تاریخ : پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
6

شهدای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ( کوهدشت )

  • کد خبر : 43295
  • 11 بهمن 1392 - 17:57

 مقام معظم رهبری : زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است .   شهید والامقام شیرمحمد محمدی پور زندگینامه شهید شیرمحمد محمدی پورشهید شیرمحمد محمدی پور در سال ۱۳۲۷ در روستای قبله طرهان از توابع کوهدشت دیده به جهان گشود وی به امور کشاورزی اهتمام می نمود . در سال ۱۳۵۳ […]

 مقام معظم رهبری : زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است .

 

شیرمحمد محمدی

شهید والامقام شیرمحمد محمدی پور

زندگینامه شهید شیرمحمد محمدی پور
شهید شیرمحمد محمدی پور در سال ۱۳۲۷ در روستای قبله طرهان از توابع کوهدشت دیده به جهان گشود وی به امور کشاورزی اهتمام می نمود . در سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر و دختر است ایشان دارای روحیه ضد سلطنتی بوده اند که تنفر و انزجار وی نسبت به شیوه حکومت پهلوی هیچگاه قابل کتمان نیست وی در سرانجام راه صیانت و مجاهدت از ارزشهای والای اسلامی به تاریخ ۱۳۵۷/۹/۲۳ شربت شهادت را نوشید و در جوار ائمه هدی (ع) ماَوا گزید.
روحش شاد و یادش مستدام باد
شهید محمدی پور علاقه ای شگرف به تعبد خداوند متعال و اقامه نماز و اجرای فرائض دینی بخصوص روزه و دعا داشتند مهمترین فعالیتهای اجتماعی شهید آگاه کردن کشاورزان نسبت به مسائل مبارزات بود و شرکت ایشان در تمامی تظاهرات ستم شاهی از نمودهای فعالیت سیاسی نامبرده به شمار می آمد. شهید محمدپور به واسطه عدم برخورداری از سواد خواندن و نوشتن قادر به انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری ویژه ای نبود لیکن بصیرت و شناخت و آگاهی خاص ایشان نسبت به نهضت حضرت امام رحمه الله علیه موجب بیداری اطرافیان شهید می شد.
شهامت و بردباری از برجسته ترین خصوصیات اخلاقی شهید به شمار می آمد بگونه ای که با وجود جو رعب آمیز و خفقان سیاسی ایشان از بازگو کردن حقایق نهضت امام (ره) دریغ نمی نمود و در هر فرصت مناسبی بدون در نظر گرفتن مصالح شخصی به بیان حقایق می پرداخت
در یکی از روزهای عزاداری سید الشهداء با عده ای از حامیان امام (ره) با چماق داران رژیم ستم شاهی درگیر شدند و قلت آنان و کثرت چماق داران ذهن هر بیننده ای را به حماسه عاشورای حسینی (ع) راهنما می شد و مظلومیت حسین (ع) پس از توالی قرن های بسیار در آن درگیری نمایان بود.

 

اکبرسهم الدینی

شهید والامقام اکبر سهم الدینی

زندگی نامه شهید اکبر سهم الدینی

وی در سال ۱۳۳۰ در یک خانه مذهبی به دنیا آمد. او و برادرش عزیزاله را در یک زمان با هم به سربازی بردند . بعد از خدمت سربازی ازدواج کرد که ثمره ان دو فرزند پسر بود . پس از مدتی به استخدام کارخانه بنام جهان صنعت در امد . در همان کارخانه اقدام به ساخت یک اسلحه می کند مسئولین از این موضوع اطلاع پیدا می کنند و او را از کار بر کنار می کنند و حقوق او را پرداخت نمی کنند . پس از اخراج به شغل بنایی پرداخت و در شهرک مدرس تهران برای خود خانه ای ساخت . او جهت دیدن خانواده اش از تهران به کوهدشت می آید و با ماندن حدود دو ماه در کوهدشت یک واحد ساختمان نیز برای خانواده اش ساخت و همه را خوشحال کرد .وی از نظر اخلاق بسیار مهربان بود و همیشه سعی داشت همه را از خود راضی کند . در اوایل انقلاب یک روز او و برادرش به بهشت زهرای تهران می روند و در آنجا جسد چند شهید را که در زندان های رژیم به سختی شکنجه شده بودند را مشاهده می کنند و از آن زمان به مبارزه علنی با رژیم پهلوی پرداختند که سر انجام در تاریخ ۱۳۵۷/۱۰/۱۱ در یک تظاهرات شدید علیه رژیم طاغوتی در کوهدشت به دست مامورین جنایکار پهلوی شربت شهادت را نوشید .

 

شهید بگمراد کسمرادی

شهید والامقام بگمراد کسمرادی

زندگینامه شهید بگمراد کسمرادی

در سال ۱۳۴۳ متولد شد و زادگاه ایشان در محل سرکوه همیان می باشد و در روستای مزبور به سن بلوغ رسید مدتی به نگهداری گوسفندان پرداخت و از این به بعد با پدرش به ادامه زندگی پرداخت و چون پدر وی توانایی زندگی نداشت با ایشان به مشورت پرداخت و او را راضی نمود تا اینکه مقداری از گوسفندانی که داشتند بفروشند و در نزدیک شهر سکونت نمایند تا اینکه پدر و مادر مهربان و بقیه خواهران و برادر ۵ ساله ای که داشت در شهر زندگی کنند و تا نزدیک اجتماع و مسجد بشوند و به عبادت خداوند بپردازند و بجا آورند و مقدار پولی که دارائی آنها بود جمع آوری کردند و یک قطعه زمین ساختمانی خریداری نمودند و یک سال در شهر کوهدشت کرایه نشین بودیم ایشان با دست مزد کارگری مقداری پول جمع کرد به ساختن تعدادی اطاق گلین پرداخت و بعد از آن چندی نگذشت در زمان خلافت نظام استبدادی شاه معدوم که موج انفجار ملت عظیم ایران به رهبری ابر مرد جهان خمینی کبیر و روحانیت اصیل ادامه پیدا کرد و در آغاز نهضت و مبارزه و تظاهرات بر علیه نظام سلطنتی و دست نشانده ابرقدرتها ادامه پیدا کرد و در آن روز به درجه رفیع شهادت نائل بشود و از اوائل تظاهرات تمام وجودش به کارگران و پخش کردن تصویر امام و تبلیغات اسلام کوتاهی ننمود و در روز ۵۷/۱۰/۱۱ بدست دژخیمان طاغوتی به شهادت رسید و در آن روزیکه شهید شد و در موقع فجر سپیده دم لباس های خود را جمع نمود و گفتم پسرم چه خبرست و گفت پدر می خواهم به حمام بروم و خودمان حمام نداریم و برم حمام تا اینکه بعدازظهر چون راهپیمائی می باشد پاک باشم و بلکه خداوند بخواهد پسر ناقابلت در راه اسلام شهید بشود و از شما بپذیرد و اگر که شهید نشدم بدان که خداوند نمی خواهد ولیکن پدر هیچ ناراحت نباشید و چون آدم یک روز بدنیا می آید و یک روز دیگر بسوی آخرت هجرت می کند و ایشان از روزیکه به سن بلوغ رسید به نماز و عبادت خداوند پرداخت و ما که پدر و مادر ایشان بودیم از ماها دلجوئی بعمل می آورد امر به معروف و نهی از منکر می کرد و یا اینکه کسی به مخالفت رهبر و روحانیت بحث می کرد به دشمنی بر می خواست

 

شهید سیدمرادعلی حسینی

شهید والامقام شهید سیدمرادعلی حسینی

زندگینامه شهید سید مرادعلی حسینی

شهید سید مرادعلی حسینی در سال ۱۳۴۶ بدنیا آمد در دوران کوچکی که یک سال از عمرش نگذشته بود پدرش را از دست داد و تحت تکفل عمو و مادرش زندگی می کرد وی در شهر نورآباد در خانواده ای بسیار فقیر و ضعیف زندگی خود را به سختی  بسیار به سر می برد تا اینکه دوران تحصیل فرا رسید.شهید سیدمرادعلی حسینی در سال ۱۳۵۲ مشغول به تحصیل سال اول ابتدائی شد.و با رنج و مشقت دوران ابتدائی را پشت سر گذاشت تا اینکه به سال پنجم رسید و در این سال یعنی ۵۷-۵۶ بود که مبارزه بر علیه شاه خائن آغاز شد و این بود که مدارس را تعطیل می کردند و دانش آموزان همراه با ملت قهرمان  به تظاهرات و راهپیمائی می پرداختند. وی نیز چون عاشق امام خمینی این ابر مرد زمان بود و چون معنی اصلی اسلام را فهمیده بود و چون از ظلمهای شاه ظالم آگاهی داشت دیگر طاقت درس خواندن و رفتن به کلاس را نداشت همراه با امت شهید پرور تظاهرات خیابانی را شروع کرده بودند و چون چند بانک و چند مغازه را به آتش کشیده بودند ساواکی های از خدا بی خبر از این عمل آگاهی پیدا کرده بودند و به دستور فرمانده کثیف ژاندارمری کوهدشت با اسلحه گرم وارد عمل شده بوند و چند تن را به شهادت رسانده بودند و چند تن دیگر را زخمی کرده بودند و شهید مرادعلی حسینی که از جلوی صف به جلو حرکت می کرد و در حالی که دو تکه سنگ در دست داشت یکی از سنگها را به طرف فرمانده پرتاب کرده و سرفرمانده را زخمی کرده بودند و وی  با تفنگ ژ_۳ مورد اصابت قرارمی دهد و یک فشنگ به سرش می زند و در همان حال به لقاءالله پیوست و به شهادت رسید و راه را برای ما هموار ساخت.

 

عبدالله شهبازی

شهید والامقام عبدالله شهبازی

زندگی نامه شهید عبدالله شهبازی

دانش آموز شهید عبداله شهبازی فرزند نریمان به تاریخ ۱۳۴۳/۲/۱ در روستای بره خیره از توابع شهرستان کوهدشت دیده به جهان گشود.تحصیلات ابتدایی خود را در همان وادی گذرانده و جهت تکمیل تحصیلات خود به کرمانشاه عزیمت نمود و در آنجا به فراگیری علم و دانش در مقطع راهنمایی و دبیرستان پرداخت که در همین هنگام با نهضت امام خمینی (ره) آشنا شد و بیشتر فعالیت خود را روی محور مبارزه با رژیم منحوس پهلوی متمرکز نمود و به تکثیر و توزیع اعلامیه ها و انجام فعالیتهای انقلابی پرداخت . وی در بیشتر تظاهرات های انقلابی شرکت فعال داشت تا سرانجام به تاریخ ۱۳۵۷/۸/۱۲ توسط عمال رژیم ستم شاهی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای کوهدشت به خاک سپرده شده است.

از بارزترین خصوصیات اخلاقی این شهید گرانقدر فروتنی و کمک به محرومین بود و اقامه نماز از مهمترین اعمال وی بشمار می رفت و اکثر اوقات با استفاده از قرآن جیبی خود در حال تلاوت قرآن بود و هیچگاه روزه خود را فراموش نمی کرد.انتقال اعلامیه های حضرت امام (ره) از کرمانشاه به شهرستان کوهدشت و روستای بره خیره و تشویق مردم جهت شرکت در تظاهرات از فعالیتهای سیاسی وی بود.

 

آدرس وبلاگ ” شهدای پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان کوهدشت ” با مدیریت آقای امیرهوشنگ رشیدیان

http://shenko.blogfa.com/

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=43295

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 33در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳۳
  1. یاد وخاطره همه شهدای گلگون کفن انقلاب گرامی باد .
    روز ۱۳۵۷/۸/۱۲ در میدان کنونی امام خمینی(ره) در گیری شدید میان راهپیمایی کنندگان ونیروهای ژاندرمری کوهدشت رخ داد آنچه که بنده بیاد دارم سهید والامقام سید مراد علی حسینی در همین میدان جلوی منزل ما گلوله به صورت مبارکشان اصابت کرده بود . ما هم در آن ایام پنجه خود را در خون شهدا می ردیم وپنجه خونین را بر روی کاغذ سفید رده وبه عنوان یادگاری از شهید نگه می داشتیم .
    در سی وپنجمین سالروز پیروزی انقلاب یاد و خاطره آن عزیزان را گرامی می داریم .

    • ای کاش مکان شهادت انها را هم واضح تر می نوشتی مثلا در چه خیابانی

      • سلام آقای بازوند دوراهی. شهید عبداله شهبازی در خیابان شهدا و ۵۰ – ۶۰ متر پایین تر از میدان شهدا روبروی کوچه حاج عالی خان سپهوند. روبروی بانک تجارت قدیم و کوچه حاج غلامعلی سهرابی شهید شدند دقیق یادمه که آقای عزیز شمسی (از بختیاری های خوب مقیم کوهدشت و معلم ورزش) کف دو دستش رو به خون شهید متبرک کرده و بصورتش مالیده و غریو و فریاد مرگ بر شاه بسیار رسا تر شده و کسانی که تا آن زمان تماشاچی بودند به تظاهرات پیوسته و شعار دادند. امروز که این کامنت رو میزارم یاد کلام نورانی امام راحل عظیم الشأن افتادم که فرمود: بکشید ملت ما بیدارتر میشود. روح شهدایمان با اولیاءالله محشور باد.

  2. خداوند روح تمامی شهدای انقلاب اسلامی را شاد بفرمایید و راهشان پر رهرو .
    هنگامی که شهید شهبازی به شهادت رسیدند حقیر در نزدیکی او بودم . که مظلومانه به شهادت رسید.
    روحش شاد.

  3. شما شهدا شکوفه های بودید,که هنگام غنچه بودن دوست داشتنی . و موقع گل کردن عشق ورزیدنی . ودر وقت باز شدن پرستیدنی هستید . ای گلهای زیبای خلقت .هر آنچه تنفس آزادانه میکشیم از برکت پرواز شماهاست. ما را به نگاهی میهمان خوان نعمت خود کنید…

  4. السلام علیک یا اباعبدالله و السلام علی الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (ع)
    ما چون زمان جبهه و جنگ توانایی رفتن به جبهه را بدلیل کم بودن سن نداشتیم و بنابراین این افتخار نصیب ما نشده الان با ذکر این رشادت ها و پایمردی ها ما را در جریان قرار می دهید که خداوند به شما اجر عظیم بدهد انشاء الله
    اما اگه ممکن هست علاوه بر نصب عکس شهدای گرانقدر از زبان همرزمان آنها در باره نحوه ی شهادتشان و در باره عملیات های مقدس توضیحاتی بدهید و خاطراتی را ذکر نمایید . بسیار ممنون
    جناب بالنگ عزیز هرچند خدمتتان نرسیده ام اما گجرتم

  5. سلام بر شهیدان بویژه آنانیکه در اوج ظلمت شاهنشاهی راه روشنی و سعادت رو هم خود خوب تشخیص داده و هم به نسل عصر خود نشان دادند.
    همانهاییکه با همه وجودشان ثابت کردند که با دست خالی میشود بر رژیم تا بن دندان مسلح طاغوت زمان پیروز شد. ثابت کردند که
    <>.
    درود بر آنانیکه امام خویش را تنها نگذاشته و با تمام وجود از خط سرخ شهادت حمایت کردند.
    یادم هست شهید عبدالله شهبازی (عکس آخری) برای خرید عروسی خواهرش از کشماهر آمده و در حالیکه خانواده اش مشغول خرید بودند، ایشان با توجه به علاقه وافرش به اسلام، وارد سیل تظاهرات مردم شده و با شعار دادن به یاری جریان حق آمده و نهایتأ هم در خیابان شهدای کوهدشت با تیر مستقیم مأمورین ژاندارمری سابق به جمجمه مبارکش به ملکوت اعلاء پیوسته و آنطور که یادم مونده اولین شهید تظاهرات در کوهدشت بود.
    روحشان شاد و راحشان مستدام باد.
    بار الها سرانجام ما را آنچنان ختم بخیر بگردان که شرمنده این بزگواران نباشیم. آمین یا رب العالمین
    آقای بالنگ خدا وکیلی زحمات شما را نمیدانم با چه زبانی جبران کنم، فقط میگویم خداوند تعالی شما را عاقبت بخیر فرماید.

  6. شهادت باغی است که هر کس نمی تواند با غبانش باشد
    روحشان شاد ویادشان گرامی

  7. سلام بر شهدا

    دلم تنگ شد از چند جهت

    حال و هوای الان با آن زمان خیلی فاصله گرفته است. کو برادر برادر گفتن ها ؟
    کو آن همه ایثارها؟
    جان بر کف بودند از حقوق و مزایا نبود خبری
    آرزوهایشان خدایی بود
    گفتارشان نورانی بود
    هدفشان آرمانی بود
    دعای کمیل و …کو
    و…

    چه زیبا فرموده اند امام سجاد(ع)

    بارالها! مادام که عمر من در اطاعت تو صرف گردد مرا زنده دار، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود
    پیش از آن که گرفتار خشم و غضب تو گردم، جانم را بستان

    • سلام حاج آقا
      سپاس از حضورتون
      انشاالله که شرمنده شهدا نشیم

  8. با تقدیم سلام برشهدای عزیز شهرمان بویژه شهدای انقلاب
    از آقا سعید بالنگ و آقا امیر هوشنگ رشیدی این نوجوان بلند همّت متشکریم
    یادداشت جدید وبلاگ : میعــــــاد ۹۲ ” خاطره ای از ورود امام خمینی و ایام الله دهه فجر”
    http://miaad92.blogfa.com

  9. سلام آقا سعید

    الحق و الانصاف نام سعید با سمت شهداییت تناسب دارد .

    برادر عزیزم !

    گر مقدورت هست و صلاح می دانی بیش از این ویژگی های برجسته هرشهیدی را به صورت بسیار مختصر و درقالب نکاتی بیان کن .
    به یقین باید وقت بگذاری با خانواده های شهدا مصاحبه کنی و با همرزم شهدا اشنا باشی و از آنها کمک بگیری .

    سعید جان از ادرات گرفته تا مدرسه و خیابان ها و تا … به عطر فضائل اخلاقی شهدا نیازمندمند .
    البته صرف یاد شهدا نیز دلهایی را نورانی می کند ولی به جان گلرخانم نیاز جامعه بیش از یاد شهداست مرام شهدا باید زنده شود .بازنده آن است از مرام و خط نورانی شهدا جدا شود .

    سالم باشید و با نشاط

    • سلام حاج آقا
      منون از لطف شما
      چشم انشاالله در مطالب آینده حتما درج خواهد شد
      موفق باشید

  10. زیبایی رمز ماندگاریست و سادگی رمز زیبایی …
    شهدا چه ساده و زیبا بودند !
    باسلام خدمت دوستانم آقا سعید و آقا امیر هوشنگ ، خدا قوت.
    http://kanoonsobhan.ir/

  11. سلام،تشکر از آقا سعید عزیز ویاد شهدای گرانسنگ انقلاب اسلامی گرامی باد .خاطره جالبی رو در خصوص شهید سهم الدینی ومالیدن خون این شهید به صورتم را قبلا عرض کردم که بسیار مهم بود برای خودم.خیلی مسائل خودم رو مدیون این حادثه میدانم.انشاالله شفاعتمان کنند

  12. یادت به خیر زندگی
    روزی که عبدلله شهبازی به شهادت رسید من در آن تظاهرات شرکت داشتم. من دانش آموز سال دوم راهنمایی بودم شهید شهبازی به گمانم سوم راهنمایی بودند از یک مدرسه بودیم؛ مدرسه ی محمد معین که بعدها محمد مصدق و سپس نواب صفوی شد. نمیدانم نام بعدی اش چه خواهد بود.
    پس از حمله ی تظاهرکنندگان، نیروهای ژاندارمری شلیک کردند. شهبازی شهید شد. خیلی کوچک بودم، قدم نمی رسید ببینم جلوترها چی شد. اما سنگهایی که به طرف نیروهای ژاندارمری پرتاب میکردم دقیقاً به وسط جمعیت تظاهرکننده احتمالا بر فرق شان فرود می آمد. جمعیت عقب نشینی کرد فشار جمعیت نزدیک بود لهم کند. درخت تنومندی کنار پیاده رو دو سه متر جلوتر بود با موج جمعیت خود را به طرف درخت هدایت کردم. و پشت درخت قرار گرفتم وگرنه له میشدم. پس از آن به طرف دادگاه در خیابان دادگاه قدیم، حرکت کردیم. جوانها قبل از ما رسیده بودند. وقتی ما رسیدیم، وسایل دادگاه را در آتشی که روشن کرده بودند می انداختند.
    پس از آن، دوباره فرار کردیم به منطقه تازه آباد. چند نفر دانش آموز راهنمایی تا عصر در همان سمت شهر ماندیم، گرچه احتمالا ژاندارمری با توجه به سن مان توجهی به ما نمیکرد ولی جرات نکردیم به این سمت شهر که محل سکونت مان بود برگردیم می ترسیدیم ژاندارمری دستگیرمان کند. . نمیدانم همان روز بود یا روز دیگر که اداره ی دارایی را در خیابان دارایی آتش زدند.

    • با سلام وتشکر از آقای گراوند
      چقدر خوب است همه دوستان و همشهریان گرامی دست به کار شده و خاطراتشان را از آن ایام و سال های بعدش
      یعنی دوران دفاع مقدس (که همه بدان سخت محتاجیم ) را بیان نموده یا بنگارند .

    • سلام بر آقای سعید گراوند.
      یادم میاد وقتی دادگاه کوهدشت رو آتش زدند کسی که سابقه بدی داشت و البته سواد هم نداشت، دسته دسته کاغذها رو می آورد وسط آتش و می سوزاند. بهش گفتم فلانی اینها مهم نیست خودتو اذیت نکن! گفت: نه شاید این همون سابقه بد من باشد!! بزرا همو بسوزونم!

  13. سام اقا سعید ممنونم از لطقتون انشاالله همواره در مراحل زندگی موفق باشید ودر نهایت درود بر شهدای پیروزی انقلاب خدانگهدار.

  14. سلام عالی بود تشکر از شما جناب اقای بالنگ ورشیدی///

  15. از زحمات جناب بالنگ سپاسگزارم

    • درود بر روح بزرگ شهیدان والامقام کسمرادی
      سپاس از حضورتون

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.