امام خمینی ( ره ) : چه سعادتمند بودند این شهیدان که دین خود را به اسلام و ملت شریف ایران ادا نمودند و به جایگاه مجاهدین و شهدای اسلام شتافتند.
[1]
شهید والامقام جهانگیر بهرامی
زندگی نامه شهید جهانگیر بهرامی
شهید بهرامی در تاریخ ۱۳۴۳/۶/۷ در روستای ژربان از توابع خرم آباد لرستان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. شهید از همان بدو تولد مورد توجه خاص پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده قرار گرفت شهید پس از شش سالگی وارد دبستان شد که دوره ابتدائی را با موفقیت کامل سپری نمود که در این ایام بود خانواده ایشان به شهر کوهدشت لرستان نقل مکان نمودند چون خانواده شهید در فقر بسر می بردند شهید بهرامی در کلاسهای شبانه در مدرسه راهنمائی نواب صفوی ثبت نام نمود تا در روزها کار کند و خرج خود را تامین کند و در شب درس بخواند که در همین ایام بود مبارزه مردم علیه رژیم ستم شاهی به اوج خود رسیده بود که شهید از این مسئله غافل نبود و بطور فعال در مراسمات و تظاهرات ضد رژیم شرکت می کرد با وجود اینکه سن چندانی نداشت ولی همیشه سعی داشت که پدر و مادر و دیگر اقوام را نسبت به خیانت شاه و اطرافیان آگاه کند و دیگر دوستان را وادار به شرکت در تظاهرات ضد رژیم با وجود تمام مشکلات زندگی توانست که دوره راهنمائی را نیز با موفقیت پشت سر گذارد و وارد دبیرستان شود که وی در دبیرستان امام جعفر صادق (شریعتی سابق) در کلاس شبانه ثبت نام نمود که در این زمان نیز با وجود تمام مشکلات اعم از فقر و تهیدستی توانست بر همه آنها چیره شود و دوران دبیرستان را نیز با موفقیت سپری کند که توانست در سال ۱۳۶۳ موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد شد وی با توجه به اینکه کشور درگیر جنگ نا خواسته با رژیم صدام بود جهت خدمت وظیفه و مقابله با دشمن به حوزه نظام وظیفه منطقه مراجعه و ثبت نام نمود و در تاریخ ۶۳/۶/۱۹ از طریق ژاندارمری کوهدشت عازم خدمت وظیفه شد. لازم ب ذکر است که شهید در دوران تحصیل از انجام وظایف دینی غافل نبود
ایشان فقط چند ماهی در قسمت رزمی بوده بعد از آن در بهداری گردان بعنوان پزشکیار انجام وظیفه نموده است
از خصوصیات ویژه ایشان اخلاق خوب بود که مورد توجه همه بود و همیشه سعی می کرد اگر هم ناراحتی داشته باشد به رخ نکشد و همیشه خنده رو بود و به دوستان دلگرمی می داد
آخرین اطلاعی که از ایشان دارم در آخرین مرخصی ایشان بود که با من گفت که من این دفعه احتمال دارد شهید شوم لذا وصیت نامه خود را نوشته بود و به من داد که من آن را نگهداری کردم که مادرم از این گفته خیلی ناراحت شد و گفت چرا وصیت نامه نوشته اید که ایشان گفت مادر مهربان ناراحت نباشید همه انسانها هر لحظه بایستی در انتظار مرگ باشند
روحش شاد یادش گرامی
[2]
نامه ای از شهید جهانگیر بهرامی
خدمت پدر بزرگوارم سلام من عرض سلام دارم به درگاه ایزد توانا که همیشه وقت آن وجود عزیزت خوب و خرم بوده و هیچگونه غم و اندوهی در زندگی خود نداشته باشید و زندگی را بخوبی و شادی و شادکامی بگذرانید و خدمت برادران خود حاتم خان و علی خان و جمشید و کیانوش سلام گرم رسانده و برای همه شما آرزوی خوبی می نمایم و خدمت مادر مهربان خود سلام می رسانم و از خداوند بزرگ برای شما طلب موفقیت را دارم و خدمت خواهران خود سلام گرم و صمیمانه می رسانم و سلامتی همه شما را از خداوند قادر طلب می نمایم و خدمت تاجدوست سلام می رسانم و عزیزان اگر از راه لطف خودتان جویای احوال اینجانب را خواسته باشید الحمدالله خوب هستم و قلم در دست به دعا گوئی تک تک شما عزیزان مشغول می باشم و بنده هیچ گونه ناراحتی ندارم بجر دوری و دیدار شما عزیزان و آن هم اسیر است که این دیدارها هر چه زودتر از نزدیک تازه گردد و تنها ناراحتی من در اینجا فقط سرما می باشد و همانطور که خودتان از هوای کشور مطلع هستید سقز سردترین شهر کشور می باشد و یک سرمای شدید در این منطقه حکم فرما می باشد اول از نظر خطرها دیگر از جمله جنگ ناراحت مباشید چون هیچ کاری بدون خواست خدا انجام نمی گیرد یعنی تا خدا نخواهد کاری صورت نمی گیرد پس در این رابطه ناراحت نباشید اینجا وضع خدمتی خیلی بهتر از جاهای دیگر می باشد با هر روز ۶۰تومان فوق العاده داریم و هر ۵۰تا۶۰روز ۱۵روز مرخصی داده می شود و از خداوند بزرگ دارم هر چه زودتر بتوانیم از نزدیک یکدیگر را زیارت کنیم بیشتر از این مزاحم وقت عزیزتان نمی شوم خدا یار و نگهدار شما امیدوارم با رسیدن نامه به آدرس زیر جواب نامه را حتماٌ بنویسید
آدرس کامل -کردستان سقز-صندوق پستی ۳۱۴۱/۱۲/۱دسته اداوات برسد به سرباز وظیفه جهانگیر بهرامی
[3]