خاطره ی حاج حسین موحدی فرد (پاپی زاده) از سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی

خداوند روحش را شاد کند از دبیر سرویس شهدا هم تشکر میکنم بخاطر زحماتش

با تشکر از سردار سرافراز دفاع مقدس حاج حسین پاپی زاده -شهدا به ما درس بزرگی دادندوآن اینکه افرادی که با خلوص باشند در هرسنی هرچند کم به مراتبی دست خواهد. یافت یادم هست شهید ابراهیمی که فرمانده محور عملیاتی سردست ۰مهاباد شدواین را تنها افرادی درک خواهند کرد که در این مناطق در میدان نبردد بود هاند زمانی که گروهکها وکومله ودموکراتها در این مناطق جولان میدادن او تنها ۲۲سال سن داشت ودر عملیات مرصاد زمانی که به شهادت رسید ۲۳ سال سن داشت درود برروح با صلابتش ……….

سلام بر رزمنده بی باک، بی آلایش و سلحشور پاپی زاده عزیز. خوش آمدی

حمید دلاوری بی باک و شیر بیشه ی تدبیر و جنگ بود و بسیار بشاش و خندان. از دوران راهنمایی با ایشان افتخار دوستی پیدا کردم این اواخر در غرب ایشان را دیدم با آن هیکل تنومند و پهلوانانه ایستاده بودم و هی نگاهش می کردم. گفت چرا اینجوری نگاهم می کنی گفتم جنگ تمام شد و تو از معدود دوستانی هستی که فعلا زنده ای خدا را شکر. گفت زیاد امیدوار نباش و این آخرین دیدارمان بود. خداوند ایشان را با یاران کربلا همنشین گرداند

حضرت امام خمینی رحمه اله علیه:

ای شهیدان!دردها برگشته اند
روزهامان را به شب آغشته اند

فصل هامان گونه ای دیگر شدند
چشمهامان مست و جادوگر شدند

روحمان سخت و تن آلوده اند
آسمانهامان لجن آلوده اند

هفته ها در هفته ها گم می شوند
و همها فردای مردم می شوند

صلوات به روح سردار شهید حمید ابراهیمی و همه شهدا.

با درودبه مقام ومنزلت شهیدحمیدابراهیمی.
حمیدبراستی که واژه ی ترس را ترسانده بود وشجاعتش قابل توصیف نیست. به سبب نسبتی که ازجانب مادری با این شهیدداشتم ،بی نهایت بین ما رابطه عمیق عاطفی وجودداشت وتنهاچیزی که ازحمیدخیلی برایم تداعی میشودهنگامی بودکه به نمازمی ایستادبخصوص نمازصبح.
ازحاج حسین موحدی فرد بخاطر نشراین خاطره خیلی سپاسگزارم. حاج حسین عزیز! یاد آن شب بخیرباد که شما وجناب حجت سهراب وندی ،بعنوان فرمانده ومعاون گردان محبین وارد خط شدیدومن اولین کسی بودم که باشما برخوردکردم. شما ضمن داشتن سجایای اخلاقی منحصر، مهربانی وسعه وصدرتان ستودنی ست.آرام ومتین با لبخندهای واقعی.همواره تندرست باشید

سلام،از نقل خاطره سردار موحدی فر که سالهاست خدمتشان نرسیدم وارادت خاصی هم به ایشان به خاطر تواضع و فروتنی که داشته ودارند داریم تشکر میشود.شهید حمید ابراهیمی سرداری از لرستان بود که همه عمر مفید خود را درمنطقه حساس کردستان ودر راستای خدمت به هم نوع کرد خود مصروف داشت.در تفکر انسانهای بزرگ هیچ جغرافیایی معنی ندارد وحمید اینچنین بود یادش گرامی وتشکر از آقا سعید

سلام درود خدا بر تو و بر همرزمان شهیدت. انگار همین دیروز بود که شهید حمید برای دیدن پسر شهید علیمردان که بعد از شهادتش به دنیا امده بود به خانه ما امد پدر مادر با او احوال پرسی کردند مادرم هر وقت دوستان شهید علی مردان را می دید های های گریه میکرد و میگفت پسرم دوستان امده اند تو چرا نمیایی به استقبالشان .آن روز حمید با آن قیافه رشیدش با محاسن زیبایش و با ان چهره نورانیش به همه ما فهماند این اخرین دیدار ماست و اولین دیدار با دوستان شهیدش پدرم پیش از همه متوجه این امر شده بود به مادرم گفت حمید این بار شهید میشود مادر عصبانی شد گفت خدا نکند چرا این حرف میزنی فقط یک حمید مانده و با زبان لکی گفت (روله کر داوت ها دیار سرت )ولی بعد از چند روز در عملیات مرصاد خبر شهادت این سردار داده شد . روحش شاد و یادش گرامی باد

درود بر شهیدان و درود پدر بزرگوارم از اینکه می بینم پدرم از رزمندگان و فرماندهان مخلص دوران دفاع مقدس است و از محبوبیت ایشان بین آشنایان و رزمندگان بر خود می بالم و افتخار می کنم امیدوارم زنده و سلامت باشند ایشان گنجینه ای از خاطرات زمان جنگ است واقعا خاطرات زیاد و بسیار زیبایی دارند هنگام بیان خاطرات چنان با شوق و اشتیاق از شهدا و زمان جنگ صحبت می کنند که به هیچ وجه احساس خستگی نمیکنی کاش میشد خاطرات ایشان جمع آوری و نگاشته می شد تا گنجینه ای باشد از رشادتها و دلاوری های پدرم و رزمندگان و شهدای دوران دفاع مقدس

درود خدا بر سردار رشید و بصیر لرستان شهید ابراهیمی و با تشکر از سردار سرافراز دفاع مقدس حاج حسین پاپی زاده

باسلام بر تمامی دوستان
در وبلاگ ” یاد نیکان ” با یادداشتی با عنوان :
سفر زیارتی عمره مفرده و یاد شهیدان به روزم http://yadenikan.blogfa.com/

درود خدا برمجاهدان راه حق درود خدابرشهیدان…
ما همه خاکستر توفان و خورشیدیم و موج/مشتی از خاکستر ما بر سر دریا بریز(سپاس پاپی زاده عزیز…)

بسم رب شهدا وصدیفین . گزینه ی ازوصیت نامه پاسدارشهید علی جعفراسدی فرد . تشکر وسپاس بی پایان خدایی راکه مرادربین همه کشورها درایران ودربین همه رهبرها رهبری چون خمینی بت شکن عطا فرمود .برای آزادی مرقد مطهرحضرت اباعبدالله الحسین (ع) به جبهه های حق علیه باطل آمده ام .اگر تافتح کربلا زنده بودم چه بهتر واگردراین راه شهید شدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام . مادرمهربانم می دانم که فرزندخوبی برای شمانبوده ام وحق فرزندی ادائ نکرده ام . ولی ازشما تمنا دارم مراببخشید . باز مادرمی دانم از چهار سالگی یتیم بوده ام تومرابزرگ کردی امید وارم مرا ازقلب حلال کنی .مادر . برادر وخواهران عزیزم برمشکلات صبرکنید چون لازمه انقلابی بودن تحمل مشکلات است.دوستان که مراحلال کنید چون حق دوستی نتوانستم ادائ کنم.برادرعزیزیم ودوستان حفظ اسلام لازم ازهرچیز است .شماتامی توانید خدمت کنید وتقوا حاصل نمی شود مگر دوستی با اهل البیت (ع). ضمنا خانوده عزیزم . من شمارامنع از گریه نمی کنم ولی اگر خواستید گریه کنید برای امام حسین (ع) گریه کنید وبرای من دربین گریه دعاکنید.این برای من وشما بهتر است .هرکس که مرادوست دارد . شهید عزادار نمی خواهد بلکه رهرو می خواهد (ا مید پیروزی حق برباطل )ا