تاریخ : چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
10

دلاورمردانی از گردان های محبین و عاشورا

  • کد خبر : 42893
  • 05 بهمن 1392 - 19:21

 صحنه را خالی نکنید و به مبارزه علیه دشمنان اسلام ادامه دهید اکنون که اسلام در خطر می باشد و بارها امام عزیزمان متذکر شده است و در خطر بودن اسلام را اعلام داشته بدینوسیله برادران از باند بازی و گروه گرایی اعتنا ورزید. چون خدا می داند بسیار خطرناک است و در مقابل این […]

 صحنه را خالی نکنید و به مبارزه علیه دشمنان اسلام ادامه دهید اکنون که اسلام در خطر می باشد و بارها امام عزیزمان متذکر شده است و در خطر بودن اسلام را اعلام داشته بدینوسیله برادران از باند بازی و گروه گرایی اعتنا ورزید. چون خدا می داند بسیار خطرناک است و در مقابل این گونه کارها اعلام خطر می نمایم و خون هزاران شهید جوان مانند علی اکبرها در میدان جنگ ریخته شده به هدر ندهید. “فرازی از وصیت نامه سردار شهید حاتم آزادبخت “

uii0eydeaur9xwlupki

سمت چپ سردار شهید حاتم آزادبخت     ” تاریخ شهادت   ۱۳۶۶/۱۱/۰۶   “

Copy of Shahid (1037)

 

شهیدان حاتم آزادبخت وعلی محمد کوشکی

سردار شهید حاتم آزادبخت، مرتضی قبادی ، سردار شهید علی محمد کوشکی

1486324KAKA005

سردار شهید علی مروت طرهانی ” تاریخ شهادت   ۱۳۶۵/۱۱/۰۶   “

1486324KAKA017

از چپ نفر دوم سردار شهید علی مروت طرهانی و حاج مرادعلی محمدی

16362297kakc004

سردار شهید علی محمد کوشکی     ” تاریخ شهادت   ۱۳۶۵/۱۱/۰۶   “

35391496171272448846

سرداران شهید علی محمد کوشکی و نورمراد مقدسی

16362297kakc001

از چپ نفر دوم سردار شهید علی محمد کوشکی و نفر پنجم شهید سید قیصور سیفی حسینی

 

 

**************************************************

به مناسبت بیست و هفتمین سالگرد سرداران شهید علی محمد کوشکی و علی مروت طرهانی و بیست و ششمین سالگرد سردار شهید حاتم آزادبخت

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=42893

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 53در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۵۲
  1. با عرض سلام خدمت دوستان عزیز
    انتقادات و پیشنهادات شما رو با جان و دل پذیراییم اما کامنتهایی که خارج از بحث شهدا باشند و محتوایش خارج از این بحث باشد تایید نخواهند شد ببخشید

    • آ« کامنت محورهای شخصیت شهدا با عنوان ثبت خاطرات در جواب مرادی با شهید و شهدا بی ارتباط بود؟!

  2. انشاالله لیاقت ادامه راه شهدای عزیزمان را داشته باشیم.
    با تشکراز شما برادر گرامی جناب آقای بالنگ عزیز.
    احتراما:
    در صورت امکان نحوه شهادت سردار شهید علی محمد کوشگی به نقل از شاهدان عینی توضیح داده شود بسیار ممنون می شوم.

    • سلام آقای امید
      سپاسگذارم از حضورتون
      چشم حتما پیگیرش میشم فقط اگر لطف کنید و راهنماییم کنید که چه دوستانی در زمان شهادت همراه شهید والامقام علیمحمد کوشکی بودند ممنون میشم

    • شهیدان علی مروت طرهانی وعلی محمدکوشکی وغلام عباس ضرونی، شلمچه عملیات کربلای ۵ سنگر فرماندهی بوسیله ستون پنجم شناسایی میشود وبا گلوله ۱۲۰به شهادت میرسند شهید علی محمد کوشکی همان طور که درازکشیده بودویک دستش را زیر سرش گذاشته بود دو ترکش ،یکی به سر و دیگری به قلبش اصابت کرده و به شهادت میرسنداما شهید مروت طرهانی نیم ساعت پس از مجروحیت زنده بود ولی پس از آن ایشان نیز به جمع شهدا پیوست .نقل از شاهدان عینی که لحظه شهادت این عزیزان حضور داشتند.
      کتاب سیره ی شهدای دفاع مقدس (۱۱)گلهای باغ معرفت صفحه ۶۴نحوه شهادت وقبل از شهادت این عزیزان را شرح داده
      جاودانه باد سالگرد شهادت شهیدان مروت طرهانی ،علی محد کوشکی وغلامعباس ضرونی

  3. به جرعت باید گفت که بیشتر پاسداران کوهدشتی ر ژه را از شهید حاتم آزادبخت آموخته اند. قبل از هر مراسمی این شهید بزرگوار پاسداران و بسیجیان را آموزش نظام جمع میداد .از شهید مروت جز مهربانی خوبی . صداقت چیز دیگری یاد ندارم .خدایت بیامرزد علی محمد با آن تبسمهای خاص و بیاد ماندنیت تمام مشکلات دوستان را بر آورده میکردید.بعضی وقتها انسان میتواند چندین ساعت حرف بزند یا اینکه بنویسد. ولی حالا تمام عزم خودم را جزم کردم جز بغض در گلو چیز دیگری ندارم خدایتان بیامورزد ای از خود رها شده و به خدا پیوسته .

  4. سلام و صلوات بر سرداران شهید گردان هاى همیشه پیروز محبین وعاشورا

  5. شهید آوینی

    خون پاک هزاران فرزانه در جبهه های عشق و شهادت و شرف و عزت ، سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنری است که باید به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی همیشه مشام جان زیبا پسند طالبان جمال حق را معطر کند.

    • آقا مرتضی
      در تصویر سوم ، دستی بر شانه شهید حاتم آزادبخت و دستی دیگر بر شانه شهید علی محمد کوشکی و چه منظره زیبایی ! اگر خاطره ای از آن روز داری بسم الله .

  6. باسلام خدمت همه ی دوستان خوب وهمیشگی این صفحه.
    دقیقا ۲۷سال ازعملیات کربلای ۵میگذردوهنوز۲۷ثانیه ازیادوخاطربچه های محبین وکمیل ،دورنشده! شب بسیارسخت وطاقت فرسایی بودچون دریک پلک چشم بهترین یاران کمیل ومحبین بارسفررابستندوجان دادندتابه جانان برسند،سردادندتابه سامان برسند.خیلی دوست دارم حرف یزنم وازآن شب بیادماندنی بنویسم اما واقعا توان نوشتن ندارم! یادشان بخیر

  7. سلام و دورود بر روح پر فتوح دو سردار شهید اسلام فیروز و حجت الله سرتیپ نیا که که جای تصاویر نورانی و مبارکشان در این تصاویر خالیست . سلام بر حجت آن دردمند درد آشنا و نویسنده توانا که در این شهر و دیار قطعا در نگارش مطلب و وصایای پر مغز و روشنگرانه همترازی نداشت او که چه در زمان حیاتش و چه بعد از شهادت مظلوم بود و مظلوم ماند و خاری بود در چشم سالوس صفتان و دنیا طلبان دنی . قسمتی از وصیتنامه شهید حجت الله سرتیپ نیا
    <>
    شادی ارواح پاک و مطهرشان فاتحه مع الصلوات

  8. سلام و دورود بر روح پر فتوح دو سردار شهید اسلام فیروز و حجت الله سرتیپ نیا که که جای تصاویر نورانی و مبارکشان در این تصاویر خالیست . سلام بر حجت آن دردمند درد آشنا و نویسنده توانا که در این شهر و دیار قطعا در نگارش مطلب و وصایای پر مغز و روشنگرانه همترازی نداشت او که چه در زمان حیاتش و چه بعد از شهادت مظلوم بود و مظلوم ماند و خاری بود در چشم سالوس صفتان و دنیا طلبان دنی . قسمتی از وصیتنامه شهید حجت الله سرتیپ نیا

    <<انسان ها برای پیروزی و نصرت حق می ایستند و بی مهابا در مقابل ناملایمات ،صبوری می کنند،
    و همچنان پرچم حق را بر دوش می گیرند مانند حضرت امام خمینی. وعده ای از انسان ها یا عریان می شوند ویا در لباس اسلام به اسلام خیانت می کنند. آنها یی که گفتند،اسلام نه، آن ها وضعشان معلوم است و آن هایی که گفتند اسلام آری، آن ها نیز یا چون امام مانده اند یا چون شهیدان رفته اند ولی عده ای هستند که در عمل حالتی ممتنع دارند که از این ها باید ترسید زیرا این ها نه شجاعت «نه» گفتن دارند ونه شجاعت«آری»گفتن، و این ها همان انسان های خائف و بزدل و منافقند که باید از آن ها ترسید و از آن ها برائت جست، …
    شادی ارواح پاک و مطهرشان فاتحه مع الصلوات

  9. درودخدابرتمام بزرگ مردان اسمانی اقاسعیدخسته نباشید اجرتون با اقاسیدالشهدا

  10. “عکس” شهدا را بر دیوار می زنیم تا یادمان باشد “عکس” شهدا رفتار نکنیم..

  11. خیلی جالب بود.دستتان دردنکنه .انشاء ا… تداوم داشته باشه.

  12. «جاودانه باد یاد و خاطره گلهای همیشه بهار بهشت»
    بادورود بر ورح بلند شهیدان به خدا پیوسته و از من و ما گسسته
    عزیزانم! کمی درنگ به چهره تابناک، مظلومانه و مصمم شهدا بنگریم که روحِ خدایی آنها در پی گوشی است تا راز خونِ سرخشان را در آن نجوا کنند.شهید حاتم، آن فرمانده ی بی ادعایی که جان خویش بر کف گرفت و برای رهروان طریق حماسه بندگی، پیام ها و رازها دارد.بچه های گردان او را «دایی» صدا می کردند.او مظهر فروتنی، خداباوری و دلدادگی به خاک پاک بهشت جبهه های عزت و شرف و نگین دودمان و دوستانش بود.
    محمدعلی کوشکی، یل بی ترس و سردار شجاع گردان محبین که مرگ و ترس از آن را بازیچه خود کرده بود. وی شجاعت را با وقار، متانت، مظلومیت و نشاط کم مانند خود در هم آمیخته بود.
    مروت نیست از مروت طرهانی آزادبخت سخن گفت زیرا او همانند دوستان و یاران شهیدش فراتر از سخن است شاید با یاری واژه ها بتوان اندکی از سیمای دلربا، شجاعت و حق مداری توام با جوانمردی وی را ترسیم نمود.
    در تردید و حیرتم آیا مادر روزگار باز هم می تواند شیرمردان دیندار پاکبازی چون علی مروت طرهانی، علی محمد کوشکی و حاتم آزادبخت به بشریت ارزانی دارد؟
    یادشان گرامی، روحشان شاد و بر سفره ی حضور امام عاشقان امام حسین (ع) هم نشین باد.

  13. سلام،سالگرد این اسطوره های ایثار وشهادت گرامی باد هر سه شهید عزیز در تهور ومقاومت وبی باکی مشترک بودند یادشان همیشه همراه ما وتشکر از یاد آوران مخصوصا آقا سعید

  14. ضمن عرض سلام وادب واحترام
    باتوجه به اینکه رزمندگانی گمنام هنوز هم درسطح شهرمان هستند که همانند بسیجی بودنشان در گمنامی بسرمی برند واکنون که به درجه جانبازی مفتخرگشته اند هنوز هم بدون هیچ گونه چشم داشتی همواره درگمنامی بسر می برند. پیشنهادمی شود درصورت امکان شما زحمت کشان وبزرگواران سایت میرملاس هرچندگاهی که شده به آنها سرکی کشیده وازاوضاع واحوال آنها مطلع وازطرفی نیز ازخاطرات آنها هم استفاده نمایید. بدون شک اکثر شما بزرگواران این چنین افرادی که کم هم نیستند را می شناسید وشاید سرکشی هم کرده باشید .گرچه اینگونه افراد خیلی زیادهستند ولی بعنوان مثال می توان از آقای علی رحم رحیمی پور جانباز سرافراز وباشهامت ورزمنده دلیر لشکر ۵۷ ابوالفضل (ع) نام برد .

    • با سلام
      آقا سعید بالنگ یک تنه دارند این صفحه را اداره می کنند حقیقتاً بیش از این نباید توقع داشت .
      از والی پور عزیز انتظار می رود همت کنند و مطالب و تصاویری را در راستای همان پیشنهاد خودشان در اختیار آقای بالنگ قرار دهند .

      • حاج آقا سلام
        زیارتتون قبول باشه،امیدوارم سفر هر سالتون باشه.
        آقای والی پور قول دادن امروز ۳ آلبوم عکس در اختیار آرشیو میرملاس قرار دهند که امیدواریم قولشون رو بزودی عملی کنند.

  15. سلام و درود الهی بر تمامی شهیدان بویژه شهدای شهرمان در کربلای ۵

    اسامی شهدای گرانقدر شهرمان که در طول چهل و پنج روز آن عملیات به فیض شهادت نائل آمدند با ذکر تاریخ شهادت

    ۱- محمدمراد گراوند – ۲۲ دی

    ۲- عزیزعلی محمدی – ۲۳ دی

    ۳- عیسی سبزعلی ۲۴ دی

    ۴- ابراهیم تقی زاده – ۲۴ دی

    ۵- عیسی سالاری – ۲۴ دی

    ۶- اسد مراد بالنگ – ۲۷ دی

    ۷- فیروز سرتیپ نیا – ۲۸ دی

    ۸- حجت اله سرتیپ نیا – ۲۸ دی

    ۹- نورمحمد محمدزاده – ۲۹ دی

    ۱۰- مراد مددی راد – ۲۹ دی

    ۱۱- روح الله طرهانی – ۲۹ دی

    ۱۲- حاج محمد آزادبخت – ۱ بهمن

    ۱۳- محمد علیم (شهرام ) عباسی – ۱ بهمن

    ۱۴-علی رحم مؤمنی – ۱ بهمن

    ۱۵- علی محمد کوشکی – ۶ بهمن

    ۱۶- علی مروت امرایی – ۶ بهمن

    ۱۷- غلامعباس ضرونی – ۶ بهمن

    ۱۸-علی مروت طرهانی – ۶ بهمن

    ۱۹- یحیی پور مظاهری – ۱۹ بهمن

    ۲۰- اسفندیار پادروند – ۲ اسفند

    ۲۱- تیمور سوری – ۳ اسفند

  16. پدر اگر تو نبودی وطن بهار نداشت
    نهال غیرت ما بوی برگ و بار نداشت

    اگر تو سینه خود را سپر نمی کردی

    هجوم دشمنی آشفته جان مهار نداشت

    تو مرد بودی و دیدی که آن پدیده شوم

    ز ناگوارترین ها فروگذار نداشت

    دلاورانه به دریا زدی دل و رفتی

    اگر چه بعد تو این سقف اعتبار نداشت

    رها ز دلهره ی اینکه کودکی هر شب

    برای دیدنت آرامش و قرار نداشت

    به روزهای نداری ، زمان بیماری

    خیال خاطره ای از تو در کنار نداشت

    و یا جوانی یک زن به چشم رهگذران

    چه زود سوخت و خاکسترش غبار نداشت

    رسیده قصه به جایی که من ، تو … و مادر

    و خانه ای که دگر روز و روزگار نداشت

    امروز بیست و شش سال از شهادت پدرم می گذرد. ششم بهمن را نه از سال ۶۶ بلکه از یکسال قبلش در ذهن دارم، درست مصادف با شهادت سرداران شهید علی محمد کوشکی و علی مروت طرهانی. بی شک این عزیزان توانسته اند مزد زحماتشان را از معبودشان بگیرند و به همین دلیل است خداوند ،پاک ترین هدیه هستی که همانا شهادت است را نصیبشان فرمود.
    گرامی باد سالروز شهادت سرداران شهید حاتم آزادبخت ، علی محمد کوشکی و علی مروت طرهانی.

    ابوذر آزادبخت
    فرزند سردار شهید حاتم آزادبخت

  17. عرض سلام و زیارت قبول خدمت حاج آقای قبادی عزیز
    خدا عمرتون بده که در این سفر روحانی در تمام لحظه ها به یاد شهدا گرانقدر و دوستانتون بودین
    ما که توان جبران محبتهای جنابعالی رو نداریم.فقط میتونم عرض کنم که:
    خوشبختی نگاه خداست. دعا میکنم ,خداوند هرگز از حضرتعالی و خانواده محترمتان چشم بر ندارد.

    • باسلام بر فرزندان عزیز پاسدار رشید و با خلاص شهید والامقام حاتم آزادبخت
      قبلاً هم گفته ام که لحظه شهادت پدر بزرگوارتان در آن ارتفاعات پوشیده از برف ، جزء سخت ترین لحظات عمرم بود که شاهد پرپر شدن آن اسوه اخلاص و فداکاری بودم . خداوند به او ودیگر همرزمانش علوّ درجه عنایت فرماید .

  18. حاج آقا قبادی سلام علیکم . زیارت قبول .همین الان مطلع شدم که ازسفر معنوی زیارت خانه خدا بسلامتی برگشتی . امیدوارم که مارا ازدعای خیرخود محروم نکنید. به استحضارمیرساند که اینجانب در کوهدشت نیستم وگرنه با دیده ی منت ، هرآنچه از دستم برآید درخدمت شما بزرگواران بودم . ولی به آقای داریوش ابراهیمی (باتوجه به پیگیریهای متعددومکرر ایشان) عرض کردم تعدادی عکس رزمندگان که درجبهه های غرب وجنوب گرفته اند جهت درج در سایت میرملاس بخدمت تقدیم خواهم کرد.

    • با سلام و تشکر از اظهار محبت شما
      بسیاری از دوستانی که در این عرصه فعال هستند خارج از کوهدشت و دور از وطن هستند . در دیداری حضوری می توانیم زمینه های همکاری را با هم بررسی نماییم . منتظر حضورتون در وبلاگ : یاد نیکان ( yadenikan.blogfa.com) ویژه شهدای کوهدشت هستم .

  19. باسلام وارادت خدمت دوست نازنینم سیدمروت والی پور،سیدعزیزسالهاست که آرزوی زیارت شمارا دارم . دوستانی که ساکن سنندج هستند خبرسلامتی شمارا ازاین عزیزان جویا می شوم. امروز که کامنت شما را دیدم خیلی خوشحال شدم . بایداز سعیدبالنگ گرامی تشکرکردکه به سبب راه اندازی این صفحه موجب گشت تا خیلی از دوستان زمان آتش وخون راپیداکنم . امیدوارم همواره تندرست وسالم باشی.

  20. سلام خداوند بر شهیدان ومجاهدان راه حق٬
    آنان که بدونه هیچ منتی چون ماه درخشنده ٬در آسمان ایران زمین درخشیدند و رفتند.
    سلام بر اجسادی که هیچگاه بر نگشتند
    سلام بر پدران ومادرانی که در انتطار فرزندان خود٬ خاموش شدند .
    سلام بر دستها و پاهایی که در میدان نبرد ٬ از صاحب خود سبقت گرفته تا نزد حق بروند.
    سلام بر کبوتران عاشق٬ آنان که در هر روز بسوی معبود خود پر میگشایند.
    سلام بر شهیدان زنده.
    سلام بر جاماندگان روزگار غیرت و مردانگی٬ مردان رزم و شهادت.
    سلام برجسم خسته ٬ از تخت بیمارستان تا منزل ….
    و هزاران سلام از ازل تا ابد بر دلاوران غیور لرستان که با نثار جان خویش حماسه ها آفریده و در گمنامی خود به اوج مدارج الهی و رضایت حق تعالی دست یافته و بر سفره کرم الهی در مجاورت مولا و سرو شهدا حضرت اباعبدااله الحسین (ع) حاضر گشته و در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقون اند.
    از تاریخ شهادت پدرم ۲۶ سال گذشته و اندک تصاویر باقیمانده از این سردار دلاور بر ذهن حقیرم نقش بسته که هیچگاه فراموش نکنم که پدرم و همرزمانش برای چه هدفی جنگیده و خون خویش را نثار اسلام نموده اند. امیدوارم که به حق خون پاک تمامی شهدای گلگون کفن، فردای قیامت سر افکنده نباشیم و مورد شفاعت شهدا قرار بگیریم
    گرامی باد بیست و هفتمین سالگرد شهادت سردارشهید شهید علی محمد کوشکی و سردار شهید علی مروت طرهانی. به اندازه عمر ۲۴ ساله دوستی و برادریم با جواد طرهانی ، افتخار آشنایی با سردار شهید طرهانی را دارم و نمی دانم از چه زمانی افتخار شناختن سردار شهید علی محمد کوشکی را داشته ام.
    آقای بالنگ خدا قوت

  21. سلام علیکم آقای اسد آزادبخت . من حقیقتاً توسط دوست عزیزم آقای داریوش خان ابراهیمی با این سایت آشنا شدم باتوجه به اینکه مدت مدیدی است ازشهرخودمان دور هستم متاسفانه زیارت اکثر دوستان قدیمی ودوست داشتنی نصیبمان نشده وفقط با ارتباطی که بابعضی ازاقایان عزیز دارم هنگامی که بهم میرسیم بیاد بچه های شهرمان گپی میزنیم ویادی ازآن خاطرات شیرین ودوست داشتنی میکنیم. منم مثل شما بزرگوار همیشه بیادشماها دوستان عزیز قدیمی بوده وهستم .
    باتوجه به این که مسئولین ودست اندرکاران میرملاس ازاین طریق تونستند ارتباط بین دوستان ورزمندگان دوران جبهه وجنگ را برقرار نمایند ازخداوندتبارک وتعالی خواهانم آنچه را که ازخداوند می خواهند به بزرگی خودش ، نصیبشان کند. آمین.
    اسد جان خیلی خوشحال شدم مخصوصاً دیروز که چندتا ازدست نوشته هایت را می خوندم خوشحالتر شدم .شماره منو اگه خواستی ازطریق آقای داریوش ابراهیمی می تونی گیربیاری.

  22. اسد بیاد شب هایی که همراه شهید سام رحیمی در سطح شهرمان کوهدشت قهرمان درپایگاه مقاومت شهیدباهنر زیر آن همه باران زمستانه بدون هیچ گونه چشم داشتی وبدون ریا مشغول گشت زنی بودیم وفقط عشقمان خدمت کردن به مردم شهرمان بخاطر خدا بود وبس . ولی حالا …….

  23. یاد وخاطره کلیه شهیدای هشت سال دفاع مقدس گرامی باد

  24. سلام خسته نباشین.لطف کنین عکسهای دیگرسرداران ورزمندگان دفاع مقدس را درسایت قراردهید تادلمان آرام بگیرد. سوری از رومشگان

    • سلام
      ممنونم دوست عزیز
      چشم حتما همچنان که درج شده بازم درج خواهد شد

  25. درود خدا بر همه شهیدان
    یادمه درست چند ساعت قبل از شهادت شهید مروت طرهانی و شهید علی محمد کوشکی با هردوتاشون احوالپرسی کردم. خداشاهده که چهره هردوشون چنان نورانی شد بود که خبر از سفر روحانی و ملاقات خدا میداد.
    خوش به سعادت شهدا…

  26. سلام و صلوات بر روح پاک و مطهر این شهدا و دو سردار شهید علی محمد کوشکی و مروت طرهانی که هر دو با هم و در یک آن و یک انفجار به شهادت رسیدند یعنی فرمانده و معاون گردان قهرمان محبین. و سلام صلوات بر روح شهید حاتم آزادبخت
    عملیات حاج عمران است و به انتظار غروب ماه در آن شب به یاد ماندنی اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ ،
    قرص ماه بر بلندای ارتفاع مقابل تکیه داده و کماکان تابانست و منتظر پنهان شدنش نشده و ستون نیروهای قهرمان گردان محبین پس از خداحافظی با نیروهای ارتشی مستقر روی ارتفاع از خط خودی عبور کرده بر جاده ای شنی که سمت چپ آن خاکریزیست ( ترکش گیر) و بعد پرتگاهی عمیق و سمت راست سخره و ارتفاعی بلند، رو به قرص کامل ماه که کماکان انوار نورانیش را بر صورت بچه ها میتاتاباند و در سکوتی سنگین روبه جلو در حرکت است در میانه های راه به جمعی از بچه های بسیجی میرسیم که پیکرهای مطهرشان پاره پاره بر خاک افتاده کمی توقف میکنیم ، یکی میگوید اینها اجساد عراقیند ولی در زیر نور کم رنگ ماه دقت که میکنیم چفیه های گردن و صورت و محاسن خون آلودشان نشان از بی نشانی شهدای بسیجی دارد و خودیند . پس از چند دقیقه ای توقف ستون نیروها بر جاده شنی براه می افتد . بر دامنه ارتفاعی بلند در فاصله یکی دو کیلومتر که گاه در زیر نور منورها نمایان میشود درگیری شدید است و تیربارچی و کمین عراقی دامنه ارتفاع و مقابلش را با تیرهای رسام (آتشی) به آتش کشیده ستون گردان بصورت افقی و تقریبا در بهلوی کمین قرار دارد ولی فاصله دور است گروهان یک هستیم و نوک ستون به علی محمد فرمانده گروهان که بیسیم چیش هستم میگویم میسود کمی رو به بالا رفته و از پشت به کمین که در دامنه ارتفاع است نزدیک شد و او زیر نور کم رنگ ماه لبخندی میزند ،کمی جلوتر رفته و در عین غافلگیری از فاصله بیست یا سی متری زیر آتش تیربار کمین عراقی قرار میگیریم و در همان لحظه اول تعدادی از بچهه ها مجروح میشوند گردان در سینه خاکریز سمت چپ پهلو میگیرد و درگیری با چند کمین عراقی که کمتر از سی متر فاصله دارد آغاز میشود سمت راست سینه سنگی و صخره ای کوه است در چپ خاکریزی که به پرتگاه میرسد ،تیربارچی گروهان جلو آمده روی خاکریز تبادل آتش آغاز میشود چند آرپیجی شلیک میشود و کمین برای دقایقی خاموش میشود حرکت آغاز میشود ولی تیربار عراقی به گمانم جایگزینش میشود و آتش کمین مجدد روی بچه آغاز میشود و باز مجروحین >با دستور علی محمد شهید خنجری و علی امرایی (علاو) آرپیجی زن و کمکی گروهان از خاکریز جدا شده تا به آنسوی جاده شنی رفته و پشت به سینه سنگی کوه با تسلط بیشتری به کمین که در مقابل و مسلط به ستون نیروهاست شلیک کنند. به سرعت از خاکریز جدا شده و به وسط جاده شنی میرسند و نور قرص کامل ماه که در مقابلست آندو را در معرض دید کامل کمین قرار میدهد و عین فیلمها در زیر گرد و خاک تیربار عراقی گم میشوند، به آنسو که میرسند خنجری شهید میشود و علاو از ناحیه پا مجروح ،و او با پای مجروح و درد و آه ،چند آرپیجی شلیک میکند . ولی گویی کمین در سنگری بتونیست یا به قول خودمانی موقعیتش “کووس” است علاو آن رزمنده دلیر گردان محبین با تشرهای علی محمد هرچه آرپیجی همراه دارد بر سر کمینهای عراقی خالی میکند و افسوس که کاری نیست تیربارچی گروهان بی امان بر سر کمین آوار میشود و حتی تیربارچی را میکشد و دقایقی سکوتش همه را خوشحال میکند و آماده هجوم میشوم ولی باز جایگزینش از راه میرسد آمار مجروحین و شهدا هر لحظه بالا میرود گوشی بیسیم را به علیمحمد میدهم و او شرایط را به فرمانده و معاون گردان حاج مرادعلی و شهید فیروز انتقال میدهد .
    هجوم تیرهای تیربارگرینوف هر لحظه بیشتر و بیشتر میشود بدلیل فاصله نزدیک و نور ماه و تسلط کمین شرایط هر لحظه سخت تر در یک لحظه کمکم از ناحیه پای راست مجروح میشود بیسیم را بر زمین مینهم و چفیه ای از گردن پشت سری باز کرده و بر پای مجروحش میبندم ، و به عقب برده میشود ،و تبادل آتش بین ما و دو یاسه کمین سمج عراقی و نیروهایشان که حال تجمع کرده اند همچنان ادامه دارد علیمحمد هم بی امان آرپیجی شلیک میکند بیسیم را به پشت حمایل میکنم اسلحه ام با کلاش کرمعلی سلگی مو نمیزند و به اشتباه کلاش سلگی را بر میدارم که معترض میشود اسلحه را از میان خاکهای خاکریز پیدا میکنم وقتی بیسیم را حمایل میکنم گوشی بیسیم بین پشت و بیسیم گیر میکند با دست راست گوشی را میکشم و دستم رها شده در یک آن از ناحیه دست احساس برق گرفتگی میکنم تیری به دست اصابت کرده در آن تاریکی با لمس، سوراخهای انگشتان را چک میکنم و دستم را مچاله کرده و علیمحمد آنرا میپیچد و درگیری کمین و گردان کماکان ادامه دارد، ابراهیم حاتمی که پیک گردان است و در وسط ستون کمی عقبتر با فرماندهان گردان است جلو می آید و بیسیم را از من میگیرد علاو امرایی هم که از ناحیه پا مجروح شده آنسوی جاده است بنده خدا گیر افتاده بود و نه راه پیش داشت و نه راه پس . کمی عقب رفته به شهید فیروز و حاج مراعلی میرسم . نیروهای عراقی که در سمت راست و پهلوی ستون بالای ارتفاع و بالای سر مستقر ند برای به اشتباه انداختن و شناسایی ادامه ستون گردان و محل استقرارمان، جالبست که سوت میزنند و لحظه ای فیروز میخواهد پاسخ دهد که محمدی میگویند اینها عراقیند پاسخی نده . سردار شهید علی محمد کوشکی آن جلو هرچه تلاش کرد نشد که نشد خمپاره ای به زمین میخورد و کوشکی موج انفجار مختصری میگیرد نزد ما آمده و با مرادعلی و فیروز مشورتهای آخر را انجام میدهند فرماند لشگر تماس میگیرد و محمدی گزارش میدهد زمان به سرعت میگذرد و به صبح و روشنایی نزدیک میشویم مجروحین زیادند حاج نوری فرمانده لشگر دستورات لازم را میدهد…. طولانی شد ادامه بماند تا وقت دیگر .
    سوم یا چهارم بهمن ۱۳۶۵ شلمچه ساحل اروند صغیر و انتهای خاکریز ساحلی ، شهید مروت شهید علی محمد کوشکی و چند نفر از فرماندهان گردان کمیل، حجت و فیروز ( بیخبر از سرنوشت فیروز و دلخوش به مجروحیتش)شهید شده اند و علی محمد از تشیع جنازه میگوید و….
    شب آخر حضور در جزیره بوارین است گردان قهرمان محبین جایگزین گردان متلاشی شده کمیل که اکثر فرماندهان و نیروهایش شهید و زخمی شده اند میشود و آخرین دیدار سردار شهید مروت طرهانی ،دوربین مادون قرمز را میخواهد و بهانه می آورم ولی تقدیمش میکنم و در آغوشش گرفته خدا حافظی میکنیم گردان کمیل همان شب به خرمشهر و بیمارستان نیمه ویرانش میرسد و فردایش خبر شهادت آن دو سردار پر افتخار را می آورند محل شهادت دقیقا همان سنگر محل شهادت حجت و فیروز و همان شب اول استقرار …
    شادی ارواح پاک و مطهرشان فاتحه مع الصلوات

  27. با سلام به محضر دوستان ومحفل گرمشان
    تصاویر نورانی وبابرکت شهدای شهرمان را می بینیم سکوت شبمان می شکند .برای لحظاتی هرچند کوتاه وکم حالمان جور دیگری می شود .احساس کوچکی می کنیم انان کجا وما کجا یکی پرنده عرش و یکی چرنده ارض.
    انان چه کردند وما چه می کنیم
    باشد که یاد و خاطره شهدا ما را از سکوت وسکون نجات بدهند که همانا هر شهید چون چراغی بر سر راهمان می درخشد
    تشکرازکارکنان سایت وجناب بالنگ عزیزومجاهدعلم وعمل همسنگرقبلی شهدا وهمبستر فعلی عرفاجناب مهندس ن.ازادبخت

  28. یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است…
    این نوا چقدر آرامشمان میداد و وچه اندازه بودن آنها را بعد از شهادت برایمان باور مند میکرد که شهیدان مانده اند و این ما هستیم به قول شهید آوینی که رفته ایم .
    ضمن تشکر از سرویش شهدا به ویژه سعید عزیز!
    انسان این عکسها را که میبیند جز شرمنگی چیزی ندارد بگوید که آنها هرچه داشتند دادند و ما برای نداشته هایمان در این دنیاچه دست وپایی میزنیم و…
    ضمنا در تصویر پایانی شهیدان دیگری هم هستند:از چپ:شهید حمید رضا محمدی/شهید پرویز پرویزپورپشت سر شهید کوشکی/شهید آزاد قبادی/شهید سید مرتضی(قیصور) حسینی
    در تصویر ماقبل آخر هم سید مرتضی دیده می شود.زنده باشید

    • سلام آقای دکتر
      سپاسگذارم از حضورتون
      منتظر خاطرات و تصاویر شما از جبهه و شهدا هستیم

  29. سلام
    سلام بر شهیدان
    سلام بر سرور شهیدان عالم
    سلام بر پیروان راه شهدا
    سلام بر همرزمان شهدا
    سلام بر …

  30. با سلام و قدردانی از زحمات شما عزیزان در پاسداشت شهیدان و ایثارگران سرافرازمان، در عکس آخر نفر وسط با لباس سبز سپاه نشسته شهید بزرگوار سید مرتضی (سید قیصور) حسینی از سادات کرابدالانی می باشد. لطفأ اصلاح فرمایید.

  31. ازجناب اقای بالنگ که درراستای زنده نگهداشتن یادوخاطره شهدای گرانقدرفعالیت مینمایندسپاسگزارم
    عزیزان بیاییدباخودمان عهدببندیم که همیشه بیادشهدای عزیزمان باشیم وزیارت قبورشهداءرادربرنامه خودداشته باشیم
    هفته گذشته نایب الزیاره دوستان برمزارپاک شهدای شهرهای قروه وسریش ابادبودم
    یادوخاطره همه شهداءمخصوصاشهدای شهرمان گرامی باد

    • سپاس از حضورتون آقای امرایی
      اگر خاطرات و تصاویری از شهدای کوهدشت و از دوران دفاع مقدس دارید ممنون میشیم در اختیارمون بگذارید

  32. سلام . خدا قوت . واقعا شهدا آسمانی بودند واز میان ما رفتن . که مردم بادیدن چهره آنها بعد از اینکه ازجبهه های حق علیه باطل به مرخصی می آمدند . درکوچه .خیابان خوشحال . وشیفته آنان می شدند و گویا بخشی از روح خدادربین مردم بودند

  33. سلام برصداقت . پاکی

  34. در وصف شهیدان زبان توان گفتن و قلم توان نوشتن ندارد . فقط میگویم ، یاد دلاوریهایتان بخیر .

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.