- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

عریضه یا نامه ای به مردم لرستان

index [1]

علی گودرزیان(ع- پایدار) / میرملاس نیوز : 


به نام خداوند جان وخرد

از آن جایی که آیین مرقومه و عریضه نویسی سالیان درازی است که دراین مرزو بوم، جاری و ساری است و از روزی که «مجلس شورای ملی» بنا نهاده شد و «رعیت» به «ملت» تغییر نام یافت و «دولت» پدیدار شد؛ مردمِ از بدبختی و فلاکت به تنگ آمده از ناگزیری هراز چندگاهی دست به قلم می بردندو به بالادستی ها «مرقومه وعریضه» می نوشتند تا بلکه درجی باشد و چرا که از قدیم و ندیم گفته اند: «کوشش بی‌هوده به از خفتگی است» ما نیز می خواهیم در دنیایی که عریضه ها به متن بدل شده اند متنی به رسم مرسوم بنویسیم!
شنیدیم جمعی از نمایندگان محترم مردم، در باب بودجه ی استان به شکل نمادینی استعفا داده اند و خارج از هرانگیزه ای که دارند و هرگز نمی خواهیم واکاوی کنیم و چوب لای چرخ‌شان بگذاریم و…! این کارشان را به جان می پسندیم، چرا که نمایندگانِ بیکارترین استان و بی‌کارترین شهرستان و بی‌کارترین جوانان کشور، در برابر بودجه ریزان این چنینی که حسابی ویژه برای این رکورد ها باز نکرده باشند«الحق والانصاف» باید استعفا بدهند! دستشان مریزاد! به هرجهت حق گرفتنی است!
ما نیز محض آگاهی«خلق الله» و همراهی با نمایندگان محترم و عزیز! نکاتی را به حضور تقدیم می نماییم ، اما چون سالیان درازی است که «نامه ها و عریضه» ها نوشتیم و جوابی ندیده و نشنیدیم ! کمر همت بسته ایم که برای«مردم» نامه بنویسیم. چه فرق می کند ماکه جواب نمی گیریم، دست‌کم اگرقرار است کسی محلِمان نگذارد، بگذارخودمان باشیم! درثانی، باورکنید! گاهی اوقات چنان چون کلاف سردرگمیم که خود هم نمی دانیم تا چه اندازه «فلک زده»ایم!
حکایت ما شده حکایت آن شخص که به یک عریضه چی گفت:« شکایتی برای من بنویس!» و نشست واز سیرتا پیاز خودرا برای عریضه چی حکایت کرد و البته عریضه چی آن چه او می‌گفت همه را می‌نوشت. پس از پایان کار، شاکی از عریضه چی درخواست کرد که: «حالا یک بار، برای من آن چه نوشتی از اول بخوان» وعریضه چی، نامه را خواند و متوجه شد که شاکی دارد زار زار گریه می کند گفت:« فلانی مشکلی پیش آمده؟ چرا گریه می کنی؟» شخص فلک زده با دو دست بر سرخود زد وگفت:«تا حالا نمی دانستم چقدر بدبختم!»
وقتی، درجایی و برای جمعی، این مطالب را خواندیم و برخی زبان دراز کردند که:« فلانی! یعنی ما این قدر بدبختیم…» گفتم اول این که : همه ی آمارها رسمی است و از کتاب آمارسال ۹۰ گرفته شده اند! دوم این که به قول بیهقی هرگز«سخنی نرانم تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این{مرد}را ! »
بیش از این ورنویس را دراز نمی کنیم و نامه را می‌آغازییم!

جناب مردم خونگرم و مهمان نواز و خلاصه کسی که راستش« نتوان وصف تو گفتن …»
لرستان یکی ازسکونتگاه های نخستین بشری است. سکونت‌گاه های باستانی«هومیان و میرملاس» «کوهدشت» ، روشن ترین سند قدیمی‌ترین سکونت‌گاه های جهانند. این قطعه‌ی چهارفصل از سرزمین ایران، یک و هفت دهم درصد از مساحت کل کشور،یعنی ۲۸هزارکیلومترمربع، مساحت دارد. یک میلیون و۷۰۰ هزارتن، جمعیت دارد؛ یعنی حدود دو و نیم درصد از کل جمعیت ایران، در لرستان زندگی می‌کنند.
خرم آباد را نقطه اعتدال استان می دانند، وقتی که شانه های کوه گرین درشهرستان«الشتر و نورآباد» در شمالی ترین نقطه ی استان زیر بهمنی از برف به خودمی لرزد، کشت صیفیجات «پلدختر و معمولان» روانه‌ی بازار فروش می شود.
این سرزمین باستانی، ۸۰۰ هزارهکتارزمین کشاورزی دارد، با این حال، فقط ۲۰۰هزار هکتارآبی و ۶۰۰ هزارهکتار اززمین‌های کشاورزی آن، به شکل دیم، کشت می‌شوند. میانگین زمین‌های آبی درکل کشور، ۴۲ درصد است و این درحالی است که ۲۵ درصد از زمین‌های لرستان آبی‌اند و لرستان، با میانگین کشوری فاصله‌ای۱۷درصدی دارد!
استان لرستان سومین استان پرآب کشوراست.(پیش از خشک‌سالی) ۱۳ میلیاردمتر مکعب، آب جاری کشور را دارد اما کل استفاده‌ی لرستان از آب پشت سدها، با کمال تأسف «سه صدم درصد» است.

جناب مردم سلحشور،غیور و قهرمان و….
استان زاگرس نشین لرستان، دارای ۸۵۰ هزارهکتارجنگل است که درحال حاضر، به علت پدیده‌ی خشک‌سالی و ریزگرد‌های عربی، بخش زیادی از جنگل‌های بلوط درحال خشک شدن است و دیری نمی‌پاید که در آینده‌ای نزدیک، شاهد و ناظر«زوال بلوط» به عنوان یک فاجعه‌ی زیست محیطی درغرب کشور باشیم.
ازکل ۱۵هزار واحد صنعتی درکشور، تنها ۲۱۸ واحد صنعتی، یعنی چیزی حدود یک و نیم درصد درلرستان، آخرین ثانیه‌های عمرخود را سپری می‌کنند! همین واحد های نیمه جان صنعتی به شکلی غیرعادلانه در استان توزیع شده اند: به عنوان مثال:«خرم آباد۲۲درصد، بروجرد۳۲درصد، درود۱۷درصد، الیگودرز۱۲درصد، کوهدشت ۵درصد، نورآباد۲درصد، پلدختر۲درصد» از این تعداد واحدهای صنعتی دارند و برخی از شهرستان ها مثل الشتر، هیچ سهمی از این واحد های صنعتی ندارد.
پیش از انقلاب استان لرستان، به ویژه شهرخرم آباد، می رفت تا به یکی از قطب های صنعتی کشورتبدیل گردد. «شرکت توسعه ی کشت و صنعت»، یکی از بزرگترین پروژه های غرب کشورکه درهمان زمان، حدود ۱۵۰۰کارگر، درآن کار می کرد،کارخانه ی «چرم و پوست» که خود، یکی از واحد های نمونه ی صنعتی در کشور به حساب می آمد و دیگرکارخانجات «پارسیلون»، «ماشین سازی»، «یخچال سازی» وده ها واحد صنعتی دیگر، خودگواهی براین ادعا به حساب می آید، متأسفانه بعد ازانقلاب، به دلیل وقوع جنگ و نزدیکی این سرزمین به جبهه های نبرد و درتیررسِ دشمن بودنِ این جغرافیا و هم‌چنین از همه بدتر، بی‌لیاقتی مدیران وقت، همه ی این کارخانجات ، ورشکسته و قربانی واگذاری های غیرکارشناسی دولت شدند وتجهیزات آن ها، غارت و به دیگراستان های کشور، انتقال داده شدند.

جناب مردم ولایتمدار، یک دست، شیعه ی چهارده امامی و…
لرستان پایتخت پل های تاریخی کشوراست، استان آبشارهای بی‌نظیر، چشم اندازهای طبیعی، دریاچه ها، چشمه ها و سراب های بی‌شمار و از همه رویایی‌تر،استان کوه های زنده است. لرستان مرکز«تمدن مفرغ» است، آثار مفرغی لرستان جهان هنری را هنوز که هنوز است، شگفت زده نموده است.یکی از متفکران دراین باره میگوید:« درشگفتم که آیا سازندگان «تمدن مفرغ» همین لرهای ساکن لرستانند؟» که البته باید برآن افزود:که چنین درفقر و فلاکت و محرومیت می پِلِکَند.
از همه مهمتر، لرستان دارای گنجینه ای از«فولکلور» یا فرهنگ عامه است ، خالق و خواستگاه موسیقی مقاومت«دایه دایه» که: روزگاری«دایه دایه یک ترانه بود و ایران». سازسُرنای شاهمیرزای لرستان، در فرانسه«مروارید» جهان نام گرفت وکمانچه ی این ولایت، خود کتابخانه ای خواندنی، گویا و پرسخن برای جویندگان فرهنگ مردم است. لرستان، کان ومعدن زبان های باستانی وگویش های نژاده و اصیل است.
موزه ی قلعه ی فلک الافلاک با ۱۲هزار شئ تاریخی، یکی از بهترین موزه های تاریخی ایران است. در این باره باید پذیرفت: قابلیت و ظرفیت گردشگری درلرستان، بسیار بالاتر از استان‌های همسایه است. به عنوان مثال: هیچ‌وقت قابل مقایسه با استان«همدان» نیست! اما باز، باکمال تأسف همین استان با این همه فابلیتِ گردشگری، هنوزدر سطح کشور به عنوان یک استان«توریستی» شناسایی نشده است.
با این همه ظرفیت، باورنکردنی است اگرگفته شود، براساس آمار رسمی دولت، تنها دودرصد از بازدید کنندگان کشوری یعنی ۳۱۹ هزارگردشگرایرانی، از لرستان و قلعه ی فلک الافلاک آن بازدید می کنند.
در عرصه ورزش با وجود قهرمانان بنام لرتبار ایران زمین، لرستان در زمینه ی زیرساخت های ورزشی از محرومیتی تاریخی، رنج می برد. سرانه ی ورزش استان لرستان ۴۹ سانتی متر، یعنی کمتر از نیم متر است که با میانگین ۱۲۰ سانتی متری کشور، فاصله ی زیادی دارد. جالب است بدانیم سرانه ی نظامی شهر خرم آباد چیزی حدود ۲۲ متر است!

جناب مردم فرهیخته، روزنامه‌خوان، کتاب‌خوان، دانشمندو…

ساکنان این مرزو بوم، جایگاه لرها و کرد ها، به اعتراف دکتر «جنیدی» از مرزداران واقعی ایران بوده اند. ایشان دراین باره می نویسند:« بوده که در جنگ های «ایران و توران»، گاه «رستم» نبوده است اما در هیچ جنگی بین ایران و انیران ، نبوده که «گودرز و گیو»، حاکمان لرستان و کردستان حضور نداشته باشند و به باورمن(جنیدی) این مردم، مرزداران واقعی ایران زمین بوده اند.» با همین پیشینه ی دراز«حب الوطن من الایمان است» است که درجنگ تحمیلی ۶۲۰۰ شهید را، نثار خاک پاک ایران و ماندگاری«تمامیت ارضی» این خاکِ پرگهر، نمودند و به راستی جان کلام را «مقام معظم رهبری» فرمودند که:« رزم لرستانی ها {در دفاع از ایران }بیش ازآن که شنیدنی باشد، دیدنی است.»

جناب مردم عریضه نویس و نویسنده ی نامه های بی پاسخ
این استان با این پیشینه ی درخشان و با این ظرفیت، بااین همه جوانان توانا که درگوشه وکنار ایران بزرگ، پراکنده ودر پی لقمه ای نان، سرگردان شده اند و یا درخیابان های سرد شهر، هرز می روند به همت مدیران نالایق، نبود اراده ی ملی و معطوف به توسعه و پیشرفت این دیار و شاید، نه! به علت بخت و اقبال ناخوش! امروز، امروز، امروز، میراث دار رکورد های منفی کشور است!!
براساس آمارهای رسمی کشور، لرستان به عنوان بی‌کارترین استان کشور وکوهدشتِ لرستان به عنوان بی‌کارترین شهرستان کشور شناسایی شدند. براساس همین آمار، جوانان لرستانی با ۵۵درصد بی‌کاری، بی‌کارترین جوانان کشورند که البته این خبر دهشتناک در رسانه های دنیا، بازتاب گسترده و تحلیل ها و تفسیرهای نگران کننده ای به همراه داشت.
البته که روشن ترین پیامد بی‌توجهی و کم‌کاری مسئولان و نبود اراده ی ملی برای توسعه و پیشرفت این مرزو بوم، بی‌کاری، فقر، آمارِ نگران کننده ی تعداد تحت پوشش کمیته ی امداد و سازمان بهزیستی، افزایش آمارطلاق وکاهش آمار ازدواج است .
براساس آمارهای اعلام شده، «درسال ۸۹ آمار طلاق لرستان ۲۶۰۷ مورد و درسال ۹۰ به ۳۱۰۷ مورد رسیده، یعنی درطول یک سال ۱۸درصد رشد داشته و امروز این رقم به ۲۵درصد رسیده است! به گفته ی مدیرکل ثبت احوال لرستان: امروز «طلاق» درلرستان از «ازدواج» پیشی گرفته است و سیرصعودی آمارِطلاق و سیرنزولی ازدواج از لحاظ آماری، پدیده ای بسیار نگران کننده است.
اعتیاد به تنهایی برای مردم لرستان بلایی خانمان سوزو ریشه برانداز شده است. امروز بیش از ۱۰۰ کمپ ترک اعتیاد درلرستان فعال است، خجالت آوراست اگر بگوییم مراکزحرفه و مهارت آموزی ادارات« فنی و حرفه ای» درشهرستان های استان، به کمپ ترک اعتیاد تبدیل شده اند!
خود سوزی و خودکشی که یکی از پدیده های هولناک بشری است درلرستان رکود شکن شده است. همپای ایلام و خوزستان، بالاترین آمارخودکشی و خودسوزی از آن لرستان است. بوی زلف و لاشه ی سوخته، خواب از دیدگان وجدان های بیدار ربوده است، به تعبیر حنجره ی زخمی زاگرس، مردآواهای باستانی رحمانپور عزیز!،«هوار! هی داد!هی بیداد! هنی بوزلف سُخته دِت میایه باد!» خودسوزی و خودکشی مهمترین برآیند افسردگی و افسردگی برآیند بن بست زندگی است. فقر، بیکاری، طلاق و خودکشی همه متغیرهای وابسته به هم اند.

جناب مردم رنجیده و البته امیدوار، سرحال، خوشحال و…
دردیاری که حکومت مقتدر باشد! نظام اداری منسجم باشد! دستگاه های دولتی ، ادارات و نظام بوروکراسی باشد! پول نفت بشگه ای ۱۱۰ تا ۱۴۰ دلار باشد! چرا باید محروم باشیم؟
در سایه ی نظام مقدس اسلامی خیلی از جاهای سرزمین ایران اسلامی، رو به پیشرفت و آبادانی نهاد، بزنگاه های مناسبی ایجاد شد! ولی ای کاش! ای کاش! ای کاش! کسانی از خود ما که سال های سال، مردم لرستان را از نیروهای کارآمد وکارآزموده درصحنه های انتخابات محروم کردند، فرزندان لایق لرستان را به شکل های گونه گون، خانه نشین وکنارزدند و میدان را از مردانِ مرد، خالی نمودند و باعث شدند تا دربزنگاه های تاریخی، سهم لرستان نادیده گرفته شود! و با اعمال سلیقه ، منافع خود و گروه خود را بر منافع مردم ترجیح دادند و بانی و باعث این تراژدی شدند، امروز بیایند در پیشگاه مردم لرستان به کوتاهی خود و به ظلمی که درحق مردم روا داشته اند اعتراف کنند!
دربرابر صف درازجوانان تحصیلکرده ی بی‌کارلرستانی، پیش چشم سیل مددجویان کمیته ی امداد امام خمینی(ره)، در پیشگاه همه ی پدرانی که دربرابر خواسته های کوچک فرزندان معصوم خود، اظهار عجز وناتوانی می کنند! و شاهد شکستن غرور پدرانه ی خود می شوند! رودر روی خانواده های داغدارکارگران لرستانی که در«سعادت آباد تهران» زیرآوار رفتند! پیش چشم هزاران استعداد بی نظیر که به علت نداری هرز رفتند ودر باتلاق ناهنجاری ها غرق شدند و سرآخر، دربرابر همه ی فقیرانی که به نان شب محتاجند! اعتراف کنند و از همه ی این ها طلب عفو نمایند! هرچند دیریازود، گرفتارعدالت خدا خواهند شد!

و خلاصه و مختصر، آی مردم!
خوش نداشتیم این عریضه به تراژدی ختم شود؛ اما عمق محرومیت و آمارهای تکان دهنده، چنان است که دامن از دست روایتگرمی رود. ازاین بابت بسیار پوزش می طلبیم که خاطرشما را نیز مکدر نمودیم
امروز ازشما به عنوان کسانی که خود می توانند چاره جوی خود باشند،انتظار داریم، با عنایت به نیروهای تحصیلکرده و کارآزموده، سرمایه گذاران خلاق وکارآفرین،وبراساس«کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من» و با اعتماد و باور جوانان ، و فراهم نمودن بستر مناسب برای رشدو بلوغ و آگاهی نیم ساکت جامعه به وی‍ژه ایران‌دّختان امروز و مهین بانوان فردا، توسعه و پیشرفت خود را رقم بزنید و فصل تازه ای از توسعه و پیشرفت و آبادانی استان را بیاغازید!
این نکته را به یاد داشته باشیم روزی که آستین ها را بالا زدیم و کتاب خواندیم! و روزنامه خریدیم! و از حقوق خود باخبر شدیم! و حق خودرا خواستیم! و نوشتیم، چشم انتظار بالادستی ها نماندیم و به جان هم نیفتادیم! و دست از تنگ نظری ها برداشتیم و به هم روا داشتیم و… «روز پیروزی ماست» غیراز این «در برهمین پاشنه می چرخد»و خواهد چرخید! و با کنار رفتن«جلیل»وتشریف فرمایی«خلیل»کاری از پیش نخواهد رفت!!!

حقیرِسراپا تقصیر، علی گودرزیان