سید-قیصور-سیفی-حسینی

سلام برمادرسادات ام ابیها وسلام برهمه شهدابویژه شهدای سادات علی الخصوص سیدعزیزسیدمرتضی حسینی {سیدقیصورسیفی}:سیدمسئول تعاون سپاه بودبه اتفاق برای دیدارخانواده های معظم شهدا میرفتیم دربدو ورودپس ازجندلحظه ای صدای ناله های سیدبلندمیشدوسیل جوباران اشکهای سیدجاری” درمراسم ادعیه بویژه دعای کمیل عموماهمرزمان وهمشهریان شرکت کننده درآن مراسم ها میدانند صدای ناله های جانسوزسیدمرتضی شناخته شده وپیدابود به همین دلیل که ازشنیدن نام اباعبدالله ع وشهدای کربلا میگریست اورا کثیرالبکا ء نامیدیم عاشق شهدابوداوازهیچ تلاشی برای حل مشکلات خانواده های معظم شهدا دریخ نمینمودقبل ازعملیات ماووت بودیک روزدر حین دیدارازخانواده ها به من فرمود فلانی تصمیمبه عزیمت به جبهه دارم به ایشان عرض کردم سیدجان خدمتی که اینجاداری کمترازجبهه نبایدباشد گفت حکایتی دارم من ازخداآرزوهایی داشته ام وازائمه معصومین س تقاضاکرده ام اخیراحضرت اباعبدالله تکلیفم راتعیین فرموددرعالم خواب جدم حضرت اباعبدالله ازمن دعوت فرمود به من فرمود فرزندم به جبهه بیا وسیدعزیز بالبیک به دعوت حدمظلومش آقااباعبدالله ع آخرین منزل راطی نمودخوشابه حالش