تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
4

بی سوادی بزرگ/ تا انتخابات(۱)

  • کد خبر : 41531
  • 17 دی 1392 - 16:37

  مهدی قلایی / میرملاس نیوز : “برای کسی که پدرش را می کشند/جنگ هرگز تمام نمی شود”(۱)   در همین چند روزه هرگاه در جمع دوستان قرار گرفتم؛ گفتند : تو ویادداشت سیاسی ؟ جریان چیه؟چه خبرشده؟! آنهم دوستانی که هر کدام حداقل در مقوله ی فرهنگ و هنر توی این شهر برای خودشان […]

kochak_za9a2e2vac0956

 

مهدی قلایی / میرملاس نیوز :

“برای کسی که پدرش را می کشند/جنگ هرگز تمام نمی شود”(۱)

 

در همین چند روزه هرگاه در جمع دوستان قرار گرفتم؛ گفتند : تو ویادداشت سیاسی ؟ جریان چیه؟چه خبرشده؟!
آنهم دوستانی که هر کدام حداقل در مقوله ی فرهنگ و هنر توی این شهر برای خودشان سری هستند توی سرها (البته بیشتر توی لاک خودشان)از شاعر و نویسنده و نقاش و گرافیست گرفته تا معلم و دبیر و کاسب.
دوستانی باهوش و با دید باز؛که در محافل خصوصی همیشه یک پای صحبت شان مسایل سیاسی و فرهنگی روز جامعه است ؛از ژنو گرفته تا حلب و اوین خودمان؛ بحث هایی که گاه به مجادله میکشد و گاه بی نتیجه رها میشود .

اما تمام حرف من این است : بی سوادی بزرگ یعنی بی تفاوتی به مسایل سیاسی, یعنی چشم بستن بر سواد سیاسی خود و بدتر از آن سینه سپر کردن و اظهار فضل که “من از این بازار سیاست بازی متنفرم” و شانه خالی کردن به همین راحتی؛ چرا که بی شک قیمت نان ,دارو و پوشاک ما به شکل عجیبی با تصمیمات سیاسی گره خورده است؛ اگر قلم به دستان , صاحبان فکر و اندیشه و منتقدین عرصه را خالی نکنند؛ آنگاه تصمیمات آنی و عجیب و غریب برخی سیاستمداران ، باعث پدید آمدن این همه مشکلات ریز و درشت اجتماعی و فرهنگی نمی شود .
میشود! با همین قلم ها محاکمه کرد آنها را که قانونی برای محاکمه ی خودشان نمیشناسند. (یعنی دور زدن های قانونی را فوت آبند)می توان اجازه نداد به مسببان اینهمه مصیبت ؛سر بالا آوردن و نگاه کردن توی چشم مردم را؛ حتا اگر خیلی پررو باشند.
مگر در این سالهای اخیر کم از سرمایه های این ملت به غارت رفته است .این همه پدیده ی نوظهور قارچ وار از زنجانی و مرتضوی و خاوری و … چگونه یک شبه سر در میاورند( و البته من بعد هم سر در خواهند اورد), پس چرا سینه سپر میکنیم که از سیاست بازی بیزاریم و ما کار خودمان را میکنیم.
برادر من! مساله اینجاست که تو با چشم بستن بر مسایل سیاسی نمی توانی کار خودت را بکنی ؛ سیاست مثل یک نخ نامریی در تمام زندگی مریی ما ریشه دوانده, حتا در دوستی من وتو ,حتا در روابط بین همسران وگرنه اینهمه طلاق اینهمه کودک بی سرپرست اینهمه اعتیاد وبی خانمانی برای چیست؟
حال سوال اینجاست که چه میتوانیم بکنیم؟ یا شاید بگویید : تصمیمات کلان سیاسی چه ربطی به انتخابات مجلس در شهر ها دارد؟ طرح این سوال آنقدر نابجا ست که سینه سپر کردن و گفتن اینکه مارا به سیاست چکار؟
همه می دانیم که یک نماینده ی مجلس و به تبع آن چند نماینده ,دارای چه قدرت سیاسی در این کشور است و چه کارهای بزرگی میتواند انجام دهد. اگر صرفن تمام انرژی خود را صرف آوردن هم ولایتی هایش به این پست و آن پست نکند ؛ اگر صرفن به فکر خود و نان قرض دادن و گرفتن کارت هدیه های بودار نباشد.
من از همه ی کسانی که دستی به قلم دارند و اندیشه ای در سر !تقاضا دارم جلوتر بیایند , ردیف اول بایستند و دیگر اجازه ندهند چند نفر توی یک محفل خصوصی برای سرنوشت مردم بخت برگشته ی این شهر تصمیم بگیرند ؛ شما را ارجاع میدهم به واقعیت های تاریخی ای که در مورد چگونگی” نماینده شدن” بعضی نماینده های شهرمان موجود است.واقعیاتی که اسنادشان در همین فضای مجازی با یک جستجوی ساده در گوگل قابل دسترسی است.
این قلم قصد توهین به هیچ احدی را ندارد همینطور قصد تمجید هم ندارد ولی بغض دارد ؛ بغض مردمی که گلویشان ترکیده است آقایان! از بس برای شما شعار دادند و شانه هایشان را نردبان ترقی شما کردند تا جایی که بروید آن بالا بالاها و به ریششان بخندید ؛ فکر کنم الان دیگر شماها را فقط می توان در عزا وچهلم و خاک بر سری های مرکز نشینان پیدا کرد.
من اعتقاد دارم که ریشه ی تمام آسیب ها و مشکلات کنونی ما ریشه در خواسته های جمعی ما دارد. واقعیت آن است که ما برای مدت زمان طولانی گول خورده ایم و به قول” کارل سیگن”(۲) : “حالا دیگر هرگونه شواهد مربوط به این گول خوردن را رد میکنیم و علاقه ای به یافتن حقیقت از خود نشان نمی دهیم.”
ولی حقیقت آن است همه ی کسانی که در این چند سال با گرفتن رای مردم (حالا به هر شکلی که گرفته اند بماند!) به وکالت مردم این شهر رسیده اند؛ باید به میزان طول دوره ی وکالتشان برای مردم توضیح دهند که برای این شهر چکار کرده اند و مردم را محق به پرسش ودانستن بدانند و اگر هم جواب قانع کننده ای ندارند ؛ لطف کرده و سایه رحمت را ,از سر این مردم کم کنند و بروند آن دورترها بساط شان را پهن کنند.
ادامه دارد…

۱- بخشی از شعری از “مرتضا حنیفی”
۲-ستاره شناس و نویسنده ی آمریکایی

مهدی قلایی
دیماه۹۲

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=41531

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 68در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۶۸
  1. با وجودیکه این چند ساله بنده در تصمیم گیری های سیاسی این شهر بوده ام اما با شهامت اعلام میکنم که هیچکدام از نمایندگان ما نتوانسته اند مرد کارزار سیاست باشند و از دور دستی بر دود اتش داشته اند و در این مورد هیچگاه نخواهند توانست در پیشگاه ملت عذر تقصیر بیاورند
    در این مورد با اقای قلایی نویسنده محترم هم عقیده ام و بر انم که این بار بانگرشی نو در میدان مبارزه سیاست حاضر شوم
    ای کاش مردم ما این بار مثل گذشته عمل نکنند

    • یه چیز شنیدم که می خوان میر ملاس رو فیلتر کنند خدا نکنه..

    • اقای مرد سیاست شما که دم از شهامت میزنید ، شما اگه حتی یه ذره هم شهامت داشتی به جای اسم مستعار خودتونو معرفی می کردید

      • آقای ناشناس محترم
        اینجا دلیلی ندیدم که و نمبینم که خودمو معرفی کنم با این حال اگه نیاز بود حتما این کارو میکنم
        با سپاس از نظرتون

        • اتفاقا بنده معتقدم این بار هم جریان اصلاح طلب و هم جریان اصولگرا در کوهدشت باید نفسی چاق کنند. و اجازه بدهند نیروهای تازه نفس عنان سیاست را به دست بگیرند . اتفاقی که در سطح انتخابات ریاست جمهوری هم افتاد و با اقبال مردم مواجه شد . دیگر وقت آن گذشته است که چند نفر محدود در یک کنگره ی چند نفره بنشینند و برای تعیین کاندیدا ی هر جناح تصمیم بگیرند که البته این اتفاق با شکاف در اصولگرایان کوهدشت میرود که برای اصلاح
          طلبان هم رویه ای شود. اما کوهدشت دیگر از لحاظ نیروی انسانی دیگر آن کوهدشت سابق نیست و ما نیروهای جوان و با انگیزه ای داریم که باید به آنها فرصت بدهیم و این انحصار طلبی را با روشنگری بشکنیم .
          البته جای امیدواری هست که این اتفاق این بار بیفتد چرا که قطعا اصولگراها پروژه عبور از آقای ملکشاهی را کلید زده اند چون نیک میدانند که آقای ملکشاهی دور قبل صرفا با پشتوانه ی چپی های کوهدشت به وکالت رسید(کما اینکه حمایت هنوزاهنوز آقای دوستی از ایشان شاهد صدق این مدعاست) و همین طور هم آقای امامی و آقای قبادی باید بزرگوارانه این قسمت از زمین سیاست را ببوسند و دیگران فرصت بدهند کما اینکه اگر این کار را نکنند مردم پای صندوق های رای مجبور به این کارشان میکنند.اما در جریان اصلاح طلب که اگر به درستی مدیریت شود با توجه به جو گرفتگی این روزهای جامعه( که البته یکی از مقوله های مهم سیاسی است) احتمال برد وجود دارد باید از تمام ظرفیت های میانی فکری جامعه گرفته (یا همان معتدلین) تا اصلاح طلبان دو آتشه استفاده شود و با اجماعی هوشمندانه و نیرویی جوان به میدان آمد/ واقعیت این است که تا کنون مجلس ما در دست آدمهایی با هوش و توان متوسط بوده است و باید بازار سیاست و وکالت را به دست آدمهای باهوش و پر توان سپرد . اصلاح طلبان نیروی انسانی عظیمی داشته و دارند . از آقای اسفندیاری گرفته تا آفای دوستی آقای مومنی آقای طهماس علیپور آقای کونانی آقای اسداله حیدری آقای شاهمرادی و …. که اگر بنا بر اسم بردن باشد بسیارند . اما قطعا این طیف هم بدون شکاف و خسارت به اجماع نمی رسد کما اینکه در این سال های پر تنش اخیر ,خیلی از این افراد دچار مسایل و مشکلات خاصی شده یا گشته اند و خطر محرومیت و رد صلاحیت ایشان را تهدید میکند . پس بهتر آن است که از همان ابتدا به جای عقده گشایی های شخصی به فکر سرنوشت این شهر و این مردم باشند و درست تصمیم بگیرند و طیف وسیع تری از افراد جامعه روشنفکران و اندیشمندان را به محافل خصوصی خود راه دهند و گرنه فضا آبستن خطرات زیادی است آنچنان که بو میدهد.
          اما طیف سوم و بی شک چهارمی هم هست .
          اول طیف چهارم :افراد یا فردی مستقل است که البته همیشه با اتکا به دانش شخصی خود وحلقه ی محدودی از دوستان و اطرافیان با اتکا به پیشرفت ذهنی و توسعه یافتگی سیاسی مردم به صحنه می آید و البته تجربه نشان داده که هنوز برای موفقیت این افراد کمی زود است.

          اما جریان سوم قطعا طیف آقای پیریایی و آقای محمدزاده است که اتفاقا این سال های اخیر هم در فضای سیاسی بوده اند و هم تجربه دار و باورمندتر شده اند. ایشان با همه ی بال و پری که گرفته اند بنده بعید میدانم که فرصت سوزی کنند و بخت و اقبال خود را نیازمایند . هر چند این روزها پروژه ی احمدی نژاد ستیزی بد جوری برای این دوستان نگران کننده است ولی به جرات می توان گفت که این اشخاص از بهترین نیروهای حاضر در اردوگاه احمدی نژاد بوده اند و کارنامه ی قابل دفاعی دارند . کما اینکه آقای پیریایی آخرین استانداری بود( به گمانم) که عوض شدند و همین طور آقای محمد زاده مقبول و مورد تایید خیلی از نیروها ی دولت فعلی هم بود اما … نشد که بماند و به مشاوری وزیر ارشاد رضایت داد. به هر حال باید دید این جریان چگونه فضا را آرایش میکنند یا فضا برای حضور این افراد چگونه آرایش میشود .

          میر ملاس لطفا بابت شفاف سازی درج بفرمایید

  2. خیلی زیباوپرمحتوا ولی کو گوش شنوا؟!

  3. درود بر مهدی متحول شده با این بیان زیبا و سیاستمدارانه شان

  4. جناب قلایی ،هم شهری عزیز
    به نظر من آقایونی که به هر نحو از مردم رای گرفتن و وکیل مردم شدند ،دوره وکالتشون رو به بطالت و ناتوانی تمام سر کردن ، کسی که چهار یا هشت سال نتونست از حق این مردم دفاع کنه یا حتی فرصت صحبت خودش رو توی مجلس میفروشه به نماینده اصفهان یا تبریز مطمئنن حرفی هم برای گفتن نداره مگر همون حرفهای قبل انتخابات اون زمان .
    جناب قلایی عزیز
    حتی نمی تونم گلکی کنم که این آقایون چرا نتونستند خودشون رو انقدر با فرهنگ و البته با پرستیژ نشون بدن که روی فرهنگ عمومی جامعه کار کرده باشن و اینطور همشهریان عزیز و با فرهنگ ما رو بی فرهنگ و … نشناسن
    البته که اینان قدرت مردم ، و توان علمی مردم رو دست کم گرفتن ،کاش فقط انقدر شعور داشته باشن که باز هم به فکر قد علم کردن نباشن که کاری جز ضایع کردن خویشتنشون نیست
    امید به آینده

  5. کاملا موافقم جناب آقای قلایی

  6. چه در سر می پرورانی مهدی؟
    به کدام آسو میزنی؟

  7. من یک دوشنبه رفتم مجلس دیدن نماینده ی شهرم. از ساعت هشت صبح منتظر نشسته ام تا بالاخره فرصت زیارت نصیبم شود . اول از همه چیزی که بیشتر به چشم میامد توی اون سالن انتظار در شهر تهران شنیدن اصوات لری و لکی بود یعنی فکر کنم زبان رسمی اونجا در اون لحظه لری بود یعنی به جرات میگم که نود درصد مراجعین لر ولک بودن واین یک لکه ی ننگه که چرا مجمع نمایندگان این استان بعد از گذشت سی و چند سال از انقلاب اونقدر منفعل بودن که این استان داره هر روز از این ور به اون ور میره و جای هیچ امیدواری نیست .نه تو دولت سازندگی ما سازندگی داشتیم نه تو اصلاحات ما اصلاح شدیم نه تو دولت عدالت چیزی نصیب ما شد ومهری ورزیده شد و اکنون فکر کنم ما هیچ تدبیر و امیدی برای آینده ی این استان نداریم و اینها همه نتیجه ی عملکرد ضعیف نمایندگان ماست . بگذریم درد زیاد است . از آن روز بگویم برایتان از آن دوشنبه ی تاریخی .بالاخره ساعت یک ونیم بعداز ظهر موفق به دیدار شدم (البته فکر کنم اگر این دیدارهای هفتگی جز آیین نامه ی مجلس نبود من آقای نماینده را تا چارسال بعد از اون روزی که کاندید بودن و با سلام وصلوات و اسفند به خونه ی ما تشریف آوردن ؛ هرگز زیارت نمیکردم) یک درخواست ساده از ایشان داشتم یعنی قسم میخورم اگر این در خواست را مثلا من از شما یعنی همین شمای نوعی داشتم چنان بی نصیب و سرافکنده نمی شدم که آن روز شدم . خالا دیگر یک سال است از تمام روزهای دوشنبه ساعت یک و نیم بعد ازظهر بدم میاد .

    • ای کاش همه ان عزیزانی که به این اقا رای دادن روز دوشنبه راس ساعت یک ونیم یه سری به بهارستان بزنند تا لااقل گوشی دستشون بیاد وبفهمند که با اون یک رای که به ایشان دادند چه بر سر سرنوشت مابقی ملت اوردن

  8. بنده که سالها در این شهر فعالیت سیاسی داشته ام .و از نزدیک در چند وچون انتخابات بوده ام؛ به جرات میگویم که بهترین فرد برای نمایندگی این شهر جناب آقای محمد زاده یا آقای پیریایی هستند . چرا که ایشان در سطوح عالی مدیریتی این کشور بوده اند و انصافا هم کارنامه قابل قبولی داشته اند.

  9. سلام .
    ممنونم از آقا مهدی عزیز بخاطر بیان کردن دغدغه ی بجا و درستشون .
    واقعا باعث امیدواریه بیان اینطور مسائل از زبان همشهریان عزیزمان .
    جای شکر داره که تفکرات اینچنینی جرقه اش در کوهدشت زده شده و عزیزانی مثل شما اینطور آزادانه نظرشون رو برای عموم بیان میکنند .
    مهدی جان، اینهایی که شما برادر عزیز اشاره کردید متاسفانه واقعیت داره و اینطور که فضای کوهدشت نشون میده انگار قراره این واقعیت تلخ ادامه داشته باشه، مگر اینکه کسانی که اسم خودشون رو به زور گذاشتن سیاست مدار به خودشون بقبولونن که راه رو اشتباه رفتن و از رفتار غلطشون عقب نشینی کنند.
    چه کنیم که کسانی که الان تو گود هستند باور این موضوع براشون سخته و روی این اشتباهاتشون پافشاری میکنند تا جایی که این پافشاری ها رو به عقده های شخصیشون گره می زنند و به پشتوانه ی نام عده ای یا ظایفه ای که از سر صداقت همراهشون میشوند در این شهر جولان میدهند .
    حالا که مسئله رو فهمیدیم و عمق فاجعه رو در خصوص شهرمون درک کردیم باید دنبال راه حل باشیم و اون راه حل چیزی جز کنار گذاشتن تعصبات و ظایفه بازی نیست .
    باید متوجه باشیم که کسانی که شما در بالا اشاره کردید سالیان سال از چه شخصیتهایی دوری میکردند تا بتونن به نا حق یکه تاز میدانی باشن که اسمش رو به اشتباه گذاشته بودن سیاست …
    باید گذشته رو مرور کنیم تا شاید متوجه بشیم کجای کارمون میلنگه …
    باید چشممونم رو باز کنیم تا سالها بعد نفرین فرزندانمون گریبانگیرمون نشه …

  10. جناب آقای قلایی به نظر من طرح این مباحث آنهم در حالیکه هنوز بیش تر از دو سال به انتخابات مانده است. زود است ؛ فعلا باید اجازه بدهیم ببینیم نمایندگان این دوره چه فعالیتی خواهند داشت و آیا می توانند نظر مردم را جلب کنند یا خیر ؟ هر چند من با انتهای بحث شما کا ملا موافق هستم و همه باید عادت به پرسشگری بکنیم و نمایندگان هم باید واقعا پاسخگو باشند و هر چند وقت یک بار از طریق هر رسانه ای که در اختیار دارند عملکرد خود را به مردم گزارش دهند.

    • دوست عزیز آقای امرایی اگه قرار بود نمایندگان دوسال رو به اطرافیان و کارهای بدرد نخور بگذرونن و دوسال آخر رو نتیجه بدن که عزیزان قانون گذار از شما بهتر میدونستن و زمان نمایندگی رو به دوسال کاهش یدادن. خواهشا اگه نظر بدرد بخوری ندارین بیخودی وقت بقیه رو هم نگیرین

  11. آفرین
    اعتقاد من هم همینه

  12. آره اونایی که برای نماینده شدن ۱۷ نفر از همشهریان عزیزمان رو قربانی کردن یا اونایی که فقط زمان انتخابات پیداشون میشه یا اونایی که اون بالاها نشستن برای مردم تصمیم میگیرند و اونهایی که دوازده سال خوردن و خوابیدن میان دوباره شعار میدن و باز خام حرف هاشون میشیم تازه ادعا میکنیم شهرمون خیلی سیاسیه !!!

  13. قلایی عزیز اینایی که تو نوشتی رو همه اونایی که برات نظر دادن که عالیه و آره باید فلان بشه خوب میدونن به نظر من ما فقط میایم تو سایت میرملاس و حکمت و. . .مطالب رو میخونیم و اگه خیلی به فکر باشیم یه نظر میدیم و وقتی از پای سایت بلند شدیم هیچی به هیچی دوباره اینبار کمافی السابق الکی میافتیم دنبال یکی از کله گنده ها و دار و ندارمونو میدیم به گاو و گوسفند تا دعوتشون کنیم{ و خلاصه طرف یه سالی نهار و شام مهمون مردم بدبخت بیچاره ی ماست} شاید بتونه کاری برامون بکنه مثلا” اعدامی عفو کنه و ببرتمون سر کار و……اخرشم به قول شما فقط اطرافیونشون و بس. با این حرف ها درست بشو نیست باید از ریشه درست کنیم

  14. نگارشش زیبا بود و سوژه اش زیباتر. موضوع جالبی که در پیش پاست ولی دیده نمی شود.

  15. مهدی جان سلام
    تمام حرفات درسته و مردم هم تا حدودی قبول دارن اما متاسفانه خودشونو می زنند به اون راه(بیسوادی)نمی دانم کی باید از خواب خرگوشی بیدار شوند.
    به جان مهدی ۱ هفته ای میشه که همش تو مخمی.کجایی؟

  16. اقای قلایی سلام
    اول من با اجازه شما به اقایانی که می گویند خیلی زود هست شروع کردید در باره انتخابات می گویم اتفاقا خیلی هم دیر هست و به اندازه سال هایی که نماینده به مجلس فرستا ده ایم دیر شده است
    کاش اقای قلایی کمی مصداقی تر حرف می زدید ؟ مثلا از نمایندگان هر دو جریان سیاسی در خواست می کردید کدام نماینده توانسته یه ردیف ملی در بودجه بگنجاند؟اقایان نماینده در تایید حرف نویسنده محترم بگویم اگر شما ها هم نباشید این بودجه های قطره چکانی خودبخود می اید فکر کنم در شهرستان کوهدشت برخی حقوق کار مندان را بودجه در نظر می گیرند وان را کار نماینده می دانند اقایان کار نماینده این است که بتواند در بودجه سالانه ردیف بودجه بگیرد مثل نمایندگان سایر استان ها که برای استانشان در بودجه مصوب می شود که به منظر تکملیل پروژه ……………….. در استان……………… این مبلغ اختصاص داده می شود.
    اقای قلایی باید به حال این شهر گریه کرد بخدا به قول شما تکلیف نماینده این شهرستان هر دوره ای به گونه ای در پشت پرده های که من وشما عاجز از رسیدن ودرک ان هستیم اتفاق می افتذ؟اقای قلایی روزی تا شب اخر مانده به انتخابات تکلیف کاندیدا ها مشخص نیست ؟یک دوره فردی که در دوره قبل تا حد مفسد فی الارض پیش برده بودند ایشان را به راحتی تایید می شود یعنی در یک دوره مفسد فس الارض می شود در دوره بعد منجی کوهدشت می شود(البته حقیر در حدی نیستم که این القاب را به ان برادر بزرگوار بدهم چرا که ایشان هم مانند دیگران نماینده بوده واگر دیگران حداقل نتوانستند کار های شخصی مردم را انجام دهند ایشان حداقل به این صفت اراسته است که مردم دارست ومردم را فراموش نمی کند .در اینجا مقصد تایید یا رد هیچ فردی را نداریم ما به صورت کلی ایرادات انتخابات را می گوییم ) وایشان را تایید می کنند البته به شزط ها وشروط ها .
    یک روز نماینده شهر مان می شود ناجی شهرمان و روز بعد در اثر اختالف بر سر تقسیم غنائم پست ومقام همان فرد می شود مسبب تمام بدبختی های شهرمان .واضح بگویم اقای قلایی اگر حتی یک دوره اقای دوستی هم پیروز شد این پیروزس هم در اثر مهره چینی واختلاف بین همین دست های پشت پرده بود که ایشان را پیروز کرد.
    اقای قلایی نیک نوشته ای که بماند که هر دوره چگونه و چه کسی پیروز انتخابات شده است که هم تو دانی وهم من و هم دیگران اما بهتر است که فقط بنویسیم بماند که چگونه رای اوردند وپیروز شدند .
    اقای قلایی من وشما هم مقصر هستیم همین که من وشما با کنبایه می نویسیم مقصریم ما باید داد بزنیم ای مردم یک بار بیایید نگوییم فلانی طرفدار کی هست ؟یک بار بیایید نگوییم فلان شخصیت که سال ها پیش گذرش به شهرستان افتاده وسال هاست حتی برای تدفین اموات نزدیکش هم به کوهدشت نمی اید طرفدا چه کسی هست ؟تقای قلایی بیایید یکبار مرز های بدبختی بجای مانده از انتخابات های ابطال شده مجلس سوم را نابود کنیم .بیایید به مردم بگویی اگر ان روز ها در جنگ بین دو جریان سیاسی کشور کوهدشت را به عنوان سپر قرار دادند و سه بار انتخاباتش را باطل نمودند وبذر نفاق وبدبختی وتعصب کور در بین ما کاشتند نه بخاطر کوهدشت بود بلکه به خاطر نشان دادن قدرت به رقیبشان در پایتخت بود وگرنه چه کسی ندادند که بعد از بسیاری انتخابات ها بر
    گزار شد که صدر صد تخلف بود اما تایید شد کیست که نداند اگر مصلحت باشد انتخابات هایی همچون انتخابات های جند ساله اخیر هم تایید خواهد شد اگر فراماندار بگوید تخلف صورت گرفته اگر امام جمعه بگوید انتخابات پرازتخلف است حتی در تریبون نماز جمعه و حتی اگر یک روستای ۸۰۰ نفری با صغیر وکبیرش برای انتخابات ۱۸۰۰ رای در صندوق بریزد یعنی ۳۵۰ درصد در انخابات شرکت کنند باز هم انتخابات اکر مصلحت باشد وهمان گروه پشت پرده بخواهند تایید خواهد شد(در اینجا من نمی خواهم هیچ ارگانی را مسئول بدانم چون باز هم ما هستیم که فرم های تاییدیه را پر می کنیم باز هم ماهستیم که می نویسیم انتخابات در صحت کامل بوده باز هم ما هستیم که تمام مطالب را به نفع خودمتن می نویسیم وچنان محکم می نویسیم که که در مرکز بدون بررسی انتخاباتمان برسی می شود باز هم از ماست که بر ماست انچه ما می نویسیم در بالا دست نتیجه اش را می بینیم)
    اقای قلایی بیایید استین همت بالا بزنیم بیایید داد بزنیم یک بار انتخابات در کوهدشت شفاف شود پشت پرده نداشته باشد و مردم خودشان تصمیم بگیرند نه مانند مهر های شطرنج چنان کیشی به مردم بدهیم چنان مهره چینی بکنیم که هفته منتهی به انتخابات بدون حرکت مردم تمام مهر های مردم کشته واز دور خارج شوند


  17. باتشکر جالب بود البته برادرقلایی اینو ما باید دانسته باشیم سیاست باسیاست بازی دوتاست در علم سیاست که در دانشگاه های ایران وجهان تدریس مشود ووعدهای خصوصا از نخبه گان در هر کشور مشغول اند به اینک راه ورسم وتدبیر وتوسعه کشور ومردمان ان چگونه باید باشد این را از من به دل نگیر غوغای درون شما از احساسات پاک درونت جاری است عشق به مردم ودغدغه زندگی انها ترا مشغول داشته وفهم شما از مسئله سیاست در این دیار باید متحول شود بقول سهراب چشمها را باید شست طوری دیگر باید دید در تاریخ مکتوب ایران روایتی است از اینکه شاه ایران دوره قاجار هوس اروپا را در سه نوبت ناصرالدین شاه سفر داشت بعد از مقدمات سفر که خصوصا از طر ف سپهسالار چهره اصلاح طلب این دور فراهم شد تا اینکه شاه قاجار بادیدن تحولات دنیای اروپای انزمان یخ ذهن او اب شود وبعد از برگشت سفر راه پیشرفت مملکت فراهم اید ولی نشد صدر اظم همه اعتبار خود راداد وبرکنار شد شاه نمی خواست مردم اگاه شوند او انها را نوکر ورعیت می خواست ومیدانست اگر روزی در ایران مطبوعات ازاد واحزاب مردم ساخته باشد وانتخابات با سبک وسیاق انه اجرا شود دیگر کسی از این مرز وبوم برای اوتره خرد نمکند ودیگر ملا زمان او پیش اپیش در معابر راه نمی افتند وبگو یند دور شید کور شید این فرد دارای فره ایزدی است فرزند خدایان است از ریشه و تبار شما نیست قابل تقدیس است شاه بعد برگشت از اروپا دستور فرمود دانشجویان بورسیه ای برگردن چرا ؟ودلیل خود را به دین ومسایل ان نسبت داد وگفت انها بی دین میشوندباید برگردند واز او سوال شد اوضاع توسعه ان دیار چگونه بود ؟ ایا روزی ایران هم مثل انجا می شود فر مود نه ما همه چیزمان مثل همه چیزمان است وتا پنجاه سال همینطور پادشهی کرد بدون معارض اقایان مسئله توسعه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی یک پروزه یا پروسه است نیاز به زمان دارد در اروپا وامریکا برای ان خونه دادن زحمت ها کشیدن اندیشه ورزی کردن در پنجاه سل اخیر ریاست جمهور های فرانسه یا اقتتصاد دان هستند یا سیاست خوانده اند یا حقوق حال در شهر من وتو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل عده ای با افکار ایلی عشایری وطایفگی وبا تحریک احساسات بر این مرکب نمایندگی سوار می شوند چه انتظاری از توسعه سیاسی در منطقه ای که دوسه نسل پیش ان شغل شریف اکثریت شبانی وچادر نشین وبا نودونه در صد بیسوادی قطا در این وادی بلبشو اقای نماینده چیز ی درچنته ندارد دری به تخته خورده است وایشان بر موج پارلمان سوار اخر برادر اگر امروز شما برویدروشنفکران تراز کشوری را در کوهدشت نامزد کنی بخدا در مقابل پایین ترین فرد از لحا ظ فکری مغلوب می شود این جامعه ایلی عشیره ای بافت شهری ان را ببین مانند محل سکونت طوایف حاضر در حاشیه اسکان دارد اگر از یک شهروند بپرسی در کدام محله هستی متوجه میشوی که اهل کدام طایفه است گر چه کوهدشت دارای افراد فهیم ودرست اندیش وافر است ولی در موج این جمعیت حل میشود وبه انتخاب اصلح او لطمه وارد میشود در اخر کلام ما باید کار کنیم تلاش نماییم اگاهی عمومی را بالا ببریم گدردهمایی داشته باشیم در مقابل رویدادهای شهر خاموش نباشیم تادر اینده بتوانیم انچه در راه توسعه لازم است بدست اوریم

  18. یک مطلب بسار عالی ممنون جناب قلایی

  19. اگر زندگی مکانی برای جنگیدن نباشد بی معنی ست.
    بی شک بیسوادترین افراد، افرادی هستند که سواد سیاسی ندارند.یا بهتر است بگوییم که مسئولیت پذیر نیستند یا نمیخواهند باشند.این افراد تسلیم محض شده و چون کلاغ در جهت باد حرکت میکنند.گنجشک کوچک شما مقدس است که راه خود را گم نمیکند.وقتی بنیادی تر به این قضیه نگاه میکنیم میبینیم که همین سیاه پوشان و سیاه اندیشان اند که سر فرصت خوب ورز داده و به تنور می چسبانند.نه تنها سکوتشان و بی تفاوتیشان آسیب است پنهان کاریهاشان اسیب تر.بسیار دیده ییم دوستانی که خود را از این قضایا دور میبینند ضیافت های انچنانی تدارک دیده و خودی نشان داده اند که به نظر بنده عین بیخودی ست.اما آثار زیانبارشان هنوز هست و خواهد بود.از جمله فوائد این میهمانی دادنها جذب افراد غیر متخصص در پست های کلیدی ست.((مثال:کاردانی گرافیک و معاونت مخابرات))در جامعه یی که شغل بر اساس تخصص تقسیم نشود ان جامعه مشخصا بیکار است(شکسپیر)
    و یامحاکمه با قلم.اعتقاد شخصی بنده این است که در این جامعه قلم های سانسور شده یا قلم هایی با فیلترینگ مدادتراش سکوت یا آنچه من میگویم را بنویس ،مینویسند.ترس از نوشتن حافظه قلم را پاک خواهد کرد و تقریرش به حکم تقدیر است.درست بر میگردیم به همانجایی که کلاغان بودند و سیاه پوشان و سیاه اندیشان.اما تنها راه است و چاره یی نیست.
    زنجانی ها . خاوری ها و مرتضوی ها سایه اند.
    متاسفانه این بی توجهی ها به طرز وحشتناکی در زندگی مردم دخیل است اما درد آن است که جامعه نمیدانند از کجا میخورند.درست مثل این است که کور مادرزادی در رینگ بوکس گیر محمد علی کلی و فریذر و ۴ نفر دیگر افتاده باشد.همان ۵ بعلاوه یک سپنتایت مهدی
    دنیای سرمایه داری تنها هدفش تقسیم ناعادلانه پول نیست.اندیشه نامساوی تقسیم میشود.افریقا میروند و به بچه های گرسنه بستنی میدهند تا درد بی بستنی بودن را هم از این به بعد بچشند و دردی اضافه تر داشته باشند.
    در پایان
    اگر چه مخاطب شما به کلام خودشان رجال سیاسند و نمایندگان شهر اما این دوستان منتخب در جمع های خصوصی بسیار خدمتشان رسیده ییم و از ایشان بسیار سردردها نصیبمان شده و چه لطیفه ها که از زبان این اقایان نشنیدیم.کوتاه بگویم.جهانی فکر کردن جرم است نزد اقایان و از شروط بحث وحدت است و ما نداریم.جواب هم نمیدهند.زور دارند.پول دارند.پارتی دارند.راحت هم بخواهند میکشند و اصلا دیه هم نمی دهند.
    اگر کلامم را ب طنز امیختم پوزش.
    خیلی وقت ها به جای تماشای کمدی میتوان پای صحبت رجال سیاسی شهر نشست و فیض ها برد.
    مانا باشید و برقرار

  20. آقای قلایی خیلی قشنگ است امیدوارم تا آخر بتوانید بدون تخریب یا توهین به کسی یا جانب داری بی خودی از کسی مقالاتتون رو طوری ادامه بدید که کاندیداهای این دور همه مردم چی میخوان

  21. لطفا” نقص های هر کدام از دوره های نمایندگی رو ذکر کنید و در نهایت جمع بندی کنید و انتظارات مردم رو با نظر سنجی ذکر کنید تا بتواند الگویی برای نماینده آینده باشد

  22. سایت عصر ایران نوشت:
    ۱ – دیروز مجلس به علی جنتی کارت زرد داد. چرا؟ چون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره توقیف روزنامه بهار گفته بود: متأسفم.
    این ابراز تأسف لفظی همان و سوال حمید رسایی از وزیر همان که چرا از توقیف یک روزنامه اظهار تأسف کردی و در هیأت نظارت هم گفته بودی خوب نیست روزنامه توقیف شود؟
    ۲ – امروز همان نماینده ها، با تأکید بر آزادی بیان، به روحانی تذکر داده اند که چرا نشریه یالثارات در هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده است؟
    نمایندگان بسیار بسیار صادقی داریم. یک بام و دو هوا هم مال قصه های قدیمی است!

  23. جناب قلایی عزیز
    خوب نوشتی و زیبا مشکلات را دیده و بیان کرده ای
    اما همیشه انتقاد کننده زیاد است اما راه حل دهنده کم. شما با این قلم زیبا و این وسعت دید خوب است با یک دید منطقی بدور از هرگونه افراط و تفریط تمام زوایای ریز و درشت شهر و کار های انجام شده و نشده توسط نمایندگان پیشین را بازگو نمایید و صد البته در این میان باید جانب انصاف را رعایت نمایید و با ارائه طریق عامه مردم را در گزینش نهایی کاندیدای خود رهنمون شوید و شما که به این زودی وارد میدان انتخابات شده اید تلاش کنید تا محترمانه و بدون اینکه به شان کسی بر بخورد به یک انتخاب خوب و بدور از تعصبات قومی و قبیله ای کمک کنید تا این دوستانی که با سیاست بازی خودشان همواره رای مردم را به سود خودشان سوق داده اند از این میدان داری دور شوند.
    البته این شروع زود هنگام هم میتواند مزیت هایی داشته باشد و هم مضراتی اما تلاش کنید تا به سود افرادی تمام نشود که همیشه همه کاره این شهر بوده اند و با تصمی گیری های قیم مآبانه چیزی را رقم زده اند که به ضرر مردم تمام شده است.
    تلاش کنید تا روشنگری شود که اسفندیاری ها قبادی ها … و در این اواخر پیریایی ها و محمدزاده های درس پس داده دوباره بر مردم حاکم نشوند
    تلاش کنید تا در نوشته هایتان به مردم بباورانید که فقط با اگاهی توده مردم و صد البته با حضور بموقع و پررنگ خواص از جمله خود جنابعالی و سایر دوستان روشنفکر می توان بر زخم های این شهر سوخته مرحم گذاشت.
    تلاش کنید تا در این مدت کم و بیش طولانی به مردم بشناسانید کسانی را که می توانند برای این شهر مفید باشند.
    ….

    • آقای سیاستمدار شاید دسته اول و حامیانشان امتحان خود را پس داده با شند ولی انصافا آقای پیریایی و آقای محمدزاده اولا که هیچوقت با رای مردم به جایی نرسیده اند ثانیا هر جا هم بوده اند کارنامه موفقی دارند . کاش به مردم کوهدشت منت گذاشته و در انتخابات شرکت کنند

      • آقای پاسخ لطفا ذیگر کم از افرادی نام ببرید که سالها آن بالا بوذنذ و حتی یک چراغ قرمز به کوهدشت اضافه نشد

  24. احسنت اقای قلایی.مقاله خیلی جالب و خوبی بود.

  25. خیلی مقاله قشنگی بود…….
    امیدواریم مردم شهرمون دیگه از این خواب غفلت بیدار بشن….
    دیگه بسه بی سوادی..

  26. سلام،

    کلیت مطلب درست است تا در عمل چه آب در آید.

  27. جناب قلایی نویسنده محترم مقاله
    با اینکه من شما رو نمیشناسم ولی با عقیده شما کاملا موافقم ،چرا که نماینده یک شهر باید جواب بده به همین مردم ،البته متاسفانه نمایندگان شهر کوهدشت از زمان ورودشان به مجلس به قول این دوستمون که پیشتر نوشته ،فقط به فکر عوض کردن نیروهای خودشان (چه بسا ضعیف وضعیف تر )بودن و اصلا مردم رو یادشون نبوده و قول هایی که دادن رو اصلا به یاد نداشتن ،امیدوارم با قلم شیواتون باز هم بخونیم مطالب اینچنینی

  28. همه مطالب و اظهار نظرهای دوستان کاملا صحیح می باشد.
    اما دوستان گرامی بنده خودم یکی از همون افرادی هستم که در زمان انتخابات چشم هایم دیگر سیاسی نمی بینند بلکه کورکورانه و ابتدایی انتخاب می کنم و دودش هم به چشم خودمان رفته و می رود.

  29. دمت گرم آقایی قلایی.
    از خوب نقطه ای شروع کردی.
    متاسفانه سیستم انتخاب برای مردم خیلی روشن و باز نیست یعنی اینکه گزینه های قابل انتخاب دست مردم نیست مردم ناچارند از بین انتخاب شده یکی را که خیلی با دیگران تفاوت ندارد انتخاب کنند.و همین گزینشهای سخت افراد موجب می شود که بسیاری از کسانی که توانایی و شایستگی نمایندگی مردم را دارند به میدان عمل پا نگذارند و این چرخه معیوب و نامیمون همچنان ادامه داشته باشد.طی دوره های گذشته بنده هیچ وقت به یک نفر رای نداده ام چراکه باورم اینست که حداقل عده ای جدید جای عده قبلی را بگیرند و به نوایی برسند و بنظرم این به عدالت نزدیکتر است و البته بسیاری از مردم کوهدشت هم این روش را دارند

  30. مهدی عزیز، اول از هر چیزی باید بدونی که رسالت مردم کوهدشت( البته که نه همه) حماقته، قلم من و شما و امثال ما هم کار به جایی نخواهد برد تا این حماقت تبدیل به حکمت و اندیشه نشه. یعنی این خانه از پایبست ویرانه! سرنوشت سیاسی هر ملتی با هر سیاستی رو تنها مردمش و خواسته هاشونه که میسازه، جالبه اگر کتاب کوری ژوزه رو بخونی اولین فکری که به ذهنت میرسه اینه که روش های اونا برای اخذ حقشون چقدر با دنیای ما متفاوته! حتی اگر این یک کتاب تخیلی باشه…
    دوم حرف سیاسی زدن توی اینچنین فضایی فقط تف سربالاست، اینجا یک جامعه دموکرات نیست که تو با گوشه قلمت حقتو بگیری…
    و دست اخر اینکه طی یک اقدام خداپسندانه یک نفر نه از دل بازار و شهردار و حتی از جنس لرهای بی نصب ِ امروز، که از دامن فرهنگ باید بلند شه و درد و دغدغه داشته باشه اول از هر چیزی برای فرهنگ سازی توی این شهر و توی مجلس به فوریت حرف حنجره های خفه ی این ملت رو فریاد بزنه…

    • با سلام جناب شکووارا
      ما هم بایستی از یکجایی شروع کنیم .اگه در مورد این موضوعات هم حرفی نزنیم که چیزی درست نمیشه .اینو بدانیم همین اروپای متدن و پیشرفته روزگاری حمام رفتن کار بسیار زشت و ناپسندی بحساب می آمده .آنها چکار کرده اند که دومکرات شدند .ما ایرانیها با استفاده از تجربه آنها می توانیم ره پانصد ساله را ده ساله طی کنیم

  31. خیلی هم عالی
    مرسی که اهمیت میدید

  32. بله‏ ‏مطالب‏ ‏زیبا‏ ‏و‏ ‏خوبی‏ ‏بود‏واقعیات‏ ‏را‏ ‏خوب‏ ‏بیان‏ ‏کرده‏ ‏است‏ ‏ولی‏ ‏پیشنهاد‏‏ی ‏دارم‏ ‏ ‏اول ‏مهمترین‏ ‏کارکرد‏های ‏نمایندگان‏ ‏ادوار‏ ‏شهرستان‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏یک‏ ‏جدول‏ ‏مقایسه‏ ‏ای‏‏ ‏بیان‏ ‏گردد‏ ‏.‏
    ‏دوم‏ ‏برای‏ ‏اصلاح‏ ‏وضع‏ ‏موجود‏ ‏راه‏ ‏کار‏ ‏های‏ ‏عملی‏ ‏و‏ ‏اجرایی‏ برای‏ ‏خروج‏ ‏شهرستان‏ ‏از‏ ‏بن‏ ‏بست‏ ‏ارائه‏ ‏شود‏ ‏.‏ ‏
    طرح‏ ‏مسائل‏ ‏به‏ ‏تنهایی‏ ‏کافی‏ ‏نیست‏ ‏بازی‏ ‏با‏ ‏کلمات‏ ‏و‏ ‏جملات‏ ‏زیبا‏ ‏و‏ ‏دل‏ ‏چسب‏ ‏تنها‏ ‏کافی‏ ‏نیست‏ ‏.
    ما‏ ‏برنامه‏ ‏عملیاتی‏ ‏و‏ ‏افراد‏ ‏امین‏ ‏و‏ ‏قابل‏ ‏قبول‏ ‏و‏ ‏مورد‏ ‏پذیرش‏ ‏مردم‏ ‏می‏ ‏خواهیم‏ ‏تا‏ ‏شاید‏ ‏برای‏ ‏آینده‏ ‏این‏ ‏مردم‏ ‏گام‏ ‏موثری ‏‏ ‏بردارند‏ ‏.‏ ‏

  33. متن خوب و نزدیک به واقعیتی است درد بی درمان شهر ماست امثال قلاییها هر چه بیشتر باید روشنگری کنند واگاهی لازم رابه عوام بدشانس ومظلوم بدهند تا بیشتر از این این در گل ولای بجا مانده از نمایندگان و مسولین خدوم وغیور قبلی نمانند واز این سکوت وسر در گمی نجات یابند فراموش نکنیم دو گروه هرگز نمیتوانند برای کوهدشت کاری بکنند یکی افرادی که قبلا ف صتهای کوهدشت را تباه کردهاند ودوم آنان که سالها از کوهدشت دور بودند وبه دنبال اهداف خود در جاهای دیگر دنباله رو این و آن بودهاند دنبال انسان آزاده ومستقل از گروههای حاشیه ایی باشیم دیگه خیانت به خلق خدا بسه سکوت بسه دنباله رویی و چاپلوسی بسه نان منت خوری بسه همه دانایان وباسوا ان همت کنند وشهر را نجات دهیم روز قیامت روی خیانتکا ان از زغال هم سیاهتر میشود تشکر از اقای قلایی واندشمندان پاک سرشت

  34. خوب بود ………………. اما همه میدونن حرف قشنگ بزنن کاش همه چی با حرف زدن درست میشد

  35. دیدگاه حضرتعالی فوق العاده موشکافانه بود بخصوص اینکه سرمایه های این ملت به سادگی توسط افراد خاص که از سوی جریانهای خاص حمایت میشوند به یغما میرود و کسی جرات دم برآوردن ندارد… مرسی

  36. درود بر مهدی عزیز با این کلامی که از دلش برامده و بر دل ما هم نشسته است

  37. سلام دوست من
    این سخن بزرگی است که می گوید :
    وقتی اسبهای توانا راهی برای ورود به میدان مسابقه نداشته باشد هر الاغی می تواند به خط پایان برسد.

  38. اگه کوهدشت یک نماینده مثل آقای ملکشاهی داشت الان وضعش این نبود

  39. راست میگویید آقای من .واقعا اگر کوهدشت هم مثل شهرستان رومشگان !یک نماینده ی جسور و فعال و دلسوز مثل آقای ملکشاهی داشت الان این وضعیت فلاکت بار را نداشت . من از نویسنده محترم مقاله آقای قلایی تقاضا دارم عملکرد آقای ملکشاهی را در بوته ی نقد بگذارند.

  40. سلام بر معلم و استاد گرانقدرم
    همچنان مثل گذشته و همچون یک معلم بزرگوار روشنگری نموده اید. دست مریزاد

  41. آقایی به نام شاکر در چند کامنت بالاتر تعابیر اهانت آمیزی نسبت به برخی از فرزندان متعهد وانقلابی واصولگرای کوهدشت که در سطوح بالای خدمت مشغول هستند به کار برده است به صرف آنکه کسی احتمال داده است شاید کسی از اینها نامزد مجلس دهم از حوزه کوهدشت باشد۱-آیا چنین احتمالی اهانت را موجه می کند۲-وجود گزینه های مختلف در انتخابات آنهم از طیف های متعدد مولفه منفی است۳-چرا برخی نمی توانند واقعیتها وموقعیتها را درست تر تحلیل کنند؟کوهدشت را تا کی گرفتار آزمونهای با نتیجه خطا میخواهند؟ کامنت گذار محترم گمان میکند امثال پیریایی ومحمدزاده نپخته تصمیم می گیرند یا بی تعهد وتکلیف قدم به این وادی خطیر میگذارند؟! آیا بعد از انتخابات ششم مجلس شما شاهد حضور احدی از اینها به عنوان کاندیدای مجموعه شان بودید؟ بنابر این تاجایی که من میدانم تصمیمات ایشان باری به هرجهت نیست ودر عین حال دوستانی که میخواهند در عرصه های سیاست مبتنی به خدمت اظهار نظر کنند بدانندکه:این مبحث را به سرعت وشتاب خطرناکی که رقابت زودهنگام وبلکه بسیار بدهنگام انتخاباتی آنهم درجایی مثل کوهدشت که متاسفانه مستعد آن است نبایدسوق دهند که صواب نیست.بویژه آنکه تضعیف نماینده فعلی هم عقلایی نیست.ماباید دلسوزانه وکارشناسانه مترصد تحلیل مثبت وسازنده از تلاشهای جناب ملکشاهی باشیم راه درست این است ولوآنکه برخی بخواهند متعصبانه وبیحوصله در این موضوع مهم گام بردارند.

    • آقای مرادی عزیز
      تا جایی که من نوشته ام را زیر رو می کنم به هیچ احدی از اصولگرایان با اصول !اهانتی نکرده ام و نمیکنم بلکه برای حیات این کشور و شهر حضور پرقدرت اصلگرایان با اصول را نیاز می دانم و هنوز هم بر این اعتقادم که:
      دو گروه هرگز نمیتوانند برای کوهدشت کاری بکنند یکی افرادی که قبلا فر صتهای کوهدشت را تباه کرده اند ودوم آنان که سالها از کوهدشت دور بودند وبه دنبال اهداف خود در جاهای دیگر دنباله رو این و آن بوده اند حال اگر شما جز این دوگروه هستی که تکلیفت روشن است و اگر هم خود را مبرا می دانی اینچنین نباید بر می آشفتی!
      آقای مرادی عزیز شما که به نمایندگی و یا احیانا از طرف شخص شخیص! پیریایی و محمدزاده به نوشتن پاسخ مبادرت نموده اید یک بار دیگر از روی تعقل و بدور از هرگونه تعصب به نوشته ی من نظری بیفکنید تا ببینید بنده شروع زودهنگام تبلیغات انتخابات را کلید زده ام یا شما که به قصد معرفی این دوستان جهت کاندیداتوری نا اگاهانه و تعمدانه این بازی را شروع کرده اید.؟
      شما خود نیک می دانید که محمد زاده و پیریایی حلقه ی بهم تنیده ای هستند که جز برای خود و دو سه نفر دیگر مانند میرزایی و کورانی فر چه تحفه ای برای کوهدشتی و کوهدشت به ارمغان آورد ه اند.؟
      شما و من نیز نیک می دانیم کهتبلیغات انتخابات در کوهدشت از همان روز اول بعد از رای گیری کلید می خورد!
      شما خوب می دانید و همه ی شهروندان نیک می دانند که چرا بعد از این همه سال و در دوران صدارت محمد زاده و پیریایی هیچ گونه مقاله ای در وب سایت های مطرح کوهدشت نداشته اند اما اکنون چه پر رونق به این کار می پردازند؟
      آقای مرادی آقای مرادی آقای مرادی….

      شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر

      • دوست گرامی آقای شاکر دوباره این بحث دارد به جاهای ناخواسته کشیده میشود . عدهای فقط دنبال یدست آوردن این فرصت ها هستند . لطفا بهانه دستشان ندهیم.

      • با عرض معذرت از شاکر عزیز! بالاخره بعد از ده پانزده سال از فعالیت مطبوعاتی وعلمی محمدزاده در مطبوعات وانتشار صدها مقاله و قریب ۲۰ عنوان کتاب و اثر پژوهشی میرملاس یکی از مقالات علمی ایشون رو که در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود باز نشر کرد بعد شما چون از فضای علمی و مطبوعاتی کشور بی اطلاعید این روحمل بر فعالیت انتخاباتی میکنید.من به شخصه آقای دکتر محمدزاده را میشناسم در گیر مباحث تالیف و دانشگاه وفعالیتهای فرهنگی است ضمن اینکه دغدغه کوهدشت رو هم داره قصدی برای حضور درانتخابات نداره . در دوره های قبل هم مطرح بودند ولی هیچگاه قدمی در این راستا برنداشتند.ضمنا توجه کنیم در مناقشات بین دونفر جنبه فرهنگی و علمی مباحث حفظ بشه تا خدای ناکرده متهم به بی فرهنگی نشیم. باز هم از شاکر عزیز عذر میخواهم .

        • اتفاقا کاش کسی مثل آقای محمدزاده که هم با سواد هستند هم اهل فرهنگ و کتاب و هم در رده های بالای مدیریتی موفق عمل کرد هاند . بیایند و کاندیدا شوند / اتاقن این از بخت بد مردم کوهدشت و سیاسیون ماست که کسی مثل محمدزاده را تاب پای گذاری در این عرصه نیست . میدانید چرا؟ چون ایشان برایشان سخت است خود را در معرض رایی قرار دهند که ممکن است چرک آلود و واقعی نباشد و امیدوارم فضا چنان پاک و به دور از هر گونه شائبه ی سیاسی باشد که افراد درستی خود را در معرض رای همشهریان عزیز قرار دهند.

    • آقای مرادی ما هم معتقدیم که باید به آقای ملکشاهی فرصت داد, یعنی چه ما بخواهیم چه نخواهیم این فرصت در اختیار او هست پس ایشان یاید خودشان به خودشان فرصت دهند و این فرصت را نسوزانند. فرصت خدمت بیشتر و بیشتر به این خلق جامه دریده . من به جرات میگویم که آقای ملکشاهی که وکالت مردمی مثل کوهدشت را برعهده گرفته وبابت آن سوگند یاد کرد ه اند که سه برابر از مناطق متوسط ایران عقب مانده تر است باید تلاشی دو سه برابر سایر نمایندگان و آنچه در آیین نامه های داخلی مجلس بعنوان وظیفه وجود دارد انجام دهند . بهتر بگویم در راه خود ایثار باید نه انجام وظیفه.
      آیا ایشان این دوندگی و خسته گی ناپذیری را دارند ؟
      ما که آرزو میکنیم ایشان دنبال مطالبات مردم باشند و خدا به ایشان صبر و قوت دهد . نه خود بینی و خود خواهی.

  42. راستی چه کسی بیشتر بدهکار مردم است ؟حتما آنکه با هزار وعده ووعید هر بار رای مردم را میگیرد یا به سویی هدایت میکند. ازاسفندیاری/قبادی/ دوستی/ امامی/ که مجلس رفته اندباید پرسید چه کرده اید؟ (بید به ملکشاهی تا پایان دوره فرصت داد) که مردم را نردبان ترقی خود ساخته اید؟اما آن که با نردبان توان و استعداد خود به مراتبی رسیده اتفاقا افتخار شهر است وباید به سبب نیکنامی حمایت و تقویت شود تا اینکه مواخذه شود.دوستان گول بازی عده ای را نخورید. تا جایی که ما به یاد داریم این آقایان(وکلای سابق) مانع برای رشد کوهدشتی های غیر خود هم بوده اند.یک نفر بیاید بگوید محمدزاده /پیریایی/ کورانی فر ویا میرزایی را در جایی کمک کرده است.یا علی

    • آقای شرفی چرا فکر میکنی پیریایی وامثال او بدهکار مردم کوهدشت نیستند! من شماره یک اینها را مورد پرسش قرار میدم تا از مثال بقیه راحت بشیم.آقای پیریایی کجا تمرین کار سیاسی کرد ؟ لا اقل از کجا شروع کرد؟ عذر میخوام نکند خیال میکنی سالهای سال دهه شصت او از کوهدشت هیچ یاد نگرفته .مثلا نقص وتجربه ای نبوده ؟اینکه فکر خوبی نیست .برعکس من میگویم وشاهد هم بوده ام با ایشان هم یک دوره ای رفیق بوده ام از دور هم نمیگم .پیریایی در انتخابات وفعالیت های انتخاباتی کوهدشت از سال ۵۸تا…. کسب تجربه کرده.من کاری با ایشان ندارم مخالف ایشان هم نیستم اما راه مقایسه وشناخت افراد همه راه نیست .بله ایشان ودوستانش ومحمدزاده ودیگران نماینده مردم نشده اند تا اینجور که بعضی ها رای مردم راگرفتن اما به اندازه آن بهره رسان نبودن خیلی بدهکار بشن اما واقعا اینا هم حقی به گردن دارن باید ادا کنن .کی گفته راهش فقط نماینده بودنه. خدا اموات مدیرسایت وهمکارانشو بیامرزه که امکان جواب دادن را میدهد

      • گل گفتی آقای گراوند عزیز!بحث بر سر از پله رای مردم بالا رفتن بود والا همه ما بدهکار شهر ودیار و وطن خودمان هستیم و هیچ کس هم طلبی نداره اما برخی دوستان مقایسه کرده بودند. بنده هم گفتم اگر بناست کسی بدهکار باشه اونی باید جواب بده که از سرو کول رای مردم با هزار لطایف الحیل بالا رفته و هر بار هم به وعده هاش عمل نکرده .برادر عزیز همه ما در مدارس کوهدشت درس خوندیم/ در مساجدش نماز خوندیم/در خیابونهاش قدم زدیم از بهار زیباش بهره بردیم و… افتخار هم میکنیم وباید به کوهدشت خدمت کنیم اما این متفاوته با اونی که مردم رو بارها به زحمت انداخته و طلبکار مردم هم هست و در تمام دوره سیاسیش نتونسته دو نفر رو هم از این شهر دستگیری کنه و در سطح استانی ویا ملی ارتقا بده. میتونم مثالهای متعددی بزنم . شخص محترمی در کامنتی ذیل مقاله آقای محمدزاده نوشته بود عباسی فرد با همه بزرگواری و جایگاهای کلانش نتونست دونفر فامیل خودش رو در دیوان عدالت اداری مشغول کنه من یه مثال دیگه میزنم آقای دوستی یه دوره استاندار کهکیلویه و ویوراحمد بود چند ماه بیشتر نتونست آقای سالار نصیری که باجناقش هم بود رو به عنوان مسول دفترش نگهداری کنه وتحمل نکرد وحتی احساس خطر کرد .درد اینهاست برادر! باید بعضی ها حساب پس بدن که برای توسعه نیروی انسانی این شهر چه کرده اندحالا دوباره سرو کله شون پیدا شده.یا علی

  43. سلام مهدی جان همه ما خسته از روزگار چهل چهره ایم امید وارم هر گاه خسته شدیم ناامید از رحمت بی واسعه حضرت حق نشویم بقول شاعر خوش اوازاه معینی کرمانشاهی که میگه بشکند پشت سپاهی گاهی اهی .انشالا دیار ما هم روزی بسامان می رسد غم مخور .بگذریم یادش بخیر کلاس پنجم ابتدایی اقای طولابی جمعه مارو میاورد سر کلاس بدون هیچ گونه منت ویا حساب وکتاب مادی فقط بخاطر خود مایی که اکنون هر کداممان لاقل یه نیمچه سوادی داریم اینو گفتم یادت بیارم که چه بودیم الان چه هستیم .بعضی دکترهای ما اگه پول نبینن ادمو دو دستی تقدیم حضرت عزرائیل میکنند روزگار ما اینه .مردم شهر من زمانی حرف از دلسوزی میزنند که دلشون یه جایی گیر بیوفته همه مردم اینا رو از بر هستن ولی از گفتن تا عمل کردن فاصله ای تا بی کران است .شهر من همان شهریست که یک راننده تراکتور بواسته یک نماینده میشه کارمند بعد شوری شهر بعد تشکیل یه باند میده ………..یا فلان اقا که دم از اصولگرایی وکسی دیگه حرف از اصلاح طلبی میزنه با یه تعارف کوچیک میشه کاسه داغ تر از اش برا جریان مقابل.
    نمونشم دیدیم فلا اقایونی که……….البته اینو بگم باید تابو ها را شکست و صد البته چشمها را بایدشست

  44. با کامنت واظهار نظر تنها پیشرفت آنچنانی بدست نمی آید البته خانه تان آباد بویژه این سایت خوب اما راستش رابخواهید کوهدشت مدیرانی می خواهد چون دشت پربارو چون کوه استوار۰ وقتی مدیری نیامده از آمادگی زمینه ها ی رشدهمه جانبه سخن می گوید در می یابیم ازآن پر باری دشت کوهدشت نشان ندارد ۰ البته نا امید نیستیم ولی بی جهت هم امیدوار نمی شویم ۰ سایت خوب شما وقتی میبیند این فضا مورد استقبال است برود به سمت آدمهایی که امتحان داده اند باآنها مفصل بگویدوبشنود وآنقدر این مسیر را ادامه دهد تا آثارش را دررویکرد مجریان مشاهده کند

  45. باسلام وتشکراز آقای قلایی بابت مطالب خوبتان،تازمانی که تعصب قومی قبیله ای از شهرمارخت برنبندد آش همان آش وکاسه همان کاسه است

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.