تاریخ : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
7

قرارداد اجتماعی !

  • کد خبر : 4343
  • 16 اردیبهشت 1391 - 14:11

امین گراوندی : قرارداد اجتماعی ! چکیده: دولت مشروعیت خود را از کجا به دست آورد؟ در پاسخ به این پرسش دید گاه های مختلفی ارایه گردیده است که مهم ترین آن چهار نظریه نظریه ذیل می باشد: الف. نظریه الهی: این نظریه مبنای مشروعیت دولت را الهی می داند وباورمند است که دولت آفریده […]

امین گراوندی :

قرارداد اجتماعی !

چکیده:

دولت مشروعیت خود را از کجا به دست آورد؟ در پاسخ به این پرسش دید گاه های مختلفی ارایه گردیده است که مهم ترین آن چهار نظریه نظریه ذیل می باشد:

الف. نظریه الهی: این نظریه مبنای مشروعیت دولت را الهی می داند وباورمند است که دولت آفریده خداوند و پادشاه نایب وی می باشد واطاعت از پادشاه اطاعت از خداوند است.

ب. نظریه طبیعی:در این نظریه دولت محصول امر طبیعی می باشد.

ج. نظریه کمال خواهانه: دراین دیدگاه تنها کسانی که از تخصص و شایستگی برخوردارند مستحق حکومت می باشند.(فیلسوف شاه)

د. قرارداد اجتماعی: دولت در این دیدگاه براساس “قرارداد اجتماعی” شکل می گیرد. قرارداد اجتماعی  تفسیر های گوناگونی را در پی داشته است. هابز عقیده دارد که قرارداد اجتماعی نتیجه رفتار افراد بهمدیگر است و لاک آن را پیمان میان افراد ودولت می شمارد ولی روسو برای آن دو مرحله قایل است: در مرحله نخست پیمان میان افراد و درمرحله دوم میان افراد و دولت به وجود می آید. قرارداد اجتماعی روسو ریشه در نظریه انسان شناسی او دارد. روسو برای انسان دو وضع را ذکر می کند: یکی وضع طبیعی ودیگری وضع مدنی.  درنظریه روسو انسان ها براثر اتفاق باهم برخورد می کنند وخانواده را شکل می دهند. خانواده مدل نخستین جامعه به حساب می آید. در این مرحله، انسان به فایده های زندگی مشترک پی می برد. از سوی دیگر چون انسان خویشتن خواه است و به سود مندی خود فکر می کند در صدد می براید تا بهره های بیشتری را ببرد. اینجاست که تقسیم کار ومالکیت خصوصی شکل می گیرد. مالکیت خصوصی وتقسیم کار درهمسویی با خویشتن خواهی انسان، سبب سلطه بعضی را بربعضی فراهم می سازد. در نتیجه حکومت به وجود می آید و قرارداد  اجتماعی را ثمر می بخشد.

مقدمه

جامعه برپایه قراداد اجتماعی بنیاد نهاده شده است. این نظر ژان ژاک روسو است. تنها نه او بلکه تمام اصحاب قرارداد اجتماعی  مثل هابز و لاک  براین باور می باشند. آن چه روسو را از دیگر اصحاب قرارداد، جدا ومتمایز می سازد، تفسیری است که او از قرارداد اجتماعی ارایه داده است. او قرارداد اجتماعی را با اراده عمومی تفسیر می کند و عقیده دارد که این قرارداد بین افراد ( چنانچه هابز می گوید) یا افراد ودولت ( چنانچه لاک می گوید) شکل نمی گیرد بلکه طی دو مرحله به وجود می آید. در مرحله نخست میان افراد ودر مرحله بعدی میان افراد ودولت شکل می گیرد و در کل براراده عمومی استوار می باشد.روسو برای استحکام نظریه خویش به انسان شناسی رجوع می کند وقانون واخلاق را برهمین مبنا اعتبار می بخشد. کتاب “قرارداد اجتماعی” روسو طی سال های متمادی مورد استمساک بسیاری از محققین بوده واکنون نیز از اعتبار خاصی برخوردار می باشد. تعدادی از نویسندگان و اندیشمندان پیرامون این کتاب شرح و تفسیر هایی  را نگاشته اند و به توضیح قرارداد اجتماعی روسو پرداخته اند.از این رو نگارنده این متن نیز با توجه به اهمیت موضوع، آن را در مزاق طبع خویش یافته در این نبشته سعی می ورزد تا قرارداد اجتماعی روسو را براساس روش مقایسه ای شرح دهد.

 

مفهوم شناسی

 

وضع طبیعی:

“وضع طبیعی” اصطلاحی است که دوره قبل ازوضع مدنی اطلاق می گردد. وضع طبیعی از نظر هابز، وضع سوء ظن، رقابت برای به دست آوردن قدرت و ترس از مرگ ِغیر طبیعی  است. وضعی است که برای انسان آرامش وامنیت وجود ندارد. به نظر روسو وضع طبیعی وضعیتی است که میان عقل و وجدان انسان در آن وضیعت هماهنگی برقرار می باشد.

وضع مدنی:

وضع مدنی به شرایطی گفته می شود که نظم مشترک، به وجود آمده ودولت ساخته شده باشد.

قرارداد اجتماعی:

“قرارداد اجتماعی جامعه ای را توصیف می کند که باید به آن برسیم.”

(پولادی کمال: تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ازماکیاول تا مارکس، چاپ چهارم، انتشارات مرکز،  تهران۱۳۸۶

ص ۱۱۱)

اراده عمومی:

” اراده عمومی یک واقعیتی هنجاری و اخلاقی است که در قلبهای شهروندان وجود دارد.” (نوت درس)

به تعبیر دیگر اراده عمومی اراده جمع شهروندانی است که منافع خصوص خود را اراده نمی کنند بلکه منافع وخیر عمومی را اراده می کنند.”

(همان؛ ص ۱۱۵ )

بعضی اراده عمومی را به عقل جمعی تعبیر کرده اند.” عقل جمعی مرکب  از بهترین اراده تمام شهروندان است که بهترین منافع جمع یا دولت را اراده می  کنند.”

( همان؛ ص ۱۱۵)

***

 

تعریف قرارداد اجتماعی

برای این که نظریه قرارداد اجتماعی برای ما روشن شودلازم است نیم نگاهی داشته باشیم به چهارنظریه ای که مبنای مشروعیت نظام سیاسی به حساب می آیند .  این نظریه ها عبارتند از:

یک. نظریه فرمان روایی الهی:

این نظریه معتقد است که تنها خداوند حق حاکمیت در جامعه را دارد ودولت آفریده خداست.پادشاه نایب ونماینده خداوند می باشد. مردم باید از فرمان او که فرمان خداوند است اطاعت نمایند. مخالفت با فرمان شاه درحقیقت مخالفت با اراده الهی است ونوعی گناه به حساب می آید.آیین مسحیت و آموزه های عهد عتیق وجدید و فرقهپروتستان مؤید این نظریه می باشند.

دو. نظریه فرودستی طبیعی:

طرفداران این نظریه براین باورند که همانگونه که انسان برحیوان تسلط دارد ومی تواند آن را در تملک خود در آورد، انسان ها نیز می توانند همدیگر را به بردگی بگیرند. برخی انسان ها به صورت طبیعی بردیگر انسانان مسلطند.فرمانروایی وفرمانبری جزء قانون طبیعت به شمار می آید.

سه. نظریه کمال خواهانه:

افلاطون که بنیان گذار این نظریه می باشد معتقد است؛ هرکس که دارای دانش وتخصص باشد می تواند بردیگری فرمان براند مانند فرمان روایی والدین برکودک و طبیب بر مریض. افلاطون در کتاب جمهوری، جامعه رامتشکل از سه نیروی عقل( حاکمان)، غضب( جنگجویان) و شهوت(اراده) می داند. وحق حاکمیت را به کسانی تخصیص می دهد  که از تخصص بیشتر برخوردار باشند.

چهار. نظریه قرارداد اجتماعی:

مطابق این نظریه فرمانروایی باید مبتنی بررضایت مردم باشد ودولت یک پدیده مصنوعی است که  برمبنای قرارداد انسان ها به وجود می آید. به عبارت دیگر زمانی یک دولت مشروعیت خود را به دست می آورد که مردم تحت حاکمیت دولت، از حکومت خود رضایت داشته باشند و برقوانینی که دولت مجری آن ها می باشد رای داده باشند.

نظریه قرداد اجتماعی دارای تفسیر های گوناگون ومتفاوتی می باشد که  مهم ترین تفسیر ها از سوی سه متفکر بزرگ به نام هام توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو  ارایه شده است.

 

پیشینه

ریشه این نظریه به یونان وروم باستان(افلاطون و لوکرسیوس)  برمی گردد. افلاطون در کتاب جمهوری درباره قرارداد اجتماعی از قول  “گلاوکون”  می نویسد:

 “مردم به این نتیجه می رسند که اگر پیمانی ببندند که نه جور کنند ونه جور ببینند اموراتشان بهتر پیش خواهد رفت. برای همین مردم کم کم به قانونگذاری و بستن میثاق با یکدیگرروی می آورند.”

(دیهمی خشایار: فرهنگ اندیشه های سیاسی، چاپ اول، نشر نی، تهران ۱۳۸۵ )

درکریتون افلاطون نیز ، سقراط از یک کار متداول سخن به میان می آورد که ارتباط محکمی با قرارداد پیدا می کند.

اشارهدیگری به قرارداد را می توان در نوشته های سوفسطاییان، مکتب دیوجانس کلبی، اپیکور، گزنفون و نوشته های رومی قرن چهار به دست آورد.

درقرون وسطی نیز اشاراتی نسبت به قرارداد وجود دارد .در نوشته های نویسندگان قرون وسطی دولت نتیجه گنهکاری ومجازات خلق درنظر گرفته شده است. پادشاه کسی است که از سوی خداوند مأمور به مجازات مردم می باشد. در ” قانون پادشاهی” نصیحت درحد وسیع آمده بود. باور به تکلیف متقابل میان پادشاه و مردم درسوگند تاجگذاری به صورت مصرح بیان شده بود.

باظهور نظریه “حق اللهی” اعتقاد به قرارداد صورت جدیدی یافت.دیگر این مردم بودند که باید اطاعت کنند. تکالیف ناشی از “پیمان” مطرح نبود. درقرن ۱۴ و ۱۵ منشأ دولت را در قرارداد ” فرمان برداری” می دانستند.  باشکل گرفتن جنبش”اصلاحات دینی” قراداد اجتماعی صورتبندی جدیدی پیداکرد.دیگر مردم جرئت یافتند تا در مقابل شاه به استدلال برخیزند. این کار با تلفیقی میان قانون طبیعی و قرارداد اجتماعی به وجود آمد.

بعداز آن ریچارد هوگر(۱۵۵۲ – ۱۶۰۰) نظریه قرارداد اجتماعی را در انگلستان رواج داد.

در قرن هفدهم آلتوسیوس وگروتیوس با نوشتن مقالات متعددی در زمینه قرارداد اجتماعی فصل تازه ای را به وجود آوردند. این گروه باطرح ” تزصعودیِ” حکومت در برابر “تزنزولی” براقتدار نظریه قرارداد افزودند . این تز اعتقاد دارد که فرمانروایی چیزی است که جامعه به حکومت تفویض می کند  یعنی فرمانبران به فرمان روایان اعطامی نمایند.

در دوره انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) نظریه قرارداد اجتماعی نقش مهمی را در پیروزی تجدد طلبان ایفا نمود.هابز، لاک وروسو از مشهور ترین نظریه پردازان قرارداد اجتماعی در این دوره اند. بسط و توسعه این نظریه موجب شده است که برخی از دانشمندان، این دوره تاریخی را عصر قرارداد اجتماعی بنامند.

روسو زنجیره نظریه پردازان قرارداد اجتماعی پایان بخشید ودرقرن نزدهم قرارداد اجتماعی اهمیت خود را از دست داد.

 

دیدگاه های مختلف راجع به قرارداد اجتماعی

چنان چه اشاره شد از قرارداد اجتماعی تفسیر های گوناگونی صورت گرفته است. برای این که قرارداد اجتماعی مورد نظر روسو را مورد مطالعه قراردهیم لازم است نظریات دیگراندیشمندان را نیز دراین ارتباط بیان کنیم تاتفاوت های آن ها برای ما  روشن گردد. از این رو هابز ولاک را به عنوان بزرگترین نظریه پردازان قرارداد اجتماعی مطالعه می نماییم:

الف. قرارداد اجتماعی از دیدگاه هابز:

قرارداد اجتماعی در نظرهابز پایه اساسی تشکیل یک نظام سیاسی(دولت) به شمار می رود. منظور از قرارداد اجتماعی در نظر هابز این است که هر فرد بادیگری پیمان می بندد که” حق حکومت برخود را به یک فرد یا یک مجمع بسپارد واوار مجاز دارد که داوری در باره امنیت افراد را انجام دهد. با این پیمان افراد حقوق خود را درباره حفظ امنیت خویش به شخص یا هیأت ثالث انتقال می دهند.”

(پولادی کمال: تاریخ اندیشه سیاسی درغرب؛ ص ۴۲ )

نظریه هابز در قرارداد اجتماعی ازانسان شناسی وی نشأت می گیرد. او در مورد انسان براین باور است که انسان موجود اجتماعی نیست که براثر طبیعت خود اجتماعی آفریده شده باشدبلکه نیاز به حفظ زندگی ورسیدن به زندگی راحت وصلح وامنیت، او را وادار ساخته تا تن به زندگی جمعی بدهد. انسان ها چون ذاتاً قدرت طلب اند ومیل به علم، ثروت ومقام دارند لذا تلاش می کنند تا زندگی با دیگران را انتخاب کنند. در نظر هابز انسان دارای دو وضع (طبیعی ومدنی) می باشد. در وضع طبیعی-که هنوز پا به مرحله دولت نگذاشته- در حالت نزاع به سر می برد واز آرامش برخوردار نمی باشد. هرکس می خواهد مطابق میل خود رفتار نماید. هیچ مانعی برای او دیده نمی شود. ومیل  انسان او را به طرف قدرت بیش تر می کشاند. رقابت، ترس وافتخار او را وادار می سازد تا برای به دست آوردن قدرت تلاش نماید. در وضع طبیعی عقل انسان تابع میل وی می باشد. از این روشرایط غیر قابل تحملی را برانسان پیش می آورد.

اما در وضع مدنی انسان تابع قراردادی است که خود آن را به وجود آورده است. انسان به واسطه عقل خود وبرای رفع نیاز های خویش و به دلیل صیانت نفس ،دولتی را پایه گذاری می کند.

هابز می نویسد:

“تنها طریقه ایجاد این قدرت مشترک که بتواند از مردم در برابر حمله بیگانگان دفاع کند، از زیان هایی که ممکن است انسان ها به یکدیگر واردکنند جلوگیری کند، به نحوی از آن ها محافظت کند که بتوانند به وسیله فرآورده های صنعتی وکشاورزی نیاز های خود ار برطرف کنند وزندگی خود را با خوشبختی بگذرانند، تفویض تمام اختیارات وتمام قدرت ها به یک فرد یا یک مجمع عمومی است که بتواند تمام اراده ها را برطبق قاعده حکومت اکثریت به یک اراده تبدیل سازد.”

(روسو ژان ژاک روسو: قرارداد اجتماعی، ژرار شومین، اندره سینگ، کلود مورالی، ژوزه مدینا، چاپ چهارم، اتشارات آگاه، تهران ۱۳۸۵ ،ص ۱۱۳ )

به این ترتیب می توان گفت قرارداد اجتماعی در دیدگاه هابز قرارداد میان افراد برای ایجاد یک قوه قاهره است نه میان افراد و دولت. دولت درنظر  هابز شخصیت مستقل ثالثی است که از پیمان افراد به وجود می آید.  افراد در پیمانی که باهم می بندند دولتی را تشکیل می دهند تا به وسیله آن به صلح وامنیت برسند. دولتی که در نتیجه اراده وصنع بشر(برخلاف نظریه ارگانیکی و انداواری دولت)  به وجود آمده، برپایه رضایت افراد حکومت می کند. به تعبیر دیگر “دولت حاصل وفاق، رضایت و قرارداد است.”

(پولادی کمال: تاریخ اندیشه سیاسی در غرب؛  ص ۴۰)

 

ب. قراداد اجتماعی از دیدگاه لاک:

لاک نیز قراداد اجتماعی را از انسان شناسی می آغازد. برای اینکه با نظریه لاک در  زمینه قرارداد اجتماعی آشنا شویم لازم است به انسان شناسی وی نیز توجه نماییم. لاک در انسان شناسی خود چند مسأله عمده را مطرح می سازد:

۱-     برابری انسان ها: به نظر لاک انسان ها از گوهر واحدی آفریده شده اند واز موهبت های طبیعی یکسانی برخوردار می باشند. انسان ها استعدادهای  مساوی دارند. برابری انسان ها باعث می شود که هیچ کس حق اقتدار و صلاحیت بیشتر نداشته باشد. از این جهت منازعه ای هم میان آن ها به وجود نمی آید برخلاف هابز که می گفت که انسان ها دایم در حال نزاع وکشمکش اند.

۲-     آزادی انسان ها: انسان ها در وضع طبیعی آزادند و از آزادی کامل بهره مند می باشند. آزادی تنها با عقل، مشروط ومحدود می گردد.

۳-     وضع طبیعی وحکم عقل: لاک مثل هابز برای انسان دو نوع وضع قایل است:

الف. وضع طبیعی: دروضع طبیعی انسان ها همدیگر را دوست دارند. البته درعین حال اندکی خود خواه نیز می باشند. احترام به همدیگر وعدم تنازع را مثل یک قانون پیروی می کنند زیرا به حکم عقل باید منطقی عمل کنند. دروضع طبیعی انسان ها تابع قانون طبیعی اند وقانون طبیعی همان حکم عقل می باشد. قانون طبیعی اصولی را چون حق حیات، آزادی ومالکیت در بردارد. لاک می گوید:

“برحالت طبیعی، قانون طبیعی حاکم است که هرکسی را مکلف می کند وعقل که همان قانون است ، به نوع بشر، که حتماً به آن رجوع می کنند، تعلیم می دهد که انسان ها که همگی برابر ومستقلند، نباید به زندگی، سلامت، آزادی یا دارایی های دیگر ان صدمه برسانند.”

(فصلنامه گفتمان نو ؛ سال پنجم، شماره ۱۸ و۱۹ ، تابستان وخزان ۱۳۸۷ ، مقاله “بررسی ونقد خاستگاه حقوق درنظریه قرارداد اجتماعی” نوشته رمضانعلی رحیمی ،ص ۵۰ )

ب. وضع مدنی: درنظر لاک انسان ها مدنی بالطبع آفریده شده اند؛یعنی به حسب طبیعت خود مدنی می باشند.

حال سوالی که پیش می آید اینست که با این توصیف هایی که برای وضع طبیعی انجام شد چرا انسان می خواهد از وضع طبیعی خارج شود ودست به ساختن جامعه سیاسی بزند؟ لاک درجواب این پرسش می گوید: درست است که وضع طبیعی برای انسان نزاع آور نیست اما کمبوداتی در آن وجود دارد که سبب می گردد آرامش انسان برهم بخورد وخطراتی برای وضع طبیعی انسان به وجود آید.  این کمبودات عبارتند از:

۱-     قانون نوشته ومشخص

۲-     قاضی مورد قبول عام وبی طرف

۳-     نیرویی که تصمیمات را به اجرا در آورد

از این جهت ضروری است که انسان از حالت طبیعی عدول کرده به وضع مدنی برسد. برای این که انسان به وضع مدنی برسد ناچار باید تن به قرارداد اجتماعی بدهد.

قرارد اجتماعی لاک (برخلاف هابز که پیمانی میانی افراد بود) برساخته قراردادبین افراد ودولت می باشد: ابتدا جامعه مدنی شکل می گیردسپس جامعه مدنی براساس یک قرارداد دیگر اداره امور را به حکومت می سپارد. بنابراین لاک معتقد است که اول جامعه مدنی بعد حکومت به وجود می آید برخلاف هابز که باورمند بود جامعه مدنی و حکومت یکجا وباهم به وجود می آیند. لاک عقیده دارد که با تأسیس جامعه مدنی انسان برخی از آزادی های خود را از دست می دهد وبرخی باقی مانده را تضمین می کند. حکومتی که براساس نظر لاک شکل می گیرد حکومتی است که کارگزار مردم است و ازسوی مردم با انتخاب اکثریت برگزیده شده وموظف به انجام خدمات عمومی است.

 

ج. قرارداد اجتماعی از دیدگاه روسو:

روسو نیز مانند هابز ولاک نظریه خود را از انسان شناسی آغاز می کند. به نظر روسو انسان طبیعتاً خوب است( برخلاف هابز که می گفت انسان ذاتا بد است). و دو غریزه حب نفس و حس همدردی در او وجود دارد اما وجدان به راهنمایی عقل این غرایز را هماهنگ می سازد ورشد می دهد . این هماهنگی ورشد تنها در بستر جامعه به وجود می آید.

روسو برای انسان دو وضع را قایل است:

یک. وضع طبیعی:

انسان ها در وضع طبیعی تک افتاده وجدا از یکدیگر می باشند. خوبی وبدی درچنین وضعی معنا ندارد زیرا درجامعه است که می توان خوبی وبدی اشیا و پدیده ها را پی برد. آزادی و استقلال صفات ویژه انسان در این دوره است. (  انسان، آزاد زاده شده اما در همه‌جا به ‌بند است.)

(سایت ویکی گفتاورد- ژان ژاک روسو)

“به نظر روسو در وضعیت طبیعی که در آن همه چیز مشترک است و انسانها برابرند، هیچ کس وظیفه یی نسبت به دیگری ندارد، چرا که تعهدی نسبت به دیگری متقبل نشده است .”

(روزنامه اعتماد ملی ایران، مقاله”فیلسوف عصر روشنگری ژان ژاک روسو”از  بهرام محیی شماره ۱۱۱۲ ۲۴/۲/۸۵   )

همه به صورت طبیعی دارای تمایزاتی نظیر سن، سلامتی، رنگ و… می باشند. و به شکل اتفاقی با همدیگر برخورد می نمایند.انقیاد ضعیف در دست قوی، انقیاد ارباب و بردگی نیست؛چون هر انسانی می تواند از انقیاد بردگی بگریزد. در وضع طبیعی انسان ترسو است  و دو انگیزه خود خواهی و دلسوزی سبب حفظ کل انواع آدمی می شود.

دو. وضع مدنی:

در وضع مدنی انسان ها دست به انتخاب می زنند وحکومتی را برای خود پایه گذاری می کنند. نظام سیاسی را براساس اراده عمومی پدید می آورد. این نظام سیاسی یک امر ارگانیکی وزنده است. برخلاف نظر هابز ولاک که می گفت یک امر صناعی است که به خاطر حفظ امنیت به وجود می آید.  دولت نیز یکی از عناصر این ارگان زنده( جامعه سیاسی) می باشد.  با شکل گرفتن جامعه سیاسی افراد به استقلال واقعی ، آزادی وکمال اخلاقی می رسد. دولت که از اراده عمومی مردم به وجود می آید دارای شخصیت مستقل می باشد که آزادی فرد را تأمین می  کند. “به نظر روسو، جامعه شهروندی ناشی از قرارداد اجتماعی، باید آزادی واقعی را تضمین نماید. اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، روسو آن آزادی را که یک حق بشری می‌داند، در ایده جامعه‌ی شهروندی و دولت برآمده از قرارداد اجتماعی تحقق یافته می‌بیند. این نکته اساسی در اندیشه روسو است.”

(سایت زندگی، مقاله “تحقق آزادی فرد در قرارداد اجتماعی”)

اکنون باید دید که چگونه قرارداد اجتماعی شکل می گیرد؟ انسان چگونه از وضع طبیعی به وضع مدنی می رسد و حکومتی را به وجود می آورد؟

به اعتقاد روسو انسان دروضع طبیعی چون تنهاست و تک افتاده با مشکلات زیادی رو به رومی  شود.حب نفس موجب می شود که درپی تأمین منافع خود برآید. تأمین منافع سبب رنج دیگران  می گردد و آزادی وامنیت را از آن ها سلب می کند. برای این که آزادی و امنیت انسان تأمین گردد باید به قرارداد اجتماعی مراجعه نماید.  قرارداد اجتماعی سبب به وجود آمدن یک شخص عمومی می گردد. قرارداد اجتماعی روسو مبتنی بر ارادهعمومی است. اراده عمومی همان خیرعمومی است.  اراده عمومی چیزی بیرون از قلب انسان نیست بلکه یک واقعیت هنجاری واخلاقی است که افراد خود را مجبور به اطاعت از آن می کند. فرمانبری از اراده عمومی درحقیقت فرمانبری از ارادهفردی می باشد که د رنتیجه انسان را به آزادی، استقلال و برابری طبیعی می رساند. البته باید بین اراده عمومی با اراده همه فرق قایل شد. زیرا “بیشتر اوقات میان اراده عمومی و  اراده همه تفاوت وجود دارد؛ اراده عمومی فقط نفع مشترک عمومی را درنظر می گیرد حال ان که اراده همه در پی نفع اختصاصی است وچیزی جز حاصل جمع اراده های خصوصی نیست. از این اراده خیر افزایش ها وکاهش هایی که یکدیگر را خنثی می کنند حذف کنید، جمع تفاوت های باقی مانده اراده عمومی است.”

( روسو ژان ژاک روسو: قرارداد اجتماعی، ژرار شومین، اندره سینگ، کلود مورالی، ژوزه مدینا، چاپ چهارم، انتشارات آگاه، تهران ۱۳۸۵ ، ص ۱۵۳ )

شکل رسیدن به قرارداد اجتماعی روسو:

قرارداد اجتماعی روسو با عبور از این راه به دست می آید:

۱-برخورد اتفاقی

۲-درک فایده همکاری و زندگی مشترک

۳-زندگی جمعی

۴-پیدایش تخصص و تقسیم کار

۵-مالکییت خصوصی

۶-سلطه بعض افراد بربعض دیگر

۷-برای حفظ سلطه حکومت شکل می گرد

 

تفاوت قرارداد اجتماعی روسو با قرارداد اجتماعی هابز و لاک

هابز قرارداد را میان خود افراد می دانست  ولاک میان افراد ودولت، ولی روسو قرارداد را محصول اراده عمومی می داند.  به سخن دیگر قرارداد اجتماعی در نظریه روسو قراردادی نیست که افراد با حاکم می بندند وبراساس آن کس یا کسانی  را به عنوان زمامدار مقدر برامور خود می سازند چرا که نتیجه چنین قراردادی همان بردگی است. فرد مجبور است مطابق قرارداد از حاکم اطاعت نماید و آزادی  خود را دراختیار او قراردهد بنابراین تنها ازراه  قراردادِ مبتنی برارادهعمومی می توان به جامعه ای دست یافت که درآن انسان به رشد وشکوفایی می رسد.  به قول بهرام محیی “تفاوت «قرارداد دولت » هابزبا «قرارداد اجتماعی » روسو در آن است که در اولی افراد خود را تابع فرمانروایی می کنند که از قدرتی نامحدود برخوردار است ، اما در دومی مردم و اراده عمومی یا جمهوری ، خود عالی ترین فرمانروا هستند. برای روسو هر دولت متکی بر قانون یک جمهوری است و شکل حکومت در این میان نقشی ندارد.”

(روزنامه اعتماد ملی ایران، مقاله”فیلسوف عصر روشنگری ژان ژاک روسو”از  بهرام محیی، شماره ۱۱۱۲ ۲۴/۲/۸۵ –

همچنین سایت دویچله وله  مقاله “ژان ژاک روسو و اندیشه عدالت”)

 

نتیجه:

بنابراین  از آن جایی که قرارداد اجتماعی مورد نظرهابز ولاک منجر به بردگی وسلب آزادی می گردد ما نیازمند تفسیر دیگری از قرارداد اجتماعی هستیم که روسو آن را بیان می کند. روسو عقیده دارد که انسان ها به صورت اتفاقی باهم برخورد میکنند. بعد ازآن، بر مبنای اصل سود مندی ، زندگی مشترک برمی گزینند. زندگی مشترک ایجاب می کند تا تقسیم کار وتخصص به وجود آید. اندک اندک این امر منجر به مالکیت خصوصی می شود. مالکیت خصوصی محصول دیگری را در پی دارد و آن اینکه هرکس سعی می ورزد تا سرمایه بیش تری به دست آورد. با انبوه شدن سرمایه در دست افراد خاص بعضی افراد بربعض دیگر سلطه می یابد. در این جا اراده عمومی شکل می گیرد تا دولت به وجود آید. دولتی که آزادی ،استقلال و برابری را به انسان باز می گرداند.

 

 

منابع

–   روسو ژان ژاک روسو: قرارداد اجتماعی، ژرار شومین، اندره سینگ، کلود مورالی، ژوزه مدینا، چاپ چهارم، انتشارات آگاه، تهران ۱۳۸۵

–  پولادی کمال: تاریخ اندیشه سیاسی در غرب ازماکیاول تا مارکس، چاپ چهارم، انتشارات مرکز،  تهران۱۳۸۶

–   فصلنامه گفتمان نو ؛ سال پنجم، شماره ۱۸ و۱۹ ، تابستان وخزان ۱۳۸۷ ، مقاله “بررسی ونقد خاستگاه حقوق درنظریه قرارداد اجتماعی” نوشته رمضانعلی رحیمی ،ص ۳۵

–  دیهمی خشایار: فرهنگ اندیشه های سیاسی، چاپ اول، نشر نی، تهران ۱۳۸۵

–  روزنامه اعتماد ملی ایران، مقاله”فیلسوف عصر روشنگری ژان ژاک روسو”از  بهرام محیی، شماره ۱۱۱۲ ۲۴/۲/۸۵ 

– سایت ویکی گفتاورد- ژان ژاک روسو

–  سایت مردم سالاری، مقاله “افسانه نظریه قرارداد اجتماعی”، از محبوبه بابایی

–  سایت کتابخانه انترنیتی تبیان، مقاله “اخلاق از دیدگاه روسو وولتر”، نوشته رانه جوانبخت

– سایت زندگی، مقاله  “تحقق آزادی فرد در قرارداد اجتماعی”

–  سایت ویکی پدیا

–  سایت دوست داران ایران، دانشنامه سیاسی ، ۴تیر ۱۳۸۶

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=4343

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 57در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۵۷
  1. سلام امین جان خیلی خوب نوشتی
    همیشه دست بقلم.

  2. سلام آقای گراوندی
    من عموما مطالبتان را می خوانم، قلم شیوایی دارید ، برایتان آرزوی موفقیت دارم.

  3. خیلی عالی بود دستتون درد نکنه در ضمن برعکس بقیه دوستان تمامی قواعد و چارچوب های یه مقاله رو رعایت کرده بود

    • (بر عکس بقیه دوستان ……..) نکته ی خوبی نیست گمان نمیرود جناب گراوند با این مقابسه موافق باشندو احتیاجی به اینجور تائیدی داشته باشد .

  4. خیلی پرمحتوا بود چارچوب یک مقاله خوب در آن رعایت شده بود …

  5. دوست عزیز جناب آقای گراوندی با اینکه بنده دارای شناخت اندکی در مسائل حقوقی هستم اما محتوای روان و پرمعنای مقاله ارزشمند شما موجب رغبت وعلاقه ام در مورد یکی از مولفه ها وهنجارهای انسانی یعنی قرارداد اجتماعی شد و امیدوارم شما در راهی که در پیش گرفته اید و درعرصه مسائل حقوقی منشاء خیر وبرکت باشید

  6. دوستان گرام جناب آقایان دکتر امرایی و دکتر یوسفی بابادی
    از توجه و بذل عنایت شما سپاسگذارم .

  7. مهندس سلطانی عزیز
    جوانانی تحصیل کرده و با نشاط چون جنابعالی قطعاً برای جامعه منشاء خیر و برکت هستند، موجب بالیدن به خود است، نظر فرهیختگانی چون حضرتعالی را جلب کردن.

  8. دمت گرم ، عالی بود بازم از این مقاله ها بنویس.

  9. خیلی عالی بودایشالا مقاله های بعدی…

  10. خواهان اینجور مقاله ها هستم، به امید مقاله های بعدی.

  11. خسته نباشید، عالی بود، موفق باشید

  12. امین واقعا سپاسگزارم که منو از این جهل نجات دادی

  13. درود بر دوست عزیز آقای گراوند!
    نوشته تون ساختارمند و موثر و مبتنی بر اصول علمی مقاله نویسی ست.و می تواند برای دانشجویان و علاقمندان عرصه ی حقوق عمومی و علوم سیاسی و…..مفید واقع گردد.
    کاش ساختار حکومتی خودمون را هم در قالب این چارچوب هایی که فرمودین مورد واکاوی قرار می دادین.
    بهرحال از اهتمامی که در نوشتن این مطلب به خرج دادین سپاسگزارم.
    بامید موفقیت شما در عرصه ی تحصیل و پژوهش.

  14. خیلی خوب بود که نشان دهنده گوشه ای از زحمات شما بود. امید وارم همین روند را ادامه دهید

  15. آفرین داش امین امیدوارم مطالبت ادامه داشته باشه

  16. دائی جان واقعا عالی بود أمید وارم که هر روز شاهد ترقی روز افزونت باشم

  17. مردن در اقیانوس از فرط تشنگی بسیار وحشتناک است،آیا مجبورید آنقدر به حقیقت نمک بپاشید که دیگر تشنگی را برطرف نکند
    پاینده باشی گراوند

    • آینده ازآن توست
      تویی که به وجود آب پی برده ای بی گمان توان سیراب کردن خود را نیز داری.
      وای بر کسانی که در اقیانوسند اما آن را سرابی بیش نمی بینند.

  18. سلام برادر گراوند.بازم از این کارا بکن. بامید دیدار مجدد

  19. جناب آقای غضنفری دوست عزیز و حقوقدان محترم
    قلم زدن به وادی حقوق و سیاست برای این کمینه جز درس پس دادن به شما معنایی دیگر نمی تواند داشته باشد. نکته به جا و منطقی را گوشزد کرده اید که نشان از اشراف شما دربحث مطروحه دارد.
    امید آن است که در راه روشنگری جامعه چون گذشته مصمم و پر تلاش باشید.

  20. با تشکر از دوست عزیزم محمد کسمرادی از تهران، مبین، مرد بدن آینده،کوهدشتی.

  21. سپاس از الطاف مخاطبان محترم سوری، نادری، نظرپور، گراوند.

  22. سلام
    دوست عزیز جناب آقای گراوند
    تلاش ارزنده ای نموده اید که البته از منظر انتقادی دچار معایبی به شرح ذیل است:
    ۱ – مطلب شما چیز تازه ای به دایره اطلاعات مخاطبان حرفه ای اضافه نمی کند کما اینکه با مراجعه به برخی سایت ها به اکثریت قریب به اتفاق مطالب ارائه شده توسط شما ولو به سیاق دیگر دست می یابیم.
    ۲ – در مطلب خود اشاره ای به نام هوگو گروسیوس حقوقدان نامی هلندی ننموده اید. ایشان نخستین کسی بوده که این نظریه را مطرح نموده است.
    ۳ -…
    در مجموع از شما تشکر می کنم و امیدوارم دیدگاه مثبتی نسبت به نقد و انتقاد داشته باشید.
    غم مباد

  23. دورود بر شما دوست عزیز مقاله تان عالی بود وامید است جامعه و دولت ما نیز با درک درستی از قرارداد اجتماعی به مدنیت برسند وامید است که دولتی سر کار آید که مشروعیت خود را از رضایت مردم از عملکردش به دست آورد نه…

  24. دوست محترم جناب آقای دوست محمدی ابتدا عذر بنده را به خاطر تاخیر در جوابیه پذیرا باشید.

    در جواب سوال اول باید بگویم، که قصد نوشتن یک مطلب این نیست که فقط مخاطب حرفه ای آن را مطالعه کند بلکه باید به گونه ای باشد که همگان از آن بهره برند.طبیعی است حقوقدانی پایه یک مانند حضرتعالی به تمام مبانی حقوقی واقفید.واینکه اگر کسی دیگر در این باره مطلبی بنویسد نه اینکه غیر معمول بلکه به خاطر سابقه و اهمیت موضوع امری بدیهی است.

    اما در مورد سوال دوم،بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست که “گرسیوس” پدر حقوق طبیعی است و او در این مورد نظریه پرداز بوده، اما دوست گرامی این نکته را نیز باید مدنظر قرار داد که مفاهیم اجتماعی در غالب زمان و مکان است که اهمیت می یابند، به زبانی دیگر این کشش اجتماع است که آن مفهوم را زنده می کند.
    بله بنده نیز بر این معتقدم که ” گرسیوس” بانی این امر است اما زمانی که “روسو ” این نظر را ارایه داده میل جمهور مردم به آن بیشتر و انعکاس بهتری داشته است.

    و در آخر از شما کمال تشکر و قدر دانی دارم زیرا به عقیده بنده، این نقد است که افکار و عقاید را به محک صیقل می نهد و بهترین افکار و عقاید از میان آنها سر بر می آورند.

  25. امین جان،دست مریزاد،خسته نباشید،عالی بود. خدمت جناب آقای دوست محمدی هم سلام وعرض ادب واحترام دارم،امابایدبه عرض ایشان برسانم که بایدبه دیگران هم مجال دادتادانش واندوخته های خودرادرخدمت جامعه بگذارند! درست است شماودیگران این مطالب راخوانده اید،اماهستندافرادی که تاکنون این آثاررامطالعه ننموده اند، بگذاریدتبادل نظرواندیشه بشودتااندوخته های جوانان تحصیل کرده به فراموشی سپره نشودوهمه بتوانندازعلم ومعلومات همدیگراستفاده نمایند،ضمنن فضای میرملاس نیوز،هم به اندازه کافی گنجایش مقالات دوستان رادارد!! ودرصورت کمبودفضای امین آزادبخت،آن راگسترش خواهندداد!!! پایدارباشید

  26. آقای دوست محمدی :
    اگر هم فرض کنیم چیزی به اطلاعات مخاطبان حرفه ای اضافه نمیکند ولی برای افرادی مثل من که در زمینه حقوق سوالات فراوانی در ذهنمان داریم از طریق این مقاله و امثالهم میشود جوابی برایشان پیدا کرد.

  27. جناب آقای شیراوند محترم
    از اینکه به فضای متکثر عقاید معتقدید خوشحالم، البته از یک فرهنگی با سابقه و با تحصیلات عالی جز این بر نمی آید.

  28. دوست عزیز جناب آقای ویسی، از لطف جنابعالی بسیار متشکرم. امیدوارم توانسته باشم نظر عزیزانی چون شما را جلب کرده باشم.

  29. امین جان دلبندم غالب زمان نه قالب زمان

  30. مخاطب محترم میم از ت تشکر از توجه و دقت نظر شما.

  31. عزت مستدام

  32. ممنون فریدون عزیز

  33. سلام من یه ترجمه کامل از قرارداد اجتماعی رو میخام مطالعه کنم
    ممنون میشم اگه ارهنمایم کنید.

  34. باسلام
    آقای امین گراوند،شماتمام قواعدمقاله نویسی رارعایت کردیدبجز یکی ازآنهاکه بایدچکیده ی مقاله ۱۵۰ یاکمتراز۱۵۰ کلمه باشدوچون مقاله ی شما بیشتراز۱۵۰ تااست؛ من نمی توانم ازآن استفاده کنم.لطفادرآینده دقت بیشتری بفرمایید.باتشکر

  35. سلام عاموزا مقالت بسیار عالی بود بهت افتخار میکنم منتظر مقاله های خوب بعدیت هم هستم موفق باشی

  36. باسلام اقای گراوند مقاله تون عالی بود امید وارم در زمینه مقاله نویسی اونقد پیشرفت کنید که در کنفرانس های بین المللی مقاله های ارزشمندتون مطرح بشن ب امید اون روز . . .

  37. جناب گراوند مقاله خیلی عالی ومقایسوی بود من از خواندنش لذت بردم و چیزی را که میخواستم دریافتم واونم بخاطریکه واضح نوشته بودین.موفقیت هرچه بیشتر تان راخواهانم

    عبدالله ریاضت ازشهر کابل افغنستان

  38. عالی بود

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.