- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

چاپلوسی

98765 [1]

محمد صادق محمدزاده / میرملاس نیوز :

نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای بر شرافت خود بگذارد . امام علی (ع)
انسان همواره به دنبال کسب موقعیت مناسب و بدست آوردن جایگاهی است که بتواند در آن احساس امنیت نسبی را از لحاظ روحی و روانی برای خود فراهم نموده و در سایه ی این امنیت، زندگی خود و اطرافیانش را آرامش ببخشد. پس می توانیم امنیت را در جنبه های مختلف زندگی تک تک افراد تاثیر گذار و دارای جایگاهی مهم و حیاتی بدانیم . توجه به مساله امنیت در وجود انسان سابقه ای به طول تاریخ خلقت بشر دارد. این مهم همواره در سخت ترین شرایط جای خود را با هیچ عامل دیگری عوض نکرده و اهمیت خود را از دست نداده است تا جایی که می توان یکی از برجسته ترین دلایل وقوع تمام حوادث، اتفاقات، جنگ ها و لشکر کشی ها را همین مساله تامین امنیت در ابعاد مختلف فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، رفاهی و دیگر مسائل اینچنینی که می تواند در سطوح فردی، گروهی، ملی و منطقه ای حائز اهمیت باشد دانست. با ماشینی شدن زندگی انسان و با وجود تحولات تریجی و گسترده ای که در حیطه و محدوده ی جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و از همه مهمتر فرهنگی انسانها بوجود می آید باید تک تک اشخاص از راه هایی متفاوت در صدد تامین امنیت جانی، مالی و آینده ی خود برآیند .از آنجایی که با عصری بنام عصر تکنولوزی یا به تعبیری در دهکده ای جهانی مشغول زندگی هستیم یکی از مهمترین دغدغه ها را مسائل شخصی افراد تشکیل می دهد. زیرا در جامعه ای اینچنینی فرد است که باید آینده ی خود را رقم بزند و امنیت خود و خانواده اش را از لحاظ اجتماعی تامین نماید و افراد هستند که مسیر رسیدن به آتیه ای امن را برای خود هموار می سازند. در تقسیم بندی راههای رسیدن به تامین آتیه مهمترین عوامل را می توان عوامل درونی چون پشتکار، توانمندی، کارآمدی، تجربه، تحصیلات و … دانست، در واقع شخص است که با اتکاء به توانمندیهای خود می تواند با کسب تجربه، کسب تحصیلات، بروز بودن و همگام بودن با فن آوری های روز دنیا و مسائلی از این قبیل که ریشه در ذات و توانایی های فردی دارد آینده ی خود را رقم بزند و آتیه خود را تضمین کند .
در این میان آنانی که در جامعه ای اسلامی چون ایران، پشتکار، جدیدت، تلاش، عزت، شرافت و انسانیت را سر لوحه زندگی خود قرار می دهند کسانی هستند که امنیت آینده ی خود و فرزندانشان را نیز تامین نموده و نباید دغدغه ای برای تامین امنیت شغلی و منزلت اجتماعی خود داشته باشند .
متاسفانه از گذشته های دور هستند کسانی که هیچ کدام از راه های عزتمندانه و شرافتمندانه را برای طی کردن مسیر تامین امنیت خود بر نمی گزینند و برای رسیدن به منفعت خود به هر مسیری پای میگذارند و در این میان حتی عزت و انسانیت خود را نا دیده میگیرند .دسته ای از این راه گم کردگان کسانی هستند که احساس حقارتشان به اوج رسیده و برای رفع کمبودهای شخصیتی، مالی و اجتماعی خود دست به دامن پدیده ای ناپسند بنام تملق می شوند و این راه را برای تامین خود بر می گزینند .
تملق و چاپلوسی که هدفی جز رسیدن به منفعت شخصی، کسب جایگاه و دست یابی به اهداف فرد متملق را ندارد تا آنجا در دین مبین اسلام نهی شده که در حدیثی از امام علی (ع) جزء صفات منافقین شمرده شده در جایی دیگر آن حضرت افراد خوش سخن، ستایشگر و شیرین زبان را دشمن پنهانی می نامند. در نگاه امام علی (ع) کرامت انسان و عزت آدمی تا آنجا پیش بینی می شود که در کنار حاکمان نباید عزت و کرامت آدمی کم شود و تواضع حاکمان تا آنجا پیش بینی شده است که نباید میان مردم این برتری به شکل سوار بر مرکب نمایان شود.
می توان تملق و چاپلوسی را رفتاری حساب شده توسط فرد برای جلب نظر افراد بالا دستی، یک نوع برنامه ریزی رفتاری برای کسب وجهه، تامین امنیت شغلی و ارتقاء جایگاه خود بدون کمترین هزینه و زحمت بحساب آورد.
جامعه شناسان معتقدند چاپلوسی در بین افرادی دیده می شود که تخصص و اطلاعات کافی ندارندو با این روش سعی می کنند خود را حفظ و ارتقا بخشند .
مسئولین و روئسایی که با انواع شخصیتها بعنوان کارمند و ارباب رجوع در ادارت و دوایر دولتی در تماس هستند باید مد نظر داشته باشند تملق و چاپلوسی که این روزها به طنز از آن بعنوان پاچه خواری یاد می شود همزمان به فرد متملق و کسی که مورد تملق قرار میگیرد آسیب می ساند . این معضل می تواند تا جایی پیش برود که در جامعه به یک الگوی رفتاری نامناسب تبدیل شده و رواج پیدا کند .باید یاد آوری کرد که چاپلوسی یا همان پاچه خواری عزت نفس، اراده و اقتدار فرد متملق را از بین می برد و طرف مقابل را دچار تکبر و غرور می کند. این رفتار غلط در جامعه اگر تکرار شود کم کم تبدیل به یک فرهنگ شده و مردم سعی میکنند راه سریع رسیدن به خواستهای خود را از طریق تملق باز کنند به این ترتیب هرکس چاپلوس تر باشد جایگاه بهتری پیدا می کندو متاسفانه نهایتاً اشخاص کمبود دار و ساده لوح هستند که به چاپلوسی عادت می کنند و این تا جایی ادامه پیدا می کند که اگر کسی بسیار محترم و بطور منطقی خواسته ی خود را بیان کند به او اعتنایی نمیکنند .
یاد آوری این موضوع نیز خالی از لطف نیست که شخص چاپلوس و کسی که مورد چاپلوسی قرار میگیرد هر دو می دانند که حقیقتی در کار نیست اما روحیه فخر فروشی و خود بزرگ بینی فرد مورد تملق قرار گرفته از یک طرف و حقارت و ذلیل بودن متملق از طرف دیگر باعث می شود که هر دو خودشان را به خواب بزنند و به تملق گویی و تملق شنوی ادامه بدهند .
از آنجایی که انسانهای متملق و چاپلوس گفتارشان با رفتارشان فرق دارد،به دنبال مادیات و مطامع دنیوی هستند، با چرب زبانی سعی در رسیدن به هدف خود دارند و حرفی میزنند که باب میل بالا دستی باشد شناسایی آنها کار دشواری نیست پس باید مدیران، مسئولین و افراد بالا دستی در هر رده و سازمانی که هستند همواره این نکته را مد نظر داشته باشند که بی اعتنایی به رفتار چاپلوسان از عوامل مهم ریشه کنی این معضل اجتماعی در جامعه است .