تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
5

رزمنده لرستانی که با پای برهنه رفت . . .

  • کد خبر : 41371
  • 15 دی 1392 - 7:12

خاطره ای از سردار شهید اسدمراد بالنگ به نقل از آقای سیدعلی نظریان در یکی از پاتک های علیه رژیم بعث عراق در منطقه دربندی خان قبل از شروع کار با یک خودرو به تعداد رزمندگان پوتین مخصوص برف (چکمه ) که برای راحت تر شدن عبور رزمندگان از مناطق برف گیر به منطقه عملیاتی […]

theme_b21

خاطره ای از سردار شهید اسدمراد بالنگ به نقل از آقای سیدعلی نظریان

در یکی از پاتک های علیه رژیم بعث عراق در منطقه دربندی خان قبل از شروع کار با یک خودرو به تعداد رزمندگان پوتین مخصوص برف (چکمه ) که برای راحت تر شدن عبور رزمندگان از مناطق برف گیر به منطقه عملیاتی ارسال شده بود ، توزیع چکمه ها که به پایان رسید یکی از افراد به نشانه اعتراض به اینکه چکمه اندازه پایش نیست با مامور توزیع چکمه درگیر شد، پس از مشاهده این ماجرا توسط شهید اسدمراد بالنگ ، شهید چکمه هایش را به آن مرد داده و خودش با پای برهنه به ادامه نبرد رفتند.

روحش شاد یادش گرامی

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=41371

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 16در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۶
  1. خوشا آنان که جانان می شناسند
    طریق عشق وایمان می شناسند
    بسی گفتیم وگفتند از شهیدان
    شهیدان را شهیدان می شناسند

  2. خردم گوید دقتی گر نثار عکس شهدا شود بسیار درس آموز خواهد بود به عکس بسیار دلنشین شهید بالنگ را در وب آقا سعید( آن جوان شهید محور) را نگاه کردم( لطفا بروید و ببینید) و دقایقی دقت صرف کردم حاصلش این شد:

    سلام بر شهدا و نیز سعیدم

    به این عکس که می نگرم گویا به آرامش بیشتر دعوتم می کند.
    گویا پاک بودن را تبلیغ می کند .
    می گوید حریص نباشید و از غفلت فرار کنید.
    این تصویر زیبا حرفش این است به دورتر از دنیا نظر داشته باشید.
    او می فرماید آب مایه ی حیات است و شما نیز تا می توانید روحیه بخش باشد
    ظاهر این شهید عزیز می فرماید خیلی ها از نظر ظاهر هم با ما شهدا فاصله گرفته اند.سادگی و متانت و سیمای نورانی این شهید کجا و صورتهای تراشیده و قیافه های سرشار از تکبر کجا؟!
    برداشتهای این کمترین از تصویر بالنگ شهیدم تمام نشد اما وقتم تمام شد.

    پس می توان بدون خواندن خاطره ای هم از تصویر شهدا نیز درس گرفت.

  3. شهید والامقام بالنگ صفات حسنه بسیاری داشتند. و جه از خود گذشتگیهایی که از او دیده ایم و زبان ما قاصر است
    روحش شاد.

  4. واقعا در مقابل این حرکت حرفی نمیشه زد بجز اینکه کارهای بزرگ مال ادم های بزرگ روحش شاد و یادش گرامی

  5. شهادت یعنی همین ،
    یعنی ایثار تابی نهایت ،
    کسی که آرزو داشته است جانش را فدای اسلام نماید ، نپوشیدن پوتین وچکمه در یخ و برف و در منطقه عملیاتی قطعاً برایش لذتی مافوق بشری داشته است .
    روحش شاد و یادش گرامی

  6. یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
    خداوند روح سردار شهید اسدمراد بالنگ رو شاد کنه

  7. سلام ،شهید سر از پا نمی شناسد ،کسی که آماده سربازی است اذیت شدن پایش در راه محبوب در راستای شهادت وقرب الهی است ویک ماهیت دارند.یادش گرامی وتشکر از آقاسعید

  8. سلام و صوات خداوند بر این شهید بزرگوار که در زمان خودش شناخته نشد و جز رزمندگان خط شکن کسی ایشان را نفهمید

  9. برای کسی که با ارزش ترین چیز انسان که جان می باشد و آنرا ایثار می کند چکمه که چیزی نیست.

  10. سلام خداوند برشهید بالنگ. انصافاٌهمین طور بود که برادر عزیزمان سید نطریان گفته اند بنده افتخار چندین مرحله همراهی درجبهه را با اسدمراد داشته ام تواضع ومردمداری ایشان در بین بچه ها زبان زد بود در عملیات بستان وقتی بنده تیر به کمرم اصابت کرد باصدای بلند لرستانی را صدا میزدم چون ایشان فرمانده مابود, اسد مراد بالای سرم رسید گفت آرام باش چیزی نشده من هستم همان جا باکمک محمود حاتمی کمرم را پانسمان نمودن و مرا سوار آمبولانس کردند همینکه ایشان را بالای سر خودم دیدم احساس آرامش عجیبی پیدا کردم خداوند انشاا… با شهدای کربلا محشور شان نماید

  11. ان شبی که از هم جدا شدیم و فردای ان روز به جبهه رفتی گفتم مادرت ارزو دارد تو را در لباس دامادی ببیند لبخندی زدید و گفتید حتی عقد کردم به خاطر اینکه دل مادرم را نشکنم ما متعلق به خود نیستیم و می رویم و حالا میفهمم اسد مراد جان ان لبخند عاشقاته ات چه معنایی داشت شما راه روشنایی را به عینه دیده بودید و انتخاب کردید و ما ماندیم و …

  12. بنام خدا
    باز هم زمستان آمد و دلتنگی هایم عجیب چون زخم های کهنه سر باز کرده است، سایه ی غم بر تنم سنگینی می کند دی ،بهمن، اسفند، یاد آور عملیات های دوران دفاع مقدس است روز هایی که ترنم گلبرگ ماتم هاست به بلندای ابدیت روزهی که زندگی را معنا کرده ایم و با تمام معنایش زندگی را نفس می کشیدیم دیروزمان پر بود از جنون پر کشیدن به سوی آسمان و جاودانگی تمام فکر و ذکر مان این بود که از خوبی ها سبقت بگیریم و بشویم مثال سیمرغ عطار عطر آن روز ها که هنوز است از نسیم جان بسیجی هایی که بی ادعا بودند و قلبشان لبریز بود از عشق به معبودشان به مشاممان می رسد چه آرام آرمیدند در دل خاک آن جاودانه های بی ادعا و چه آرام تر به نظاره نشسته اند ما جا ماندگانی را که روزی سودای شهادت داشتیم و امروز سودای دنیا و مال و منالش را در سر میپرورانیم و یادمان رفته آنچه قول و قرار هایی که با دوستانمان در میان سنگر های ساده اما پر از شوق شهادت و انون در میان خانه های سنگی و شاید کاخی مان دل بسته ایم به دنیا و عجیب شده ایم و غریب اما شما که یادتان نرفته است شرمم باد از نگاه تان که دنیایمان را اینگونه به نظاره نشسته ایم بی شک این همه نا پاکی و نا شایستگی دنیا بهای سنگینی است که بابت از دست دادن شما پرداخت کرده ایم سرزمین شلمچه همچون کربلا غم و ماتمش همیشگی است اما این روزها که یادآور از دست دادن سردارانی چون(اسد مراد بالنگ ،مروت طرهانی ،حجت و فیروز سرتیپ نیا،شهرام عباسی،علیمحمد کوشکی،مجتبی آدینه وندو همه ی کسانی که در سال۶۵ در سرزمین شلمچه به شهادت رسیده اند )دوباره در گوشه ای کز کرده ایم و غریبه شده ایم با خودمان قلبم مالامال است از اندوه نبودنشان و زبانم قاصر از گفتن این اندوه روحشان شاد و یادشان گرامی …

    دل هوای لاله زاران می کند بی قراری بهر یاران می کند
    چشمهایم ساکت و بی اختیار خلوتم را اشک باران می کند
    یاد یاران در غروب غصه ها بار غم را صد هزاران می کند

    • ممنون از حضورتون آقای رضایی
      براتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم
      سلام گرم بنده رو خدمت خانواده گرامی برسونید

  13. شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند

    ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم

    غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.