تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
12

خاطره ی جانباز حاج بهزاد باقری از سردار شهید حاج محمد آزادبخت

  • کد خبر : 41998
  • 24 دی 1392 - 19:39

قهــرمان جبهــه‌ها در روز سخــت                یـاد بــاد از آن یــل «آزاد بخـــت» لاله های واژگون کوهدشت ” علیزمان محمدزاده “   سردار شهید حاج محمد آزادبخت خاطره ای از سردار شهید حاج محمد آزادبخت به نقل از جانباز حاج بهزاد باقری سال ۶۳ تیپ ۵۷, روزی در سنگر با دوستان نشسته بودیم یکی از دوستان […]

قهــرمان جبهــه‌ها در روز سخــت                یـاد بــاد از آن یــل «آزاد بخـــت»

لاله های واژگون کوهدشت ” علیزمان محمدزاده “

 

Untitled-02

سردار شهید حاج محمد آزادبخت

خاطره ای از سردار شهید حاج محمد آزادبخت به نقل از جانباز حاج بهزاد باقری

سال ۶۳ تیپ ۵۷, روزی در سنگر با دوستان نشسته بودیم یکی از دوستان با وجود سن کمی که داشت سیگار میکشید در این حال سرزده  حاج محمد وارد سنگر ما شد من که ارادت خاصی نسبت به ایشان داشتم خیلی سریع از جایم بلند شدم و مودب سر پا ایستادم ایشان بدون توجه به من رفت سیگار را از آن دوستمان  گرفت و گفت چرا شما که سنی هم ندارید سیگار میکشید ایشان با صدای بریده بریده گفت شاید برای آرامش، من مانده بودم حاج محمد میخواهد با این چکار کنه حاجی گفت یعنی تو با این سیگار آرامش میگیری ؟ دوستمان گفت شاید، حاجی خیلی آرام گفت پس لطف کن آن نوشته (الابذکرا… را پایین بیاور و بنویس الا به کشیدن سیگار تطمئن القلوب ) آن دوستمان در همان لحظه دست بر جیب برد و یک پاکت سیگارش را در آورد و جلو پای حاجی انداخت با خنده گفت من دلم نمی آید تو او را زیر پایت خورد کن و من قول میدهم که دیگر تحت هیچ شرایطی سیگار نکشم وحاجی او را در بغل گرفت ، همین برخورد ایشان باعث شد که اون دوستمان با سن کمی که داشت سیگار را ترک کند و گفت دیگر جز به خداوند به هیچ چیز دیگر اتکا نخواهم کرد و همیشه با احترام خاص نام حاج محمد را به زبان می آورد.

روحش شاد یادش گرامی 

Copy of Shahid (1012)

 

عکس بهزاد باقری 

حاج بهزاد باقری

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=41998

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 72در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۷۲
  1. – حاج محمد علیرغم اینکه نسبت به دوستان اختلاف سنی نداشت ولی همواره همچون یک بزرگ وبرادر بزرگتر عمل می کرد . همراه بودن با او یک آرامش خاصی به انسان می داد وهمیشه برخوردهایش به مراتب از سن وسالش بالاتر بود و الحق بعنوان برادری مهربان و مورد اعتماد تلقی می شد . خداوند روح بلند این شهید والامقام را با شهدای کربلا محشور و ما را از شفاعتش محروم نفرماید .

  2. حاج بهزاد ، بابا بزنیم به تخته ،ماشاالله مثل فرش کاشان می مونی ، دوسه سالی هست خدمت نرسیدیم . مشتاق دیدار

    • سلام برادر عزیزم جناب آقا مرتضی از لطف شما سپاسگزارم. خداوند به شما و تمام بازمانده های غافله عشق اجر شهدا عنایت فرماید.

  3. روحش شاد

  4. با سلام به حاج بهزاد عزیز و درود بر روح بلند شهید والامقام حاج محمد آزادبخت هر چه انقلاب اسلامی دارد از برکت مجاهدت شهدا وایثار گران است از رزم بی درنگت کفتار ها گریزان /وز آتش تفنگت خفاش ها فراری

    • و درودبر شهید زنده کورش عزیز, خداوند انشا ا… شما را برای این نسل و چندین نسل دیگر حفظ نمایید تا یاد شهدای عزیز که تمام زندگی ما از آنان است همیشه زنده بماند

  5. بسیار زیبا

  6. گل هاى زیبایى که در سرزمین ایران مى بینید بوى خوش فرزندانى را میدهند که عاشقانه براى رهایى و سرافرازى نام ایران فدا شدند . به احترامشان کلاه از سر برداشته و تمام قد مى ایستیم. در بیست و هفتمین سال روز شهادت این بزرگ مرد یادش را گرامى میداریم (١/١١/١٣۶۵). سپاس فراوان از حاج بهزاد باقرى و سایت وزین میرملاس.

    • یاسر جان سلام انشاا… خداوند دایی عزیزت را با شهدای کربلا محشور نماییدو شما جوانان عزیز رهرو این شهدای گرانقدر باشید

    • سلام آقای منصوری
      ممنون از حضورتون در بخش شهدای میرملاس نیوز
      ممنون میشم اگر با ما در تماس باشید

  7. سلام خدمت شما…مادرم از خوبی های ایشان بسیار برایم میگوید،با خوندن این مطلب به یاده اردویی افتادم که به شلمچه رفتم و خودم از نزدیک شاهده فداکاری های شهدا شدم…آری شهیدان زنده اند،روحشان شاد و یادشان گرامی امیدوارم همه ی ما آنها را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم و فراموش نکنیم که آنها برای چه جان خود را نثار کرده اند.و همواره پیرو راه آنها باشیم.

  8. هر چه از شهید بگوییم باز هم نتوانسته ایم قطره ای از مقام والای آنان را وصف کنیم که:”ما را چه رسد که با این قلم های شکسته و بیان های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا کرده و سلامت خویش را از دست داده اند یا بدست دشمنان اسلام اسیر شده اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم.زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعتلاء کلمه حق از اسلام و کشور اسلامی جانبازی نموده اند…”

  9. باغبانا ز خزان بی خبرت می بینم *** آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد.
    روحت شاد و یادت گرامی سردار عشق

  10. سلام عمو بهزاد عزیزممنون از لطفتوت وخاطر ه زیبایی که گفتیید .امیدوارم بتونیم راه این عزیزان رو ادامه بدیم .در بیست وهفتمین سالگرد شهادت این عزیز یادش رو گرامی میداریم .امیدوارم شما عزیزان این روند رو ادامه بدین که خاطرات این عزیزان همیشه زنده بمونه

    • سلام بر برادر عزیز و دوست داشتنی حاج محمد .جناب علی آقای بزرگوار/ انشا ا… شما حتماٌ پیروی را هش هستید و خواهید بود خداوند به شما خانواده شهدا سلامتی عنایت فرماید

    • و درود خدا به شما خانواده شهدا که از عزیز ان خود برای سر افرازی این مرزو بوم گذشتید. انشاا… که پیرو راه برادر عزیزت خواهی بود

  11. سلام بر بهزاد عزیز
    اولأ عکس بهزاد رو که دیدم یاد شهید زنده حاج حسن آقای باقری افتادم. یاد هر دوتاشون بخیر.
    دوسالی با حاج محمد آزادبخت همکار بودم. ایشان فردی بسیار جدی در تمام امور بود. از شوخی کردن تا فکر کردن تا کارکردن و در همه حالات جدی بود. روزی که بنا بر تصمیم سپاه محل خدمتمان از هم جدا شد انگار که آسمان بر سر من خراب شد. چون از ایشان چند قدمی دورتر شده بودم.
    قبل از ازدواجش در آن دو سال بیشتر اوقات باهم هم بودیم.
    برخی از خصوصیات وی را برای تذکر اول به خودم و سپس به آنانی که این کامنت را می خوانند تقدیم می کنم.
    اهل تهجد بود و به انجام نماز اول بسیار وقت مقید بود.
    انسان بسیار نظیفی بود و لباسهایش همیشه تمیز بود.
    اهل غیبت نبود و پشت سر کسی حرف نمیزد.
    راست گو بود.
    بسیار انسان شاد و پر تحرکی بود.
    در امور اداری بسیار منظم و منطقی بود.
    بنابه موقعیت کاری اش ارتباط خوبی با همکارانش می گرفت.
    وقتی کاری به او محول میشد، مثلأ اگر انجامش ۵ روز زمان میخواست او هر روز گزارش پیشرفت کارش آماده بود و اگر ازش سئوال میشد حاضر جواب بود و من و من نمیکرد.
    به خانواده اش خیلی بهاء میداد. اگر ظهر نمیرسید به خانه برود و تلفن دم دستش بود حتمأ با خانواده اش تماس گرفته و احوالپرسی می کرد.
    خلاصه اینکه انسانی بود خدایی. واسه همین هم به بهترین حالت پیش خدایش شرفیاب شد.
    خداوند سبحان روحش را با ائمه اطهار محشور و خانواده بزرگوارش بویژه فاطمه خانمش را صبر دهد.

    • سلاماٌ علیکم برادر عزیز کوهدشتی مقیم مرکز# ازلطف شما بسیار سپاسگزارم دقیقاٌ به درستی حالات حاجی عزیز را بازگو کردی. خداوند به شما ودیگر بازما ندهای دفاع مقدس سلامتی عنایت فرمایید. البته هم فاطمه خانم و هم زینب خانم که یادگاران این عزیز سفر کرده هستند *

      • ممنونم بهزاد عزیز خدا به شما و برادر ارجمندتان صحت بدن و عاقبت بخیری عطا فرماید. آمین

  12. چه زیباست نگاه مستانه ات و لبخند ملیحت .ای سردار,, و باتشکر از براد ر جانباز باقری

    • متشکرم از این توصیف زیبای که درمورد حاج محمد کردی. واقعاٌ همین گونه بود که حضرتعالی گفته اید نگاه مستانه ایشان و لبخد ملیحش بسیار جذاب و عارفانه بود .خداوند با شهدای کربلا محشورشان نماید.انشاا…

  13. روحت شاد بزرگ مرد

  14. برخورد خوب و پدرانه شمارا هیچ وقت فراموش نخواهم کرد .خداوند به شما خیر بده. تلاش شما و شهید حاج محمد هرگز از ذهن بسیجیان این دیار محو نخواهد شد شادی روح این شهید بزرگوار صلوات

    • برادر عزیزم جناب امرایی اگر اسم کوچکت را مینوشتی برایم خیلی جالبتر بود .ولی در هر صورت از لطف و بزرگوار شما بسیار متشکرم خداوند به شما سلامتی عنایت فرماید

  15. بهزاد و حاج محمد دو روح در یک جسم بودن اسم ایشان برای ما یاد آور جنگ جهاد است.بهزاد مربی بد اخلاق و تند و دوستی مهربان برای مابود هرکجا که هستی موفق باشی

    • سلام برادر بازوند. بهتر بود میگفتی یک روح در دوجسم. انشاا… شما برادر بزرگوار, بد اخلاقی این حقیر را ببخشید بنده نیز موفقیت شما را از خداوند منان خواستارم البته موقعیت مربی نظامی بودن تندی را هم می طلبید به هر صورت از لطف شما بسیار سپاسگزارم.

  16. سلام بردوست مهربان وفرمانده دلاور جناب حاج بهزاد باقری، حاجی جان خاطرات روزهای خوب پاسگاه زیدو زبیداد راکه درکناشما بودم هیچگاه ازخاطرنمیبرم وآنهمه عطوفت ومهربانی شما دربین بچه های گردان هنوز برسرزبانهاست،یادآن شبی بخیرکه میخواست ازطریق کانال پیشمرگ های عراق بسمت جلو نفوذ کنید ومرا بعنوان بسیم چی اتنخاب کردی اما حاج یونس قبادی ممانعت کردکه اسدبااین سن وسال نمیتونه بیاد، اما شما با همان خنده ملیح وهمیشگی به حاج یونس گفتی: فلفل نبین چه ریزه ! یادسنگرها بخیر وشیرها/ شیرها آن بی غل وزنجیرها………/ میبوسمت

    • سلام بر دوست خوب و مهربانم جناب اسدالله عزیز .واقعاٌ همان باهم بودمان حالا شده خاطره انشاا…در هر کجا که هستی خداوند پشت و پناهت باشد .دلم را جنان به پرواز در آوردی که اگر هم اکنون بال پرواز داشتم یقین بدان که در کنار تان بودم. سعی کنید یاد و خاطره شهدای کوهدشتی را زنده نگه دارید تا گفته های شما از شهدا برای نسل جدید بعنوان الگو زندگی و مدیریتی باشد. خداوند شهدا ی کوهدشتی را با شهدای کربلا محشور نماید و به بازماندهای دفاع مقدس که شما باشید سلامتی عنایت فرماید

  17. عزیزی از الشتر مقیم تهران
    با آرزوی توفیق برای شما وخانواده ایثارگرت ،حاج بهزاد عزیز کمتر خدمت شما رسیده ام،افتخار همرزمی حاج
    حسن وحاج بهروز را داشته ام ،از قول من بگو بچه های الشتر را فراموش کردید ،همیشه مشتاق دیداریم.

    • متشکرم برادر گرامی جناب عزیزی انشا ا… هرکجا هستی سلامت باشید. حتماٌ پیام شما را به اخوی خواهم رساند

  18. در دفتر دل
    یاد تو سرمشق من است
    یادم نرود!
    یاد تو تکلیف من است……………

  19. سر خوش از جام سبوى غم پنهانى خویشم…آقاى بالنگ سپاسگزارم از زحماتى که به خاطر گرامى داشت یاد وخاطره پدرم کشیدید . از عمو بهزاد عزیز که از یادگاران شهدا هستن وخاطرات زیادى از شهدا دارن سپاسگزارم وهمچنین از همه بزرگوارانى که زحمت کشیدن و کامنت گذاشتن .

    • درود بر روح بزرگ سردار شهید حاج محمد آزادبخت
      سلام خانم آزادبخت
      زنده نگهداشتن یاد و رشادت های شهدا وظیفه همه ماست انشاالله که شرمنده شهدا نشیم

    • فاطمه عزیز خداوند شما را سلامتی عنایت فرماید. پدر شهیدتان حق بزرگی بر گردن تمامی ماها دارند. از خداوند منان میخواهم که مارا شرمنده شماها و شهدای عزیزنگرداند .یاد و خاطره حاجی عزیز در ذهن تمامی دوستان باقی مانده است و هیچ چیزی اورا پاک نخواهد کرد

  20. سلام ودرود خدا برهمه شهدا بخصوص سرداران شهیدکربلای ۵ ای کاش پشت میزنشین ها حداقل یه مراسم ساده برا شهدای کربلای ۵ برگزارمی کردن

    • این را میدانی که تنبلها همیشه پشت میزند. چه انتظاری انسان از تنیلها دارد. خدا خیر ت بدهد نواب

  21. حاج بهزاد دلاور سلام
    عکس شما راکه دیدم برگشتم به سال ۶۵ کپی اون سال حاج حسن انشا الا هرجا تشریف دارید سلامت وتندرست باشید
    ضمنا فراموش نمی شود رشادتهای خانواده جنابعالی دردوران دفاع مقدس بیاد دارم روزی که در منطقه سلیمانیه مجروح شدیدی سعادت مشارکت درجابجایی شمارا به ستاد داشتم در بین راه یک لحظه چشمهایت را باز کردی فرمودی فلانی منو رها کنید به دیگران برسید یاد اون روزهای سخت اما صمیمی بخیر مشتاق دیدار

    • سلا م فیروز عزیز خاطرات با شما بودند هیچ وفت از ذهنم پاک نخواهد شد. اتفاقاٌ حاج محمد بعد از مجروحیت این حقیر برایم تمام واقعه را تعریف کردنند .و همان لحظه که بالای سرم رسید به من گفت که بچه های رومشگان آ مده اند تا تو را به عقب ببرند بنده زندگیم را مد یون آن شهید بزرگوار و امثال حضرتعالی هستم

      • سردار جان
        انچه وظیفه بوده انجام گرفته ما خودرا مدیون شهید حاجمحمدآزادبخت وشماها میدانیم
        شهید حاج محمد اسوه اخلاق برای ما بودند روحش شاد ویادش گرامی باد

  22. باسلام و درود فراوان بر این شهید والامقام که خصال نىکویش همیشه در ذهنم متداعی است
    در مدینه منوره به یاد همه عزیزان خصوصا حاج بهزاد و سعید بالنک هستم و نائب الزیاره همه دوستان

    • زیارت قبول حاج آقا

    • سلام بر دوست روزهای دور. زیارت قبول حاجی انشا ا… در آینده نزدیک بتوانم شمارا زیارت کنم از اینکه این کار پر مشقت را هدایت میکنی سپاسگزایم. خداوند اجر شهدا را نصیبتان کندانشاا…

  23. از‏ ‏اینکه‏ ‏حاج‏ ‏بهزاد‏ ‏باقری‏ ‏یاد‏ ‏و‏ ‏خاطره‏ ‏سردار‏ ‏پرافتخار‏ ‏سپاه‏ ‏اسلام‏ ‏شهید‏ ‏حاج‏ ‏محمد‏ ‏آزادبخت‏ ‏را‏ ‏‏ ‏در‏ ‏فضای‏ ‏مجازی‏ ‏مطرح‏ ‏کردن‏ ‏وفضای‏ ‏پرمهر‏ ‏و‏ ‏محبت‏ ‏،‏ ‏صداقت‏ ‏و‏ ‏ایثار‏ ‏زمان‏ ‏جنگ‏ ‏را‏ ‏برای‏ ‏همه‏ ‏تداعی‏ ‏کردن‏ ‏از‏ ‏ایشان‏ ‏سپاسگزاریم‏ ‏.برای‏ ‏آن‏ ‏شهید‏ ‏سرافراز‏ ‏و‏ ‏همه‏ ‏شهدا‏ ‏علو‏ ‏درجات‏ ‏و‏ ‏برای‏ ‏آقای‏ ‏باقری‏ ‏سلامت‏ ‏‏ ‏آرزو‏ ‏‏دارم‏ ‏.

    • با سپاس فراوان از تمامی برادران رومشگانی عزیز که این حقیر را مورد لطف قرار دادن. انصافاٌ حاج محمد حق بسیاری به گردن ما دارند .از خداوند بخواهیم که شرمنده شهدا نباشیم.یاد باد آن روزگاران یاد باد

  24. سلام ای سردار به حسین اقتدا نموده! ای دلیر مرد به خدا پیوسته!سلام ای قهرمان عزت و بندگی و خداترسی!سلام ای محمد عزیز !ای شهیدی که بر کرانه ازلی و ابدی هستی برنشسته ای!اینک دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این زندان خودخواهی ها و دنیا زدگی ها وارهان.بی تردید تاریخ انسانیت با خون پاک و خدایی شما رقم خورد و افقهای زندگی طیبه با ریزش آیه آیه وجودتان معنا یافت.اینک رهروان پاکباز خط عزت، کرامت و شجاعت چونان بهزاد باقری عزیز تا حدی به رسالت زینبی خود جامه عمل پوشانده اند و با تنی مجروح و دلی امیدوار به فضل بی کران پروردگار قلم برگرفته اند تا نام و یاد شما را در جان و دل نسل نوپا و پاک اندیش کشورمان زنده نگه دارند.ای کاش جوانان و نوجوانان ایران زمین می دانستند که سردار محمد آزادبخت به راستی در اوج گمنامی اما با شجاعت،تکلیف گرایی، حق مداری و عزت سند افتخار بندگی خود را نه در کانون چرب و شیرین زندگی بلکه با خون سرخشان امضا نمودند.گرامی باد نام و یاد همه سرداران اندیشه ورز و پاک باز شهر شهادت و پر رهرو باد راه و مرام خدایی شان!

    • سلام خدا بر شما جناب ن آزادبخت. قلم شکسته ما چگونه میتواند پاکبازی و رشادت شهدای عزیز را بازگو نماید بنده با این زبانی الکن و پای لنگان و دستی لرزان شروع کرده ام انشاا … امثال حضرتعالی در این راه یاری گر مجریان خدوم باشند تا خداوند از خزانه غیبش الطاف خود را بر همگان جاری نماید

  25. سلام درود خدا بر تمامی شهدا مخصوصا شهید حاج محمد آزادبخت .سلام آقای باقری عزیز خیلی دوست دارم خاطره ای که شما روی مین رفته اید و شهید علی مردان و حاج محمد به کمک شما میایند ولی در بین راه شهید علی مردان با قاطری که سوار ان شده بود روی مین میره را تعریف کنی .چون این خاطره در مصاحبه شهید علی مردان تعریف شده با تشکر از شما یادگاران جنگ .

    • سلام آقای آزادبخت
      این خاطره رو حاج بهزاد برام ایمیل کردن که انشاالله در روزهای آینده در سایت درج خواهد شد

  26. سلام : آقا بهزاد
    برادر عزیز و جانبازم از اینکه در خصوص حاج محمد لب به سخن گشودی خوشحالم انتظار این است که جنابعالی و دوستان بیشتر از این بنویسند و بگویند که جا دارد از برادر عزیزم کوهدشتی مقیم مرکز بخاطر کامنت زیبایش تشکر کنم .
    بنده با شهید حاج محمد ازادبخت وارد سپاه شدم و از سال ۶۱ افتخار اشنایی و دوستی را با ایشان پیدا کردم در طول چند سالی که در کوهدشت با ایشان همکار بودم نکات زیادی از این برادر یاد گرفتم که من باب وظیفه به گوشه ای از ان خصایص زیبا اشاره می کنم :
    حاج محمد انسانی کامل و وارسته بود فردی سخاوتمند و باگذشت بود بسیار رئوف ، مهربان و دلسوز بودند و به افراد مستضعف و ضعیف از لحاظ مالی کمک زیاد می کرد در ان موقع حقوق ماهانه ما دوهزار تومان بود که ایشان بیشتر حقوقش را در این راه و کمک به افراد فقیر هزینه می کرد اصلا به دنیا و امال دنیایی توجه نداشت و واقعا دل نبسته بود

    با توجه به اینکه در ان موقع شهید حاج محمد در سپاه کوهدشت مسئولیت داشت هیچوقت به نفع شخصی خود کاری انجام نداد . توجه و فکرش و توانش در حل رفع مشکل دیگران بود . در بحث واگذاری زمین و وام جهت مسکن پاسداران و بسیجیان تلاش و پیگیری زیادی برای بچه های رزمنده داشت اما خودش از هیچ امتیازی استفاده نکرد نه زمین گرفت و نه وام و نه چیز دیگری .
    بعد از اینکه متأهل شدند در خانه کوچکی پدرش برای ایشان تهیه کرده بود مستقر شد و فکر کنم خانواده اش هم اکنون نیز در ان خانه باشند .
    حاج محمد روح بزرگ و الهی داشت اصلا غیبت نمی کرد و اجازه نمی داد کسی هم نزد ایشان غیبت کند . نمازش را سر وقت می خواند و به مستحبات توجه خاص داشت .
    – در ماموریتها بسیار شجاع و نترس بود و خیلی به رعایت مسایل شرعی و توجه به حق الناس و بیت المال اهمیت می داد .
    – هیچوقت در جمع تذکر و انتقاد نمی کرد ، تذکرات و نصایح و امر به معروف که انجام می داد شان و شخصیت فرد را در نظر می گرفت و در خلوت با گشاده رویی تذکر می داد و نصیحت می کرد .
    حاج محمد را بخاطر خصلت های خوبش و مردانگی که داشت همه از دل وجان دوست داشتند .
    روحش شاد و یاد گرامی

    • الحق والانصاف خوب بیان نمودی حاج حسین عزیز.راستی یادت هست وقتی جمع بودیم و یکی میخواست بد گوی کند حاج محمد چگونه با او برخورد میکرد وقتی کسی مشکل مالی داشت مانند پدری مهربان بدون هیچگونه توقعی مشکل او را برطرف میکرد حسین جان بیا از خداوند بخواهیم که شرمنده این عزیزان نباشیم و بگویم از رفتار اولیا گونه آنان تا الگو وسرمشق فرزندانمان قرار گیرد درود خدا بر شهدا الخصوص شهید حاج محمد که بعد از بیست و هفت سال هنوز جایش در زندگیمان خالیست

      • جناب آقای پیرزادی تو خود مشتی از ان خروارها هستی عزیز دل. خدا شما و تمام کسانی که برای این کشور تلاش کرده و عضوی از بدن خویش را فدا نموده اید به سلامت در دنیا و عاقبت بخیری در عقبا بدارد. درود بر شما و همزمان شیرتان.

    • حسین عزیز سلام خدا بر شماها که با همه وجودتان انقلاب رو بیمه کردید. سلام بر همه مجاهدان راه خدا.

  27. سیّد اهل قلم شهید آوینی :

    پِندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم ، اما حقیقت این است که شهدا مانده اند و زمان ، ما را با خود برده است .

    زندگی کردن با مُردن معنا می یابد ، کلید ماجرا در مردن است نه زندگی کردن
    (زنده باد و نام شهید حاج محمد آزادبخت و روحش شاد)

  28. درود و سلام بیکران بر تمامی شهدا الی الخصوص شیر مردان شهید کوهدشتی
    و درود بر فرماندهان غیور و شهدای زنده دیار کوهدشت قهرمان سردار حاج حسن باقری حاج حسین بیرزادی حاج بهزاد باقری حاج یوسف عبدالهی تو را خدا همیشه از این خاطرات بنویسید

  29. یا حسین روزهای به نام تو رفتند
    ما همیشه اما به خوان توییم

    تا که ذلت ز قلب ما دور است
    خار چشمان دشمنان توییم

    روزهامان همیشه عاشوراست
    شکر درهای آسمان باز است

    باز شهید و باز هم معراج شهید….
    گرامی بادب سالروز شهادت سردار شهید حاج محمد آزادبخت.

    و عرض سلام دارم خدمت یادگار شهدا حاج بهزاد باقری.

  30. باسپاس فراوان برادر عزیزم جناب آقای مرادی بنده نیز خدمت حضرت عالی عرض ارادت دارم

  31. با سلام وتشکر از یادی که از حاجی کردید
    خاطره ی خیلی خوبی بود اما بنده خاطره نچندان جالبی از کسی که با حاجی یک روح دردو جسم بوده دارم
    یادم نمیره بیشتر از یک سال پیش موقعی که به اتفاق دوستان تصمیم به جمع آوری خاطرات حاجی کرده بودیم و این رو سعادت بزرگی برای خود میدونستیم اولین کسانی که به سراغش رفتیم برای خاطره گویی ویاد از حاجی شما بودید که به هر دلیلی همکاری نکردیدامیدوارم در ایام ۲۷ مین سالگرد عروج حاجی دیگه خاطرات این شهید بزرگوار رو تو دل نگه ندارید چرا که این زمان.زمان بیان این خاطراته تا بیشتر از این از شهدا فاصله نگیریم

    • بنده نیز از زحمات شما که برای حاجی عزیز ما کشیده و میکشید بسیار سپاسکزارم شاید زمان آن نرسیده بود. شاید هم مقدر نشده بود که بنده بتوانم با سایت شما همکاری داشته باشم .حالا بنده همان طور که به جناب حضرات میر ملاس گفته ام با تمام توان هر آنچه که در سینه دارم نه فقط در مورد حاجی بلکه تمامی شهدا ی که سعادت همرا یشان را داشته ام بازگو خواهم کرد .در ضمن کتابی در حال تکمیل شدن دارم که در آینده شاید بتوانید از آن استفاده کنید. از آقای بالنگ درخواست دارم درصوت امکان اگر خاطره ای از بنده در مورد حاجی عزیزمان هست در سالگرد آن عزیز سفر کرده بگذارند .

      • چشم آقای باقری حتما ب مناسبت سالگرد سردار شهید حاج محمد آزادبخت خاطره شما رو درج خواهم کرد همراه با تصاویر ارسالی

  32. برادر عزیزم (کوهدشتی مقیم مرکز)
    سلام غلیکم:
    ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) بر شما محب آستان کریمشان مبارک.
    از لطف و بزرگواریتان بسیار سپاسگزارم کاش دقیقا شما را می شناختم البته فکر کنم که با شما همکار بودم و شما هم از خیل خانواده معظم شهدا و رزمندگان و جانبازان عزیز دوران دفاع مقدس باشید.من همیشه کامنت های شمارا که واقعا زیبا و ارزشمند هستند مطالعه می کنم و بهره مند می شوم.خیلی مشتاق دیدارم انشاالله که به زودی شما را زیارت کنم

    • افتخار من پاسدار بودنم بوده و هست. البته با مشکلاتی که بعد ها پیش آمد هرگز موافق نبودم ولی در چهار پنج سال اول سپاه که در آنجا بوده و نفس می کشیدم افتخار میکنم. البته در کنار بزگوارانی چون حاج حسن آقای باقری، جنابعالی و سایر گرانسنگ ترین آدمای اون روزگار. درود بر شما و بر غیرت ماندگارتان.

  33. شاید وقت آن رسیده که رزمندگان جان بر کف سایبان مهرشان را همانند گذشته بر سره همرزمانشان دریغ نکنند ،جسم بی جان ومتعفن شهرت دنیایی رابه اهلش بسپارند و برای ماندن در عرصه شهرت باهر ناکسی همراه نشوند،من مخالف حزب وجریانات سیاسی (چپ وراست …)نیستم اما باور کنید محفل گرم ودوست داشتنی بچه های رزمنده را اینها بهم ریختند ،یادمان نرفته عزیزان گردان محبین در عملیات والفجر مقدماتی خط شکنانی که درمعبر پاهایشان قطع شده بودو هنوز رمقی داشتند التماس می کردند که ما پا روی آنها بگذاریم تا روی مین نرویم ،چه شده ، آیاهدف گم شده ؟آیاراه مشخص نیست ؟ نه بلکه لهیب آتش کینه ابولهب هابیشتر شده تا حد اقل ما را از هم دور کنند ،البته میدانم عاقبت آفتاب بر پهندشت وجدان اهل حق می تابد وکشتی ورشکسته نفاق و دروغ ریا به گل رسوایی می نشیند ،آری شلیک ترکشهای نفاق بر تن ما نشسته است ،اماباید بدانیم همچنان برای این ملت باید سربازی کرد نه آقایی و تابلوی یاد خدا را در ورودی چشم وگوش خود گذاشت و از بالابلندان نجیبی همانند شهید اسداله حسنوند ،شهید شهرام عباسی ،شهید آزادبخت و…باید خجالت کشید .باید جسم نحیف وزخم خورده خود راکه اسیر امواج ملتهب دنیا پرستی شده بیرون کشید و آلاینده های مورد رضایت شیطان را از فضای معنوی جامعه پاک کرد .

  34. روزگار نکبتى شده …آن قدر که آدم دلش مى خواهد مدام به خاطره هایش چنگ بیندازد وآنجاها دنبال چیزى بگردد . واقعا لحظاتى رو که در صفحه شهداى میرملاس هستم با تمام ساعات روزم فرق میکنه خدا خیرتون بده . از خاطره زیبایى جناب باقرى تشکر میکنم اگه آدم خوب فکر کنه از همین خاطره درسهاى زیادى یاد مى گیره روح شهید حاج محمد شاد که یادش هم باعث میشه همه دوستان قدیم با گرایشهاى سیاسى مختلف اینجورى فارغ از مسایل دنیوى با هم گرم و صمیمى با هم صحبت کنن .یادت بخیر سردار سرفراز ، تا ابد در قلب من ماندگارى .

  35. انقدرعمویم ازاین شهیدبزرگوارمیگفت کاش اشک چشم اجازه میدادبنویسم فقط میگم شهادت لیاقتت بودنمیبایست به نحودیگری میمردی

  36. حاج آقابهزاد جان سلام
    بسیار خوشحال شدم که خاطراتی را از دوران دفاع مقدس و رزمندگان غیور کوهدشتی بخصوص شهدای والامقام
    آن دیار ( سردار شهبد محمد آزادبخت)نوشتی خدا قوت.
    آزرو میکنم هرکجا که هستی موفق باشی.

    • علیک سلام جناب آقای امید . پس از چندین سال مجالی شد تا خودمان را پیدا کنیم. و این را قدر میدانیم .ما هر آنچه را داریم نباید فراموش کنیم که از شهدا است .بنده نیز برای حضرتعالی سلامتی و بهروزی آرزو دارم

  37. سلام و صدهزار درود بر حاج بهزاد باقری واهل بیتش.
    ممنونیم ازاین همه خاطراهای زیبایی که نوشتی.شما هم از افتخارات بزرگ دفاع مقدسی.
    عرض ارادت ما رو پذیرا باشید.

    • سلام آرمین عزیز* پسر عموی دلاور شما را هنوز کسی نتوانسته به جامعه بشناساند. ولی آنچه از دستمان برمی آید باید برای نسل جدید بازگو کنیم.. باید بدانند که زمانی که حاج محمد با تمام توان و مسئولیتی که داشت حتی یک ریال برای خودش خرج نکرد… باید بداند وقتی که میخواهد خواهر زاده خودش را به دکتر ببرد ماشین سپاه را کنار منزل شان پارک میکند و با تاکسی اورا به دکتر می رساند . راستی شنیدن این داستانها در این زمانه شبیه به افسانه نیست. پس باید تمام دوستان و آشنایان بگویند.. از این سرداران دلاور نه اینکه بازگویی خاطرات باشد . به خاطر اینکه رفتار آنان را الگوی خودمان قرار دهیم تا در این وانفسای دنیا بدانیم چگونه زندگی کنیم .از اینکه سری به دیار شهدا زدید سپاسگزارم در خاطرات بعدی منتظرحضورتان هستم

      [پاسخ]

      • جناب آقای حاج بهزاد باقری عزیز
        سلام ودرودبیکران خداوند برشماکه یادآور آن همه شهامت و شجاعت شده اید.
        الحق والانصاف بسیار زیبا بیان فرمودید که(دراین زمانه شنیدن این داستان ها شبیه افسانه شده)
        همیشه افسوس میخوردم چرا عزیزان و همرزمان این سرداران ودلاوران بیشتر در جمع دوستان از رشادتهای این شیر مردان صحبت می کنند تا بصورت اتفاقی خاطرات جنابعالی را مطالعه کردم وخیلی خوشحال شدم.و بر خود واجب می دانم که از حضرتعالی وجناب آقای سعیدبالنگ وتمامی عزیزانی که این افتخارات را برای نسل جوان تعریف می کنید تشکر کنم.انشاءالله که خداوند به همه شما خیر عطافرماید.

        • سپاس از حضورتون آرمین جان
          باید از حاج بهزاد تشکر کرد که با وجود کار و مشغله و گذشت زمان این خاطرات و دلاوری های سردار شهید حاج محمد آزادبخت و سایر شهدای کوهدشت رو برامون بازگو و یادآوری میکنند

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.