ما هم دوست داریم خوب باشیم…پس برایمان دعا کنید…جوانان ما خوبند…برایمان دعا کنید
دعا کنید ، شور جانبازیهای شما، نگذارد زمزمههای ناپاک نامردان را نظاره کنیم.
دعا کنید یادم نرود که باید روزی و در پیشگاهی به این سوال پاسخ بگویم ” که بعد از شهدا چه کرده ایم؟”
اما…
کاش از ما نپرسند بعد از شهدا چه کرده اید ؟اخر چه دارد بگوید انبوهی از نقطه چین ها!!!؟
و باز هم مثل همیشه در آخر همه درد و دل ها برای شما:
شرمنده ام ؛ شرمنده ام ؛ شرمنده ام.
سرداران شهید علی مردان آزادبخت و محمود رضایی
گناه من نیست
مردمان گرم جوش و مهربان آن روزها را ندیدهام. من شهر نخلهای سوخته را ندیدهام. خاک گلگونش را نمیشناسم. من چشماندازهای تماشاییاش را ندیدهام. نخلهای ثابت و نخلهای بی سر را ندیدهام. آری! من سوگ گلها را ندیدهام. حکایت پرپر شدن لالههای خفته در بستر خون را نشنیدهام. حکایت شقایقهای سوخته را، حدیث شجاعت و شهامت شما را نشنیدهام. آری! من صدای گریههای کودکان بی مادر را نشنیدهام. آری! من صدای مادران فرزند از دست داده را نمیشناسم.
از راست نفر دوم شهید والامقام حسینقلی آزادبخت ونفر سوم جانباز محمدمراد بالنگ
از راست نفر دوم سردار شهید علی مروت طرهانی
زنده یاد سردار حاج حمید قبادی و سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی
گناه من نیست
چشمهای غرق به مال چشمهای فانوسی آن روزها را از یاد برده است. لبخندهای مایل به دنیا لبخندهای دریایی دریادلان را فراموش کرده است. آری! آسمان سینههامان از آوای غربت یاران، بغض ابر گرفته است. کجائید؟! ای لبهای خاموش، تا با صدای آشنای خود برایم بگوئید رازهای در زنگار نهفته را، قصه شوق پرواز را.
سمت چپ سردار شهید حجت اله سرتیپ نیا
از راست سردار شهید اسدمراد بالنگ، شادروان علی ملکی و فرمانده دلاور حاج یونس قبادی
گناه من نیست
من، از شما جدا ماندهام. من، قصه مرغان مهاجر را بارها شنیدهام. من، قصه عروج را از دشت شقایقها نشنیدهام. اما، نشانه غربت شما را از زمان و زمانه دیدهام. من، حدیث حادثهها را شنیدهام.
از چپ سرداران شهید محمود رضایی، علی محمد کوشکی و حاج محمد آزادبخت
شهید احمد قبادپور
سردار شهید حسن رضا یوسف زاده
نفر اول سردار شهید محمدمراد گراوند
دانشجوی شهید مجتبی آدینوند
سردار شهید فیروز سرتیپ نیا
دانشجوی شهید دکتر محمدعلیم عباسی