شهناز خسروی روزنامه نگار و مترجم کوهدشتی در گفتگوی اختصاصی با میرملاس نیوز از انتشار کتاب “خواب در جنگل” ترجمه ی گزیده ای از اشعار مری اولیور،شاعر آمریکایی خبرداد
این اولین بار است که اشعار این پرفروش ترین شاعر آمریکا ،به صورت اثری مستقل به فارسی ترجمه می شود
مری اولیور برنده ی جایزه ی پولیتزر برای شعر و جایزه ی ملی کتاب آمریکا و چندین جایزه ی معتبر دیگر است
مجموعه ی خواب در جنگل شامل بیست شعراز این شاعر ناتورالیستاست که به دو زبان فارسی و انگلیسی توسط انتشارا ت شاپور خواست منتشر شده است
خسروی همچنین از حضور این کتاب در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در غرفه ی انتشارات شاپور خواست لرستان خبر می دهد.
شهناز خسروی در مقدمه این کتاب اینگونه می نویسد: مری اولیور برای خوانندگان ایرانی شعر،نام چندانآشنایی نیست زیرا تاکنون به جز چند شعر پراکنده اثر مستقلی از این پرفروش ترین شاعر آمریکایی و برنده جایزه “پولیتزر” به فارسی ترجمه نشده است. آن چه مرا برانگیخت به ترجمه اشعاری از اولیور بپردازم، نگاه انسانی، عمیق وموشکافانه او به تمامی عناصر ساده ی طبیعت و زندگی است.عناصری که گاه، از فرط سادگی پیش پا افتاده به نظر می رسند ولی وقتی اولیور آن ها را با ظرافت به تصویر می کشد،تابلویی حیرت انگیز در پیش چشمان مخاطب نقش می بندد. او به طبیعت و اشیاء بی جان ،جان می بخشد و در شعری به نام “خانه” از اتاق ها یی سخن می گوید که توسط ساکنانشان در گرماگرم زندگی فراموش می شوند و سرانجام اتاق ها” این وارثان عشق ها و نفس ها” خود برمی خیزند و می روند تا به مرگ بپیوندند. اولیور منادی دریافت زیبایی ها و بزرگداشت طبیعت و لذت بردن آگاهانه از زندگی است . او به یاد می آورد :من عاشق شهر کوچکی بودم،جایی که تقارن حیرت آوری از زمین و آب بود.نور مدیترانه ای، ماهیگیرانی که زندگی شان با کار سخت و طاقت فرسا درقایق هایی کوچک و ترسناک می گذشت، ساکنان آنجا و مسافرانی که برای دیدن شهر می آمدندو اغلب در بین آنها تعدادی نویسنده و هنرمند به چشم می خورد و… همگی سبب شد تا من در زادگاهم در اوهایو بمانم… قدم زدن های روزانه در اطراف خانه و خیره شدن در طبیعت ،الهام بخش آفرینش های مری اولیور است . مجله ی نیویورک تایمز در باره ی اولیور می نویسد:”یکی از وجوه حیرت انگیز کارهای اولیور،ثبات لحن در سرتاسر دوره ی طولانی شاعری او است.توجه زیاد به طبیعت، ظرافت و صراحت لهجه او را به یکی از بهترین شاعر های ما مبدل کرده است.در اشعار اولیور نه شکوه و شکایت جایی دارد و نه نالیدن.اما این هرگز بدین معنا نیست که زندگی باری به هر جهت آسان است.اشعار او بیش از این که ما را منقلب کند، به ما ثبات می بخشد.” مری اولیور برنده جایزه ملی کتاب وجایزه ” پولیتزر” است. او در سپتامبر۱۹۳۵ در محله ای نیمه روستایی از کلیولند در ایالت اوهایو به دنیا آمد. پدرش ادوارد ویلیامز معلم مطالعات اجتماعی و مربی ورزش در مدارس عمومی کلیولند بود.
این کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی و توسط انتشارات شاپور خواست خرم آباد منتشر شده است و در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود.
وقتی مرگ فرا میرسد وقتی مرگ فرا می رسد همچون خرسی گرسنه در پاییز وقتی مرگ فرا می رسد و به قصد خرید من بیرون می کشد از کیف خویش تمامی سکه های درخشانش را و می بندد آن را به ضربه ای، وقتی مرگ فرا می رسد همچون آبله، وقتی مرگ فرا می رسد چونان کوه یخی میان استخوان های شانه، برآنم از آستانه عبور کنم سراپا کنجکاو، شگفت زده: به چه ماننده خواهد بود آن سرای تاریک؟ زین رو نظر می افکنم بر همه چیز برادر وار، خواهر وار خواب در جنگل و زمان را چیزی بیش از یک پندار نمی انگارم و به ابدیت به مثابه امکان دیگری می نگرم و هر حیات را گلی می بینم هم چون گل های یک مزرعه اما هر یک بی همتا، و هر نام را موسیقی خوشایندی در دهان، هم چون تمامی موسیقی ها که روی به سکوت دارند، هر پیکری را شیری از شجاعت و هدیه ای گران بها برای زمین. در واپسین دم، بر آنم که بگویم: در سرتاسر زندگی ام عروس شگفتی ها بودم دامادی بودم، جهانی میان بازوانش. وقتی که واپسین دم فرا می رسد نمی خواهم سرگشته باشم که آیا حقیقی و یگانه زیسته ام؟ نمی خواهم خود را آه کشان و هراسان ببینم یا مملو از کشمکش. نمی خواهم بیننده ی صرف این جهان باشم وقتی که مرگ را در آغوش می گیرم. |