مدتی ست
حرفهایم را روی ظرف آبکشی ریخته اند
تمام کلمات خوبم از لابلای سوراخ ها ریختند
و چیزی برایم نماند
جز مشتی حرف درشت و دم نکشیده
برای همین تا لب باز میکنم
تو می رنجی
مدتی ست
حرفهایم را روی ظرف آبکشی ریخته اند
تمام کلمات خوبم از لابلای سوراخ ها ریختند
و چیزی برایم نماند
جز مشتی حرف درشت و دم نکشیده
برای همین تا لب باز میکنم
تو می رنجی