تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
5

خواجه نصیرالدین ؛ فیلسوف گفتگو

  • کد خبر : 41103
  • 09 دی 1392 - 22:22

     محمدجعفر محمدزاده / میرملاس نیوز : خواجه نصیرالدین ؛ فیلسوف گفتگو  ابتدا عنوان دیگری برای این نوشته که معرفی اثر دیگری از آثار ارزشمند دکتر دینانی است برگزیده بودم ؛ اما حیفم آمد از عنوان زیبای کتاب که امروزه از نیازهای ضروری جامعه فکری و فرهنگی کشور است (گفتگو) بگذرم و در نهایت […]

3958f2e006c1a2ef5835704c9ce88f9f
 
 
 محمدجعفر محمدزاده / میرملاس نیوز :
خواجه نصیرالدین ؛ فیلسوف گفتگو
 
ابتدا عنوان دیگری برای این نوشته که معرفی اثر دیگری از آثار ارزشمند دکتر دینانی است برگزیده بودم ؛ اما حیفم آمد از عنوان زیبای کتاب که امروزه از نیازهای ضروری جامعه فکری و فرهنگی کشور است (گفتگو) بگذرم و در نهایت نام کتاب و معرفی آن هر دو یکی شد.
به ‌هر‌ روی، خواجه نصیرالدین طوسی در ایران از شهرت فراوان برخوردار است و به واسطه آثار گوناگونش در ریاضیات و علم هیئت و نجوم ، مورد احترام علمای مغرب زمین نیز قرارگرفته است.
ایرانیان بیشتر با خدمات علمی او از تأسیس مدرسه و رصدخانه و کتابخانه‌ای بی‌نظیر با چهارصد هزار کتاب، تا تألیفات ارجمندی چون «اخلاق ناصری»، «اساس الاقتباس» و «اوصاف‌الاشراف»، خواجه را می‌شناسند و به او احترام می‌گذارند.
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی که به سبک و سیاق سایر آثارش و به روش خود هر از گاهی غبار از چهره برخی اندیشمندان می‌زداید و حقیقت آنها را می‌شناساند ، در کتاب «خواجه نصیرالدین، فیلسوف گفتگو» به سراغ این چهره تابناک و ایرانی مسلمان رفته و زوایای ناگشوده‌ای از خدمات علمی و فرهنگی این مرد بزرگ را به حوزه فلسفه نمایانده است.
در کتاب «خواجه نصیرالدین فیلسوف گفتگو» درمی‌یابیم که خواجه در کنار مشاغل دیوانی که البته فایده و نتیجه آن بیشتر به علم و دانش و ترویج فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی رسیده ، مردی است که توامان اهل اندیشه و عمل بوده و حق آن است که گفته شود شناخت گوهر واقعی هر شخص جز در این دو ساحت امکان پذیر نیست و بررسی هستی یک انسان و ارزیابی شخصیت او تنها در این دو حوزه امکان‌پذیر است ؛ کاری که دکتر دینانی برای معرفی و شناخت خواجه انجام داده است.

با بررسی اندیشه‌های هر شخص ذات و جوهر او هویدا می‌شود و به تعبیر دکتر دینانی: جوهر انسان بدون اندیشه به صحنه تصور و ساحت تصدیق درنمی‌آید. این تعبیر وقتی به درستی درک می‌شود که بدانیم عالم اندیشه جدا از عالم عمل هر فرد نیست و نمی‌توان این دو عالم را سرزمین های دور افتاده‌ای تصور کرد که فرسنگها با هم فاصله دارند ؛ بلکه باید دانست که عالم اندیشه و عالم عمل دو نوع فعالیت فکر انسان است که دو جلوه و بروز و ظهور دارند: یکی سخن و دیگری عمل و بدیهی است که نمی‌توان میدان عمل هر فرد را از ساحت اندیشه و سخن او جدا دانست.

تأیید این بیان را می‌توان در سخن دکتر دینانی در مقدمه کتاب به این صورت دریافت که: «فعل به همان اندازه با فاعل متحد و یگانه است که با مفعول مطلق.» این سخن در مورد فعل اندیشیدن بسیار روشن و آشکار است؛ زیرا در نظر اهل بصیرت و تأمل ، پوشیده نیست که فعل «اندیشیدن» به هیچ وجه از «اندیشنده» و «اندیشیده» جدا و منفک نیست و این همان چیزی است که بزرگان اهل معرفت در باب اتحاد میان عقل و معقول ابراز داشته‌اند.

در نظر این اشخاص عاقل جز خود عقل چیز دیگری نیست ؛ زیرا غیر عقل نمی‌تواند تعقل داشته باشد. چنان‌که معقول نیز در واقع جز عقل چیز دیگری نیست، بر این اساس می‌توان حکم کرد که اگر خواجه نصیر در طول زندگی پربار خود علاوه بر ساحت اندیشه، در میدان عمل فردی جسور بوده که گامهای مستحکم عملی برای اعتلای علم و دانش و نیز برای پیشرفت و آبادانی کشور برداشته ، عمل او عیناً نشأت گرفته از اندیشه او و ماحصل اندیشه او اعمالی بوده که انجام داده است و از این رو سخن کسانی که او را به ناروا دانشمندی درباری و یا درباریِ علاقه‌مند به علم و دانش معرفی نموده‌اند، به خطا و ناصواب است.

به اعتبار آنچه از آثار خواجه امروز در دست است، خواجه مردی بوده که میدانهای فراخ اندیشه و علم را طی نموده و در هر میدانی میدانداری‌ها کرده و آثاری از خود به جای گذاشته است که هر کدام به نوبه خود ارزشمند و واجد اعتبار و امتیاز است ؛ اما آنچه در این میان خواجه را امتیاز ویژه می‌بخشد ، «اندیشه» و «فعل اندیشیدن» نزد خواجه نصیر است که اساس همه افعال و از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در این باره دکتر دینانی معتقد است:

«صناعت خطابه یا شعر یا جدل منشأ آثار فراوان بوده و نقش خود را در نشیب و فرازهای فرهنگی و تاریخی ایفا کرده است؛ اما صناعت برهان از هر صناعت دیگری برتر و بالاتر است… زیرا اعتبار و استحکام برهان به اعتبار عقل است و اعتبار عقل ذاتی شناخته می‌شود.»

بدیهی است که صنعت برهان همان صنعت گفتگوست که مهمترین و وسیعترین میدان ظهورش فلسفه است. سقراط بزرگ برای سخن و گفتگو ارزش و اعتبار فراوان قائل بود و فلاسفه دیگر نیز به ویژه افلاطون بر همین سیره و روش بوده‌اند.
سقراط اندیشه‌های بلند خود را در قالب گفتگو و پرسش و پاسخ مطرح می‌کرد و از ‌این‌طریق اندیشه خود را جاودانه می‌کرد. دکتر دینانی تصریح می‌کند که: «در میان فلاسفه مسلمان خواجه نصیرالدین طوسی بیش از هر فیلسوف دیگری اهل گفتگو بوده و این گفتگوها را نیز در بسیاری از آثار خود منعکس ساخته است.»

و نکته قابل توجه اینکه خواجه نصیر مقید به محدودیتهای جغرافیایی و زمانی نبود و از طرق گوناگون راه و مسیر گفتگو را بسط می‌داد. یکی از آثار ارزشمند خواجه که در آن باب گفتگو را با فلاسفه و اندیشمندان بزرگ گشوده است، مجموعه‌ای است تحت عنوان «اجوبه المسائل‌النصیریه» که در هر فصلش، با یکی از اندیشمندان بزرگ گفتگو کرده و به بیان چگونگی اندیشه آنها پرداخته و نظر خود را راجع به هر موضوع ابراز داشته است.

در مقدمه کتاب فیلسوف گفتگو، ماجرای نگارش کتاب «مصارع‌المصارع» را می‌خوانیم که خواجه نصیر چگونه با زبان فلسفه و برهان به مبارزه با اندیشه‌های اشعری گونه محمدبن عبدالکریم شهرستانی می‌رود؛ همو که کتابی در مقابله با فلاسفه تحت نام «مصارعه‌الفلاسفه» نوشته است و خواجه نصیر در کتاب خود با مهارت کامل و براهین قاطع کمر کشتی‌گیر میدان فلسفه را به خاک مالیده است.
استاد دینانی در ادامه مقایسه می‌کند کتاب مصارع‌المصارع را با «تهافت الفلاسفه» ابوحامد غزالی که او نیز نبردی سنگین و سهمگین از طریق کتاب خود در ردّ فلاسفه داشته است و نیز مقایسه می‌کند کار خواجه را با کار «ابن‌رشد» که در دفاع از ارسطو، بر ابوحامد غزالی می‌تازد و البته ابن‌رشد در میدان نبرد خود جز سلاح اندیشه و فلسفه ارسطو چیزدیگری همراه ندارد، در‌حالی‌که خواجه در مقابله با شهرستانی نه تنها محدود و مقید به یک فیلسوف خاص نیست، بلکه به انواع نظریات فلسفی مجهز و ممحز است.

دکتر دینانی معتقد است: خواجه نصیر در مقام دفاع از فلسفه علاوه بر اینکه در دفع انتقادهای شهرستانی از فلاسفه، کوشش کرده است به همه شبهات و شکوک فخر رازی نیز در این باب پاسخ گفته است و از این جهت کار خواجه را در مقایسه با کار شهرستانی هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی برتر و بالاتر دانسته است که اگر کسی بگوید او یکی از بزرگترین دفاع‌کنندگان از مقام فلسفه در جهان اسلام به شمار می‌آید، از روی گزاف سخن نگفته است.

البته استاد دینانی در ادامه مقایسه کار ابن رشد و خواجه نصیر، بر این اعتقاد است که پرتو اندیشه‌های خواجه چنان منشأ اثر واقع شد که پس از درگذشت او، اندیشه‌اش به خاک سپرده نشد و از پس قرنها هنوز که هنوز است، علاقه‌مندان و ارادتمندان به شیوه و روش او فراوانند؛ اما پس از درگذشت ابن‌رشد، حتی یک شاگرد ممتاز و برجسته از او در نشر اندیشه‌هایش نمی‌توان یافت.

به نظر می‌رسد علت ماندگاری اندیشه و بیان خواجه نصیر نسبت به دیگران، چیزی جز بهره‌گیری وی از اکسیر گفتگو و برهان و تفکر نمی‌تواند باشد؛ چه، او بی‌دلیل و برهان و تأیید و رأی داوران منصف پشت کسی را به خاک نمالید و ناآگاهانه و از سر تعصب و یا جهل با هیچ اهل تعقلی به مقابله و مبارزه نایستاده است. پرهیز خواجه از ساده نگری و سطحی‌اندیشی راه و رسم او در گفتگوست که آن را می‌توان مسیر نورانی او در پس اعصار و قرون دانست.

دکتر دینانی در بخش دیگری در پاسخ به این پرسش که: «چرا ابن‌سینا و خواجه‌نصیر در الهیات و مسائل مربوط به مابعدالطبیعه از سایر اندیشمندان شناخته می‌شوند؟» معتقد است: کمتر کسی را می‌شناسیم که در الهیات و مسائل مربوط به مابعدالطبیعه همسنگ و هم‌ردیف ابن‌سینا و خواجه نصیر باشد…
ابن سینا در این حوزه از معرفت و شناخت به طرح یک سلسله از مسائل پرداخته که پیش از او کسی در مورد آنها سخن نگفته؛ اما در مورد برتری خواجه نصیر باید گفت: اهمیت و برجستگی او در این نیست که بر خلاف جهت ابن‌سینا گام برداشته و یک جریان فکری دیگری در مقابل اندیشه‌های او به وجود آورده است، بلکه دفاع او از فلسفه و کوشش و تلاشی که با درایت و بزرگی داشت، باعث شد فلسفه را از خطر سقوط و نابودی نجات دهد، بسیار مهم است.

دکتر دینانی به این شبهه هم پاسخ می‌دهد که «مردی با این همه فضل و دانش، چگونه پذیرفته است که در خدمت ایلخانان و اسماعیلیان باشد؟» می‌گوید: زندگی این فیلسوف بزرگ نشان می‌دهد که در هر حال و مقام، چه در زمانی که با اسماعیلیان زندگی می‌کرد و چه در روزگاری که با ایلخانان همکاری داشت، همواره دانش و نیروی خود را در راه خدمت به علم و فلسفه به کار می‌برد و در راه نجات مردم از هر گونه ستم و بیداد کوشش می‌کرد. و به ‌راستی باید پرسید چه ستمی شدیدتر و مخوف‌تر از جهل و نادانی و خرافه می‌توان یافت که خواجه‌نصیر عمر خود را مصروف مبارزه با پیامدهای ناگوار آن نموده است.

دکتر دینانی در ادامه می گوید: حکیم بزرگ طوسی مسئولیت منصب‌های دیوانی را از آن جهت می‌پذیرفت که بتواند در راه کمک به [علم و عالمان] گام بردارد و به پیشرفت علم و اندیشه یاری رساند. اهتمام خواجه طوسی نسبت به هدفهای علمی و فلسفی خود آن‌چنان بود که حوادث روزگار کوچکترین خللی در اراده او ایجاد نمی‌کرد.

مقدمه کتاب «خواجه نصیر فیلسوف گفتگو» به مباحث دیگری چون: آثار خواجه در طب و نجوم، کیفیت و کمیت آثار خواجه، چرایی پذیرش مسئولیت دیوانی از سوی خواجه‌نصیر، ظهور اندیشمندان در عهد اسماعیلیان به واسطه حضور خواجه، مقابله با خرافه در امور مهم سیاسی و حکومتی و ایفای نقش در خاتمه‌دادن به دوران حکومت به ظاهر اسلامی عباسیان، نفوذ و استیلای اسلام بر مغول به خاطر اقدامات خواجه و معرفی شاگردان خواجه را می‌بینیم و با بحثی پیرامون فلسفه خواجه‌نصیرالدین، مقدمه کتاب به پایان می‌رسد.

دکتر دینانی معتقد است که خواجه نصیر فلسفه جدیدی ابداع نکرد و از یک سلسله مباحث و مبانی بدیع و بی‌سابقه سخن نگفت و گرچه آثار ابن‌سینا را شرح کرد، ولی هرگز ادعا نکرد که ابن سینا آخرین فیلسوف است و اندیشه‌های فلسفی نیز در فلسفه او به پایان رسیده است، بلکه کاری که او کرد، گشودن باب تفکر فلسفی بود تا کاروان فکر فلسفی بتواند همواره به مسیر خود ادامه دهد.

دکتر دینانی معتقد است که خواجه‌نصیر با پیمودن راه گفتگو نه تنها جریان فکر فلسفی را از خطر سقوط نجات داد، بلکه از‌این‌طریق به حفظ هویت ایرانی و احیای فرهنگ اسلامی نیز کمک کرد. خطر سطحی‌نگری و جمود همراه با تعصب کور را گوشزد کرد.

یافته دیگر و البته مهم خواجه‌نصیر از فلسفه را می‌توان پی‌بردن او به «گنج سخن» و دستیابی به قدرت کلام، آن هم به شیوه گفتگو دانست. او با بهره‌گیری از قدرت سخن، از حریم فلسفه دفاع کرد؛ اما هرگز از قواعد فلسفی و عقلی خارج نشد و در قالب فلسفه خاصی نیز گرفتار نیامد.

کتاب «خواجه نصیر فیلسوف گفتگو» علاوه با مقدمه جامعی که دارد، در شانزده فصل تدوین و تبویب شده که در هر باب آن دکتر دینانی به بیان یک مسأله فلسفی می‌پردازد و پس از ارائه ‌نظر های متفاوت، گفتار خواجه نصیر را که گفتار فلسفی و گفتگو گونه با صاحبان اندیشه و کلام است، می‌آورد و به هر کدام پاسخی درخور و یا توضیح و شرحی شایسته می‌دهد.

ماجرای برخورد نحو عربی و کلام اشعری با منطق و فلسفه، حوزه زبان و قلمرو عقل اندیشه اشاعره و جایگاه آن در جهان اسلام، حب دانایی اصل فلسفه و آغاز راه فضیلت، خواجه‌نصیرالدین طوسی در سنگر دفاع از فلسفه، کوشش برای ویران‌کردن و تلاش برای ساختن، عالم آگاهی و جنبش اندیشه در نخستین گام، نقطه آغاز در پیدایش نظر، نگاه عقل از جایگاه ناکجاآباد، بلاغت و حکمت در آثار حکیم طوسی، نگاه نو و سخن تازه، هماهنگی شهود و اندیشه در یک گفتگوی شکوهمند، حکمت علمی در نظر حکیم طوسی و تأویل در اندیشه خواجه‌نصیرالدین طوسی عناوین فصول شانزده گانه کتاب هستند.
کتاب «خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف گفتگو» در سال ۱۳۸۹ از سوی انتشارات هرمس در ۵۶۰ صفحه به قطع رقعی به بازار نشر عرضه شده و تا کنون به چندین نوبت چاپ رسیده است. بدون تردید این کتاب دریچه جدیدی از شناخت خواجه‌نصیرالدین طوسی را به روی علاقه‌مندان می‌گشاید و زوایای پنهان این چهره تابناک ایران‌زمین را آن‌گونه روشن کرده است که پیش از این نبوده و به درستی که این ویژگی ممتاز دکتر دینانی است که هرگاه به سوی معرفی شخصیتی روی می‌آورد، گام در جای قدم دیگران نمی گذارد، بلکه تلاش می‌کند تا یافته‌های خود را ارائه و خواننده و پژوهنده را از حظ تازه بهره‌مند سازد.

 
روزنامه اطلاعات دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۲ / صفحه شش
 
 
 
 
لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=41103

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 111در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۱۱
  1. دوست فرهیخته آقای محمدزاده
    باسلام و سپاس
    امید آنکه با معرفی این شخصیت های کم نظیر و تبیین بیشتر فکر و اندیشه پویای آنان ، فرهنگ گفتگو بیش از پیش در سطوح مختلف جامعه گسترش یابد .

  2. خدمت دوست عزیزم اقای محمدزاده سلام عرض میکنم علت ماندگاری اندیشه وبیان خواجه نصیر نسبت به دیگران چیزی جز بهره گیری او ازگفتگو وبرهان وتفکر نبوده امیدوارم عزیزان اهل قلم نسبت به معرفی اینگونه شخصیت های بی نظیر به مردم اهتمام داشته باشند تا فرهگ گفتگو بیش ازبیش درجامعه گسترش پیدا کند رجا واثق دارم که شما در این اقدام خیر موفق خواهید شد

    • از روئیت خامه گرانقدر و فاخر اندیشمند فرزانه و فیلسوف برجسته و بی ادعا و استاد ارجمندم آقای محمدعلی دیربازیان بسیار مشعوف شدم رجاء واثق دارم که همچنان باشد و باشیم و از افاضات آن وجود ذیجود بهره مند گردیم . شاگرد کوچکتان و دعاگوی همیشگی شما مستقر در تهران.

  3. باسلام و احترام
    لذت جان بردیم. از این مرقمه ها برای جلای روح و جان بسیار نیاز داریم تا در این دنیای سیاست زده کمی از معرفت و …. بوییی به مشام عقلمان برسد.
    پاینده و پیروز باشید.

  4. جناب آقای محمدزاده عزیز

    قبلا کمتر شما را در قامت یک نویسنده دیده بودیم. نوشته آموزنده ای بود. البته شاید نیاز دارد مقداری شیوه نگارش عالمانه تر باشد. البته محتوا کاملا آموزنده بود.
    البته جسارت بنده را به دیده رافت بنگرید. چون بنده از شاگردان شما بوده ام. چند آیه ای که از سوره بقره در ذهن دارم یادگار شماست که در قلب ما جاریست.
    پیروز باشید و سلامت

  5. سلام بر دوست و برادر عزیزم آقای محمدزاده!
    مقاله بسیار ارزشمندی بود .پیش ازاین از روی وبسایت شخصی شما چند مقاله دیگر از همین دست راجع به ابن سینا و خیام و معرفی دکتر دینانی استاد فلسفه خوانه بودم. از اینکه همچنان در صفحات مطبوعات کشور حضور فعال دارید خوشحالم. امیدوارم همیشه سربلند باشید. در انتظار نوشته های دیگر شما هستم. ضمنا کتاب انسان آرمانی را از نمایشگاهی در مشهد خریدم دست مریزاد.از میر ملاس هم ممنونم

  6. باسلام خدمت آقای محمدزاده عزیز
    وجود حضرت عالی در راس یکی از مهمترین پست های کلیدی کشور سالها باعث افتخار همشهریانت بود.اما متاسفانه برای شهرتون دست آوردی نداشت.سالهاست اداره فرهنگ را در اختیار دانشگاههاقرار داده اند وحتا کرایه ی آن را به اداره که نمی دهند هیج بلکه باعث تخریب اداره شده اند.شما می توانستید حداقل باعث شوید که هزینه به خزانه واریز نشود وخرج فرهنگ زخم خورده شهرمان شود..درد را از هر طرف بخوانی درد است جناب آقای محمدزاده! متاسفانه همه قلمشون خواندنیست ولی قلمی که برای پیشرفت شهری نشود آن قلم به هیچ دردی نخواهد خورد.کاش بجای این قلم گویا ورسا کاری برای فرهنگ این شهر میکردید.به هیچ عنوان قابل توجیح نیست کارهایی را که می توانستید انجام بدهید ولی ندادید.
    غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر آنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    • سلام به تمام همشهری های قدر شناس خودم
      سخت در اشتباهید برادر عزیز . آقای محمدزاده در راستای وظایف خودش برای کوهدشت کم نگذاشت . اگر قرار بود ایشون هم به فکر همشهری ها و فک و فامیل خودشون باشن که فرقی با بقیه نمیکردند دوست خوب من .
      بیچاره آقای روحانی، فکر کنم بعد از ریاست جمهوری باید جواب آموزشگاه راهنمایی رانندگی شهر سرخه رو هم طی بیانیه ای بده …
      مشکل شما اینه که محمدزاده رو همشهری خودتون میدونید و فکر میکنید کوهدشت یعنی کل کشور . برادر عزیز آقای محمدزاده مسئولیتش کشوری بود و بازخورد کارش رو در سطح کشور همگی شاهد بودیم .
      جدای از تمام این بحث ها می خوام مثل خودتون و با طرز فکر همشهریامون یه مطلبی رو یادآوری کنم :
      من و شمای همشهری بیاییم اول برادریمون رو برای محمدزاده و پیریایی ثابت کنیم بعد ادعای ارث و میراث کنیم .
      مگر این دو نفر همونهایی نیستن که سالها قبل با قدر نشناسی بزرگترهای من و شما از کوهدشت رفتند .
      مگر این آقایون همونهایی نیستن که روزی که پست گرفتن من و شما اخم کردیم و غصه خوردیم ؟
      مگر این آقایون همونهایی نیستن که برای کارهایی که در فضای مساجد و کانونهای کوهدشت انجام میدادند هدف داشتن و هدفشون به همین شهر ویران شده ربط داشت و دست آخر هم چیزی جز بی مهری بزرگترهای من و شما رو ندیدن؟
      می تونید برید یغه ی کسانی رو بگیرید که تمام این سالها توانمندی های این عزیزان رو انکار میکردند و حتی خوش نداشتند در همین میر ملاس هم خبر موفقیتهایشان برای همشهریانشان منتشر شود .
      در اینجا همه دیدیم که چطور آقای محمدزاده بزرگوارانه رفتار کردند و با محبت جواب شما رو دادند .
      شنیدم که محمدزاده و پیریایی در همون سالها که عده ای ناجوانمردانه جلوی تفکر درستشون رو گرفتند همینطور با محبت برخورد کردن و وقتی دیدن جایی برای کار بدون دعوا و درگیری نیست با همون کسوت معلمی از کوهدشت به شهرهای دیگه رفتن …
      کجا و چه موقع در این شهر نام و آوازه ای از این عزیزان بود ؟
      یادم میاد روزی که آقای پیریایی نشان سازندگی گرفتن عده ی محدودی میخواستن برای ایشون بنر تبریک نصب کنند، کجا بودید وقتی برای نصب بنر سه روز مجوز نمیدادند وروز اول به دستور آقایون بنر ها رو پاره کردند؟
      چرا وقتی که باید محبت کنیم و قدرشناس باشیم یادمون میره همشهری هستیم ولی وقتی که انتظاری داریم انقدر طلبکارانه صحبت میکنیم ؟
      آقایون عزیز و تحصیلکرده یک سوزن به خودمون یک جوالدوز به دیگری….
      اینها واقعیتهایی است که ممکن است بازهم برای عده ای دردآور و زجرآور باشد .
      از میرملاس انتظار دارم بازهم بی طرف به جریان نگاه کنه و همونطور که کامنت نمایشگاه میر عماد رو منتشر کرد این جواب رو هم منتشر کنه .
      عزیزانی که سالها پیش این رسم بد و نامیمون قدر نشناسی رو پایه گذاری کردن خوشحال باشن. اونقدر موفق شدید که ما جوانهای کوهدشتی محمدزاده و پیرایی رو فقط در این میر ملاس دیدیم و اخبارشون رو پیگیری کردیم .سالها دل طلب جام جم از ما می کرد/آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد .

      • برادر فضای الان کوهدشت را با بیس سال پیش مقایسه نکن

        کوهدشت الان سرشار از شخصیتهایی است که از پس وزارت خونه و استانداری بر میایند.

        سرشار از استاد دانشگاه و نخبه و پزشک و هنرمند و خوش نویس و نقاش و موسیقی دان است

        • همین خود بزرگ بینی هاست که پدر این شهر رو درآورده .
          آقای حسن …
          ما که بخیل نیستیم برادر من . باعث افتخار من هم هست. اما اگر یه غریبه ای بیاد تو این سایت و این نظر شما رو بخونه بازم برای ما لرها جوک میسازن ها . متهممون میکن به داشتن توهم !!!
          بر منکرش لعنت که کوهدشت بزرگ داره . تحصیلکرده داره .
          عزیز دلم بزرگی و تحصیل و نخبه بودن باید مقدمه ای باشه برای پرهیز از بخل و حسد و کینه توزی بی مورد . کوهدشت اگر از این سه مورد خالی بشه میتونیم با افتخار بگیم کوهدشتی هستیم وگرنه باید مثل قبل بازهم از آورن اسم شهرمون بین چند تا غریبه خجالت بکشیم .
          بزرگ کسیه که بزرگی کنه دوست عزیز . بزرگایی که ما داریم تو این کوهدشت میبینیم برا اقوام و آشنایانشون بزرگی میکنن نه برای مردم و شهرشون و کشورشون اسم اونایی که شما مد نظرتونه باید بذاریم کدخدا…
          عزیز دل به شما حق میدم که اینطور متعصبانه جواب بدید چون ماها تا حالا جز تعصب بیجا چیز دیگه ای برامون مشق نشده . یه نگاهی به انتخاباتمون بندازید …
          کجان اون همه استاد دانشگاه و دکتر و مهندس و وزیر و وکیلی که شما گفتید ؟!!!

      • جناب بی غم
        همه میدونن که بعداز عنوانهای متعددی که برای هنرجوهای بنده در مسابقات جشنواره های ملی وبین المللی افتاد، علیرضانظری، محمدمهدی سهرابی، علیرضارستمی به عنوانهای برتروبرگزیده جشنواره بین المللی کودک ونوجوان تهران، محمدمهدی پوربرگزیده جشنواره سراسری خورشیدولایت وبخصوص اتفاق بزرگ علیرضا رستمی، پیشنهادای زیادی از فرهنگسراهاوآموزشگاهای تهران بهم شد ولی بخاطر همین نونهالا ونوجووناردکردم ونرفتم چون ایمان دارم به روزهای آینده…توگود نیستی جناب بی غم! ماخودمون زجرکشیده فرهنگیم…اگه تشریف بیاریدآموزشگاه بنده این اتفاقاتو به عینه خواهید دید که با چه شرایطی کارمیکنیم.فقط عشق است وبس! دل به حال آقای محمدزاده نسوزونید، اینقدبزرگ هستن که باحرف آدمای کوچیکی مث بنده ازشون کم نمیشه.من الانم قلبن دوسشون دارم.فقط باید نقدپذیرباشیم .
        باتشکراز سایت میرملاس که بستری فراهم کردن که با بزرگای فرهنگمون دردودل کنیم

        • سلام بر آقای زالپور . در مورد اینکه من بی غم هستم بازم اشتباه کردید . بعضی رفتار همشهریامون کافیه تا تمام غم و غصه های عالم بشینه تو دل آدم دوست خوب من …
          دوست عزیز یکی از کسانی که هر روز وقتی از جلوی آموزشگاه شما رد میشه و دوس داره بیاد داخل و یه خسته نباشید به شما بگه بنده هستم .
          در اینکه شما هنرمند و استادی دلسوز برای شاگردانتون هستید شکی ندارم . برای همین بود که وقتی دیدم جنابعالی هم مثل عوام فکر میکنید دلم سوخت . پیش خودم گفتم اینکه آقای زالپوره وای بحال دیگران و مردمی که حتی تحصیلات اولیه رو ندارن .
          برادر من، بنده روی آقای محمدزاده شناختی ندارم اما ایشون یه وظایفی بعنوان معاون مطبوعاتی براشون تعریف شده بود و با همون وظایف باعث سربلندی هممون تو کشور شد . این موردی که شما اشاره کردید جز وظایف معون مظبوعاتی وزارت ارشاد نبود . از شما تعجب میکنم !
          همین الان چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب از ایشون و کارهای مثبتشون ابراز رضایت میکنن و کاردانی و شایستگی ایشون رو ستایش میکنن . مطمئنم که خود شما هم قلباً از اینکه همشهریمون اینطور سربلندمون کرده خوشحالید. اما برادر عزیز این بحثی که شما مطرح کردید می تونه باعث خوشحالی کسانی باشه که سالهاست دنبال حاشیه سازی و تفرقه هستند و همونطور که شاهد هستیم تا حد زیادی به اهداف نامیمونشون هم رسیدن.
          در ضمن از شما دوست خوبم بعنوان قشر تحصیلکرده و هنرمند کوهدشت انتظار میره بجای طرح این مباحث در خصوص متن و مقاله ی منتشر شده نظر کارشناسی بدید تا همه متوجه بشن قشر تحصیلکرده ی کوهدشت چه معلوماتی دارند .
          امیدوارم از نظر بنده سوء برداشتی نشه و متوجه بشد که قصد بدی از گفتن نظرم نداشتم .
          تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ./

    • درود براستاد زالپور
      این حرف همه هنرمندان شهرمونه که به عینه این چیزا رو می بینن
      بله واقعا میتونستن کاری بکنن ولی نکردن

  7. باگفته جناب زالپور موافقم. شهر ما شهریست که مردمان رئیسش زود فراموشش میکنند. گویی نیک میدانند که هر زمان بازگردند باز با جملاتی میشود دل رنجیده مردمش را به دست آورد. معلم عزیزم جناب آقای دکتر محمد زاده همانکه از شما انتظارها داشتم برای دستکم فرهنگ شهرم، اما به مانند دیگران شما نیز نکردید، بازگشتتون مبارک…

  8. سلام
    ابتدا از دوستان میرملاس که مقاله منتشر شده در روزنامه اطلاعات را باز نشر کرده اند سپاسگزارم و بعد هم از عزیزم حاج شیخ هادی قبادی،دیربازیان(از هر نوعش که همه دوست داشتنی اند)،آقا مصطفی شیرمحمدی،گراوندپور گرامی که دوست دارم با دیدارش خاطرات بهترین سالهایم زنده شود،حاتمی گرامی که به همه شان ارادت دارم وزالپورهنر مندی که وصفش را به نیکی و مکرر از شاهین رضایی شنیده ام واز سر دلسوزی برای کوهدشت اشاره ای مرقوم فرموده اند وهمه کسانی که خوانده اند ممنونم وبرای همه سربلندی آرزو میکنم.با مهر

  9. درود بیکران بر جناب آقای دکتر محمدزاده
    ما به جنابعالی افتخار م میکنیم
    مطالب اموزنده و مفید بود

  10. درود خدا بر استاد زالپور عزیز
    واقعا درود برشما برای صراحتتون
    امسال جناب آقای محمدزاده خیلی کارا میتونستند برای این شهر انجام بدن ولی ندادن

  11. باسلام ، با وجود نقاط ضعفی که سایت میر ملاس داره و هیچگاه هم درصدد رفع اونها برنیامده ویا شاید تلاش هم کرده تا اونهارو رفع کنه ولی بضاعتش بیش از این نبوده نقطه قوتی هم داره واون فراهم آوردن عرصه ای برای درج نظرات گاه ضعیف و غیر کارشناسانه و گاهی هم قوی و قابل تعمقه. چند مدتیه که در این سایت شاهدقلم فرسایی و اظهار نظر برخی دوستان هستیم که تا پیش از این بیشتر خواننده بودند تا نویسنده ، شاید این مهم به خاطرتغییراوضاع سیاسی باشه کهاین روزها درحال انجامه به هر حال امیدواریم این اصحاب قلم همیشه دست به قلم بوده ودر اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی شهر و روستا اظهار نظر کرده نه در شرایطی روزه سکوت گرفته و با صبری که ایوب را هم کلافه می کندمنتظر ظهور شرایط خاصی باشند .
    امادر خصوص جناب محمد زاده هم باید گفت که ایشان از جمله همشهری های صاحب فکر و اندیشه هستند که به شخصه به تواناییهای شخصی اشان افتخار می کنم هرچند معتقدم چون ایشان دراستان ، شهر و حتی مناطق دور افتاده کم نیستند و امیدوارم زمانی برسدکه بر اساس شایستگی اشان در مسندی در شانشان ایفای خدمت کنند
    امابا وجود این مباحث من هم به نوعی با نظر دوستمان زال پور موافقم و اون اینکه جناب محمد زاده و دوست و یار دیرینه ایشان جناب پیریایی در زمان مسئولیتشان به نوعی می توانستند برای رفع بعضی (تاکید می کنم برخی نه همه ) معضلات شهر مان همت کنند.هرچند معتقدم ایشان شاید در حد توان برای انجام این مهم سعی داشته ولی به نتیجه نرسیده امیدوارم اگر زمانی دیگر در هرکجا مسندی به ایشان و سایر دوستان واگذار شدبه قدرخاطره خوشی که نسبت به شهرشان در گوشه ای از قلبشان وجود دارد مردم این دیار را یاد کنند

    • برادر خسروی عزیز
      مگر آقایانوکلا اجازه داده اند کوهدشتی های خارج از کوهدشت حتی حضور موثری داشته باشند همیشه ترسیده اند نکند رقیبی برایشان پیدا شود حال که امثال محمدزاده ثابت کرده اند که مسیرشان فرهنگ است و بحق هم خوب مسیری رفته اند.

  12. دست مریزاد دوست قدیمی

  13. در آرزوی روزی ام که در مردم کوهدشت دوتا ادم غیور واقعی و بی منت و در پی حق شهرستان و آزاده باشند. هر سایتی را میبینم همش دم از تشکر و قدر دانی هستش. همش تعریف و تمجید از همدیگر.

    خوب برادر من اگر این همه متفکر و فیلسوف و بزرگ مرد در کودشت داریم چرا وضع شهر همین است. مگر میشود شهری که بزرگان و متفکران و مردان واقعی زیادی دارد وضعش اسفناک باشد.

    • اصلاح وضع شهر رو نباید از فیلسوف ومتفکر خواست باید سراغ آنهایی رفت که بارها رای مردم رو گرفتن و میگیرند و خواهند گرفت.

  14. بیگمان اگر قرار باشد از شخصیت های فرهنگی شهرستان کوهدشت که در سطح ملی خوش درخشیده اند و موجب آبرو و عزت برای شهرستان ما شده اند نام ببریم محمد جعفر محمد زاده در صدر این افراد خواهد بود .
    آثار و کتاب های با ارزش وی عموما مرجع دانشگاهی است ،حسن خلق، رفتار انسانی و آبروی خدادادی بخشی از سلوک انسانی وی است که خداوند به او عطا کرده است .
    خدایا به حق پیغمبرت قسم می دهم بر عزت این انسان ها افزون کن و حسودان و بخل ورزان را به راه راست هدایت فرما “الهی آمین” .
     

    • دفاع کردن شما جناب امرایی از سم هم بدتر بود برای جناب محمد زاده.خواهش میکنم دفاعتون بزارید در راستای انتقادی باشه که دوستان کردند.همه جایگاه ایشون و میدونن

  15. محمدزاده متولد سوم دیماه ١٣۴٧ در کوهدشت لرستان. نویسنده روزنامه نگار وپژوهشگر و مدرس دانشگاه که دارای آثار متعددی در حوزه ادبیات فارسی است و به واسطه مسولیت های شغلی آثاری نیز در زمینه علوم ارتباطات و روزنامه نگاری دارد.
    وی هم مشاور وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی است و پیش از این مسولیت های دیگری از جمله معاون مطبوعاتی ، معاون ارتباطات ریاست جمهوری مدیر کل روابط عمومی دیوان محاسبات و معانت روزنامه جام جم و مسولیت های مختلفی در سازمان صدا وسیما داشته است .
    محمدزاده در رشته. زبان وادبیات فارسی تحصیل کرده و تا به حال چندین کتاب و صدها یادداشت مقاله از وی منتشر شده است که از جمله می توان به آثار زیر اشاره کرد:
    ۱)رسانه شناخت(مجموعه گفتارهایی در توسعه کیفی مطبوعات)
    ۲)اسفندیار نامه(شناختنامه اسفندیار پهلوان اساطیری ایران زمین)
    ۳)از منزل کفر تا به دین(تاملاتی در ادب فارسی)
    ۴)روزهای انتخاب(مروری بر انتخابات دهم ریاست جمهوری بر بستر رسانه ها)
    ۵)تک بیت های حافظ(همراه با شرح وتوضیح)
    ۶)گفت و گوی فراسوی زمان با امام علی (ع)
    ۷)- بیداری در باغ مومیایی(پژوهشی مقایسه ایی در شناخت شاهنامه فردوسی)
    ۸)-گفتار حکیم(کتابشناسی توصیفی دکتر دینانی و خلاصه کتاب هستی و مستی)
    ۹)-هستی وزبان(نگاهی به جایگاه سخن در مراتب وجود) و….

    ( هنرمند مردم هنر چرورند که تن پروران از هنر لاغرند)

    • برادر ارجمند کسی منکر بزرگواری و تواناییها و ارزشهای بالای آقای محمد زاده نیست و بنده نیز همواره در هر جا باشم ایشان را به عنوان افتخار معرفی میکنم.

      اما من فرهنگ تملق و چاپلوسی موجود در کوهدشت را رد میکنم.

      کوهدشت باید همچون همیان و مرملاس مقتدر و بی منت و مقتدر باشد

      شهرستان کوهدشت افراد کشوری زیادی دارد و افتخارات ارزشمندی دارد اما چه تغییری در این شهر ایجاد شده است.

      • جز بی آبی و فقر و بالا بودن جرم و بزه و جز زیاد بودن دستان پینه بسته

        ما خودموان بین دو رودخانه عظیم قرار داریم اما این رودخانه ها به دیگر استانها جاری میشوند و زنان و مردان کوهدشت باید توسط تانکر شهرداری برایشان ابرسانی شود.
        این مایه شرم است
        دستان پینه بسته پدران ما مایه شرم است

        مردم کوهدشت فقط در این سایتها از همدیگر تقدیر و تشک ر میکنیم و بر روحیات چاپلوسانه خود میافزاییم اما حرکتی نمیکنیم برای ابرسانی برای ایجاد سد و توسعه کشاورزی و رفا ودر این شهر.

        اگ جنابعالی و امثال تو شجاع و غیور و اندیشمند هستید حق این شهرستان را بگیرید.

        این پاداش رشادتهای کوهدشت در حاج عمران و شلمچه و .. بود. این پاداش خون ۶۵۰ شهید کوهدشت بود.

    • ماهم حرفمون اینه که با این همه افتخار وجایگاه میتونستن کارهای زیادی در حوزه فرهنگ وهنرانجام بدن.همه میدونن که کوهدشت نخبگان زیادی داره بخصوص در حوزه هنر، ولی آیا کدوم بار ازین چهره های ملی هنری حتا باخسته نباشیدی تقدیرشد؟ آقای محمدزاده نیازی به تمجیدنداشتن.این بچه هایی مثل علیرضارستمی ونوجوان خانم رحیمی )نقاشی( هستن که تجلیل وتمجید میخوان که نوجوانایی مثل آنهادراین وادی بیشترقدم بزارن وچهره ی مخدوش شده ی شهرمونو بازسازی کنن.کسب عنوان کم سن وسالترین فارغ تحصیل ممتازتاریخ انجمن خوشنویسان ایران کم نبود که اگرپیگیری های بنده نبود حتامردم شهرمون هم بی خبر میموندن ازین اتفاق بزرگ.درهمینجا باید ابرازتاسف کنم از حضورمدیران ناتوان فرهنگی شهرم از مدیرکل تا رییسای اسبق وفعلی که دست رو دست گذاشتن و…درد زیاده، شما تو این شرایط نبودید ونمیدونید چه کشیدیم.این فقط درد دلی هست بابزرگامون که میتونستندکاری بکنن ولی نکردن

  16. سلام بر دوست ارجمند و فرزانه ام محمد زاده ی عزیز .از قلم شیوایتان لذت بردم .دمتان گرم و سرتان خوش باد .به امید فیض بردن از مطالب بعدی شما .یا حق

  17. با سلام خدمت همه همشهری ها
    یک سوال رو راست دارم: کوهدشت برای امثال جناب محمدزاده چکار کرده است؟ کجا از او حمایت کرد؟ کجا از اوتجلیل کرد؟ کدام منصب سیاسی او در کوهدشت بوده و یا با حمایت بزرگان کوهدشت؟ آیا کسی که خود ساخته و با سالها تلاش در عرصه ملی خوش درخشیده و در روزنامه شرق از او به نام آبروی فرهنگ یاد می کند شایسته تجلیل نیست؟ بیایید منصف باشیم ، استان های دیگر به شخصیت های فرهنگی شان افتخار می کنند اما ما هنرمان این است که آنها را تخریب می کنیم.
    محمدزاده مانند برخی همشهری با رای مردم کوهدشت اوج نگرفته که حالا به آنها پشت کرده باشد،در ثانی تا آنجا که یاد دارم هر چهره فرهنگی و هنرمندی به او روی کرده با اخلاص و صداقت یاری اش داره. بیایید مل مردم یزد و کرمان و اصفهان و … اندکی به سرمایه های فرهنگی مان قدر بگذاریم و از اینکه فرزند لرستان در عرصه ملی چهره ای خوشنام و شناخته شده است افتخار کنیم. به والله توسعه با آجر و سیمان نیست بلکه محصول تفکر و داشتن های شخصیت های فرهنگی است.

    • بینی و بین الله حرف حق زدی….حرف حساب جواب نداره!

      • درست میفرماییآقای محمد زاده از عرصه جنگ تحمیلی گرفته تا به امروز از افتهارات ملی بوده است.

        امام منظور من کلی بود

        من گفتم در تمام سایتها به حای دادن راهکار و نقد شهرستان کوهدشت همش دم از تشکر و تجلیله.

        مظمئن باشید اگر بزرگان کوهدشت برای این شهر قدم بردارند و نتیجه ان قدم را بردارند من به نوبه خود همواره پشتیبان انانم هر چند الان هم همواره حامی و مدافع ایشان هستم

        • اول بپرسید منظور طرف چی بود بعئ تحلیل کنید؟

          مشکل منطقه ما همینه که حتی دو دقیقه بحث و مذاکره با انان به دعوا و درگیری میانحامد.

          من گفتم به جای تجلیل و تشکر فراو.ان بیاییم روی مسائل تربیتی و اخلاقی و فرهنگی این شهر کار کنیم

    • جناب آقای امرایی عزیز، دم از فرهنگ زدن دشواره!!!! بگید چه کردیم وچه کردند.تاجایی که بنده سالهاست در عرصه فرهنگ هستم کاری جز تصرف اداره فرهنگ ولاغیر چیزی صورت نگرفته است

    • بگوییم ما برای شهرمان چه کرده ایم ،نه اینکه کشور یا شهرم چه برای من کرده اند

  18. به قول مرحوم غضنفری خاک لرستان فضیلت کش است. توهین به کسی نمی شود ولی برخی به جای اینکه بگویند خدای شکر که یک چهره ملی داریم می گویند چرا محمدزاده آره و چرا من یا فک و فامیل من نه!!!! باور کنید همین عامل کوچک مایه عقب افتادگی شهرماست.
    بابا والله کوهدشت وقتی پیشرفت می کند که پنجاه تا محمدزاده داشته باشد و شرط اون هم قدر دانستن همین شخصیت هاست نه انکار اونها….والله اعلم.

    • همیشه باید گفت ما برای شهرمان چه کرده ایم ، نه اینکه شهرمان برایمان چه کرده است

  19. بد نیست به اطلاع برخی از همشهریان عزیز برسانم زمانی که مدیریت کانون نور در دست آقای محمدزاده بود, اداره ارشاد در کوهدشت وجود نداشت و تمام کارهای هنری, فرهنگی و مذهبی به شکل منسجم در کانون نور انجام می شد؛ و به حدی موفقیت داشت که در سطح کشور رتبه هشتم را کسب کرد. کسانی را که بعدها در مناصب مهم قرآنی کشور پس از سالیان طولانی دیدم و متوجه شدند که من اهل کوهدشتم به نیکی از محمدزاده و توان مدیریت بالای او نام بردند. کافی است مروری بی غرض بر عملکرد بی نظیر و یا لااقل کم نظیر آقای محمدزاده در تصدی پستهای متفاوتی که داشته اند داشته باشید تا متوجه توان بالای مدیریتی ایشان شوید. کارهای منحصر به فرد ایشان در جایگاه معاونت مطبوعاتی را هر موافق و مخالف سیاسی شان معترف و مقر هستند. اگر گناه پیریایی و محمدزاده این است که به جای کلان نگری و توجه به مسایل کلان کشوری مشغول پارتی بازی برای قوم و خویش خود و سر کار بردن آنها و وام دادن و … نشده اند, درست می گویید این آقایان اهل این خلافها نیستند. کافی است به جای تنگ نظری مروری لیست وار به عملکرد این آقایان داشته باشید تا وزن شخصیتی آنها در سطح ملی را متوجه شوید و بدانید که چقدر ناخواسته به سرمایه های بزرگ مدیریتی خود بی مهری می کنیم. مطمئن باشید اگر این سرمایه های انسانی در استان دیگری بودند با تمام وجود از آنها حمایت می کردند. ضمنا برخی از انتقادات را خیلی بهتر خواهد بود که اول با خود این عزیزان مطرح کنید و جواب سوالتان را بگیرید, آنوقت اگر متقاعد نشدید در رسانه به بوق و کرنا بگذارید. سخن و درد دل زیاد است اما نباید حریم اشخاص را نادیده بگیریم و قدر سرمایه های شهرمان را ندانسته و به دست خودمان آنها را تخریب کنیم.

  20. یه رو یه لره میشه آریو برزن/ یه روز یه لره میشه بی بی خاتون/ یه روز یه لره میشه عبدالحسین زرین کوب/یه روز یه لره میشه بانو قدم خیر/یه روز یه لره میشه مهرداد اوستا/یه رو یه لرهمیشه باباطاهر/یه رو یه لره میشه علی مردان خان/ یه روز یه لره میشه پروفسور موسیوند/ یه روز یه لره میشه دکتر طولابی /یه رو یه لره میشه قیصر امین پور /یه روز یه لره میشه سردار اسعد بختیاری / یه روز یه لره میشه پروفسور کرم زاده /یه روز یه لره میشه احسان کامرانی/یه روز یه لره میشه نظر علی خان امرایی /یه روز یه لره میشه پروفسور باهر/ یه روز یه لره میشه جعفر شهیدی /یه روز یه لره میشه شهید بروجردی /یه روز یه لره میشه شهید آزادبخت /یه روز یه لره میشه محمد جعفر محمد زاده یه روز یه لره …و…و….و….و….و بیایید قدر اینها را بدانیم زیرا ایران به اینها افتخار می کند .
    خدا بزرگ، خدا مهربان، خدا خوب است………….. من خوبم و تو خوبی و هوا خوب است .
    دلم اگر چه شکسته اگر چه بیمار است …………..ولی چو هست به درد تو مبتلا خوب است .

    • ماهمه به جناب محمدزاده افتخار میکنیم
      حرف اینجاست چرا بالغ برچندین ساله که برمسند بودن اداره فرهنگ را دانشگاه کردن حداقل هزینه رو به هنرمندانی که جاشونو تنگ کردن ندادن…این حرفا نه ایشون وکوچیک میکنه نه بزرگ، فقط یک نقد بود

  21. اهالی میرملاس
    یعنی حتی یه نفر نبودانتقادی داشته باشه
    عجبا
    البته مطمئنم همین جمله روهم پاک میکنید

    • به به بسیار مشعوف شدیم عزیزان کوهدشتی ظاهرا برای مقاله ای میتوانید هزار جور از مقاله نویس و مقاله خوان واز همه وهمدیگر و۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ حسابی تعریف وتعریض کنید ظاهرا شما فیلسوفان کوهدشتی جنس گفتگویتان اینجوری است آقای میرملاس حذف نکن

  22. به به بسیار مشعوف شدیم عزیزان کوهدشتی ظاهرا برای مقاله ای میتوانید هزار جور از مقاله نویس و مقاله خوان واز همه وهمدیگر و۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ حسابی تعریف وتعریض کنید ظاهرا شما فیلسوفان کوهدشتی جنس گفتگویتان اینجوری است آقای میرملاس حذف نکن

  23. دوستان عزیز اصل بحث آقای زالپور در مورد کار فرهنگی از ریشه اشتباه است .
    جناب آقای زالپور اگر فعالیت یک دانشگاه را در شهری مثل کوهدشت کار فرهنگی نمی دونید پس بخوانیم فاتحه مع الصلوات …
    از دانشگاه فرهنگی تر دیگه چی هست ؟ این یک دانشگاهه که میتونه تو محیطی مثل کوهدشت فرهنگ ساز باشه برادر من .
    با عرض معذرت، اگر یک دانشگاه رو مکان فرهنگی ندونیم پس آموزشگاه خوش نویسی رو چی بحساب بیاریم؟؟!!
    تجدید نظر بفرمایید در کامنتتون استاد./

    • جناب بزرگوار نه به قیمت اینکه جای هنرمندا رو تنگ کنیم
      کسی نمیتونه دانشگاه ونفی کنه

  24. سلام به همه!
    ۱- سالهاست که اینجور حاشیه ها انرژی و توان کوهدشت رو هدر داده شخص محترمی یه مقاله ای در راستای کارهای علمیش در یه روزنامه سراسری نوشته این همه حرف زدید بدون اینکه ربطی به خودش یا مقالش داشته باشه
    ۲-آقای زال پور وهر کس دیگری که نقدی از روی درد دارند یکبار شده که ارتباطی بگیرند و مسایل ارشاد کوهدشت رو بگن بعد ببینند بی توجهی شده
    ۳- یادمون نرفته که اولین جرقه های رونق رشته های فرهنگی و هنری در کوهدشت در دوره مدیریت آقای محمدزاده در کانون نور کوهدشت زده شد و تک بعدی هم نبود برجسته ترین قاریان کوهدشت، فعالترین اهالی موسیقی کوهدشت،تیاتر های برتر ملی ومنطقه ای و… محصول زحمات آن دوره است که باعث افتخارند می شود در هر رشته ای چند نفر اسم برد
    ۴- محمدزاده در دوره معاونت مطبوعاتی برای کوهدشت چه کاری بهتر از این می توانست بکند که امروز کوهدشت صاحب نشریات متعدد در کلاس ملی است( پیشوک جعفری،خوشه سبز چنگیز ابراهیمی ، آساره رضا آزادبخت ،مهر نو کورانی فر،آوای رومشکان،تیاتر مجید امرایی،آوای اساطیر پرویز پور،تاریخ فلسفه رسول بهمانی ،روانشناسی دکتر تقی زاده ، و…) وبیش ۵۰ عنوان نشریه دیگر در استان لرستان.
    ۵- تمرکز برخی فعالیت های ملی در لرستان از جمله:پیشنهاد تاسیس وپیگیری راه اندازی کتابخانه تخصصی نویسندگان لرستان ، برگزاری جشنواره طنز مطبوعاتی کشوری در لرستان، برگزاری دوره ها تربیت مدر س سراسری کشور در خرم آبادو… از کمکهای استانی محمدزاده به ارشاد لرستان بوده که البته باید از مدی کل فعلی پرسید
    ۶-در بعد ملی هم برخی کامنت ها نوشته اند که یک دوره آبرومند سپری شد با کارها و رفتار معقول وماندگاری که هر چه زمان بگذرد بیشتر ارزش آنها نمایان خواهد شد. وامروز این همشهری پر تلاشمان دارند با انتشار دانشنامه جامع مطبو عات ایران کاری ماندگار در عرصه تاریخ مطبوعات کشور انجام می دهند ودر کنارفعالیتهای دانشگاهی به تالیف کتاب ومقاله می پردازند که این خود مهمترین خدمت به جامعه است.
    ۷-بخدا قسم این حرفها را از سر مداهنه ننوشتم که اساسا نیازی ندارم اما دیدم این اندک اطلاعات من ممکن است به رفع شبهه کمک کند، یقین داریم برادر خوبم محمدزاده اگر میدانست که برخی نامهربانی میکنند راضی نمی شد مقاله علمی اش در معرض قضاوت سیاسی کوهدشت قرار گیرد گرچه بخش عمده کامنتها عالمانه و دلسوزانه است اما چه خوب بود موضوع مقاله یا یکی از کتابهای ایشان به بحث ونقد گذاشته می شد.خدا نگهدار همه همشهریانم

    • با سلام خدمت جناب آقای میرزایی ، در صورت امکان شماره ای جهت ارتباط تلفنی لطف بفرمایید.ممنون

    • بله بزرگوار بارها بنده تماس گرفتم ولی کسی جوابگو نبود…

  25. با احترام به همه نظرات عزیزان گرامی چند نکته ای را یادآور می شویم
    ۱. می گویند کریم خان زند ماه مهر خوشش می آمد از او می پرسند چرا ؟ در جواب می گویند تمام مردم در این ماه آب خنک می خورند و من هم مثل همه آنها آب خنک . آقای محمدزاده درد بسیار بزرگی داشت و بارها از زبانش شینده ایم می گفت تا من در این امور هستم از من کار بخواهید و با دیده منت انجام خواهم داد. و این کار را هم کرد و هر کس به او مراجعه کرد فرای هر عقیده ای داشت کارش را انجام می داد. و چه بسا کسانی بودند چشم این کارها رانداشتند او به واقع مرد فرا جناحی بود و هیچ گاه از روی حسد کینه دست بکاری نزد و فقط جز برای رضای خدا و رشد تعالی فرهنگ گامی بر نداشت. کارهای ملی و استانی او در این مقال نمی گنجد اگر خدا توفیق دهد در آینده نچندان دور برخی از اقدامات او را خواهم نوشت
    ۲. محمدزاده لرستانی که در بین دولتمردان توانست با ایده ناب خود به دیگران بنمایاند که همانا فرهنگ بر سیاست مقدم است وبطور کلی همه در ذیل فرهنگ قرار دارند و این نمود در رفتار و سکنات ایشان متبلور است او مردی از اقلیم دانایی و فرهنگ است آیندگان به قطع خواهند نوشت در دوران تصدی ایشان در معاونت مطبوعاتی عملکرد او در خور ستایش است همچنان که همین الان به اقرار چپ و راست بالا و پایین او مردی بود در حوزه فرهنگ سربلند است و کارهای را در پیش دارد مایه مباهات آیندگان خواهد بود
    ۳. با اظهار تاسف ما همیشه به چشم حسادت و حقد و کینه نگاه می کنیم و این عیب بسیار بزرگ باعث شده است همچنان لرستان عقب افتاده تر شود. بیایم کارهای محمدزاده و دیگر عزیزان که به مراتب بالا دست یازیده اند در کفه ترازوی انصاف بگذاریم آنگاه قضاوت کنیم.

  26. خداوکیلی این همه نقد و نظر چه ربطی به این مقاله ادبی دارد؟ چرا ما این همه بغض داریم راجع به هم دیگه؟ من چند وقت پیش اصفهان رفته بودم مهمان یکی از روزنامه نگاران مطرح انجا بودم. ایشان آنچنان از شخصیت فرهنگی آقای محمدزاده تعریف می کرد و ایشان را یک پدیده فرهنگی در دولت دهم ارزیابی می کرد که من کوهدشتی غرق تعجب و شگفتی شده بودم.!!ایشان محمدزاده را معمار نوین رسانه های کشور و یک فرهنگی خوش فکر و روشن بین معرفی می کرد و کلی تعابیری که ما ها هرگز حاضر نیستیم راجع به همشهری هایمان بیان کنیم.

  27. آقای زال پور و دیگر دوستانی که لب به انتقاد باز کرده اند قطعا از سر دلسوزی و خیرخواهی است بنده با آقای زال پور در مسجد و هیئت آشنایی پیدا کرده ام پس ایشان را هنرمندی مقید به اصول اعتقادی می دانم نه هنرمندی که هنر را برای هنر بخواهد و معمولا هم آثار زیبای ایشان مشحون از آیات و اشعار پر مغز و نغز عرفانی و مذهبی است. اما نقدی که بر ایشان هست نگاه فوق العاده انتقادی و منفی بر وضعیت موجود پیرامون خود است که فقط نقاط منفی و تاریک کار را می بیند و از اینهمه پیشرفت و تعالی فرهنگ و هنر به راحتی می گذرد و چشم می پوشد. هر چند قسمتی از این موفقیتها هم مرهون همت ایشان و دیگر هنرمندان توانمند کوهدشتی است که بدون هیچگونه ادعایی در عرصه های ملی و بین المللی خوش درخشیده اند و باعث افتخار خود و شهرشان شده اند؛ اما این موفقیتها در ورای خود اسباب و علل دیگری را نیز داشته اند و آن حمایتهای مختلف دستگاههای متولی فرهنگ و هنر بوده است. صمد عزیز برادر من؛ اگر یک مقدار از ایده آل گرا بودن کوتاه بیایی و واقع بین باشی متوجه خواهی شد که دیگران که میدانم آنها را دوست داری همانطور که آنها شما را دوست دارند، با تمام وجود در این عرصه خدمت کرده اند اما شرایط مختلف از جمله بودجه و اعتبار، حیطه اختیارات قانونی، وسع و توان جهت محقق شدن خواسته های خود و شما و… بیشتر از این نبوده و این دال بر بد بودن و ناتوانی آنها نبوده بلکه آنچه می توانسته اند و مقدور بوده بشود انجام داده اند، پس قدر دان زحمات آنها باشید و کمتر منفی ببینید و حرفهای دلسرد کننده بزنید. قطعا اگر شما هم در همین جایگاه قرار می گرفتید هم متوجه عمق سختی و پیچیدگی کار اداری می شدید و هم اگر دیگران مثل خودتان اینگونه انتقاد و ایراد بر شما وارد می کردند، آن موقع متوجه می شدید که چقدر بد است انسان فقط نقاط ضعف را ببیند و بیان کند و از محاسن کار چشم پوشی نماید. به هر حال خدا تمامی هنرمندان معتقد و با اخلاق و توانمند کوهدشت را به مانند گذشته عزت و بهروزی عطا فرماید از جمله شما دوست خوبم را که هم خودت دوست داشتنی هستی هم آثار فاخرت.

  28. نمی دانم چرا برخی به دیده تنگ نظری و بعضا حسادت به چهره های ارزشمند شهر خود می نگرند؟!! آیا اگر کسی نتوانست و یا حتی نخواست خواسته مورد نظر من نوعی را محقق کند دیگر بد است؟!!! و شاخص خوب و بد بودن هر کس آن چیزی است که برای من مهم است و معیار درست و خراب عمل کردن دیگران حرکت در مسیر طراحی شده در ذهن من است؟!!! اولا بپذیریم که هر کسی به جز انبیاء و چهارده معصوم بری از خطا و اشتباه نیست پس نگردیم تا نقطه ضعفی پیدا کنیم و بر سر چوبه جار و جنجال بچرخانیم که ایها الناس ببینید و آگاه باشید که این بنده خدا اینگونه بود و اینگونه عمل کرد. در ثانی چه کسی این حق را به ما داده که به خود اجازه دهیم میزان خوب و بد بودن افراد، عینک نگاه ما باشد؟ مگر من کی هستم که اینگونه حقی را برای خودم قائل باشم؟!! ثالثا مگر شوخی است که با نخبگان علمی، فرهنگی، مذهبی، مدیریتی، سیاسی، هنری و… یک دیار و سرزمینی هرطور که قلم و زبانم چرخید سخن بگویم و حرمت او را نادیده بگیرم و به خودم جرئت هتک حرمت بدهم؟!! اینها استوانه های حیثیتی دیار من هستند و هر کدام از افراد جامعه ملزم به تکریم و تجلیل از آنهایند، مگر چند سال یکبار می شود یک نخبه در عرصه های مختلف برای یک دیاری رشد کند و در سطح کشور نامدار شود؟ چرا به راستی هنر بعضی از ما شده تخریب خوبانمان تا نواقص خود را بپوشانیم و در درون خود بگوییم حالا که من بالا نرفتم بگذار او را پایین بکشم و خراب کنم!!! واقعا در دنیا هم از بوی تعفن رفتار خود دچار اشمئزاز نمی شوند؟(حال قیامت و حساب و کتاب آن بماند). خدا میداند سر سخن من به افرادی که از سر دلسوزی چیزی می گویند و می نویسند نیست(هر چند در نوشته خود خطا هم بکنند)، بلکه مخاطب این سخن کسانی هستند که سالهای سال مردم این دیار محروم و زجرکشیده را سر کار کذاشته اند و از آنها پلی ساخته اند برای بالا رفتن خود که حقا و انصافا شأن و جایگاه آنها این نبوده و عملکرد آنها گویای این ادعای بنده است. وقتی فرزندی از این دیار به مانند پیریایی و محمدزاده در بین فحول سیاسیون و مدیران نخبه کشوری یک سر و گردن فرازتر از دیگران جلوه گری می کنند نشان از توانمندی آنهاست، حال چه این حضرات را خوش بیاید چه نه، چه اهمیتی دارد؟ راستی تا به حال شده فکر کنید چرا هر کدام از فرزندان لایق این دیار که به جای دیگر رفته اند چرا موفق شده اند و قدر کار و توان آنها را دانسته اند ولی دیگر به شهر و دیار خود برنگشته اند؟!! قطعا حداقل یک دلیلش همین تنگ نظری ها و حسادت هاست که دست آنها را بسته و به جای تقدیر، آنها را تخریب می کنند و به هر بهانه واهی به چهره آنها چنگ انداخته اند تا مجال بروز شایستگی ها را از آنها بگیرند. بد نیست بدانید در هر جایی چهره های حقیر و پست برای آنکه بتوانند خودشان رشد کنند راهی را بهتر از له کردن بزرگان پیرامون خود نمی بینند چون به خوبی میدانند تا این بزرگان هستند مجالی برای جولان دادن آنها نیست.

  29. جناب زالپورمتاسفم که شما هنوز رو حرف و تفکر اشتباهتون پافشاری میکنید . آقای محترم شما سالهاست در عرصه ی هنر هستید نه فرهنگ، هنر خود یکی از روزنه های فرهنگ بشمار میآد . البته عرصه ی هنر هم شاخه های فراوانی داره نه فقط یک شاخه آنهم خوش نویسی . شما یک هنرمند هستید که دارید در بخش خصوصی کار می کنید منم یک مغازه دار هستم که برای جیبم کار میکنم . شما اگر خیلی خیلی عالی کار کنید در مرحله ی اول به خودتونجیبتون خدمت کردید آقا …
    جالبه بازهم از دانشگاه صحبت میکنید . شما خیال دارید یک دانشگاه رو بخاطر تعریف غلط شما از فرهنگ تعطیل کنند تا چی رو ثابت کنید .
    آقای زالپور مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید …
    بعنوان برادر کوچیکتون از شما خواهش میکنم بیشتر از این روی نوشته ی اشتباهتون که خالی از هرگونه بعد هنری و عاری از روح هنرمندانه بود تجدید نظر کنید .
    آقای محترم اداره ارشاد تا این حد وظیفه داشت که شما الان اسم مجموعتون رو گذاشتید آموزشگاه و دارید با مجوز قانونی کار میکنید . این که نمیشه شما اسم خودتون رو بذارید تحصیلکرده و فرهنگی و هنرمند اما الفبای انتقاد بجا و قضاوت درست رو هم ندونید . بهتون گفتم که بحث شما از ابتدا اشتباه بود اما برای اینکه متوجه بشید و از من هم ناراحت نشید براتون سرگذشت خودم رو بعنوان مثال میگم :
    من یک مسافرکش هستم و تا حالا با ماشین شخصی مسافر کشی میکرده ام.چند وقتی است به لطف اداره اتحادیه مسافر کشان کوهدشت که زیر نطر اداره بازرگانی قدیم فعالیت میکنه پروانه ی کسب و مجوزات لازم رو گرفته ام تا قانونی کار کنم . از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان ماشینم کمی مشکل دار شده و حالا که مسافران از رانندگی ام رضایت دارند با توجه به درآمد خوبی که دارم قصد دارم نامه ای به معاون وزیر مربوطه که از قضا همشهریمون هم هست بنویسم تا ماشین رئیس اداره بازرگانی که متولی صدور مجوز بنده بوده را بگیرم و با آن مسافر کشی کنم . بنظر شما در حق مردم کوهدشت که تا حالا بهشون ظلم شده و در این شهر محروم زندگی می کنند ستم نشده که من ماشینم دیگه مسافر سوارش نمیشه .
    آخر این چه مملکتی است ما داریم ؟ من که خوب مسافر کشی میکردم . پشت چراغ قرمز ترمز میکردم .تازه کلثوم خانم و مش ممدلی هم از رانندگی من راضی بودن و سایت میرملاس هم برای اینکه تشویق شون نوشت که راننده ی نمونه هستم .آخر چرا ما کوهدشتی ها همیشه مورد ظلم قرار میکیریم ؟ شهر های دیگر با تویوتا کمری مسافر کشی میکنند اونوقت ما باید نون نداشته باشیم بخوریم …!!!!!!!
    میرملاس شیر مادر بذار این پیام منتشر بشه . این چند روز در مورد این مطلب و انتشار نظراتش واقعا گل کاشتی . بذار به نتیجه برسه برادر آزادبخت . چاره ای دیگه ای نبود باید زندگی خودم رو آئینه ی عبرت دوستان میکردم ./

  30. باسلام خدمت همه دوستان
    خدارو شاهد میدونم اینن چیزارو که میگم ففط از روی عشقیه که به هنروهنرمند دارم، نمیخوام هم دیگه کش پیدا کنه این مساله، وجواب آقای راننده رو بدم که بنده برای پول کارمیکنم وبفکرجیبن هستم. اگه اینجوری بود راه تهران ودرپیش میگرفتم! این حرفا فقط از رودل سوزی بوده وبارها دوستان میدونن حتامدیرکل های فرهنگ و رودر رو به باد انتقاد گرفتم فقط برحسب وظیعه یی که دونستم دارم.اگربه کسی برخورده انتقاد بنده من همین جا عذرخواهی میکنم چون دوس ندارم دل کسیی وبه درد بیارم.هرچندباید عادت کنیم به انتقاد.
    بادرود برهمه دوستانم
    یاعلی

  31. cheshm hara bayad shost
    chera nimeye khalye livan ra bebinim
    bayane entezari az sare mehr be hooze honarye shahrestan !!!!
    !!!
    chera jebhe misazim?
    inja ab ra gel alood natavanim! ,derayate aqaye mohammad zade dar pasookhash kafist ta bedanim jense kalam maloom ast va noe bayan harchand khodemani va az sare naz !!!
    chera yek khasteye delsozane va sadeqane ra chenin be birahe mikeshim ?
    shayad har kodam az ma ham agar dar in hoze faalyayat mikardim va nyaz ha ra mididym chashme yari dashtim.
    man ham eradate khasi khedmate aqaye mohammad zade daram va b vojodash baraye shahram eftekhar mikonam .
    ham aqaye zal puor ra ensani motahed va mosalmani moemeno moqayed k ba serahat ba baradar va ham shahriyash dardo deli karde va qatan anke sadeqane migoyad rigi dar kafsh nadarad. khob ast khoda va ensaf ra faramoosh nakonim va vejdaneman ra ba lalae ye manafe khod khab nakonim k khodavand bidar ast.

    • سلام اینم فارسی متن بالا
      چشم هارا باید شست
      چرا نیمه ی خالیه لیوان را ببینیم
      بیان انتظاری از سر مهر به حوزه هنری شهرستان!!!!!!!!!!!
      چرا جبهه می سازیم؟
      اینجا آب را گل آلود نتوانیم!،درایت آقای محمد زاده در پاسخش کافیست تا ببینیم جنس کلام معلوم است و نوع بیان هرچند خودمانی و از سر ناز!!!
      چرا یک خواسته ی دلسوزانه وصادقانه را چنین ب بی راهه می کشیم؟
      شاید هر کدام از ما هم در این حوزه فعالیت می کردیم ونیازها را می دیدیم چشم یاری داشتیم.
      من هم ارادت خاصی خدمت آقای محمدزاده دارم و به وجودش برای شهرم افتخار می کنم.
      هم آقای زالپور را انسانی متعهدومسلمانی مومن مقید که با صراحت با برادر و هم شهریش درد دلی کرده وقطعا آنکه صادقانه می گوید وریگی در کفش ندارد.خوب است خدا و انصاف را فراموش نکنیم و وجدانمان را با لالایی منافع خود خواب نکنیم که خداوند بیدار است.

  32. نویسنده محترم گفتگو ولزوم واهمیت آن را مورد نظر دارد وبه این خاطر دست به دامن خواجه نصیر شده است بعض همشهریان عزیز به آنچه اعتنا ندارند مباحثه وگفتگو ست .مباحثه از این بابت مد نظر است که راهگشاست راهی را باز می کند وگر نه صرف گفتگو و یاد داشت و مقاله هم بدون مقوله که بابی ندارد بنده جناب محمدزاده را می شناسم-البته نه به اندازه اغلب دوستانی که مفصل اظهار نظر کرده اند!-ایشان شخص هدفمندی است به قصد اصلاح وبرای پیشبرد امور می گویند و می نویسند البته درپیگیری این مقاصد هم تکنیک دارند وهم تاکتیک.که هردو لازم است . واما میر ملاس هم در باز نشر این مقاله شاید اولا خواسته هدف ابتدایی- بهره متقابل ومطلوبی-را که هم منجر به معرفی افکار راقیه همشهری شود وهم مبحث ارزش گفتگو ومباحثه را بیش از پیش تقویت کندرا به نتیجه برساند .ثانیا حال که این سایت در حد یک رسانه موفق استانی ومنطقه ای جا افتاده در سیاستگذاری ومهندسی اخبار وگزارشها وسایر مباحث مرتبط عملا وارد شده ونمونه هایی از فبیل همین مقاله را مطرح ودر مظان چالش قرار می دهد تا مایه ورزیدگی ومقدمات فرهیختگی را در حوزه وگستره این خدمت رسانه ای شایسته مهیا نماید .بنابر این مناسب است در مثل این بحث اگر کسی خواجه را می شناسدبا نویسنده محترم همفکری کند وگزاره های معرفتی دیگر تقدیم نماید وحتی بدون تعارف نقد و بررسی کند واگر خواجه شناس نیست هر مقدار که از مولفه های مباحثه وگفتگو رامی شناسد مورد بحث قراردهد وگر نه نه.

    • خدا بیامرزد روح اموات شمارا استاد عزیز.امید است گفتگوی سازنده سیره عملی همه شود.گفتگو یعنی بیان دیدگاه با حفظ دیدگاه ولو مخالف وقطعا این سازنده واثر بخش است و باعث توسعه فکری وفرهنگی می شود.

      • من نفهمیدم “گفتگویعنی بیان دیدگاه با حفظ دیدگاه “یعنی چه؟ممکن است بفرمایید با “ولو مخالف”مفهوم می شودعرض می کنم خیر.دیدگاه که اصالت موافق ندارد تا به اتیان کلمه مخالف نیازمند باشد پس لازم است اول ای جان دفع شر موش! یعنی تخلیه پس ذهن از عوامیات . واما خواجه را علامه دینانی می شناسد وقلیلامن…لذا این حدوسط به اندازه لازم از معروفیت مطلوب برخوردار نیست پس اینجا چرایی تعلیق حمل شایعی چون گفتگو بر حد وسط غیر شایع قویا مطرح است .اما با معذرت موکد عرضه میدارد که: تازه “بیان دیدگاه اعم از موافق یا مخالف” همه تعریف گفتگو نیست وآنکه: خداوند اموات همه را بیامرزد.

  33. قطره قطره جمع شود ونگهی دریا شود
    انچه نیاز این شهر است همت و تلاش کسانی است که می توانند کاری بکنند اما نمی کنند باید با تلاش اهل فرهنگ سطح انتظار جامعه را خصوصا از حوزه فرهنگ بالا برد تا برای افرادی که می توانند کاری بکنند و بنا به هر دیلی کوتاهی کردند تبعات منفی داشته باشد و این کوتاهی مشهود باشد

  34. مه خو کردم دنگ نکردم !!!

  35. باتشکر ازهمه موافقین ومخالفین ولی برادران گفتگوونقد شرایطی دارد نباید با مسایل شخصی وتعصب وبدخواهی و توهین اشتباه گرفته شود اقای محمد زاده از فرهیختگان این مرز بوم است شهرت او نتیجه درک و نبوغ فکری وزحمات سی ساله اوست در عرصه مناصب دولتی هم خوش درخشید انصاف بدهید امروز اندیشمندان این کشور در برابرکیهان شریعتمداری چها نمی بینند ولی در مدت مسئولیت ایشان با زیرکی تمام توانست سر منشائ خدماتی ماندگار برای کشور واستان محروممان در حد توانش شود سعی نمایم از حیطه شهر وابادی خود دور شویم در حد ایران ومسایل جهانی گریبان گیر نسل امروز است بیندیشیم نقد کنیم گفتگو کنیم تعامل مثبت داشته باشیم سوال کنیم پاسخگو باشیم بدور از تعصبات با حسن نیت وارد موضوع شویم ایشان موضوعی را طرح کرده که امروز در این کشور راه خروج از تقابل های خشونت زاست این امر مبارکی است باید به او تبریک گفت که او اندیشه ای را بیان میکند که سخت ذهن جهان را در پایان دادن به خشونت مشغول کرده خشونت فقط خشونت فیزیکی نیست در کلام وسخن هم خشونت وجودارددر ایات وروایات دینی هم به کرات به این امر اشاره فراوان دارد داریم که خداوند به پیامبرش می فرماید اگر در کلامت خشونت باشد هر ان مردم در اطراف تو گرد نمی امدند امروز در این جهان نو عده ای یک نو تعبیرو تفسیر از اسلام دارند که باعث بد کردن نام اسلام ومسلمانی را برای جهانیان فراهم اورده ومسلمان سخت در حال کشت و کشتار همند اگر عقلای این قوم قایل به گفتگو وپذیرش دیگر نحله های فکری ودینی باشند مامسلمانان اینطو در نزد جهانیان سر افکنده نمیشویم در هر حال در پایان اطاله کلام نمی کنم همه را تشویق کنیم به گفتگو وابراز اندیشه البته املای نا نوشته غلط ندارد اگر از من مبتدی اشتباهی رخ داد عف بفرمایید وبا دیده اغماض بگذرید که در متون دینی وادبی ما بسیار بر ان تکیه شده گرچه نسبتی با اقای محمد زاده ندارم ولی به ایشان افتخار دارم که با طرح مسایل اندیشه ای وگفتگو در همه حال که حلال مشکلات این جهان وکشور ماوبخصوص استان ماست در تلاش بوده واز جوشش اندیشه ایشان عده ای سیراب شوند با ارزوی توفیق برایی شما واندیشمند جوان استانم

  36. مرد را دردی ار باشد خوش است / درد بی دردی علاجش آتش است .
    جناب آقای پیریایی عرض سلام ، ادب و احترام دارم خدمت شما … عذر خواهی میکنم که بحث بنده با مباحث مطرح شده موضوعیت نداره اما …
    این است شهری که شما سالها پیش برایش آینده ای خوش ترسیم کرده بودید!؟
    من و امثال من جوانان کوهدشتی خیری از این سالهای پر غبار و سرشار از کینه توزی و پسرفت فرهنگی – اقتصادی ندیده ایم!!!
    سالهایی که با نبودن کوههایی از تجربه مثل شما، پدر این شهر درآمد .
    سالهایی که بزرگان این شهر بزرگی را در قربانی کردن گوسفند و گاو جلوی پای رهگذرانی چهارساله معنی کردند .
    سالهایی که شما میتوانستید ماحصل و نتیجه ی کلاسها و برنامه هایتان را در کوهدشت ببینید اما نبودید .
    سالهایی که خرافه پرستی بود،اعتیاد بود،عوام فریبی بود،چشم و هم چشمی بود،تعصب بیجابود ، پاپوش ساختن برای رقیب بود و شما نبودید .
    شما نبودید چون آینده ثابت کرد که کارآمد نبودید ! اگر کارآمد بودید دو دوره استاندار نمیشدید آنهم در مهمترین استانهای این کشور! اگر کارآمد بودید بعد از رفتن از کوهدشت بدون هیچ پشتوانه ای تا این حد پیشرفت نمی کردید ! اگر کارآمد بودید که نشان سازندگی نمیگرفتید . اگر کار آمد بودید شاگردان آن سالهایتان محمدزاده و کورانی فر نمیشدند. اگر کارآمد بودید که در صدا و سیما مدیر نمونه کشوری نمیشدید …
    اگر کارآمد بودید الان رستوران بزرگ داشتید . اگر کارآمد بودید الان ساخت و ساز میکردید و بساز و بفروش بودید . اگر کارآمد بودید الان مقاله هایی می نوشتید و نقدهای تند و ناروا نثار رقیبانتان می کردید .اگر کارآمد بودید که الان پسرتان بیکار نبود ؟ اگر کارآمد بودید جرا فامیلهایتان را سر کار نبردید ؟ اگر کارآمد بودید الان حداقل پنج طایفه برایتان جنگ گرز زاه می انداختند. اگر کارآمد بودید حداقل یک مجرم خطرناک از زندان آزاد کرده بودید . شما اصلا کارآمد نبودید قضاون با همشهریانم …
    (( اما بین خودمان باشد،اینطور که معلوم است اگر شما هم از جرگه ی کارآمدان اینچنینی بودید روز محشر حساب و کتابتان با کرام الکاتبین بود !!!!!!!))
    نزاع و درگیری و اهانت حتی در بین نخبگانمان که فقط خود مدعی نخبه بودن هستند موج میزند (نخبگانمان مشکی نیستند که خود ببویند .عطار میگوید و ما هم باور کرده ایم اما گاهی اوقات که خسته می شویم، نیشخند میزنیم و زیر لب با خود زمزمه میکنیم : خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی ) راستش اینجا دیگر فرقی نمی کند مشکی که خود ببوید یا آنکه عطار تبلیغش را بکند. اینجا مرغوبی مشکها را انکار میکنند و فیگور آزاد اندیشی و روشنفکری میگیرند .
    کاندیدای مجلسی که میخواهد شهر را درست کند برای تبلیغ که می رود دست به اسلحه می برد و تیر اندازی می کند آنوقت خیال داریم وقتی در تهران میگویند جوان کوهدشتی سرقت مسلحانه کرد همه به به و چه چه کنند از این همه انسانیت که الگوهایشان برایشان ترسیم کرده اند . اینجاست که نمی دانم چرا مردم با محبتمان معذورند از گفتن : مارا به خیر تو امید نیست شر مرسان آقای کاندیدا …
    سیاسیون شهرمان! راه را اشتباهی رفته اند و قبول ندارند، فکر میکنند اینجا هم میشود با لجبازی کاری از پیش برد ؛ میخواهند راه راست را بسمت خود کج کنند! بعضی همشهریانمان دارند عادت میکنند که ارزشی برای راه درست و تفکر درست قائل نشوند.
    برخی تحصیلکرده هایمان گاهاً به غلط و از سر تعصب قلم و کاغذ را حیف و میل می کنند و نام خود را فعال سیاسی میگذارند .
    کارآیی نماینده با آزاد کردن مجرمین و محکومین، شرکت در مراسم ختم و راه اندازی کاروان تبلیغاتی سنجیده می شود .
    شرایط رئیس اداره شدن حضور فعال در ستاد انتخاباتی نماینده ی منتخب است . اینجا طایفه بازی و عوام فریبی غوغا می کند . اینجاکوهدشت است شهری با مردمان با محبت، قدرشناس ، دلسوز و ساده دل…
    شهری با هزار در و هزار دالان . شهری به بزرگی تمام غم و غصه های عالم که دل هر انسان شریفی را لبریز از حس تلخ دلسردی میکند .
    اینجا کوهدشت است شهری سرشار از گذشته ی خوب و خاطرات تلخ .
    اینجا کوهدشت است و تنها هنر ما بالیدن به سنگ نگاره های میرملاس و آثار برجای مانده از هومیان و جملات نظرعلی خان و تاریخ پر فراز و نشیب طرهان …
    اینجا هوا خیلی بد است، آقای پیریایی به یک کامنت بسنده نکنید لطفاً …
    امیدوارم مسئولین عزیز و زحمت کش میرملاس این درد دل بنده رو منتشر کنند شاید به جوابی برسم./

    • نازنین زهرا عزیز! کاش با اسم واقعی خودتان را معرفی می کردید تا”باب گفتگو”را بهتر باز می کردیم! آخه نمی دونی اینجا( کوهدشت) چه خبره عزیز دل برادر؟! جنابعالی با اسم مستعار می نویسید و ما شا الله صد ما شا الله خیرش را برده ا ید! اما من یتیم متهم به نیروی………….!! می شم! تورا خدا بیایید بیاییم شفاف سازی کنیم و باب گفتگو را باز کنیم.

      • جناب شیراوند شما چرا متهم به نیروی……….!! میشوید؟مگر چند نقطه هم اسم است ؟نازنین زهرا با شما گفتگو نکرده مگرشمارا به عنوان نیروی کسی معرفی کرده؟اصلا شما ونازنین زهرا راجع به چه قرنی صحبت می کنید؟ بابا حاشا کن کاری نداره تازه حاشا هم نکنی چیزی نمیشه مگر این اتهام سریش است که بچسبد برو با برادر کورانی صحبت کن ببین او چکار کرده از او یاد بگیر عزیز دل برادر.این نازنین زهرا به پیریایی گفته به کامنت بسنده نکن .تو چرا تب کردی ؟ بعد از بیست سال!

      • آقای شیراوند سلام . من با اسم واقعی خودم رو معرفی کردم . باورش برای شما سخت نباشد . مطمئن باشید اگر قدر نشناسی عوام و زیاده خواهی کسانی که به زور قصد دارند احساس مسئولیت کنند بازهم بخواهد ادامه داشته باشد روزی نه چندان دور بچه های دبستانی کوهدشت هم بالاخره صداشون در میاد و این واقعیت هارو فریاد خواهند زد چه برسه به نازنین زهرا ها .
        اونوقته که دیگه کار از کار گذشته و آدمهایی که با سرنوشت مردم مظلوم کوهدشت بازی کردند راهی برای بلند کردن سرشون جلوی مردم هم ندارند جز خجالت که اون هم دردی از مردم دوا نمیکنه .
        خوشم میاد کسی هم پیدا نمیشه که حرفای من رو به خودش بگیره و بهش بر بخوره …
        از این دوست خوبم هم که بخاطر تایید بنده اسم خودشون رو گذاشتن نازنین زهرا۲ صمیمانه سپاسگذارم !!!
        مطمئن باشید روزی تفکر نازنین زهرا به توان ۲۰۰ خواهد شد …
        این تازه اول راهه .
        آقای شیراوند اتفاقاً فقط من میدونم کوهدشت چه خبره . کوهدشت خبری نیست جز بی خبری پر مدعایی …
        در ضمن بنده با اسم مستعار نمینویسم که خیرش را ببرم برای دلم مینویسم و حضش را میبرم .
        باب گفتگو باز است آقای شیراوند . خوشبختانه میرملاس باب را طوری باز کرده که حالا حالا ها بستنش امکان پذیر نخواهد بود . در ضمن من اونقدر سن و سال ندارم که کنایه های شما رو که احتمالاً ریشه در سالهای دور داره متوجه بشم و دعا میکنم هیچ مسلمانی متهم نشود .

  37. نقد به معنی رای زدن وداوری کردن است.البته مستلزم معرفت درست ودقیق آن امور است .غرض کشف مفروضات مستتروبرملاکردن وبطلان آن مفروضات است.اما هدف آن اصلاح است.از آنجایی که انسان موجودی پرسشگر واندیشه ورز است،نقد موجب خلق آثار فکری وفرهنگی خواهد شد.راضی نبودن به وضع موجود بهبود امور رابهمراه خواهد داشت.نقد موجب پویایی وموتور محرکه جامعه است .تقسیم نقد به دو دسته سازنده ومخرب اشتباه است ،نقد همیشه سازنده است آنچه مخرب است دیگر نقد نیست بلکه متواند (دروغ ،تهمت،ناسزا …..باشد).
    قدر فرزندان توانای خود را بدانید البته با روحیه ای که از شما مردم عزیزکوهدشت می شناسم مردم قدر شناسی هستید.(آرزوی توفیق برای همه ی کوهدشتی های عزیز)

  38. سلام بر فرهیختگان استان عزیزم خوشحالم قدرشناس انسانهای فرهیخته هستیم اقای محمد زاده افتخار استان ومردم گوهدشت والشتر می باشد

  39. باسلام خدمت دکتر محمدزاده
    زحمات برادر محمدزاده در کانون فرهنگی هنری نور در سالهای ۷۰(دقیقاسالهای آغاز فعالیت یادم نیست)از یاد نخواهد رفت .فعالیتهای هنری آنقدر خوب پیش میرفت که کوهدشت چهره هنری پیداکرد .موسیقی تئاتر،نمایشنامه های مختلف و…بنده در آن سالهاافتخار خدمت در این زمینه ها را با برادر محمدزاده داشتم ورتبه های اول استانی را کسب میکردیم .
    اما بعد از برادر محمدزاده وضعیت کانون دگرگون شد و فعالیتهای هنری به فراموشی سپرده شد .

  40. سلام به همه مخاطبین ومراجعین سایت میرملاس
    از اینکه اظهار نظر فرمودید مجددا سپاسگزارم.به ویژه از عزیزانی که در موضوع مقاله اظهار نظر کردند، سخن دوستان عزیزی هم که از این فرصت فراهم آمده استفاده کرده و مطالبی مرقوم فرمودند را به گوش جان شنیدم وبه آنان حق می دهم که دغدغه های فرهنگی کوهدشت را مطرح کردند. واقعیت این است که مهمترین دغدغه هم همین است .سالهاست معتقدم کوهدشت دو را روشن برای توسعه پیش رو دارد که باید برای آن برنامه ریزی وتلاش کرد١-توسعه نیروی انسانی مستعد وارزشمند٢-توسعه فرهنگی . ودوآفت جدی هم دارد١-بگو مگوهای بی فایده سیاسی٢-نامهربانی هایی که بین مردم به انحاء مختلف بروز می کند وهمه باید تلاش کنیم آفتها را از سر راه اهداف برداریم و مطمین باشیم که خداوند یاریگر وراهنماست. بامهر

    • با مهر وامضا که هیچ اگر اثر انگشت هم بذاری ما باز نظر میدیم مگه خسته شدی ؟میرملاس جان حذف نکن

      • ادب مرد به ز دولت اوست . البته اگر بشود اسم این رفتار زشت و زننده ی شما را مردانگی گذاشت…
        این رفتار شما اصلا رفتار جدیدی نیست و مقصر شما نیستید، مقصر بزرگترهایمان هستند که تخم بدی و کینه را در دل ما کاشته اند و الان دارند درو می کنند .
        بی احترامی و فحش و فضیحت را با اسم مستعار و چاپلوسی و پاچه خواری را با نام شناسنامه ای نوشتن مردانگی نیست …
        ادبیاتتون رو درست کنید وگرنه مثل ادبیاتتون خراب خواهید شد اخوی …/
        از تمام بزرگوارانی که این نظر من رو مشاهده میکمم بخاطر تند بودنش از صمیم قلب عذر خواهی میکنم اما چاره ای جز این طرز نوشتن نداشتم .
        چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.

        • نمی دانم کی وچی وکجارا می زنی ؟ آن دولتمرد بی ادب کیست؟ چه چیزی قرارت برده ؟ چه چیزی باعث شده نازنین زهرای ۲ را مرد بدانی واز او مردانگی بخواهی ؟ کجای کلمات مهر وامضا واثر انگشت! رفتار زشت وزننده است؟رفتار قدیم نازنین زهرای۲ اصلا چیست؟من کیم وتو که هستی بزرگترهایمان کیا هستند؟ راستی از گل به بالا درویده ای ای عزیز کدام فحش وفضیحت وکدام تملق ؟اسم شناسنامه ای ؟ !!! مگر محمدزاده آیه قران نوشته که نشود بااو شوخی کرد؟! اما واما واما وامین تو خود قضاوت کن که بابزرگ کردن طیف پیریایی ومحمدزاده وکورانی ومیرزایی چه میکاری وچه درو می کنی ومیکنیم آن ها وبزرگترهایشان دولتمردند ما به کسی بی ادب نمی گوییم -بنده کمترین که من باشم در کامنتم گفتم مگه خسته شدی .بیش از این چه گفتم که بالای چشمشان ابروست ! و!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وای ووای!!!!!!!!!!!

        • سلام به همگی .
          خیلی خوبه که فرهنگ عذر خواهی داره کم کم تو شهر ما جا میوفته …
          نازنین زهرای ۲ من طیف خودمم .
          آبجی گلم منم بابت تذکر تند و صریحی که به شما دادم عذر خواهی میکنم . . .
          ببینین چقدر خوبه من و نازنین ۲ به اشتباهاتمون اعتراف میکنیم . ای کاش همه شهامت عذر خواهی کردن بابت اشتباهاتشون رو داشتن …

      • بابا منظرشون با مهر یعنی مهربانی بوده نه مهر وامضا.چتونه سر هیچی دعوا می کنید.

      • بابا منظورشون با مهر یعنی مهربانی بوده نه مهر وامضا.چتونه سر هیچی دعوا می کنید.

        • میدونم با مهر ‘مهربانی’ بود امااز نازنین زهرای اصلی بپرسید مگر مهر’امضا’ واثر انگشت دعوا داره ! ضمنا من از آقا امین وطیف آقای پیریایی وآقای محمدزاده و۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰کلهم عذرمیخواهم۰

  41. هر انسانی که فعل «اندیشیدن را به ما آموخت دریابیم که به دنبال گمشده حقیقی آدمی میباشد و تنها با فکر کردن است که هستیم و جاودانیم اندیشه گفتگو راز حقیقی بشریت از آغاز تا فرداها و سم مهلک تفریط و افراط در جامعه است .
    از خلاقیت ترویج فعل اندیشدن و تکرار این معنا در جامعه تشکر می نمایم .

  42. چه گواراست! نوشیدن زلال معرفت از دستان مبارک این روحانی که ملبس شده به آن پرتو از نور نبی(ص), آنجا که فرمود : «کونوا دعاه الناس بغیر الستنکتم».
    با کسب اجازه از محضر استاد و عرض پوزش خدمت برخی دوستان عرض میکنم؛ یکی از تالیفات خواجه نصیرالدین کتابی ست بنام «آداب المتعلمین» از آنجایی که در محضر استاد نظراتتان را مرقوم میدارید, خواندن چندباره این کتاب را به خودم و آن عزیزان توصیه میدارم.
    با سپاس و آروزی توفیق روز افزون/.

  43. دوست عزیز و برادر گرامی
    سپاس فراوان از گفتار پرنغز و معنی ات
    فقر فرهنگی و ضعف تمدنی که مردمان نجیب و اصیل این سرزمین مقدس را به دامان جهل مرکب کشانده است و بیماری های اخلاقی که نقاب خوب بودن را به چهره ی اکثریتمان زده است حرف و حدیث فراوان دارد وبحثی طویل و طولانی را در بر میگیرد که با نوشتن چند سطر حل و فصل نخواهد شد و همچنان غریبانه باقی میماند.
    بیان معایب نه تنها کار حسنه ای است بلکه نقد سازنده ،وظیفه است برای همه ی ما مردمان چه خاص و چه عام ، اما یادمان باشد در نقد سازنده قشنگ حرف زدن ملاک نیست درست حرف زدن اصل و ملاک است .حجت عزیز را که همه یادمان است باب میل کسی حرف نمی زد اما درست و صادقانه میگفت و عمل می کرد همین رفتار و کردار درستش دوست او را دشمن و دشمن او را دشمن تر ساخت و چقدر غریبانه از بین ما پر کشید اگر چه حقیقت تلخ است اما به تدریج اثر خود را میگذارد حرف و عمل حجت و امثال حجت ها گر چه دور و دیر به ما رسید اما رسید و یادش جاودانه باد…
    چسبیده ایم به جناح ها و غافل شده ایم از اینکه چقدر خون ریخته شده تا یادمان نرود کلام الله را ،که میزان و ملاک تقواست .
    اروپا و امریکا و ژاپن الگو نیست . الگو دین ماست و مردان دین ما (محمد و علی و فرزندان مطهرش ) ما هم گناهکاریم چرا که به ولایت فقیه ظلم میکنیم ، یا دور رهبری خط کشیده ایم برای همیشه یا وقتی پای مان گیر باشد و به نفع خودمان ،ولایت خط قرمز ماست… از حرف تا عمل فاصله بسیار است بیایید به خودمان و عمل هایمان بیاندیشیم باجناح بازی هایمان خدا را ول کرده ایم و چسبیده ایم به بنده ی خدا ،ژاپن خودکفایی را آغاز کرد اما با اخلاق بدون داشتن دین کامل و اما ایران هم خود کفایی را از زمان انقلاب آغاز کرد وبا داشتن الگو ی دینی کامل و بدون عمل به اخلاق های الگویی حالا ببینید ژاپن کجاست و ایران کجاست ؟
    مقدساتمان را بت کرده ایم به نفع خودمان به اسم حسین شراب هم دستمان بدهند می خوریم از قوم بنی اسراییل هم بدتر شده ایم به ولله ….
    شعار پشت شعار برای پشت میز ریاست نشستن خرمان که از پل گذشت یادمان میرود قول قرارهایمان را ،
    مثال بارزش شعار های درشت و دهن پر کن نماینده های محترم انتخاباتی برای اینکه به جایگاه دلخواهشان برسند دریغ از این که غافلند قول بدهی و عمل نکنی یعنی دروغ گفتنی و دروغ گفتن یعنی گناه کبیره و عاقبتش آتش دوزخ و هیزمش هم دروغ گوینده است باخود می اندیشیم ما آدمها چه قدر زود به زود رنگ عوض می کنیم و غرور جایگاهی چقدر مالیخویایی ست که شخصیتمان را به سرعت عوض می کند .
    نمی دانم چه ما را به اینجا کشانده است که یادمان رفته شهید زنده است و روزیش نزد خداست ما غافلیم که یادشان نمیکنیم ( سیروس لرستانی و آن بسیجیان گمنام )
    دوستان عزیز ، جناب آقای امرایی و جناب آقای پرویز پور کلامتان گویای این است که همگی ما دغدغه داریم … به امید آنروزی که همچون قدیم و گذشته با پاکی دفاع از دین و آیینمان سرباز آقایمان مهدی (عج) شویم
    یاد همه ی شهدا و بازماندگان بسیج و پاسدار گرامی باد.

  44. جالبه این گروه وقتی مطلبشان درج میشه رکورد بازدید و میشکنن۰راستی چرا?یه سرچ از مطالب پیریایی محمدزاده وکورانی ومیرزایی بکنین ۰

    • آقا منوچ سلام.باور کن به این رکورد نمیشه تکیه کرد چون اینها اخبارشون زیاده میرملاس هم جانبشونو داره .واز طرفی خودشون هم جنبه تبلیغاتو بلدن .علت مثلا رکورد همینه .جو کوهدشتی ولرستانی واین حرفا هم میره سمت اونایی که سیاسی فرهنگی وصاب جایگاهن .البته ما بخیل نیستیم کوهدشتو ومیر ملاس وآدما وگروهای فعال همشهری رو دوس داریم اما این تیم یک اشکال هم داره که باید بر طرف کنه اونم اینه که اینا تیشه نباشن اره باشن برا همه ببرن نه این که فقط سمت خودشون ببرن .ببخشین ودرج کنین.

      • من یه پیشنهاد دارم بیایید زایشهای طیف های کوهدشت رو محاسبه کنید مثلا از سوی عباسی فرد چند تا چهره ملی واستانی رشد کرده ،اسفندیاری چقدر در این مسیر موفق بوده،امامی در این موضوع چه جایگاهی داره؛ یاران دوستی در سطح ملی در چه وضعی اند،طیف قبادی چه رشدی کردند،آقای ملکشاهی چند نفر رو در سطوح ملی و فرا استانی به مدیریت کشوری معرفی کردند ودر این تیم مورد بحث( به قول آقای ایتیوند) چند تا مدیر در سطوح کشوری وملی رشد کردند البته تا جایی که من اطلاع دارم اینها روی نیروهای غرب کشور سرمایه گذاری میکنند و فقط منحصر به کوهدشتی نیستند از ایلام ،کردستان،الیگودرز،قروه، کرمانشاه،الشتر ،نورآباد،همدان و… آیا این کار خوبیه؟ اگر خوبه باید روش بحث کرد

        • موافقم. به نکته جالبی اشاره کرده اید؛ انصافا صرف نظر از حسادت و لجاجتهای سیاسی و جناحی و کاملا بی طرف به هر کدام از آقایان و حواریون آنها نگاه کنیم و با مراجعه به وجدان خودمون درباره آنها نظر بدهیم. پیشنهاد خوبی بود ممنون.

        • در پاسخ به آقای بسیجی—–۱از سوی آقای عباسی فر .آقایان شاهرخی وامامی امکان نمایندگی کوهدشت را پیدا کردند(بااین توضیح که این دو- سالها بعد به این جایگاه رسیدند وشاید در مورد هردو بویژه آقای شاهرخی قبادی نشود علت انتخاب ایشان را به همگروهی آقای عباسی فر نسبت داد در باب رشد چهره های ملی واستانی که مربوط به ایشان باشد بنده بی اطلاعم اگر کسی خبری دارد درج کند–۲-درخصوص اشخاص رشد یافته بوسیله یا کمک آقای اسفندیاری -چهره ها در سطح شهرستان وحداکثر استانی وغیر قابل ذکر است آقایان علی تیموری وفرج مومنی و… را میتوان رشدیافته های در دوره مدیرکلی اسفندیاری به حساب آورد البته خود آقای اسفندیاری باکمک جمعیت وتشکیلات پرشماری که فعالترین وموثرترین آنها تیموری مرحوم آزادبخت(جان محمد) وکرمرضا پیریایی وعبا س مهدوی ومرحوم فضل اله حکیمی و…… والبته بعدها امثال نریمان امرایی واسماعیل دوستی وفرج اله مومنی…بودند توانست نماینده دوره دوم کوهدشت شود-۳-طیف قبادی- میشود ثمره نزدیک این طیف را نمایندگی آقای امامی دانست بیشترین تلاش قبادی وامامی که بعدا دو گروه مجزا شدند انتخاب گسترده مدیران شهرستانی وتاحدودی استان بود . ۴– شاید همان کاری که در جهت انتخاب مدیران در سطح شهرستان کرده آقای دوستی هم انجام داده باشد تلقی به رشد دادن نیرو وتولید مدیر دین گونه موارد شاید تلقی درستی نباشد-فراموش نکنیم آقای دوستی خود در گروه اسفندیاری مطرح شد وبا کمک فعالان گروه نماینده شد البته برخی از آن فعالان در آن دوره گرایشی به فعالیت برای انتخاب دوستی نداشتند مثل کرمرضا پیریایی وتنی چند از فعالان گذشته.۵–آقای پیریایی ودوستانش ازجمله محمدجعفر محمدزاده ریس دفتر معاون اول ریس جمهور ومعاون مطبوعاتی وزیر ارشاد وعلی کورانی فر که ایشان از مصادیق اعتدال در رفتار سیاسی است معاونت در دو استانداری مرکزی ولرستان ودیگر چهرهای مطرح درسطوح ملی واستانی که لیست اینها نسبتا مفصل تراست البته این جماعت بیشتر با هم دوست هستند تا یک جریان منسجم سیاسی مثلا آقای ولی اله میرزایی فرماندار موفق سنندج که در کردستان میداندار است اینها از حیث تفکر سیاسی متفاوتند اما رفاقت گذشته را حفظ کرده اند وبرخی دیگر که در تعامل با هم رشد کرده اند ولی ارتباطات گذشته را ندارند که تعداد اینها هم کم نیست چهره هایی در سطو ح مختلف وهمانطور که آقای بسیجی گفته است اینها به کوهدشتی ها ولرستانیها اکتفا نکرده اند بنابراین نمی توان گفت سرگروهی پیریایی حفظ شده باشد برخی از آنها بواسطه جایگاه ومنطقه شان خود سرگروهند.

      • آقای ایتیوند! منم میخواستم دوستان علت اینکه تیم پیریایی رکورد بازدید ومیزنه بپرسم که شما چیزایی رو گفتین ۰اما تیشه یا اره بودنشون من شرمندم و بی تقصیر ۰شاید شما بهتر میدونین ۰ اما یه نکته بگم’ آقای محمدزاده تو مطبوعات برا استان خیلی کار کرد ۰ آقای میرزایی تو کردستان میدونداره ۰ وآقای کورانی فر هم یه جنتلمن یه سروگردن ازهمه بالاتره من به اون که معاون انسانی استانداره وآقاس افتخار میکنم ۰حالاآقای ایتیون خودش اره وتیشه را ثابت کنه ۰ممنون از آقا امین آزادبخت ۰

      • سلام بر جناب ایتیوند. البته نه اینکه من طرف این آقایون باشم ولی خداییش( میرزایی وکورانی ) اهل تیشه زدن نیستند.

        • سلام بر مدیریت محترم میرملاس
          ظاهرا این مقاله آقای محمدزاده متناسب با موضوعش که گفتگوست توانست باب گفتگورا باز کند.من یه خواهش دارم مفاله را مجددا بالا بیاورید تا در این زمینه مجال گفتگو بیشتر فراهم شود وبرخی مواضع و دیدگاهها بیشتر روشن شود یا اینکه کامنتها را موضوع مستقلی برای گفتگو قرار دهید.

  45. از زایشهای طیف پیریایی و رفقایش در استانهای دیگر باید نام برد از افرادی چون:۱- اسماعیل زارعی کوشا فرماندار قم جوان اهل قروه۲-سعید عین اللهی معاون استانداری قم و اهل ایلام۳-رحیم زاده مدیر کل صدا و سیمای چند استان اهل ایلام۴-مسلم رحیمی مدیر کل صدا وسیمای خوزستان اهل ایلام۵- شاهین رضایی میر کل گزینش استان قم اهل کوهدشت۶-مهرداد امرایی معاون فرماندار محلات اهل کوهدشت۷-مسعود میزایی معاون مدیر کل مطبوعات داخلی اهل کوهدشت۸-مجید ارجمندی مدیر کل نظارت و ارزشیابی استان همدان و اهل بیجار وخیلی های دیگر که من می شناسم یا نمی شناسم به نظرم اینها در این زمینه موفق عمل کرده اند. نکته دیگر هم روابط فامیلی است که در طیف های دیگر از معیار های اصلی بوده.

    • بابا سرو سر و تشکیلات اینا خیلی بیشتر ازین چیزهاست نمی خوان رو کنند تا نیروهاشون شناسایی نشن.ولی خدا وکیلی سیاست مدارن خوشم میاد.

  46. در پاسخ آقای ابراهیمی هم که گفته اند فرج الله مومنی در مجلس دوم باعث شد اسفندیاری رای بیاورد باید بدانیم درست است که فرج مومنی داماد خواهر اسفندیاری است اما در مجلس دوم هنوز منزلشان هم در کوهدشت نبود و در گراب بودند بنابر این ایفای نقش ایشون در سطح شهرستان آن هم در کنار امثال علی تیموری مرحوم جان محمد وپیریایی ومهدوی و… درست نیست گرچه در دوره های بعدی نقش فعالتری نسبت به بقیه در تحکیم جریان اسفندیاری داشتند به ویژه در زمان مدیر کلی اسفندیاری در آموزش و پرورش لرستان.

    • باسلام خدمت جناب ابراهیمی ودیگرگردانندگان سایت وزین میرملاس نیوز.پیشنهادمی کنم:اگر قصددارید تاریخ تحولات سه دهه اخیر کوهدشت درزمینه های انتخابات وزایش ورویش نیروهای سیاسی_فرهنگی وچگونگی شکل گیری جریانات”چپ وراست”قدیم یابه اصطلاح امروزی”اصولگرا واصلاح طلب” تحقیق وپژوهش کنید!اول اینکه ازتاییدکامنت هایی که به اسم “مستعار”درراستای تخریب دیگران نوشته شده اجتناب فرمایید،دوم اینکه هرهفته بایکی ازافرادمنتسب به این جریانات،مصاحبه کنیدتاصمن بیان دیدگاههایشان یک سری شبهات هم رفع گرددوبه این شکل مبارزه ای هم داشته باشیم با”تروریست فصای مجازی”!! که این روزها خیلی فعال شده وبرای رسیدن به مطامع شخصی خود تخریب دیگران رادرپیش گرفته اند!!

      • آقای شیراوند و آقای امین آزادبخت ۰ من هردوی شمارا دلسوز کوهدشت میدونم پیشنهاد آقای شیراون هم خوبه اما ازهمین فرصت ها هم استفاده کنید ۰تخریب محکومه اما خراب نگه داشتن کوهدشت هم بده شاید هم بدتره ۰ از مهم ترین امور رشد نیروها س ۰اشخاصی فرصت هارو سوزوندن با اونا کار نداریم اما دستکم معلوم بشه کیا نیروسازی کردن کدوم فرد کدوم طیف ? عباسی یا قبادی دوستی یا پیریایی امامی یا اسفندیاری و۰۰? این اگردرست بحث بشه مشکلی ایجاد نمیکنه الان کیا هستن ? محمدزاده ۰کورانی فر وفرشادحیدری کیا هستن چطور مطرح شدن? میرزایی ترحم اسدیان۰ سیاوش کورانی یا اردشیر گراوند و۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰کلهم قدری بررسی بشه تحلیل بشه اشکال که نداره ۰اخلاق را البته حتما رعایت کنیم یا علی۰

        • ازیاران امامی ودوستی قبادی هم اگر اشخاصی جایگاه قابل توجهی داشته یادارد لطفا بگویید تااین بحث درادامه به ترکیب خاصی محدودنشود ۰

  47. جناب اقای خرمی این یک واقعیت تلخ است که بزرگان کوهدشت و حتی لرستان در زمینه رشد نیروها کار نکردند اما این جماعت پیریایی و دوستانش تا حدودی در این مورد موفق بودند.

    • آقای قبادی -واقعیت تلخی که گفته اید تا کی باید ادامه داشته باشد ۱-دوازده سال از این واقعیت مربوط به کسی است که سه دوره نماینده بوده است دوره های ۴و۶و۷ مجلس -ایشان وهمراهانشان یک پاسخ مفصل به رسانه مردم یعنی میرملاس بدهند تا مردم دلیل آن را از منتخب سه دوره خود بشنوند.-۲-اسفندیاری وقبادی هریک -یک دوره نماینده بودند وسالها رقابت کردند نتیجه آن همه تلاش ودر میدان بودن شاید موجب رشد نیروهایی برای پیشرفت کوهدشت بوده است لطفا خودشان یا کسی بعهده بگیرد وتشریح کند(اسفندیاری نماینده دور دوم-قبادی نماینده دور هشتم )۳-دوستی نماینده دور پنجم ورقیب چند دوره گزارش دهد به عنوان نماینده مردم واستاندار کهگیلویه وبویر احمد و…چه اقداماتی درجهت ارتقا ء منابع انسانی کوهدشت کرده است باذکر اسامی لطفا.۴-آقای ملکشاهی نماینده دور نهم -را درآخر دوره می پرسیم .۵-کوهدشت دردوره سوم نماینده نداشت ودوره اول هم آقای عباسی فرد نماینده بودند .ایشان در دوره دوم نماینده خرم آباد بودند نمی دانم موضوع این مطالبات به ایشان هم میرسد -البته از حق نگذریم ایشان از جهت آنکه با جایگاه های ویژه درسطح کشور ارتقاءخود را موجب احترام وتکرار نام کوهدشت کردندحقا شایسته قدر دانی اند.۶-اینکه گفته اید “این جماعت پیریایی ودوستانش تا حدودی دراین موردموفق بودند” قدری جای تامل دارد.مرحوم دکتر حشمت محمدی وقتی باهمکاری پیریایی به استان ایلام دعوت شد وفرماندار شیروان وچرداول شد جمله خاصی در باره نقش او درانتخاب مدیران ایلام گفته بود.۷-اما اجازه دهید ضمن تشکر از آقای محمدجعفر محمدزاده که این باب گفتگو به خاطر یادداشت موثر ایشان گشوده شد ونیز تشکر پایگاه تاثیر گذار میرملاس وآقای امین آزادبخت خواهش کنم ضمن ادامه این گفتگو .از نقد غیرسازنده دوری کنیم وبقول آقای شیراوند با افراد موثر دراین خصوص مصاحبه شود.

  48. به نظرم بسیاری از دوستان مطلب ارزشمند آقای محمد زاده را اصلا نخوانده اند بلکه فقط به کامنتهای جناحی و سیاسی جواب داده و تسویه حساب کرده اند من فکر میکنم و اعتقاد راسخ دارم که تمام جریانهای سیاسی کوهدشت از بدو انقلاب تا کنون مجرمان سیاسی این شهر هستند و قاطعانه ترین دلیلم محرومیت ویرانگر مردم این شهره ….بدون استثنا همه ی سیاسیون مدعی کوهدشت چنان در جناح گرایی مبتنی برمنافع فردی غرق شدند که فراموش کردند در قبال رونق بخشیدن به شهر و زندگی مردم آن مسول هستند حالا که کاری از کسی برنمی آید حداقل این فضایی که برای مطالعه ی مطلبی علمی فراهم شده را نیز به پایگاه کشمکش خود تبدیل نکنید و از زحمت پژوهش جناب محمد زاده بهره ببرید بدون قضاوت درمورد فردیت کسی

    • آقابهمن/خوبه خوب گفتی.اما باز جای شکرش باقیه.نظرها بهترشده قبلا تندتر بود معلومه همین طور ادامه پیدا کنه بهتر از این هم میشه. البته خود عزیزتون هم تو همین چندسطر گفتیدکه “تمام جریانهای سیاسی کوهدشت از…….تاکنون مجرمان سیاسی این شهر هستند” خب این قضاوت یه کم تندتر از کامنت های مثلا جناحیه! اگه جنابتون دقت فرموده باشین سوژه گفتگو رو حضرات کامنت گذار از همین مطلب علمی عاریه گرفتن.آقا بهمن “ازشیرزتاکنی کوخا”ت رو خبرشو خوندم .خیلی خوب بود کاش کلبپ انتخاباتی هم که کار میکنی مث همین باشه .تنها کسی که تو انتخابات کوهدشت هت تریک کرده رفیقته/ قبول دارم .اما خودمونیم توهم خیلی طرفداری.بدم نیس ولی برو توخط کوهدشت ببین برارونق دادن به شهرمون چکار بایدکرد.اگه نگیم مهمتر از همه پیشرفت همه جوره بچه های کوهدشته دستکم از مهماس.مگه شما از متن آقای محمدزاده وبحث خواجه نصیر..برای مباحثه چه چیزی بالاتر از این متوجه میشین .افتخارهمه مون به بچه های کوهدشته /شهید حمید/شهیداسماعیل/ شهیدمجتبی/شهیدعلیمردان/شهیدشهرام/شهیدمحمد/شهیدان سرتیپ نیا و…….همه شهدا .کوهدشت اینه برادر الان ما چکار میکنیم زحمت پژوهش وتلاش هنری مون باید سمت تربیت نسل باشه .باتشکر

      • جناب احمدی سلام ممنون که شیرز تا کنی کوخا رو خوندید اما باید فیلمشو ببینی آدرس بده بفرستم خدمتت … کلپ انتخاباتی هم اگه کاندید شدید براتون میسازم که نتیجه انتخابات رو عوض کنه…. اون بهمن مورد نظر شما بنده هستم الانم دارم مستند انار سیاو رو تدوین میزنم و این آقای بهمن ابراهیمی معترض هم نظرشخصیشه و محترمه و حرف بدی نزده …..یکی از دوستان بهم گفت چنین کامنتی هست اومدم خوندم …..
        قلندران طریقت به نیم جو نخرند /قبای اطلس آن کس که از هنر باقیست ….. سلامتی شما و این بهمن ابراهیمی بالایی و دوست گرانقدرم محمد جعفر محمد زاده

        • البته جناب احمدی چون مخاطب اصلی شما بنده نیستم نباید به برخی مطالب جواب بدم اما من به انتخابات با یک بینش رسانه ای نگاه میکنم و شعار رسانه حضور حد اکثری بود بود و هر اقدامی از هر جناحی برای حضور حداکثری در خور تقدیر بود چه کلیپ باشه چه شکلهای دیگر تبلیغات ….

    • انشاا… که ازاشتباهات تایپی ام صرف نظرنمایید. بچه روستایی ام وتازه تبلت بدست گرفته ام وبهش واردنیستم!

  49. سلام به همه!
    ۱-من اول می خوام بگم از این ظرفیت خوب غافل نشید ببینید یک مطلبی از یک همشهری منتشر شده هم آمار بازدید بالایی داره هم اظهار نظرها خیلی خوب ومتین البته از زحمت میرملاسی ها هم بگم که با پالایش خوب فضا رو سالم نگه می دارن۲-بحث به سمت خوبی پیش رفته و میشه از اون نتیجه گرفت این یک واقعیته که پیریایی و سایر دوستانشون خودشون رو از سطح کوهدشت و لرستان بالاتر بردند اما معتقدم می توانستند دست افراد بیشتری رو بگیرن۳- این واقعیته که امثال صید علی کورانی فر، عبدالکریم گراوند، ولی الله میرزایی، جواد صادقی از الشتر ،مهرداد امرایی، محمد امین گراوند و شاهین رضایی و در مقطعی مرحوم حشمت محمدی با کمک پیریایی به وزارت کشور راه یافتند ۴- در ۸ سال دولت احمدی نژاد این دوستان جایگاه خوبی داشتند وافراد دیگری چون ساسان والی زاده مدیر عامل پیشین ایسنا هم با حمایت آنها رشد کردند اما معتقدم می توانستند حد اقل دو نفر به عنوان استاندار از کوهدشت به دولت معرفی کنند.حالا اینکه آقایان چند نفر هم از استانهای همجوار بالا کشیده اند ضمن اینکه جای تشکر دارد ولی ربطی به توسعه کوهدشت نداره توقع کوهدشتی ها از آقایان بیش از اینها بوده است.
    ۳- من ضمن احترام به شخصیت بالای آقای عباسی فرد میخواهم مقایسه ای بکنید جایگاههای او را با این دوستان :معاون قوه، مجلس شورا دو دوره ، مجلس خبرگان ، دیوان عدالت اداری و… اما ثمره نیری انسانی پرورش یافته ایشان این بود که یک بار دو خواهر زاده خود آقایان علی عباس و شاه طهماس ظهرابی را به تهران برد و بیش از چند ماه نتوانست آنها را حمایت کند و برگشتند ، در حالی که اگر همین دو نفر در تهران می ماندند خودشان می توانستند سر سلسله جمع کثیر دیگری باشند درست مثل کاری که کورانی فر در اراک کرد.۴-در هر صورت اینجور مباحث را باید برای آینده بهتر و توجه آنهایی که دستشان میرسد باید بگوییم نه برای طعنه و نقطه ضعف پیدا کردن.

    • با عرض معذرت من چنین اعتقادی ندارم که دو نفر دیگر از کوهدشت باید استاندار می شدند باید اشخاص در معرض موقعیت قرار بگیرند بعد . مثل آقایان کورانی فر ومیرزایی که در معرض قرار گرفتند و در دولت قبل شدند حالا آقای کورانی اهل اعتداله تو این دولت هم ازش استفاده کردن ویا میرزایی با وجود اینکه در دولت قبلی فرماندار شده ولی ته لهجه اصلاح طلبیش رو فراموش نکرده. باید کمک کرد افراد رو ارتقا داد و در معرض شناخته شدن و بروز توانمندی قرار داد.

      • ابراهیم عزیز بحث خامی را شروع کردن! کاری که همیشه لطمه زده البته نه در حد اظهار نظر بل درحد فکر ونیت .اظهار نظر فوقش تو همین سایت شکل می گیره اگه حباب بود می ترکه وتموم میشه نه تنها اثر منفی نداره بل میتونه توی مواجهه طراز مثبتی هم بده یعنی ذهنیت قوی ومفید تر جای اونو بگیره.اما اونایی که با توهم وساده نگری می خوان جلو برن گول میخورن .نباید سطح رو اینجوری دید.اعتدال کورانی درست .ته لهجه فلان ولی اله میرزایی هم البته درست. استعداد وکلاس محمدزاده هم درست. همه اینا درست درست ! اما یه چیزای دیگه هم بوده وهستش وخواهدبود من باخام خوری تو فکر مخالفم اگه با خام خوری مخالف نبودم اون چیزا رو یکجا میگفتم .یه جمله ویه اشاره وبقیه ش رو خودتون جور کنین /کوهدشت یه میثاق یه عهد ویه قول مردونه میخواد .انصاف انصاف انصاف.وقتی راجع به شهدای عزیز مطلب مینویسین یادتون باشه حرف اول اون بزرگا ولایت بود الان هم حرف بسیجی ولایته حواس جمع باشیم انصاف اینه.امااین اشخاصی که راجع به وزیر واستاندارشدن یکی ودوتا وبیشتر -کامنت میذارن هم اینا نیت خیر دارن هم اسمایی که میگن اما این حرفا رو باید محکم کنیم با برنامه های مهمتر. اینای که اسم بردید اتفاقا بسیجین .کوهدشت فضای خوبی داشت اما اضافی سیاسی شد تربیت همه جانبه شد تربیت جناحی! بعضی هم بقول شاعر :خوش نشسته که خدمت میکنن !!/اما…..این رقابت ها بایداصلاح بشه وگرنه چیزی درست نمیشه وقتی ما توانایی فعلی اشخاصو بهش بی توجهی میکنیم .وقتی کوچیکارو بزرگ وبزرگارو کوچیک میکنیم وقتی نمی تونیم روی یه نفر مجرب وکار کشته وباتضمین موفقیت برای فرمانداری کوهدشت تفاهم کنیم واسم یه آدم دوره دیده وامتحان پس داده توی پیشنهادهامون نیست شما چه توقعی دارید تا کوهدشت درست بشه؟!! و….و…راستی استاندار دوم وسوم و…پیشکشتون یه فرماندار که دستکم دو جا فرمانداری کرده باشه وموفقیتش هم تجربه شده باشه اسم ببرید وبعد کوهدشت رو اینجوری به مزایده نه مناقصه بذارید ببخشید جمله ام طولانی شد.

  50. ازجناب بهمن ابراهیمی (هنرمند توانمند) که دوبار به زحمت افتادن تشکر میکنم .

  51. با سلام و احترام؛
    ابتدا از مدیر محترم سایت میرملاس بسیار تقدیر میکنم که همراه با برخی سایتهای دیگر حیاتی به فرهنگ شهرمان بخشیده اند. بنده به خاطر حب وطن گاه گاهی به این سایت سر می زنم و از جامعیت و محتوای آن لذت برده ام. اما تشکر اصلی من از استاد خودم آقای محمدزاده است که این سایت را به مباحث علمی مزین کرد. امید آن که فرهنگ و هنر شهرمان حرکتی رو به جلو داشته باشد. البته توان آقای محمدزاده را بیش صرف بیان و نقل آرای آقای دینانی می دانم. امید آن که شاهد آرای خود ایشان باشیم که راه را برای فرزندان کوهدشت روشن کند.

    • آقای محمدی -سلام ۰بله حتما باید از آقای آزادبخت تشکر کرد ۰اما جنابعالی شرایط موجودکوهدشت راحیات فرهنگی میدانید? ! اگر اینجور باشد ماهم باید به جامعیت این نظر جنابعالی مباهات کنیم !اما برادرجان !به قول خودتان به امید آنکه فرهنگ وهنر شهرمان حرکتی روبه جلو داشته باشد ضمنا از ذوق جناب محمدزاده در انتخاب چنین عنوان بحث آفرینی باید تشکر کرد ۰من اله التوفیق وعلیه التکلان۰

      • جناب آقای محمدی شرح آرا دکتر دینانی چیزی از شان معلم گرامی شما کم نمی کنه بلکه این نشانه تواضع وهوشمندی ایشونه به با موضوع خوبی که انتخاب کردند البته سایر نوشته های آقای محمدزاده در ارتباط با اینگونه موضوعات هم خواندنی و زیبا هستند.یا علی

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.