیر شما معاندان نظام ( اصلاح طلبان و …) را تایید صلاحیت نموده و وارد مجلس نهم شده اند!!! در ضمن طرح مباحثی این چنین مطابق قواعد حقوقی چنانچه مستند و مستدل نباشد مصداق افترا و نشر اکاذیب است…پس به نظر حقیر می بایست منابع مطلب پژوهش گونه تان ! را ذکر می کردید.
اما در مورد لفظ عقب مانده می توانستید از کلمات مودبانه تری همچون فقر سیاسی در کوهدشت، بحران سیاسی در کوهدشت، معضلات سیاسی کوهدشت و … استفاده نمایید.
رب یسر و لا تعسر
نوشتار خود را “قابل استناد” می دانید یا مستند؟؟؟
ضمنا “واکنش داده “نداریم!!!واکنش را نشان می دهند.
جناب آقای عباسی گراوند کسانی که شما آنها را به قول دوستمان شمر بن ذی الجوشن می نامید همان کسانی بودند که در رکاب رهبر کبیر انقلاب بنای کاخ طاغوت را از هم پاشیدند و هشت سال جنگ تحمیلی را با خون خود تبدیل به انقلاب دیگری که سالهای سال در یاد همگان خواهد ماند نمودند من فکر نکنم سن شما در حدی باشد که بتوانید عقب مانده یا هر چیز دیگری را در ترازوی شئور خود بسنجید من افتخار میکنم جزء همان کسانی هستم که شما آنها را عقب مانده می نامید و نه من بلکه همه کسانی که … از طرز ادبیات شما باید خدای بزرگ را شکر گوئیم که زنده ایم یا شما لطف کردید که زنده بمانیم.
با عرض سلام خدمت جناب آقای نظری ، باید به عرض برسانم که به نظرم شما یا کلا” نوشته بنده رو مطالعه نفرموده اید یا اینکه اگر مطالعه فرموده اید از آن با جهت گیری و یا سلیقه خودتان از آن برداشت کرده اید ، اولا” که در نوشته بنده به یک جریان کلی یا یک جناح خاص که من و شما و دیگر عزیزان میدانیم اساعه ادب نکرده ام بلکه منظور بنده یک گروه اقلیت از این جریان محترم بوده است که اسناد دشمنی و معاندت آنان نیز موجود است و نیازی به حافظه طیف سنی خاصی نیست که شما به عنوان میزان سنجش و ترازوی قضاوت به آن استناد کرده اید!! مگر تمام نویسنگان گذشته در طول تاریخ همیشه شاهد و ناظر بوده اند و تمام جریانات از ابتدا تا کنون تاریخ را گواه بوده اند تا ما حرف آنها را باور کنیم؟!!!فطعا” انحراف و انشقاق از صدر اسلام که هیچ از کلاس اول تاریخ تا به امروز وجود داشته است و شما نیک بهتر از بنده میدانیدکه :مگر همان ابوبکر صدیق یار غار پیامبر نبود که بعد از وفات رسول خدا پرچم دشمنی با خاندان نبوت را برافراشتند و غصب خلافت و حق را بنیان نهادند؟ مگر خود عمر، صحابه و خویش نزدیک محمد مصطفی( ص) نبود که بعد از رحلت ایشان عداوت و تعدی به دخت گرامی نبی خدا و علی مرتضی (ع )را بنا نهادند و چه تهمتها و افتراها که به رسول خدا نسبت ندادند؟مضافا” اینکه مگر طلحه و زبیر جزء کسانی نبودندکه به اصرار ،مولای متقیان را به قبول خلافت وادار کردند که بعد از عدم دستیابی به اهداف خود در خلافت علی (ع) ، جریان جمل را به را انداختند؟! پس ما باید بگوییم چون سن ما اقتضا نمیکند، ممکن است اینها همه داستان یا روایات شیعیان بوده تا با مظلوم نمایی ، جامه و لباس حقانیت بر مذهب خود بدوزند!!!!؟ جناب نظری عزیز فراوان مورخان گذشته گفته و نوشته اند که تاریخ در حال تکرار شدن است، مگر باید از یک واقعه و جریان هزاران سال بگذرد که به آن تاریخ گفت و به آن استناد کرد؟!!! مضافا”اینکه فکر نمیکنم از به کار بردن لفظ و لغت عقب مانده (جدا مانده از قافله پیشرفت که روی صحبتم تمام خودمان بوده نه فرد یا قشر خاصی) به شما آنقدر برخورده باشد که اینچنین موضع گیری کرده و آن را پیراهن عثمان کرده اید که به جهت دستیابی به تهاجم به بنده از آن استفاده کردیداگر اشکال لغوی و ادبی بود که شما با ادبیات دیگری میتوانستید آن را گوشزد نمایید ، بلکه مراد و مقصود و دلخوری شما ، از همان یادآوری بنده از واقعیات تاریخ انقلاب است که انحراف و دور شدن بعضی از به قول شما فرزندان انقلاب از آرمانها و اصول معمار کبیر انقلاب امام راحل را همچنان قبول ندارید ،مگر همین آقایان نیستند که تریبون دشمنان در خارج از کشور شده اند که بوسیله همین اصول بود که پله های ترقی را پیموده و برای خود آبرو و مقبولیت اجتماعی کسب کردند ولی تا منافع خود را در معرض خطر دیدند به تریبون حقوق بشر و لابیهای انسان دوستانه ظاهری و ساختگی در دامان استکبار و صهیونیسم تبدیل شده اند!!! اضافه بر تمام عرایض بنده مگر بنده شیر اکسیژن را در دست دارم یا نعوذبالله ملک الموتم یا از جلادان در یاد مانده همین مردمم که بدون محاکمه کسی را به مرگ محکوم یا دچار نمایم!!!!!!!!!!
از جناب آقای آزادبخت مدیریت محترم سایت به جهت شفاف سازی و جلوگیری از تضییع حق اینجانب و عدم برچسب و تهمت به بنده در ثبت این نظر کمال تشکر را دارم و تا آخر تاریخ در همین تارنما و با شهادت همین مردم حاضر به پاسخگویی و دفاع از نوشته های خود هستم.
مضافا” اینکه جناب اقای آزادبخت عدم ثبت جوابیه بنده از طرف شما بازخورد مثبتی از مطالب این دوستان در اذهان مردم را نخواهد داشت و خدای ناکرده شما نیز حتما” به طرفداری از طیف یا جریان یا پشتیبانی از تفکری خاص متهم میشوید.
باتجدید ادب و احترام.
باشد تا صبح از دولتمان بدمد./
به امیدش.
با تشکر از دوست عزیزم جناب آقای عباسی گراوند از مطالب زیبا و بجای شما ممنونم امیدوارم که ادامه داشته باشه.قابل توجه اقای (علی)،واقعا مردم رومشگان با فرهنگند در ایام انتخابات ثابت کردند……………و همچنین اقای(میلاد) یه کمی به طرز نوشتنت دقت کن
در شروعِ مطلب؛ به طور ضمنی، ابراز شده که گفتارهای متن حاصلِ یک تحقیق است. اما روش تحقیق نامشخص و نحوه ارائه ی گزاره ها تا حدِ زیادی متفاوت از الگوی پژوهشی است. خوب است مشخص شود منظور از ذکر واژه ی تحقیق در این نوشته، تحقیق به مفهوم لغویِ آن است یا به مفهومِ اصطلاحی اش. در ضمن؛ در اواخرِ بندِ اول، نوشته ی مذکور از نظرِ بیان دارای اسلوبِ ایدئولوژیک است نه اسلوبِ علمی.
با سلام و عرض ادب و احترام به حضور تمامی دوستانی که لطف فرموده اولا وقت گذاشته مطالب بنده رو مطالعه کردند،دوما”نوشته اینجانب رو مورد نقددوستانه و دلسوزانه قرار دادند؛
ولی باید عرض کنم که دوستان ارجمند این نوشته نه یک تحقیق کامل بوده که عاری از شاخصه های تحقیق باشه که حتی مطالب اینجانب بیشتر هم بوده و حتی خواستار ارایه منابع تحقیقات خود نیز بودم، ولی سعی در خلاصه گویی داشتم، البته با حفظ اصل و شیرازه تحقیق، چون حوصله و مجال این بحث نبود و اصلا شاخصه و ویژگی اینگونه درگاههای اینترنتی همین مباحث کوتاه ولی با رعایت اصل اطلاع رسانی میباشد و تازه اینکه با ارایه یک تحقیق کامل و جامع بازهم ممکنه کسی مدعی باشه این آمار و ارقام ساختگی بوده؛ بهرحال مجددا” عرض میکنم این نوشته که به سمع و نظر آنجنابان رسید یک تحیق میدانی و گذرا بوده است و به زعم بنده فقط به جهت اطلاع رسانی در خصوص آمار و اطلاعات برخی از مسایل انتخابات اخیر بوده است و بعد هم نه یک نوشته ادبی که عاری از هرگونه ایراد ادبی یا نوشتاری باشه ؛حالیه با این تفاصیل بنده از حضور یکایک عزیزان پوزش طلبیده به جهت کمبودها و نواقصی که در این نوشته به چشم آمده است و امید آن دارم در صورت مساعدت مدیریت محترم سایت میرملاس در نوشته های بعدی سعی در جبران خواهم داشت.
با سپاس و حمد پروردگار،خدانگهدار
“سمع و نظر”
“سمع و نظر”؟؟؟!!!
فایل صوتی داره نوشتتون ما ندیدیم؟؟؟
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن کسی است که البفای دوست داشتن را برایت تکرار کند،
و تو از او رسم محبت بیاموزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست.
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه پنهان کردن قلبی ست که به اسفناک ترین حالت شکسته شده .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن شانه های محکمی ست که بتوانی به آن تکیه کنی ،
و از غم زندگی برایش اشک بریزی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی ست ،
که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه نداشتن یک همراه واقعیست که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی ست .
عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست ،
بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست
…………………………………………………………….
تقدیم به دوست فرهیخنه و قدیمی آقای عباسی
جناب آقای سید دوست داشتنی و دوست قدیمی سلام ؛ اولا” که مشتاق دیدار ، دوما” !!!عید باستانی نوروز را به شما برادر ارجمندم ، خانواده محترمتان و تمام همشهریان عریر تبریک و شادباش عرض میکنم؛ به امید روزی که فارغ از اینهمه جاروجنجال های سیاسی و عبث در این خواستگاه تاریخی و نجیب شاهد رشد و بالندگی از هر لحاظ بوده، تا دیگر امثال بنده حقیر با نوشته هایمان که به زعم خودمان سیاسی بوده که به واقع از درد و رنج و دلمشغولیهای این مردم برآمده موجبات تضییع وقت و خدای ناکرده پریشانی خاطر و کدورت دل کسی را فراهم نیاوریم .
باشد تا صبح از دولتمان بدمد.
خدانگهدار و به امید دیدار
خواستگاه هم غلط است.خاستگاه درست است.
دوماً اشتباه است!!! ثانیاً درست است.
آقای عباسی ممنون از مطالب مفید وارزشمندتون . ای کاش همه ی ما منافع شخصی خودمون رو کنار بذاریم و به فکر منافع شهر مون باشیم.
به نام خدا
با درود فراوان به پیشگاه دوست عزیز م جناب آقای عباسی ، امیدوارم حضور قلمتان تداوم داشته باشد. و نوشتن مطالب مفید و ارزشمندتان پایدار .
با عرض سلام مجدد خدمت جناب آقای عباسی عزیز : برادر عزیز بنده نه با جنابعالی و نه با هیچ کس دیگه ای نه مشکل داشته و نه دارم مطالب نوشته شده جنابعالی خطاب به شخص خاصی نبوده و شما علنا جماعتی را مورد لطف خود قرار داده اید مقایسه حال با گذشته ( زمان طلحه و زبیر ) با تمام احترامی که برای شما قائلم اشتباه محض است فرد با دانشی مثل شما باید بداند که ایران دیار کاوه ، آرش و … که شهره پهلوانی و مردانگی نه در تاریخ ما بلکه در تاریخ جهان است من نوعی به هیچ عنوان افراد خود فروخته یا وابسته به غرب را نه گلی بر سر جناح خود می دانم و نه آنها را چماقی میدانم که دوستان عزیزی چون شما آنها را بهر علت و هر مناسبتی بر سر ما بکوبند جناب آقای عباسی در جوابیه شما بنده را محکوم به تهاجم به خود نموده اید که بازهم من را مورد لطف خود قرار دادید